1400 آبان 10، 16:13
هیچ=) /25مهر/15روز خوب
خداروشکر...
نقل قول: با تاخیر زیاد خوش آمد میگم به اعضای جدید گروه و قدیمیای تازه برگشتهاز طرف منم
(1400 آبان 10، 15:32)نجوا نوشته است: خیلی کانون خلوت شده
اونروزا تا میومدم کلی حس خوب ازین جا میگرفتم
کجاااایین بچه هااااا
عارفه روانشناسمون
کویین مهربون با فکرمون
عطر رهایی ک همیشه با سپاس هاش حمایت میکنه
واااای ستارهههههههه تاریکموننن کجاااایییییی(عه روشن شده دیگ )
نورالزهراااا دلم برات ی ذره شده حقیقتا بهت مدیونم
شادیمون سرپرست شده میبینم
گلبرگ هم ک مثه همیشه افتخار نمیده بیاد اینجا فقط تو تجربیاته
سنا بانو هم ک مثه همیشه سخت در حال تلاش برا برنامه ریزی..از تحربیاتش تا حالا استفاده نکردم الان میخوام اوار شم رو سرش
ابی اسمانیو بگو...غیبته انگار...کاش زودی برگرده مهربون
خانوم لبخند و چیکا جونم مثکه تازگیا اومدن چقدر قشنگه ک هستن از قدیمیا بیاید برامون حرف بزنین
رعناااااااا خیلی خوشحالم برات دختررر اخرین بازی ک با هم حرف زدیم از شکستت دلخور و تاامید بودی الان ک روز پاکیتو دیدم کلییی انرژی گرفتمممم
اهو رو بگو حس میکنم خیلی عاقل و بالغ شده نمیدونم چرا
رزا کتابخونمون ک هستش هنچنان
کلییی رفیقای جدییییید بیاید با هم اشنا شیمممم
میثره جون
توربو گوگولی
عبدالمرحوم عزیزم
بنت الهدی قشنگول
بیاید با هم بحرفیم
از دغدغه هامون بگیم
از تعداد روزای پاکیمون
دلم براتون ی ذره شده
امضا
بهاران قبلی
نجوای جدید
کاش دلتون مثه من برام تنگ شده باشه و بیاید جواب بدین
(1400 آبان 10، 16:45)بنت الهدا نوشته است: دغدغه تنها دغدغه من ازمون و روش مطالعه افزایش ساعت مطالعه و ....... و اینکه چجور منظم تر بشم دغدغه های دیگ ای ندارم چرا البته دغدغه پاکیم هست که با هر حرفی تشدید میشه لعنتیی امروز دوباره ۰ شدم چن هفتس ببالای یه هفته نمیام
گاها فکر میکنم خیلی تحت فشارم ولی یه جمله هست میگ الماس اگر تحت فشار قرار نمیگرفت همون زغال میموند
خانوادمو خیلی داارم اذیت میکنم از ی طرف میخوام با نتایج درخشانم سوپرایزشون کنم که ماشالله همش دارم شکست میخورم و درد اینجاست تو هر شکست من ناراحت بشم مامانمم ناراحت میشه گرییه کنم اونم گریه میکنه پس باید کم نیارم تا مامانمم ناراحت نشه اصلا یه اوضاعیه علاوه بر حال روحی خودم باید حال روحی مامانمم داشته باشم
شلام عزیزم
خیلی خوشحالم از اشناییت
رشتت میتونم بپرسم چیه
عزیزم منم سال پیش این موقع حال تو رو داشتم
یه دختر کنکوری با نوسانات احوالی
با خ ا
ولی خداروشکر ازش گذشتم
کم کم درست میشه
تو باید درد بکشی تا بزرگ بشی
الکی ک نمیشه
اینم یادت باشه شکست مقدمه پیروزیه
این شعار نیس واقعیته
تو چی تو از خودت بگو مشغولی دانشجویی سره خونه زندگی کوجایی؟
(1400 آبان 10، 16:51)نجوا نوشته است: منم قشنگولم اسمم بهاره
امسال دانشجو شدم
دانشجوی روانشناسی
ب اون چیزی ک میخوام رسیدم خداروشکر تو دانشگاه مورد علاقم
رشتمم انسانی بود
نقل قول: سعی میکنم به خودم سخت نگیرم... اگر امروز رژیمم بهم خورد ، در عوض پاک موندم.عالی عالی عالیی
مثل اینکه شیطون تیر زده باشه تو بازوی راست و چپم... با اینحال هنوز میتونم راه برم، فکر کنم.
نقل قول: اون چیزی که مارو ناراحت میکنه، اتفاق ناراحت کننده نیست
بلکه تفسیر ما از وقایعه .