امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

(1389 شهريور 29، 23:03)سلام نوشته است: درباره پست بالایی مجتبی:
مجتبی جان دستت درد نکنه. در ضمن اکثر آیه ها اشکال تایپی داشتن یا یه ذره غلط داشتن. یه آیه هم نوشته بودی که خیلی داغون بود اصلا توی قرآن اینجوریشو نداریم. که ظن شما آن باشد که به لقای پروردگارتان می رسید. در ضمن ظن دوتا معنی میده. یکی اطمینان ۱۰۰٪ و دیگری شک. مثلا الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم یعنی اطمینان دارن که پروردگارشون رو ملاقات میکنن
4fvfcja

آیه ها رو از حفظ نوشتم ، ممکنه چیزی که نوشتم فقط یه قسمت از آیه باشه ،
ولی اون 2 تا آیه که روش بحث میکردم رو عینش رو از سوره عنکبوت نوشتم ، آیه های 4 و 5 برو ببین

اینها م درستای اونها که میگی :
..الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنهَّم مُّلَاقُواْ رَبهِّمْ وَ أَنهَّمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

قال الذین یظنون انهم ملقوا الله کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن


درسته ، اینجا معنی ظن مثبت رو میده ، و خیلی مفسر ها میگن معنی یقین رو میده ، و حضرت علی (ع) گفته اینجا ظن معنی یقین دارند به این که مبعوث میشن ...
اگه معنی ظاهری رو در نظر بگیریم ، بحث در باره مرگ و مبعوث شدن توی روز قیامت و ... که این تفسیر منکر این معنی ظاهری و دید های دیگه نیست ...
ولی بستگی داره که آیه و معنی "اجل " "لقا" رو چی معنی کنی ، ولی اگه ملاقات با وجه "رضا" باشه این جا یقین درست در نمیاد .
قرآن هم از کلمه "یقین " استفاده نکرده ..

ظن های مثبت قرآن :

اني طننت اني ملاق حسابية
..
اصلن بقیه آیات هم بلفرض درباره یقین باشه این آیه :

آیه ی )4 عنکبوت ) :
من کان یرجو لقاء الله فان اجل الله لات و هو سمیع علیم

رو هم که در نظر بگیری ، بحث دربازه ، امید داشتن به لقاء خداست ، نه مطمئن بودن ..

...................................................................
(1389 شهريور 29، 23:03)سلام نوشته است: از بحث دور نشیم...

به نظر من توی بحثه ، بحث سر انگیزه اعمال و افکار و نیات ماست ،

که عشق میتونه یه انگیزه باشه که بچه ها بیشتر دارن روی اون بحث میکنن ...و این که عشق منشاء و آخرش چیه ...
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
4fvfcja

به نظر من

عشق یعنی دوست داشتن غیر خودت ، بخاطر "خود" خودش نه به خاطر "خود " خودت

میتونیم از همین الان تمرین کنیم ، و بقیه رو نه به خاطر "بودن " و هست خودمون ، بلکه دیگران رو بخاطر "هست " خودشون دوست بداریم ..صرف نظر از صفات و خصوصیاتشون

مثلن کسی گل رز رو دوست داشته باشه ، چه خیس باشه چه خشک ، چه زیر گل و خاک باشه یا تمیز باشه ، در هر حال دوستش داره ...
گل رز مثلن قرمز ، قرمزه ، بووی خوب میده و زیباست ، حالا اگه این صفات ذاتیش رو نداشته باشه ، گل رز نیست ، بلکه یه چیز دیگست ، مثلن چوبه !! یا گاوه! گاو هم اگه صفاتی غیر صفات مخصوص خودش رو پیدا کنه ، تو بازم دوستش داری ، مثلن کسی که گاو رو دوست داره ، مریضشم دوست داره ، چاقش رو دوست داره ، لاغرشم دوست داره ، ولی اگه علف نخوره و صفات گاو رو نداشته باشه ، یه چیز دیگست مثلن یوزپلنگه !! ا

چقدر چرت و پرت گفتم ...4fvfcja
ممنون دوستان...

با نظرات علیرضا و عماد موافقم...


فقط مجتبی این آیاتی که نوشتی بازم آخرش به خودخواهی ختم میشه
مثلن کافران زیانکارن... خب یعنی "من" از ترس زیانکار بودنِ "خودم"، خدا رو میپرستیم مثلن یا عبادت میکنیم یا هر چیز دیگه ای
یا به لقای پروردگار میرسند... "من" دوس دارم پروردگار رو ببینم به خاطر این تمایل "خودم" کارای خوب میکنم مثلن

پاداش و جزا که آخر خودبینیه...

یا مثلن مثال گل رو گفتی، چون "من" از بوش لذت میبرم، چون چشمای "من" از دیدن زیباییش لذت میبره
یا مثلن گاو! چون "من" یه حس خوبی نسبت به گاو دارم چون وقتی ماما میکنه "من" از صداش خوشم میاد پس بهش محبت میکنم بهش علف میدم!
قوی باش...


