1399 بهمن 6، 6:09
آفرین داری.
خودت به خودت آفرین گفتی؟
با ادبیات تو می نویسم
ذوق خود را کردن بسی کیف دارد
امشب بی خواب افتاده بود به سرم کلی با حوصله نوشتم که نفهمیدم چطور یهو پرید...
درباره اینکه من کیم من چطور اتفاق افتاد و چقدر زندگی..نمی دونم مفصله ماجرا ش.
خلاصه ش رو برات می نویسم.
ماجرای عوض شدن روال زندگیم از همون تنهایی ها و خلأ تمام شدن درسم شروع شد...
و چه خوب که اون سال خیلی چیزها نشد...
کارم جور نشد،
ادامه تحصیلم،
یک مورد ازدواج خیلی خوب داشتم...
تا مهم ترین سوال زندگی روبروم قرار بگیره.
من کیم...
اگر دوست داشته باشی درباره حرفهایی که زدیم درباره من کیم بیشتر برات میگم.
و اینکه خواهش می کنم عزیزم
موفق باشی
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)