1399 شهريور 9، 11:27
من متأسفانه بعد از سی روز خراب کردم ولی الان ده روزه که دوباره تونستم.
امیدوارم بتونم مدال محرم رو بگیرم.
گلی/30مرداد/10روز خوب.
سکوت من پُر از حرف است
(1399 شهريور 8، 23:51)rezvaneh نوشته است:(1399 شهريور 8، 23:32)AtrisA نوشته است: فردا میشم ۴۰روز
این ۴۰روز نسبت ب ترک های قبلی خیلی خوب بود
تو این مدت ماهواره نگاه نکردم،فیلم های ترکی خیلی جذابن اما من تصمیم جدی گرفتم نگاه نکنم.چون دیدم هم باید ی سال دنبال کنم هم حوصله ی علاقه مند شدن ب فیلم و خیال پردازی کردن و ندارم.
رمان نخونده بودم ک امشب شروع کردم ب خوندن،از فردا باید با دنده سنگین حرکت کنم و برم جلو.
الان فکرمم ی ذره مشغوله و خ ا ب فکرم نمیرسه .اما گاهی خیلی از یادآوری صحنه های پ و ر نی گذشته رنج میبرم و خیلی سخت میشه.
پی بردین اساسی چتر زدم تو کانون؟اینم بذنامه ریزیش بکنم باید .فردا یا پس فردا ی برنامه ی کلی میریزم برای ی ماه آینده .
دیگه چ بگم؟
--------
در مورد موضوع فردا من مینویسم
به به چه عااالی . عجب روزی هم میشی 40 روز . ان شاءالله امام حسین کمکت کنن
باریکلا که مراقبت می کنی
در مورد رمان هم مواظب باش . بعضی رمان ها واقعا خوب نیستن
برنامه ریزی کردن عاالیه
باریکلا رفیق
(1399 شهريور 9، 11:27)G.o نوشته است: سلام دوستان ، امیدوارم که همگی خوب باشید.
من متأسفانه بعد از سی روز خراب کردم ولی الان ده روزه که دوباره تونستم.
امیدوارم بتونم مدال محرم رو بگیرم.
گلی/30مرداد/10روز خوب.
(1399 شهريور 10، 17:07)AtrisA نوشته است: لئا تو راه حلی برای مشکلت پیدا کردی؟اینکه از خواب میپری و دست خودت نیست.
من چند روزه خواب هام ب شدت زیلد شده ،همش میبینم شکستم و بیدار ک میشم میبینم خواب بوده .
انقدر چند روزه بد اخلاقی کردم هیچکس ظرفم نمیاد خودمم از دست خودم عصبانی ام.همش بی دلیل ب همه چ ایراد میگیرم .
میترسم بشکنم .
(1399 شهريور 8، 23:18)rezvaneh نوشته است: نظرتون چیه راجع به وسوسه و مقاومت باشه ؟
معمولا وقتی وسوسه میاد چجوری مقاومت می کنید ؟ از روش های مقاومت بگید . از حسی که بعد از مقاومت و رفتن وسوسه دارید؟
(1399 شهريور 11، 0:23)rezvaneh نوشته است: سلام به عزیزان
خوبید ؟
لئای عزیزم ان شاءالله مشکلت حل بشه
ساعت یک میخوابی وضعیت بهتر شده ؟
نقل قول:عخییییی چه بچه ای داریم Khansariha (8) . چه کتابخون Khansariha (56) . حالا چی چی میخونی مادر جون ؟ 4chsmu1
(1399 شهريور 12، 16:01)Aurora نوشته است: سلام
7 روز پاک
مسافرت بودم
(1399 شهريور 12، 17:11)لئا نوشته است:
خسته شدم
من برا چی اینطوری شدم
بعد از ظهرا نمی خوابم ولی دیگه نمیتونم شب از خوابم بزنم
من چرا نصف شب بیدار میشم؟
(1399 شهريور 8، 23:18)rezvaneh نوشته است: نظرتون چیه راجع به وسوسه و مقاومت باشه ؟
معمولا وقتی وسوسه میاد چجوری مقاومت می کنید ؟ از روش های مقاومت بگید . از حسی که بعد از مقاومت و رفتن وسوسه دارید؟
نقل قول: پست تکمیلی اصل 3
نوشته: آقای آرمین
خیلی از ما (از جمله خودم)
واقعا نمیدونیم از زندگی چی میخوایم.
پول زیاد میخوایم؟ اینه اون چیزی که به ما شور و شوق زندگی میده؟
یا داشتن اعتبار و مقام بین مردم؟
یا علم زیاد میخوایم؟
یا همسر و بچه و یه خانواده شلوغ دور و برمون؟
یا تفریح و مسافرت و شادیهای پشت سر هم؟
یا زندگی پر از آرامش؟
یا همهی اینها؟
اگر همهشون، از هر کدوم چقدر؟
مسلما نمیشه همهاش رو داشت و همه رو هم زیاد داشت. باید مشخص کنیم از هر کدومش چقدر.
وقتی تصمیم بگیریم که چی میخوایم بعدش هم میتونیم برنامهای بچینیم و کاری کنیم تا به اون چیزها برسیم.
وگرنه داریم دور خودمون میگردیم و فقط زندگیمون رو میگذرونیم.
در حوزهی پاکی:
مشخص کنیم از رسیدن به پاکی چه هدفی داریم.
ما از پاکی چی میخوایم؟
آیا روزهای پاکیمون که سپری میشه در جهت رسیدن به اون چیزهایی که میخوایم هست؟
اگر نیست، پس برنامه زندگیمون رو جوری تغییر بدیم که کمککننده به رسیدن به خواستههامون باشه و نه در جهت خلاف اون.