امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

سلام بچه ها
خیلی ممنونم ازتون 302
کلی خجالت زده کردین  Thankyou
امروز خیلی استرس نداشتم...همشم از دعاهای شما و مامان و بابام بوده 317
ایشالا هممون ب هرچی صلاحمونه برسیم
مریم جانم بیاد بگه چیکار کردهههه
ابی هم ایشالا فردا میتررررکونه 302
عارفه جانم مرسی ازت
رهایی عزیزم ممنون ازت
خیلی خوشحالم ک مثل شما دوستای مهربون و دلسوز پیدا کردم 302
خییییلی دوستتون دارم 53258zu2qvp1d9v
ازت ممنونم?
بابت لحظه هایی که میتونستی کم بیاری
ولی به خدا اعتماد کردی و کم نیاوری...!

(1400 تير 10، 13:00)سنــا نوشته است: سلاااااام

خووبین؟
کنکوریا چطور بود؟
امروز ریاضی بود فردا تجربی؟؟

نقل قول: سلام دخترا 
یه مدت نبودم شایدم دوباره نباشم
متاسفانه حال خوبی ندارم و میترسم انرژی منفی بدم : ) اگه تونستم خودمو پیدا کنم حتما برمیگردم 
برای همتون آرزوی موفقیت میکنم 

مگه هر وقت حالمون خوبه فقط باید بیایم کانون؟
بیا و از مشکلت بگو تا با کمک هم ان شالله حلش کنیم 49-2



برنامه ریزی هاتون چطور پیش میره دخترا ؟؟
من مطالعه درسیم و انجام میدم
مهارت یادگیری رو هم دارم روش کار میکنم خیلی جالبه
پیاده روی هم  کم و بیش انجام شده باید جدی تر بشم
و تفریح تابستونی هم خداروشکر دارم ، امروز  تو مسیر کارم به روستاهای مختلف خیییلی لذت بردم از طبیعت خدایا شکرت


شماها چه میکنید ؟؟ از تابستون به خوبی استفاده میکنید؟


سلام سنا جان 

بله فردا تجربیه 

امروز انسانی و ریاضی بود  53

والا من که هنوز تابستونم شروع نشده  4chsmu1

ولی براش برنامه دارم  317
امیدوارم همه خوب بدین کنکورو  2uge4p4 



راستی من ی دفتر دارم از یک فروردین دارم توش مینویسم... ی تقویم کوچوله ک هر روز ب خاطر ۸ چیز به بالا خداروشکر میکنم .. میانگین هر روز ۱۰ مورد
ب تظرتون ادامه بدم ؟
دارم شل میگیرمش Shy
.
.
.
(1400 تير 10، 15:19)SILENT scream نوشته است: امیدوارم همه خوب بدین کنکورو  2uge4p4 



راستی من ی دفتر دارم از یک فروردین دارم توش مینویسم... ی تقویم کوچوله ک هر روز ب خاطر ۸ چیز به بالا خداروشکر میکنم .. میانگین هر روز ۱۰ مورد
ب تظرتون ادامه بدم ؟
دارم شل میگیرمش Shy


سلام شادی جان  53
میدونی من بیشتر خدا رو واسه خودم میخوام ...
شایدم اشتباه باشه نمی دونم ?
ولی به هر حال ...
به خاطر همین شکرگزاری رو دوست دارم ...
چون یاد چیزا و نکات مثبت زندگیم میوفتم ...
مثلا هر نعمتی رو وقتی شکر میکنم به این فکر میکنم که چقدر این نعمت بدرد بخوره برام  Gigglesmile
و حس خیلی خوبی بهم میده ....
حالا چون حس خوب بهم میده ادامه اش میدم ....
نه به خاطر اینکه باید ادامه بدم ...
بعد چرا عدد تعیین میکنی ؟ 
هرچقدر که دوست داری شکر بگو 
یه روز یکی یه روز صد تا
اخه اگه عدد تعیین نکنم همیشه یکی مینویسم Khansariha (13) حداقلو انتخاب میکنم...

اوایل خیلی خوب بود حالمو خوب میکرد ولی الان دیگه دوست ندارم برم طرف دفتره 
vayy



راستی ممکنه چند روز نباشم 
ان شالله یکشنبه اسباب کشیه 1744337bve7cd1t81
.
.
.
دخترای گل بارانی سلام  317
اگه انرژی منفی نیست پس من یه گزارش بدم  42

اول از همه بگم همه چیزایی که می خوام بگم صرفا گزارشه. برای مشکلاتی که میگم دنبال راه حل نیستم و صرف بیانش به من کمک می کنه بهتر بتونم خودمو آنالیز کنم.

