1400 تير 14، 23:17
مهربانو/14 تیر/1 روز خوب ( شکر خدا )
حسبی الله
نقل قول: رزا جان خواهریمن خرابکاری نمیکنم زیاد کلا قید گفتنشو میزنم
راستش منم این مشکل و دارم ...
خیلی هم عمیق ...
دقیقا نمیتونم بگم چمه ...
تازه خیلی وقتا هم خرابکاری میکنم حسابی
اگه عارفه گلی راهنماییمون کنه عالی میشه
و اما دور همی...
آره میدونم چی میگی عزیز جان ...
ولی هرکس تاریخ و ساعت مد نظرش رو بگه
تا ببینیم چی میشه اگرم نشد که هیچ
نقل قول: البت ی مورد هم هست ک ناراحت میشم تو گروه نتونم فعال بشم و ب جایی برسم . تو مسابقه های گروهی ک برگزار یشدند من ی چند هفته شکستم و سریالی شدم و این باعث شد یکم تو فعالیت کردن تردید کنم .تردید نکن قشنگم
(1400 تير 14، 13:38)Roza_r نوشته است: ممنووون بابت تبریکاتون دوستان. من این سری تا به 40 روز نرسم اروم نمیگیرم
اینهههههههههههه انرژی پشتکار آماشالا منتظر جشن 40 روزگیت هستماااا آجی قشنگم بیا بغل خودم
ستاره جون واقعیت من چله زیارت عاشورا رو قبلش داشتم و تازه تموم شده و تو تموم چند روز اخر چله زیارت عاشورام تصمیم محکم برلی چله بعدی گرفته بودم. این چله برای من ترک یک عادت بده یه جوراای چله عملیه. چون حقیقتا من اونقد مذهبی نیستم که بگم مداوم حال دعا خوندن دارم. اما این دو روز که اصلا تو چله موفق نبودم ولی خب خوبه فهمیدم اینقد این مسئله ب روتین زندگیم تبدیل شده که زیاد متوجهش نیستم.
راستش دروغ چرا ؟ من خودمم اصلا تو چله موفق نبودم اینکه میگی زیاد مذهبی نیستی رزا جون میفهممت چون منم همینم تقریبا ...
ولی برات پیشنهاد دارم ...
پیشنهاد که نه یعنی تجربه ی شخصی خودمه
صحبت های دکتر الهی قمشه ای و جول اوستین خیلی به دلم میشینه
(1400 تير 14، 14:55)گلبرگ نوشته است: سلامممنونم گلبرگ جان
ممنونم از همتون که اومدید خوندید
سنا بانو آجیلشو ذخیره کردم
کم کم میذارم
اگه دیدید زیاده و نخوندید آجیل هست و
منم به خانم یاقوت خوش آمد میگم
نقل قول: قشنگ جان
نوشتم ولی پاک کردم. همش تقصیر اون دخمل عکس پروفایلته داشت ازم حرف میکشید. دهع. چه خبره
حرف های قشنگی نیست. بی خیالشون
نقل قول: بسی ممنونم سنا جان
آری ریشه یابی شد. همه شکست ها بخاطر خیال پردازی بود. و این خیال پردازی فقط نتیجه یه نا امیدی بود. نا امید از اینکه امکان ازدواج داشته باشم. ناامیدیه زورش خیلیه. میتوانم ۱۰۰۰ تا دلیل بیارم که احتمال ازدواج صفر. ولی یه دلیل وجود نداره که بگه شایدم بشه. خو اگر ازدواج نشه من تا آخر عمر مجبورم با همین خ.ا پیش برم. پس شاید اشکال نداشته باشه این فشار امروز را کمش کنم. این میشه که نتیجه میدهد شکست.
نقل قول: شیطون همیشه راه هاش متنوع و مختص ما نیست. اتفاقا فهمیدم چقدر از روش های یکسانی برای تکرار کارای اشتباهاتمون استفاده میکنه. خیال پردازی رو به کرات دیدم دخترا گفتن...و حتی این مورد فکر کردن به ازدواج هم فک میکنم یه راه دیگشه.
(1400 تير 14، 22:42)meshkat نوشته است: سلام ما رفتیم با یه عدد خیلی خوب بر گردیمسلام و درود مشکات گلی
ولی بعد دو ماه شکست شد...
برگشتم سر خونه اول
دلم بسی تنگ شده بود براتون
(1400 تير 14، 23:17)مهربانو نوشته است: سلام بچه ها جان خوبین؟ببخشید یه مدت نبودم سرم شلوغ بود واقعا از طرفی هم دروغ چرا بعد از اولین دفعه ای که پاکیم شکسته شد دیگه تق و لق میزنم یه روز پاکم دو روز نیستم و ... خجالت میکشیدم هی بیام بگم یه روز پاکم دو روز نیستم و دوباره روز از نو روزی از نو ،هر روز دارم میجنگم بشم مهربانوی قبل
سلام قشنگم
آخه عزیز من ! خواهر من ! خب کانون واسه ترکه دیگه ...
خجالت نداره که ... میایم اینجا تا با هم حفره ها رو بشناسیم ...
خب اگه هی خجالت بکشیم که دیگه اصلا کانون به چه دردی میخوره ؟؟
امروز سعی کردم خودمو پاک نگه دارم و بیام تو کانون به کمک خدا و شما عزیزای دلم استارت پاکی دوباره مو بزنم، بچه ها کنارم باشین واقعا بهتون احتیاج دارم
مهربانو جانم رو کمک بچه ها حساب کن .. رو کانون حساب کن جان دل که کلا میخوایم بترکونیم
از یه طرفم تو خوندن نماز هم شدیدا سست شدم هم میخونم هم نمیخونم هم بد میخونم
منم یه چند روزه این طوری شدم از طرفی من یه شخصیت لج باز دارم مثلا به خودم بگم باید اول وقت بخونی بدتر نمی خونم ...
من دیروز قبل از نماز مغرب اومدم یکم صحیفه سجادیه فقط از روی معنیش البته خوندم ( شاید فقط یه صفحه ) این خودش باعث شد با خدا راحت شم و درد دلا مو بهش بگم و بعدش نماز خوندم ...
اگه بقیه راه حلی رادید بگید دخترا
کنترل ذهن
ذهنتو با چیزایی که دوست داری مشغول کن
یه سر هم به تاپیک برنامه ریزی بزن که موثره
و چشم رو چیزای گناه مثل نامحرم رو ندارم ،بچه ها این یکی از بزرگترین مشکلاتمه که نمیتونم فکر و نگاهمو وقتی بیرونم یا تو خونه از نا محرم بگیرم خیلییییی تلاش کردم ولی نتونستم اینو از خودم دور کنم لطفا کمکم کنین
مهربانو جون یه چیزی به خودت بگو فقط واسه امروز کنترل میکنم ... بعد یه روزت رو بکن 3 روز بعد 5 روز و....
مهربانو/14 تیر/1 روز خوب ( شکر خدا )
آهان اینه گل دختر
این یعنی یه دختر قوی
برو که منتظرم
(1400 تير 15، 0:44)عارفه نوشته است: عزیزان در آبی و رزا،
بگید دقیقا چی براتون سواله، چه توضیحی براتون مفیده؟
اینکه چطور حستون رو بگید؟
نمی دونم چی بگم عزیز جان ...
ولی فک کنم نکته ی مهم اینه که خودمم گاهی نمی دونم دقیقا چمه ...
خب سوال اول اینه که
خودتون حستون رو می فهمید چیه و در بیانش مشکل دارید یا اینکه اون هم مبهمه براتون؟
یعنی میگی مثلا: حالم بده نمیدونم چمه
یا میگی به جاش: غمگینم/ احساس گناه میکنم/...
الان دارم یاد میگرم مورد دوم باشم
ولی گاهی نه ...
سنا جان چه خوب که استقبال کردی عزیز
فعلا قول نمیدم ولی همین که گفتی در برنامه داری بذاریش خیلی خوبه
نقل قول: خب سوال اول اینه کههر دوش گاهی واقعا نمیدونم چمه ولی گاهی هم میدونم ولی حس میکنم اگه بیانش کنم سوء برداشت میشه، اونطور که تو نظر منه منتقل نمیشه و در کل نتیجه ی دلخواهمو نداره...
خودتون حستون رو می فهمید چیه و در بیانش مشکل دارید یا اینکه اون هم مبهمه براتون؟
یعنی میگی مثلا: حالم بده نمیدونم چمه
یا میگی به جاش: غمگینم/ احساس گناه میکنم/...
نقل قول: صحبت های دکتر الهی قمشه ای و جول اوستین خیلی به دلم میشینههر دو نفر خیییلی دوست داشتنین موافقم.
نقل قول: آره رزا جون
اصلا این میتونه یکی از موضوعات دورهمی مون باشه
نقل قول: خب، خودتون حستون رو می فهمید چیه و در بیانش مشکل دارید یا اینکه اون هم مبهمه براتون؟
یعنی میگی مثلا: حالم بده نمیدونم چمه
یا میگی به جاش: غمگینم/ احساس گناه میکنم/...
نقل قول: هر دوش گاهی واقعا نمیدونم چمه ولی گاهی هم میدونم ولی حس میکنم اگه بیانش کنم سوء برداشت میشه، اونطور که تو نظر منه منتقل نمیشه و در کل نتیجه ی دلخواهمو نداره...
نقل قول:از حال بد به حال خوبدیوید بِرنز، مهدی قراچه داغی
نشر آسیم
(1400 تير 16، 1:37)_رعنا_ نوشته است: بار سوم که مینویسم و پاک میکنم
شاید ایندفعه پاک نکنم
الان دو روز پاکم. خدایا شکرت
قبلش ۵ روز پشت هم شکست داشتم و الان دارم درداش را تحمل میکنم تا بگذره.
بازم هر چی نوشتم پاک کردم دیگه چی بگم؟
خوب زندگی کردن سخته. همین.
امیدوارم بسی موفق باشیم
دلم میخواد تو مسابقه بهترین آواتار باشم. ولی نمیدونم چی بگذارم جای آقای هانتر خالیه.
(1400 تير 16، 9:57)rahayii نوشته است: سلاااااااام خواهرای گلم
امیدوارم حالتون عااالی باشه
میخواستم درباره یه موضوعی باهتون صحبت کنم
راستش من دیشب داشتم یه ویس مشاوره برای کنکور گوش میدادم..
گفتش تو مسیر کنکور باید تک بعدی پیش برید تا موفق بشید...
نمیشه چندتا کار انجام بدین فقط باید درس بخونین
ولی من نمیتونم تک بعدی باشم
چون خیلی بهم آسیب میزنه
از طرفی بابام همش دعوام میکنه که تو با این وضعیت که هم میخوای به ورزشت برسی و هم با دوستات وقت بگذرونی سال دیگه هم نتیجه نمیگیری
توقع داره فقط درس بخونم
نمیدونم چیکار کنم..گیج شدم