[تصویر:  gid0g8lmsh26k0vbqrhd.gif]
یه مثال دیگه : فرض کنید که پدری فرزندش رو دوست داره و حاضره به خاطرش از خود گذشتگی کنه ، اما ممکنه جایی حاضر بشه نفع فرزندش رو به حق کس دیگه ای ترجیح بده .
می تونیم این رو "عشق و علاقه ی پدر به فرزند" بگیم ، اما از خود گذشتگی نیست ، چون در نهایت به خودخواهی بر می گرده و خوب نیست.
بنابر این عشق و علاقه لزوما به معنی از خودگذشتگی نیست.

به نظر من باید بین خودیت و خودخواهی فرق گذاشت.
البته تعریف دقیقی نمی تونم ازشون بگم ، ولی به نظرم دوتا مقوله متفاوت وجود داره که با هم یکی در نظر گرفته می شه.

(1389 شهريور 31، 11:01)هدف مقدس نوشته است: ...
فقط مجتبی این آیاتی که نوشتی بازم آخرش به خودخواهی ختم میشه
مثلن کافران زیانکارن... خب یعنی "من" از ترس زیانکار بودنِ "خودم"، خدا رو میپرستیم مثلن یا عبادت میکنیم یا هر چیز دیگه ای
یا به لقای پروردگار میرسند... "من" دوس دارم پروردگار رو ببینم به خاطر این تمایل "خودم" کارای خوب میکنم مثلن

پاداش و جزا که آخر خودبینیه...

یا مثلن مثال گل رو گفتی، چون "من" از بوش لذت میبرم، چون چشمای "من" از دیدن زیباییش لذت میبره
یا مثلن گاو! چون "من" یه حس خوبی نسبت به گاو دارم چون وقتی ماما میکنه "من" از صداش خوشم میاد پس بهش محبت میکنم بهش علف میدم!
این برای خیلی (شاید اکثر ) موارد صدق می کنه . ولی اینقدر ها هم مطلق نیست ، مثلا ممکنه انجام کاری از ترس زیان نباشه ، ولی انجام ندادنش به زیان ختم بشه.
اگه دقت کنید می بینید که همیشه تمام مسائل حول "خود" نمی گرده . راههایی هم هست که می تونید این خودیت رو کمتر کنید . (البته شاید بشه کاملا کنارش گذاشت )
خب یه بحث جدید راه بیندازیم دوست دارم نظرات دوستان را بدونم cheshmak
---
-نظر شما در مورد آزاد اندیشی چیه ؟
لطفا طوری به این سوال جواب بدهید که جواب سوالات زیر در جوابی که می دهید باشد و آن سوالاتی که امتیاز خواسته را نیز یک امتیاز آخر جوابتان به سوال مورد نظر بدهید.
--
-به نظر شما الان شما یه انسان آزاد اندیش هستید ؟
-چرا گاهی امکانات آزاد اندیشی از انسان سلب میشه و شخص مورد نظر را مجبور به سکوت می کنند؟
-آزاد اندیشی برای انسان مضر هست یا مفید ؟
-آیا ما در جامعه ای آزاد اندیش زندگی می کنیم؟از 1 تا 10 امتیاز بدهید (لطفا قضیه را سیاسی نکنید)
-آیا ما در فضای دانشگاه ها آزاداندیش هستیم ؟از 1 تا 10 امتیاز بدهید
-آیا ما در فضای اینترنت فعلی کشور آزاداندیش هستیم ؟از 1 تا 10 امتیاز بدهید
-آیا ما در کانون ترک،یعنی سایتی که الان در آن هستیم ،آزاد اندیش هستیم ؟ از 1 تا 10 امتیاز بدهید

53
تو زیبایی رو دوست داری چون فطرتا خدا جو هستی ، و خدا "جمیل" هست ،
پس از گل که خوشت میاد ، دلیلش اینه که چون از خدا خوشت میاد ،
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
شاید این مغالطه به این خاطر پیش اومده که آدم از عشق ورزیدن احساس لذت می کنه. اما به خاطر لذت که اون کار رو انجام نداده. بخاطر عشق بوده.
من چیپسی که خریدم رو به اون بچه پابرهنه شیشه ماشین پاک کن میدم. بعدش احساس لذت می کنم. من به خاطر محبت به همنوعم این کار رو کردم و از نظر مالی ضرر کردم اما به خاطر محبت بوده. ولی خب بعدش احساس لذت می کنم. آیا به خاطر لذت این کارو کردم؟ نه. اگه به هر دلیلی این لذت رو احساس نکنم آیا این کارو نمی کنم؟ البته که می کنم.
با خدا، تا خدا

ترک من
-سلام- من که منظورم عشق به خدا نبود منظورم همین عشق زمینی بود که خیلی ها بهش دچار میشن.البته تو راه عشق خدا مجنون شدن طبیعی.
تنها بنايي که هر چه بيشتر بلرزد محکمتر مي شود، دل آدمي است.
سلام شک نکن به خاطر احساس لذت این کارو کردی چون حس کردی آدم بزرگی هستی و چقدر بخشنده ای اگه این کار باعث میشد خود خودت واقعن احساس کنی که آدم پستی هستی و چقدر کار کثیفی داری میکنی هرگز این کارو نمیکردی
قوی باش...


[تصویر:  gid0g8lmsh26k0vbqrhd.gif]
(1389 مهر 24، 0:06)هدف مقدس نوشته است: سلام شک نکن به خاطر احساس لذت این کارو کردی چون حس کردی آدم بزرگی هستی و چقدر بخشنده ای اگه این کار باعث میشد خود خودت واقعن احساس کنی که آدم پستی هستی و چقدر کار کثیفی داری میکنی هرگز این کارو نمیکردی

اگه فرض کنیم که همه قرآن و قبول داریم...
یاد یه آیه افتادم که اتفاقا در همین باره س. درباره همون قصه ای که خونواده حضرت علی سه روز افطارشون و به مستمندان می دادن و با آب افطار می کردن.

وَ يُطعِمُونَ الطعَامَ عَلى حُبِّهِ مِسكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً
انَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً

ما فقط وفقط به خاطر رضای خدا به شما اطعام می کنیم و ازشما مزد و تشکر نمی خواهیم.

این یه نمونه س. اما دلیلش و چند و چونش رو دیگران باید توضیح بدن...
با خدا، تا خدا

ترک من
هدف، شما تو اون سوال فلسفیتون گیر کردید که این حرفو می زنید، اون فرضتون که اصل شده براتون اشتباهه خانم. مثل فیلسوف نگاه کنید، نه مثل کسی که یه حرفی رو تو دهنش می اندازن و دیگه نمی تونه بیرون بندازش!! سخت هم نگیرید. مثلا قران دلیل محکم خیلی استدلال هاست...
دوستان بحث جدید راه بندازیم...

سوالی نیست که ذهنتون رو مشغول کرده باشه؟
قوی باش...


[تصویر:  gid0g8lmsh26k0vbqrhd.gif]
اگه بحث س/یاس/ی نشه در مورد ماهواره بحث کنیم.
وقتی زندگی مستقل تشکیل بدید ماهواره می خرید یا نه؟موافق هستید یا مخالف؟
چرا؟

اگه می خواین س/یاس/ی صحبت کنیم شروعش نکنیم بهترست4fvfcja
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

من صفحه ی قبل یه موضوعی مطرح کردم اما کسی حرفی نزد...اگر لطف کنید جواب بدهید ممنون میشم چون به نتایجش احتیاج دارم ممنون...

---
-نظر شما در مورد آزاد اندیشی چیه ؟
لطفا طوری به این سوال جواب بدهید که جواب سوالات زیر در جوابی که می دهید باشد و آن سوالاتی که امتیاز خواسته را نیز یک امتیاز آخر جوابتان به سوال مورد نظر بدهید.
--
-به نظر شما الان شما یه انسان آزاد اندیش هستید ؟
-چرا گاهی امکانات آزاد اندیشی از انسان سلب میشه و شخص مورد نظر را مجبور به سکوت می کنند؟
-آزاد اندیشی برای انسان مضر هست یا مفید ؟
-آیا ما در جامعه ای آزاد اندیش زندگی می کنیم؟از 1 تا 10 امتیاز بدهید (لطفا قضیه را سیاسی نکنید)
-آیا ما در فضای دانشگاه ها آزاداندیش هستیم ؟از 1 تا 10 امتیاز بدهید
-آیا ما در فضای اینترنت فعلی کشور آزاداندیش هستیم ؟از 1 تا 10 امتیاز بدهید
-آیا ما در کانون ترک،یعنی سایتی که الان در آن هستیم ،آزاد اندیش هستیم ؟ از 1 تا 10 امتیاز بدهید
---
سلام
به نظر من خیلی از چیزهایی که فکر می کنیم که فکر خودمونه ، در واقع فکر ما نیست و چیزیه که جامعه داره به ما تحمیل می کنه. مثلا اگر شما اخبار یه شبکه رو زیاد گوش بدید ممکنه یه طرز فکر داشته باشید ، اگه اخبار یه شبکه دیگه رو گوش بدی ممکنه یه جور دیگه فکر کنید. در هر حال فکر می کنیم اینها فکر خودمونه در حالی که نیست ، حتی گاهی اوقات ممکنه حاضر بشیم به خاطرش هزینه بدیم.
البته منظورم جامعه ما نیست ، توی هر جامعه ای که زندگی کنید همینطوره . فرقی هم نمی کنه که امکان ابراز اون فکر ها به ما داده بشه یا نه .
شاید تنها راهی که می تونیم آزاد فکر کنیم ، خاموش کردن تلویزیون باشه . (من شخصا همین کار رو کردم )
(البته اگر منظور شما از آزاد اندیشی همون باشه که من برداشت کردم . )

بحث قبلی که هدف خانم مطرح کردند هم بحث فلسفی خوبی بود ، فکر کردن به مسا ئلی مثل این یا هدف ما از زندگی و ... می تونه خیلی کاربردی باشه و به زندگی جهت بده .


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان