امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

مهربانو جانم 


اینم گوشه ذهنت باشه

تو الان فقط فعالیت های مذهبی اش رو دیدی با قیافش ،
هنوز نمیدونی خانوادش چه جور خانواده ای هستن ، اخلاقیات خودش چه جوریه 

خیلی وقتا فک میکنیم طرف یه فرشتش ، ولی میبینی طرف هم هئیتیه هم خیر سرش مذهبیه ولی اخلاق نداره ، مشکل اعصاب داره

یه سری رفتارایی داره ک تو نمیتونی تحمل کنی


تا زمانی ک یه نفر انقدری به خودش جرئت نداده ک پا پیش بزاره ، و خاستگاری نکرده به هیییچچچ کسی جدی نگاه نکن ، خیال پردازی هم نکن


شاید اصلا یه نفر دیگه رو دوست داشته باشه ،تو داری برای خودت بزرگو بزرگترش میکنی

یا اصلا شرایط ازدواج نداشته باشه


میخواستم بگم جدی نگیرش ، ولی عملی نیست
هر جا ک اون هست تو نباش ، و تو ذهنت پرورشش نده 

فراموشت میشه..
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
(1400 مرداد 8، 2:01)ایرانا نوشته است: مهربانو جانم 


اینم گوشه ذهنت باشه

تو الان فقط فعالیت های مذهبی اش رو دیدی با قیافش ،
هنوز نمیدونی خانوادش چه جور خانواده ای هستن ، اخلاقیات خودش چه جوریه 

خیلی وقتا فک میکنیم طرف یه فرشتش ، ولی میبینی طرف هم هئیتیه هم خیر سرش مذهبیه ولی اخلاق نداره ، مشکل اعصاب داره

یه سری رفتارایی داره ک تو نمیتونی تحمل کنی


تا زمانی ک یه نفر انقدری به خودش جرئت نداده ک پا پیش بزاره ، و خاستگاری نکرده به هیییچچچ کسی جدی نگاه نکن ، خیال پردازی هم نکن


شاید اصلا یه نفر دیگه رو دوست داشته باشه ،تو داری برای خودت بزرگو بزرگترش میکنی

یا اصلا شرایط ازدواج نداشته باشه


میخواستم بگم جدی نگیرش ، ولی عملی نیست
هر جا ک اون هست تو نباش ، و تو ذهنت پرورشش نده 

فراموشت میشه..



کاملاً موافقم......
در نهایت مهربانو جاان تصمیم آخر رو خودت میگیری...
اما این حرفا رو جدی بگیر
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
سلااممم به همه Nishkhand
امیدوارم حال همتون خوب باشه Khansariha (8)
قرار بود دیروز بیام یکم از خودم بگم 4chsmu1 ولی متاسفانه اصلا وقت نشد vayy

خب اول از همه بگم میتونین ترنم صدام کنین Khansariha (49)  
17 سالمه و فک کنم کوچیکترین عضو این گروه Hanghead   
 تقریبا یه سال در تلاش برای ترک 53258zu2qvp1d9v
و با رکورد 49 روز   Hanghead
ان‌شاءالله این دفعه پاکیمو همیشگی کنم  128fs318181

هیچ=) / 5 مرداد / 3 روز خوب
سلام و درود.

من اومدم بیرون 49-2


ممنونم از همه انرژی هایی که برام فرستادین، آروم بودم و بی قراری نکردم. نهایت توانم رو گذاشتم. قربونت آبی 302

همچنین دیشب نهایت تلاشمو کردم خواب خوبی داشته باشم اما طبق معمول چندین بار بیدار شدم و به سختی به خواب رفتم. سر جلسه خیلی خسته بودم. زبانم خوب بود اما از بس گیراییم پایین بود نمی‌تونستم روی متن ها و درک مطلب ها تمرکز کنم.

خیره ایشالا، دیگه این افسردگی با منه، روی خ‌وابم، خوراکم، خلق و خوی تاثیر گذاشته. تلاش می کنم براش ولی می پذیرم که هست.

یاقوتم کاملاً باهات موافقم. نباید الکی روحیه خودمونو تضعیف کنیم. تشخیص افسردگی با متخصصه‌. علائم خاصی داره که باید حداقل یه یک ماهی ادامه دار باشه. اما مال من هست. و یک اتفاقی که تو نیمه خرداد برای آینده درسی شغلیم افتاد و شوک غم و بعد ناامیدی زیادی بهم وارد کرد باعثش شد. اون روزا خیلی این در اون در زدم که فشار وارد شده رو جبران کنم و مشکل رو حل، اما نتونستم و بهش زمان خورد. کلا بی خیال همه چیز شدم. دیگه لذت های قبلم بهم مزه نمیده. افسردگی خوب نیست امیدوارم کسی نگیره اما وحشتناک هم نیست. برای من مواجهه با زندگی واقعی بود. من زیادی تو خیال بودم و جام راحت بود...


مهربانوی گلم، من این حالاتتو دو سه بار درک کردم تو زندگیم. با آهو و ایرانا بالای نود درصد موافقم. بعضی جمله هاشون رو به عینه بهش رسیدم.

معنای واقعی عشق رو خودم با همه ادعا هام هنوز نمی‌دونم اما می‌دونم زندگی دو نفره خیلی واقعی تر و جدی تر و عینی تر از اینه که از یکی که نمی شناسی خوست بیاد. اوووو حتی اگه بسیاری هم پسر خوبی باشه می‌دونی چقدر فاکتورهای مهم و سرنوشت ساز دیگه هست که باید با هم تناسب داشته باشید؟؟ 

آدم تو خیال همیشه بهترین حالت رو تصور می کنه. تعمیم مثبت میده. چه بسااا تو زندگی واقعی اینطور نباشه.

طرف منطقی باشه تو احساسی همش سوءتفاهم میشه.

طرف سنتی باشه تو نباشی باز مشکل میشه.

طرف درونگرا باشه تو برونگرا،

از نظر سیاسی به هم نخورید،

از نظر مدل ایمانی دینداری؛

می دونی همین الآن چقدر از مذهبی ها هستن که همو و سبک دینداری همو قبول ندارن؟! 

اینارو بهت میگم احتمالا تو ذوقت می خوره. اینم درک می کنم. تو الان قشنگ حس می کنی چقدر یه همدم داشتن می‌تونه شیرین باشه. اما می دونی، تجربه کردم که میگم این راهش نیست. چون این حس پاک تو در واقعیت به عمل در نمیاد چون تخیلیه. و این تخیل دودمان منو به باد داد... من هیچ وقت هیچ وقت فکرشم نمی کردم دخترا برن خ.ا کنن چه برسه به خودم. پ.ن اینا که هیچی صحنه نمی دیدم خلاصه خیلی مراقبت داشتم اما با عاطفی شدن به مرور قشنگ تحریک مشدم. برای خودم توجیه می کردم که من فقط با این یه نفر این تخیل ها رو دارم و می‌دونم ازدواج می کنیم! بعد کم کم به قول آهو از تصور اینکه با هم رفتیم بیرون دو تا جوون مومن کم کم رسیدم به اینکه پدر بچه هام باشه، باهام شوخی کنه، با هم بخندیم، با هم انس بگیریم، خواستم کنه و این رابطه عاطفی خیالی کم کم تحریکم می کرد. تحریکم می کرد به حدی که دیگه نتونستم دووم بیارم و همون حرفی که دو روز پیش یکی از خواهریا می زد، بدنم حساس شده بود و ناخواسته دچار خ.ا شدم.

اگه بودی بغلت می کردم و با اینکه ناراحت می شدی می گفتم رهاش کن و نذار هیچ جوره به یادش بیفتی و برای خود خط قرمز قرار بده که به هر نحو مواجه بشی با این حالات. و بسیار برای خودت دعا کن. سر سجاده ت دعا کن، اشک بریز برای خدا که «من چنین و چنان همسری می خوام مثل فلانی باشه اما نه خود فلانی، چون تو صلاح منو بهتر می دونی و من اون آدم رو نمی شناسم. 
اگر به احتمال ناچیز این آدم مناسبمه خودت جورش کن. من اگه بهش فکر کنم به گناه میفتم، پس تو برام درستش کن. از راه درستش از راه حلالش. اسبابش رو فراهم کن که تو در بی وسیله ترین حالات وسیله سازی. تو می‌دونی من می خوام مذهبی باشم و او مذهبی باشه، یک عشق شیرین پاک برام رقم بزن»
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
سلام گل دختر های بارانی  Gol

ایشالا حال دلتون عالی باشه ...

دیشب درس های بزرگی یاد گرفتم  53258zu2qvp1d9v

فهمیدم زندگی هست ...
سختی هاش هم هست ....

من فکر میکردم قراره همه چی تموم شه و روزای خیلی خوب بیاد 
ولی فهمیدم روزای خوب خواهد آمد ولی نه به این زودی 
فهمیدم هنوز خیلی کارا دارم ...
و خیلی تلاش ها باید بکنم  317
خدایا شکرت  53




مهربانو جان 
یه سیوال دارم ازت 
آیا تو شرایط احساسی خاصی اون آقا رو دیدی ؟ 
یعنی خودت تو شرایط روحی بدی بودی ؟ 
دچار حلاء عاطفی بودی ؟ 
کلا احساسی هستی ؟ 
اما فارغ از این سئوالات منم با نظر دوستان موافقم   53258zu2qvp1d9v


ترنم جان 
باید عرض کنم خدمتت که خیر کوچکترین عضو نیستی  Khansariha (89)
ترک قدم به قدم رو خوندی ؟ 
حتما بخون 
سلام خدمت همه بارانیای عزیز
مهربانو جانم راستش من در این زمینه زیاد اطلاعاتی ندارم ولی به نظرم شما یه کاری کن
وقتایی برو که اون نیستش آخه برا اون بری خدای نکرده توفیق مزار شهدا رفتن گرفته نشه ازت  Hanghead
چند وقت سعی کن بهش فکر نکنی اصلا مثل همین افکار منفی پرش فکری بزن  Khansariha (89)
تو این مدت فقط روی خودت کار کن و بهتر شدنت توی همه زمینه ها بعدش ان شاءالله یا یه خاستگار خوب پیدا میشه یا همون میاد  4chsmu1 آره خلاصه یه مدت نبینش بگو خدایا هرچی صلاحمو میدونی  128fs318181
یارا جان همه اینطوری نیستن یعنی چه معلوم خانوادش مذهبی باشه ؟ همه مذهبیا خانوادشون اونطوری نبوده  Khansariha (2)
ترنم جان خوش اومدی  317
منم ستاره ام 14 سالمه تقریبا یه ماه دیگه میشه که یه ساله در حال ترکم  4chsmu1
در حال حاضر 37 روزه پاکم  Hanghead
ان شاءالله پاکی هممون ابدی  2uge4p4




ایول عارفه جانم ان شاءالله بهترین نتیجه رو بگیری  Khansariha (96)
آسمانی خودم چطوره ؟  Khansariha (89)
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
آسمانی جان ممنون ک گفتی 4chsmu1
نه هنو وقت نکردم Unsure
هر دفعه ک میام کانون میرم یه بخشو کشف میکنم  Gigglesmile
مرسی حتما میخونمش 128fs318181



ستاره قشنگ Khansariha (2)
خوشحالم از آشناییت Khansariha (70)
خیلی خوبه ک زودتر شروع کردی
امیدوارم موفق باشی Khansariha (63)
ان‌شاءالله
سلام فاطمه جان

پست های اخیرو بخون ، تقریبا مدضوع صحبت همین بود 
و بچه ها خیلی خوب راهنمایی کردن 53258zu2qvp1d9v

درست میگی اینجا به غیر از خ.ا خیلی گناهان دیگه رو میتونیم ترک کنیم
صغرا جان کار سختی نیست فقط از خودت بپرس ته تهش میخواد چی بشه؟ ببین که در واقعیت چی خواهد شد. ببین وقتی دوست نداشته باشه با هم دعوا می کنید، ببین بهت توجه نمی کنه و تو حالت گرفته میشه، ببین وقتی میاد خونه حوصله شو نداری...البته تخیله ولی اگه اتفاق بیفته واقعی میشه 53258zu2qvp1d9v

بعد از خودت بپرس، آیا من این زندگی رو می خوام؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
(1400 مرداد 8، 10:37)صغرا نوشته است: سلام بچه ها یه سوال من یه پسر از خانوادمونو دوس دارم و واقعا احساس گناه میکنم یه مدت باهم چت میکردیم و الان گاهی اوقات اما مت وابستش شدم ولی اصلا به درد هم نمیخوریم میدونید من تالا با هیچ پسری درارتباط نبودم حتی چت ولی بعد پدربزرگم فقط با همین پسر چت میکردم و حس گناه دارم .اون نماز نمیخونه و با دوستاشو ....حتی دوستمم نداره دروغ نگم .میخواستم ازتون کمک بخوام چطوری فراموشش کنم و بهش پیام ندم نگرانش نشم منی که از کوچیکی باهاش باهم سفر میرفتیم و ....ونمیشناختمش .فکر به اون حس میکنم لطمه میزنه به ایمانم حتی شاید پس فردا به ابروم تو فامیل که وای دختره با پسرا چت میکنه ، به ایندم  
ما خواهر شدیم نه فقط به خاطر خ ا بیاین از مشکلاتمون به هم بگیم و حلشون کنیم ما خواهریم شاید با هم بتونیم غیر از نابودی یه گناه تمام گناهامونو باهم پاک کنیم .ظهور نزدیکه .ممنون میشم هممون در تمام مشکلات و گناهایی که خودمون باعثشیم به هم کمک کنیم .ممنون میشم راهنماییم کنید


شاید این قضیه که تاحالا با کسی نبودی قضیه رو برات سخت کرده. .
فقط اینکه . . چطور میتونی کسی رو دوست داشته باشی که برات اهمیت قائل نیست . .

من یکی از راه هایی که برای خودم همیشه عمل کرده اینه که مادامی که طرف بهم احترام بزاره باهاش اوکی ام اما اگر بفهمم ذره ای تو دلش تمسخر یا ترحم یا سرگرمیه از چشمم میفته و‌طرف مقابلم هم برام جنبه ی سرگرمی پیدا می‌کنه..

ببین فاطمه جان این شخص صرفاً جهت سرگرمی نزدیکت شده...
این چتتی گاه و بیگاه هم بهشون اهمیت نده...
برات عادی باشه.. سعی کن ریلکس برخورد کنی...
و حتی توی خونه راجع بهش با پدر و مادرت حرف بزن .. مثلا به شوخی بگو آره فلانی بهم پیام داده بود و مثلا این جک رو فرستاد و اینا . .


پ ن : لزوما کسی که نماز نمیخونه بد نیستا . ..
این چه حرفیه آخه . . . .

در کل ببین هیچوقت به کسی که برات ارزش قائل نیست اهمیت نده..
چهار بار که خودتو براش گرفتی و محل یارو نزاشتی آدم میشه...
میاد دوباره موس موس می‌کنه . . .
و این بار تو کلا باید بزنی تو برجکش . . . که صد در صد اتمام قضیه رو اعلام کنی
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
سلام،
چقدر پشت سرهم بحث های عاطفی مطرح شد 42
-----
انقدر طولانی شد من از دستم‌دررفت دیگه نقل قول نمیکنم شرمندم 302
------------

در مورد مهربانوی عزیزم ک از اون اقای تو مزار خوشش اومده بود ، جانم یکم صبر کن .
همه ی علاقه ها از چند دیدار دور شروع نمیشه . لطفا تلاش نکن خودت و نشون بدی .
میدونین ، من معتقدم عشق و علاقه و ازدواج قسمته .یعنی قسمت باشه ی جوری راه پیدا میشه.
برنامه های خودت و ب هم نریز ، احساسی ک داری ی جذب سادست ک برای همه رخ میده و بعد از مدتی میگذره .
تو روزمرگی خودت و داشته باش و ب خدا توکل کن ، اگر قسمت باشه قطعا این حس وسیع تر میشه و ی راهی پیدا میشه .
برای دیدن ایشون هم نرو مزار ، دلت و صاف کن و واقعا برو مزار و هدفت دیدار اون نباشه .کسی چ میدونه ، شاید تو ساعت های مختلفی ک تو اونجا میری اونم رسید بهت : )
ولی ی چیزی قطعی بگم ، این حست عشق نیست .
چون تو اون شخص و نمیشناسی . تو فقط ی ظاهر و صورت دیدی . مثل اینکه ی بازیگری و تو تی وی میبینیم و جذبش میشیم .
چ میدونی ذاتش هم زیباست یا ن؟از رو اینستاگرام نمیشه ب شناخت رسید  53258zu2qvp1d9v 

مذهبی بودن خوبه ، اینکه بدونی طرف مقابلت اعتقادات و ایمان داره ولی همه چیز نیست .

مهربانوی جان ، ی رابطه عاطفی و احساسی بسیار شیرین هست و حس خوبی داره ، اینکه ی تکیه گاه داشته باشی و اینا ولی متاسفانه عمرش کوتاهه .
با گذر زمان دیدگاهت کلی فرق میکنه و میبینی چیزی ک سال قبل میخواستی الان ب نظرت سطحی میاد .
بهر حال برات از خدا میخوام بهترین ها اتفاق بیوفته  302

وو نهایتا اینستاگرام ی پسر و چک نکن  53258zu2qvp1d9v این خودش ی مسئله ی دردناکه  53258zu2qvp1d9v ب جاش. خودت برس ،برای خودت وقت بذار ک اعتماد ب نفست بره بالاتر و روزهای خوبی سپری کنی  49-2
----------------

ب نظر من تو ی رابطه عشق کافی نیست ، جذب شدن و کشش و علاقه قطعا ک شروع کننده هست ولی برای ادامه ب ی چیزهای محکم تری نیاز داریم .

ی چیزی مثل احترام ( احترام پررنگ ترینه ب نظرم ، حرمت ک شکسته میشه عشق و حیا و احترام هم میره و ی رابطه دیگه ب اون خوبی قبل نمیشه ) ، مثل صداقت ، مثل تعهد و مسئولیت . 

عشق و علاقه مهمه ولی کافی نیست ، با گذر زمان این چیزها کمرنگ تر میشه و خب طبیعی هم هست ‌. ذات انسان و تعهد و مسئولیت برای ب دوش کشیدن یک زندگی مشترک و تشکیل خانواده و ساختن آینده خیلی مهمه .

--------


برم پست بعدی رو بخونم  Khansariha (56)
(1400 مرداد 8، 10:37)صغرا نوشته است: سلام بچه ها یه سوال من یه پسر از خانوادمونو دوس دارم و واقعا احساس گناه میکنم یه مدت باهم چت میکردیم و الان گاهی اوقات اما مت وابستش شدم ولی اصلا به درد هم نمیخوریم میدونید من تالا با هیچ پسری درارتباط نبودم حتی چت ولی بعد پدربزرگم فقط با همین پسر چت میکردم و حس گناه دارم .اون نماز نمیخونه و با دوستاشو ....حتی دوستمم نداره دروغ نگم .میخواستم ازتون کمک بخوام چطوری فراموشش کنم و بهش پیام ندم نگرانش نشم منی که از کوچیکی باهاش باهم سفر میرفتیم و ....ونمیشناختمش .فکر به اون حس میکنم لطمه میزنه به ایمانم حتی شاید پس فردا به ابروم تو فامیل که وای دختره با پسرا چت میکنه 
عزیز جان ،جوابت تو سوالته : )
تو اون و دوست داری ولی خودت و نه . خودت و دوست نداری ک برای کسی وقت میذاری و انرژی صرف میکنی ک ب تفریح باهات حرف زده ، دوستت نداره و ارزش تو رو نمیدونه و تو با حرف زدن باهاش آبروت و ب خطر میندازی .
با خودت روراست باش ، بشین خوب فکر کن و جمع بندی کن . دو راه داری ،یا بهش پیام میدی یا کلا فراموشش میکنی .خودت و تو تردید و سردوراهی نذار .


اگر ایمانت ب خطر میوفته پس ب قدری ایمانت و قوی کن ،برای ایمان و اعتقاداتت وقت بذار ک ب فکزت نرسه احساساتت و برای ی نامحرم ب خطر بندازی .
این احساساتت پس فردا قراره صرف یکی بشه ک محرمت میشه و اسم همسر میگیره . 

و نهایتا ب عنوان کسی ک خیلی خوب درک میکنه و دیده چ آبروریزی هایی با این چت پسرودختر اتفاق میوفته بهت توصیه میکنم بیخیال ی گفت و شنود پنهانی با پسر عمت باشی ،حتی اگر قراره چنین رابطه ای دو طرفه باشه و ب ازدواج ختم بشه خودش کلی خطر داره تو جمعی ب اسم فامیل .
امیدوارم پسرعمت حالش خوب بشه و بهترین ها برات اتفاق بیوفته .
لطفا احساس دوست داشتن و ترحم رو هم قاطی نکن  302
ی پستی هم دیدم در رابطه با تصمیم خانواده برای ازدواج پسرشون ، میدونین ی چیزهایی زیادش بده .
ی خانواده هایی مریض گونه برای فرزندانشون تصمیم میگیرند و میدان نمیدن ب خود آدم ک خودش اظهار نظری کنه . ک شاید من این زندگی و نمیخوام ..
ب نظرم خانواده ها خب حق دارند برای خواستگاری تصمیم بگیرند و برای پسرشون دختر معرفی کنند ولی خب اینکه پسره خودش هم فقط ایفا کننده ی نقش داماد باشه مسخرست ،فجیع ،مزخرف و .......
برای برادر دوستم دنبال دختر میگشتن ،با دوستم حرف میزدم .با خنده میگفت برادرم میگه مهم نیست کی باشه بریم خواستگاری و شما انتخاب کنید ...  این خودش ی شروع زشتی هستش برای ی زندگی جدید ک یعنی من اصلا برای زندگی جدید و مشترکم احترام قائل نیستم و مهم نیست .

ولی خب در حد معمولی اینکه نظر بدیم ب نظر من خب لازم هست ، مشورت و پیشنهاده دیگه بعدش خود پسر میتونه قبول کنه یا نه . 
تحمیل ی نظر از طرف خانواده ست ک مشکله ب نظرم .

 
نقل قول: یاقوتم کاملاً باهات موافقم. نباید الکی روحیه خودمونو تضعیف کنیم. تشخیص افسردگی با متخصصه‌. علائم خاصی داره که باید حداقل یه یک ماهی ادامه دار باشه. اما مال من هست. و یک اتفاقی که تو نیمه خرداد برای آینده درسی شغلیم افتاد و شوک غم و بعد ناامیدی زیادی بهم وارد کرد باعثش شد. اون روزا خیلی این در اون در زدم که فشار وارد شده رو جبران کنم و مشکل رو حل، اما نتونستم و بهش زمان خورد. کلا بی خیال همه چیز شدم. دیگه لذت های قبلم بهم مزه نمیده. افسردگی خوب نیست امیدوارم کسی نگیره اما وحشتناک هم نیست. برای من مواجهه با زندگی واقعی بود. من زیادی تو خیال بودم و جام راحت بود...

هرچند ماه قانون و ی دستکاری میکنند ،زیاد بهش فکر نکن همه چ خوب میشه 302

میتونم درکت کنم ، نگاه غیرواقعی ب زندگی خیلی دردناکه .همش باید ذهنت و بیدار نگه داری و از محیط امن زندگیت خارج بشی ک ببینی چ ب چیه و مشکلات و یکی پس از دیگیری حل کنی..

این روزها حس میکنم کلا همه دنیا زندگی اصلی و گم کردن ، برای چ اومدیم و داریم چیکار میکنیم و چ اتفاقی میوفته.. همه زندگی شده جنگ برای زنده موندن و اصلا موقعیتی نیست خودم.ن و ب کمال و رشد برسونیم ..حداقلش اینه ک مقطعی ی حرکتی میزنیم و بعد دوباره روز از نو روزی از نو ...
منم دنبال تجربه های جدیدی میگردم  53258zu2qvp1d9v
دخترا فرصت نکردم پست ها رو بخونم 
ایشالا میام میخونم و جواب میدم  4chsmu1

تازه وارد های عزیز 
درباره ی ترک خودارضایی رو بخونید

و همچنین اینجا
سلااام دخترااا   49-2

رزا/ 22 خرداد/ 49 روز خوب به لطف خدای مهربون 


پیاماتونو تک تک خوندم. بلخشید که تک تک جواب نمیدم. فقط خدا قوت به عارفه برای آزمونش 317

و چند خط برای مهربانو و فاطمه:
مهربانو جان کلیییی آدم قراره تو زندگیت ببینی این حسا با دیدن ادم های دیگه ای هم ممکنه تو زندگیت به وجود بیاد و تقریبا همه ما تجربشو داشتیم. سعی کن ذهنتو کنترل کنی و اینو بدون اغلب ما دخترا عاشق خود فرد نمیشیم متاسفانه عاشق تصوری که ازش ساختیم میشیم و ممکنه تصور ما با درون اون آدم خیلی متفاوت باشه.

فاطمه جان برای خودت معیاری تعیین کن. مثلا یارا اشاره کرده که نماز نخوندن لزوما از ما ادم بدی نمیسازه و برعکس که درستم هست. اما وقتی تو میخای با آدمی وارد رابطه بشی اگه قصدت بررسی اون شخص برای اشنایی و در نهایت ازدواجه و نگاهت این شکلیه خب باید خط قرمزاتو بشناسی معیارایی واسه خودت داشته باشی و مطابق اونا انتخاب کنی با چه آدمایی و تا چه اندازه حاضری پیش بری.
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤


موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان