سلام خواهریا
امیدوارم خوب خوب باشین.
بعد دو روز اومدم بلاخره به ته پیام رسیدم.
پیشنهادها و نظراتتون رو خوندم،
اول اینکه،
درود بر رزا و ضحی عزیزم،
بقیه اونایی که لغزش داشتین به ما بپیوندید و بنویسید چی شد لغزش کردید و حالا می خواید چیکار کنید.
در ادامه این لیست:
نقل قول: لغزش کردم چون.../چیکار می کنم حالا
۱.عارفه
لغزش کردم چون فراموش کردم باید تفریح هم داشته باشم. از اول سال تحصیلی به خودم همش سخت گرفتم تا کارهای عقب مونده رو برسونم اما یادم رفت که من هم تا حدی میتونم فشار رو تحمل کنم.
برای این هفته یه لیست تفریحات می نویسم انجام بدم.
بیستم شامل: ریختن موزیک جدید تو گوشیم و خلوت کردن شلوغ کاری های حال خراب کن.
صبح های زود که بیدار میشم رو اختصاص میدم به هر کار دلبخواهی که این مدت نرسیدم. خوندن کتابای مورد علاقه و که عقب افتاده گلدوزی، ...
۲. Roza
1. استرس زیاد ناشی از مصاحبه کاری و بعد شروع کار جدید و توقع زیاد از خودم
راهکار: اینجور مواقع با خودم مهربونتر باشم و به خودم یادآوری کنم طبیعیه که وقت آزادم کمتره و به بضی کارای قدینی مثل قبل نمیرسم و طبیعیه که تو بضی موارد لنگ میزنم و به جای مضطرب بودن سعی کنم برنامه ریزی کنم
2. استرس زیاد ناشی از مسائل اجتماعی شهرم و مردمم و احساس مسئولیت در قبالش
این موضوع خیلی بیش از چیزی که باید از من انرژی گرفته
راهکار: با وجودی که واسم خیلی خیلی سخته تعدادی لز پیج های اینستا رو آنفالو کنم و کمتر در جریان اخبار باشم و کمتر احساس مسئولیت کنم!
عارفه جان این مورد بالا رو اگه فرصت داشتی بیا پروفایلم درموزدش صحبت کنیم
3. افسردگی و حال بد و به دنبالش بیکاری و دوباره خود بیکاری به دلیل استرس ناشی از کارای عقب مونده به صورت سیکل معیوب باعث بدتر شدن حالم میشد
راهکار: سعی کنم اجازه ندم حال بد مدت طولانی بمونه، اینجور مواقع برنامه ریزی رو کلا بی خیال نشم اقدامکی عمل کنم
عارفه جان لطفا در این مورد هم یکی دو تا کتاب کاملا کاربردی که راه حل های ساده و قابل احرا دا ن بهم معرفی کن
4. فاصله گرفتنم از معنویات و دو تا عادت مثبتی که با اومدنم به کانون ایجاد شده بود: نماز اول وقت و قرآن خوندن
5. عدم کنترل ذهنم (خب مجموعه ی عوامل بالا ینی استرس، بی برنامکی بیکاری و ... تو افزایش افکارم خیلی موثر بوده، اما در کل از بچگی ذهن به شدت شلوغی داشتم و واقعا گاهی متوقف کردن افکارم انرژی زیادی ازم میگیره)
راهکار: تو لحظه ی اول حلوی افکاری که به ظاهر معنولی هستنم بگیرم (خیلی واسم سخته ولی فک کنم باید انجامش بدم)
۳. ضحی
لغزش کردم چون الکی خودمو نگران کردم و ذهنم رو درگیر پاک بودن یا نبودن ، و به جای استفاده از زمان، شروع کارها رو عقب انداختم و خودمو سرزنش کردم بابت اهمال کاری و جاموندن و محدودیت ها رو مرور نکردم و یادم رفت
چیکار میکنم حالا:
من نمیتونم توی یه هفته به بهترین خودم برسم چون از بقیه جاموندم اما ده درصد پیشرفت و قدم مثبت برداشتن بهتر از پسرفت و درجا زدنه پس با قدم های کوچیک شروع میکنم که اهمال کار و سردرگم نشم هرروز حتی نیم ساعت بیشتر یه قدم مثبته و بابتش از خودم تشکر میکنم و دفتر پاکیم رو مرور میکنم و وقت بیشتری بهش اختصاص میدم
مهربانو، رهایی، بقیه خواهریا که لغزش داشتید،
به ما بپیوندید
این یه فرصت خوبه برای بازبینی تون و به کمک هم، قوی تر بلند شدن.
و
عطری جونم،
من پیشنهاد میدم چالش برداریم فعلا.
اینطوری که
ده روز پونزده روزه باشه.
تاریخی رو معین می کنیم و از اون تاریخ هر کی ده روز رو پاک موند بهش اعتبار بده. بعد، ده روز یا پونزده روز بعدی شروع میشه. در انتهای دو دوره هر کی دوره آخر رو پاک بود یک اعتبار و هر کی دو دوره رو پاک بود و بینش هم لغزش نداشت دو اعتبار بهش بده.
همه ما می دونیم پاک موندن یا لغزش داشتن یهو و بدون پیش زمینه اتفاق نمیفته.
اگه بهترین حالت ذهنی و روانی و جسمی رو ۱۰ فرض کنیم و لغزش صفر باشه
و این طیف رو یک محور تصور کنیم از ده تا صفر
اگر رای آورد
توی اردوی پاکی هر شب میایم و از عواملی که اون روز
احیانا ما رو از ده دور کردند، صحبت میکنیم.
مثل
استرس،
غذای بد،
فکر مسموم،
بی توجهی به نماز،
خودسرزنشی،
هر چی.
و برای فردا اقدامک می نویسیم.
سنا جان اگر موافق باشی،
هر کس در قسمت اقدامک نویسی و انجام اون همت کرد بهش بعد ده روز اعتبار بده.
راستی!
میگیم پایان ده روز برامون جشن گروهی اردوی پاکی بارانیای دلاور بگیرن