با این حال اگر احیانا نکته ای داشتید بگین، خوشحال میشم 302

خب از کجا بگم...
راستش این روزا روزای عجیبی رو سپری می کنم.
با مسئله جدیدی مواجهم که نمی‌دونم چیه درست.
خیلی انرژی روحیم رو‌می گیره.
از جنس نا امیدیه، مرموزه و هر روز صبح که پا میشم دوباره جون می گیره.
صبح ها اگر برا نماز پا نشم و صبح زود پا نشم کلا، به حالت ناامید و بی انگیزه بیدار میشم.

نسبت به ادامه زندگی و تلاش برای رشدی که، قبلاً خییلی داشتم احساس خستگی می کنم و نتیجه ش شده بی تفاوتی و نشستن و نگاه کردن...
نمی دونم شاید یمدت تند رفتم، ...

حالا عجیبی این روزا که گفتم به چیه؟
به اینه که گاهی خوش اخلاقم گاهی زودرنج. 
دیگران دارن یه عارفه جدید زودرنج می بینن.
وقتایی که با همه خستگی یه تلاش می کنم برای حال خوب و انجام کارهای عقب افتاده و برنامه داشتن، بطور مقطعی خوش اخلاق و صبور میشم اما وقتای دیگه زودرنج و عصبیم.
و دیگران بسیار حساس شدن که تو چرا اینجوری شدی؟ تو که اینقدر دنده پهن و صبور و خوش اخلاق شده بودی چندوقتی، چرا اینجوری شدی!

ولی خب دلیل دیگه ای هم داره.
خانواده من برعکس خودم اصلا بلد نیستن با یه آدم آسیب دیده همراهی کنن تا خودشو پیدا کنه. من هر وقت خودم تلاش کنم حال خوب بدست میارم وگرنه هیچی. متوجه نیستن، بی موقع انتقاد می کنن، با لحن بد حرفشونو می زنن و ... و منم که رنج می برم.
اون لحظات با خودم میگم من خوب می‌دونم اگه تو حالت صبور خودم بودم الان این کار رو می کردم و بعد فلان و بعد فلان و شرایط رو مدیریت می کردم. توی شوخی ها بهم بر نمی خورد، و... اما حالا کاملا مشهوده برام که ظرفیت وجودیم کم شده. رنجور و ضعیف شدم.

بعد مسئولیت های تو خونه م رو این روزا خوب انجام نمی‌دم و بقیه دارن تحملم می کنن و کم کم داره غرشون درمیاد،
حواسم پرته، تا حالا غذام شور نشده بود این هفته دو تا غذام شور شد Badbakht  چلو گوشت بود من خودم دوست ندارم لب نزدم. بابام بیچاره هیچی نگفت تا آخر غذا بعد مثل درمونده ها گفت من تا حالا غذا به این شوری نخورده بودم. Khansariha (13)

خلاصه هم از نظر جسمی هم روانی، واین دو تا هم روی هم تاثیر متقابل گذاشته و بدترش کرده. خوابم اعصابم رو ضعیف کرده و خستگی و کسل بودن تحملم رو کم کرده و روحیه م که پایینه تمایل به انجام یک کار پیش برنده و مفید در من کم شده. مثلا وقتی موقع خواب نیست، ساعت یازده صبح مثلا میرم می خوابم و مقاومت نمی کنم بر نخوابیدن، و باز برنامه خواب به هم می خوره یا شب ها دیر وقت میشه نشستم پای خیاطی یا گوشی یا یه کار دیگه و پا نمیشم برم بخوابم میگم ولش کن...
شدم مثل موبایلی که حافظه داخلیش کم جا داره هی ارور میده، هی عکس و فیلمای پاتساپو پاک می کنم بدره جا باز میشه اما زود دوباره پر میشه. در حالی که یه فیلم دو گیگابایتی دانلود کردم اونو باید منتقل کنم...

حالا فقط اینا نباشه،
خبر خوب اینکه سه شبه ذکر یا ممیت رو امتحان می کنم برای اینکه خوابم ببره و جواب داد. اینو یادم نیست کدومتون گفتید، ممنونم استفاده کردم ازش و برنامه م اینه که هر شب بگم تا خوابم اوکی بشه 302

و خبر خوب دوم اینکه یک حداقلی برای خودم نگهداشتم و همه پل ها رو خراب نکردم:

نماز اول وقت تا جای ممکن خوندم،

کارهای عقب مونده م رو تلاش کردم و تعدادیشو به سر انجام رسوندم که ذهنم رو خالی کرد. یه چادر نماز نصفه داشتم دوختم تمام شد الان سرم می کنم، پرداخت قبض موبایلم بود که یک قرن بود هی می گفتم بعدا، و چند تای دیگه.
برای بعضی کارا هرچند خیلی تاثیری نمی دیدم اما زورمو زدم که انجام بشه چون می‌دونم زمینه سازی می کنه تا بهتر بشم.

تلنگرهای سنا خواهری عزیز هم بی تاثیر نبود و دفتر بولتم رو که ازش خسته شده بودم به روز کردم و گفتم فقط مهم ها رو می نویسم. هر چند هنوز چیزی ننوشتم اما خب یک قدمی برداشتم و به امید و یاری خدا این قدم ها برکت پیدا می کنه و دریا میشه  Khansariha (2)

اوضاع پاکی به لطف یادآوری به جا و به موقع بهاری جون خوبه که گفت و لا تتبعوا خطوات الشيطان. 
زد به هدف.
و آجیل گلبرگی جون که گفت: حافظ پاکی لبه دره راه نمیره.
و انرژی مثبتای همتون که بهم می رسه خواهری های گلم؛
رهایی، رها، یلدا، سنا، آبی، شادی، رزا، عطری جون، ماشالا اینقدر زیادیم دیگه اسما یادم می‌ره, Khansariha (13) انصافا قصد و غرضی نیست 302

امروز که می نویسم حالم بهتره البته برام خیلی دعا کنید منشأ رو پیدا کنم چون کلا همه این حالات خوبم تا وقتی دلیل اصلی رو متوجه نشدم گذرا و موقتیه و نمیشه روش حساب کرد.

قربون همتون برم، ممنون که گوش کردید Thankyou

عارفه/۲۴ خرداد/۱۶ روز خوب 53
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
نقل قول: اخه اگه عدد تعیین نکنم همیشه یکی مینویسم [تصویر:  khansariha%20(13).gif] حداقلو انتخاب میکنم...

اوایل خیلی خوب بود حالمو خوب میکرد ولی الان دیگه دوست ندارم برم طرف دفتره 
[تصویر:  vayy.gif]

اشکالی نداره ...
ببین من میگم حالت اجبار نداشته باشه ...
وقتی از یه چیزی واقعا لذت میبری بگو شکر به همین سادگی  317

حالا این نظر منه ..
بازم هرجور خودت راحتی عزیز  53

اسباب کشی هم که  317


نقل قول: خوابم اعصابم رو ضعیف کرده و خستگی و کسل بودن تحملم رو کم کرده و روحیه م که پایینه تمایل به انجام یک کار پیش برنده و مفید در من کم شده. مثلا وقتی موقع خواب نیست، ساعت یازده صبح مثلا میرم می خوابم و مقاومت نمی کنم بر نخوابیدن، و باز برنامه خواب به هم می خوره یا شب ها دیر وقت میشه نشستم پای خیاطی یا گوشی یا یه کار دیگه و پا نمیشم برم بخوابم میگم ولش کن...

عارفه گلی چطوره ؟؟  317

ببین خوابو که میشه تنظیم کرد ...

مثلا از ساعت 5 و 6 عصر دمنوش بخور ی 

ساعت 10 اینا خوابت میبره ...

خب طبیعتا از اون طرف هم نمیخوابی دیگه ...

عارفه ورزش هم واسه تنظیم خواب خوبه  317

دیگه ...

به بالشتت گلاب بزن 
به پلکت روغن کرچک 
که واسه رشد مژه هم خوبه ...
دمنوش اسطوخودوس هم خوبه ...
 سپاس شده توسط
چه روش های جالبی آسمانی خواهری،

این که میگم خوابم نمی بره شبا مثلا یازده و نیم دوازده رفتم تو رخت خواب بعد تا حدود سه غلت زدم، ذکر گفتم، طاق باز، به پهلو، کنترل فکر و آرام کردن ذهن همه کار کردم تا خوابم برده به زور.
بارها پیش میاد و مثلا هر سه روز هم پیش بیاد، دوباره فردا رو خراب می کنه و ...

در کنار اون روز خوابیدنا،
یه مشکلمم اینه خیلی راحت، اگه خودمو طی روز خسته نکنم، ساعت دوازده شب سر حالم. 22 
حالا داداشم تو اتاق میگه می خوام بخوابم و چراغا خاموش 22
میرم تو رخت خواب و تا خوابم ببره هیچی دیگه بیچاره م...  vayy

ولی راه های زیادی گفتی، گلاب نمی دونستم خواب آوره. امتحان می کنم ببینم چطورن کدوم بهم کمک می کنه‌‌. Thankyou
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
دخترا ی سر بزنین به دانلود موسیقی  302
.
.
.
 سپاس شده توسط
(1400 تير 10، 13:01)بهاران نوشته است: سلام بچه ها
خیلی ممنونم ازتون 302
کلی خجالت زده کردین  Thankyou
امروز خیلی استرس نداشتم...همشم از دعاهای شما و مامان و بابام بوده 317
خییییلی دوستتون دارم 53258zu2qvp1d9v
سلام گلم 
خداروشکر
منم دوست دارم  302 53
(1400 تير 10، 15:19)SILENT scream نوشته است: راستی من ی دفتر دارم از یک فروردین دارم توش مینویسم... ی تقویم کوچوله ک هر روز ب خاطر ۸ چیز به بالا خداروشکر میکنم .. میانگین هر روز ۱۰ مورد
ب تظرتون ادامه بدم ؟
دارم شل میگیرمش Shy

حتما ادامه بده عزیزم 
منم یه مدت مینوشتم و واقعا تاثیر شو میدیدم
میتونی بعضی روزا یدونه بنویسی ولی رهاش نکن  53
 سپاس شده توسط
عارفه جونم 
یادمه که میگفتی یه دفتر داری 
بنظرم برو یادداشت هاتو مرور کن و روزای خوب و با برنامه رو واسه خودت یادآوری کن بهت کمک میکنه ... 53
 سپاس شده توسط
(1400 تير 10، 5:00)rahayii نوشته است: کنکوریا گوش کنین  53258zu2qvp1d9v
#آرامش

من کنکوری نیستم ولی بهش گوش دادم 
چقدر قشنگ بود 
اسم ایشون چی بود؟
 سپاس شده توسط
(1400 تير 11، 12:36)رها Y نوشته است:
(1400 تير 10، 5:00)rahayii نوشته است: کنکوریا گوش کنین  53258zu2qvp1d9v
#آرامش

من کنکوری نیستم ولی بهش گوش دادم 
چقدر قشنگ بود 
اسم ایشون چی بود؟

سلام عزیزم 302
من اسمشون رو نمیدونم..یه کانال دارن تو تلگرام
برات لینکش رو میفرستم 53258zu2qvp1d9v
خیلی ساده ای اگه فکر میکنی خدا یه سختیی که بهت میده توانشو بهت نمیده 53258zu2qvp1d9v..


{♡یوقتایی خودتو مرور کن!!
نکنه زوم کنی رو غمای دلتو،
بارون ِ عشق ِ خدا رو به فراموشی بسپری.؟!
مرور کن خودتو...⚘}♡ 53 


یاد همان جمله افتادم که خوانده بودم:

چه دلیلی بالاتر از لبخند مهدی فاطمه(عج) برای ترک گناهی که دلش را میلرزاند 53258zu2qvp1d9v
 

نوع دیگر بین جهان دیگر شود...این زمین و آسمان دیگر شود 49-2

خدای یک تریلیون ستاره اسمم رو میدونه و تقدیری فقط برای من داره که روزی ازش سر در میارم(:
 سپاس شده توسط
(1400 تير 11، 12:52)rahayii نوشته است: سلام عزیزم 302 
من اسمشون رو نمیدونم..یه کانال دارن تو تلگرام
برات لینکش رو میفرستم 53258zu2qvp1d9v

مرسی گلم
 سپاس شده توسط
سلااام دخترااا
من یکم از پیاما عقب مونده بودم که الان همه رو خوندم.

تبررریک به کنکوریای عزززیز بابت آزادیشون فارغ از نتیجه 2uge4p4

عارفه جان اول اینکه هز بیان احساساتت لذت بردم. هربار تو میای از احوالاتت میگی با خودم میگم وااای چقدر فلان حال رو تجربه کردم ولی نمیتونستم به این خوبی بیام ازش صحبت کنم. به نظرم خود این بیان کردنش ارزشمنده و باری از رو دوش آدم برمیداره. به شرطی که زیااا  بهش فک نکنی که تو حس بد روزها فرو بری. به نظرم یه وقتایی یه حسایی رو باید اجازه بدیم چند روزی بیان و برن. حتی اگه حوصله تفریح نداری از خونه بزن بیرون و اینکه ضعف جسمی و روحی به شدت بهم مرتبطن. اگه این روزا جسمت ضعیفتر شده بهش بیشتر توجه کن.

خب به لطف خدای مهربون امروز 21امین روز شروع مجدده 2uge4p4
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان