1401 ارديبهشت 2، 4:48
ویرایش شده
بفرمایین الان زمان خوندن دعای عهده
اینجا
(1401 ارديبهشت 2، 4:48)ویلو نوشته است: من خیلی وقته ک درحال تلاش برای ترک کردنمو تا حدودی تونستم یه سری عواملو کنترل کنم.
اما اکثر مواقع همه چی از ذهنم شروع میشه تا وقتی دیگ کل مغزمو پر میکنه و دیگه نمیتونم کاری بکنم :(
حتی این اخرین سری نرم افزار پ.بلاکر روی گوشیم نصب کردم و از این بابت سرچای نت رو هم secure کردم .
ولی مخمو نمیدونم چیکار کنم.
تقریبا هیچی جواب نمیده برای چند روز مداوم ㅠ_ㅠ
(1401 ارديبهشت 2، 4:46)ایرانا نوشته است:نقل قول: تخیلات و ذهن خودمهویلو جانم
و اون وسوسه های دائمی..
اینو نمیدونم چیکارش کنم..
کسی میتونه بهم مشورتی بده راجبش؟
برای خودت اول مشخص کن ک معمولا این تخیلات چه زمانایی میان سراغت؟
مثلا اخر شبا؟
، وقتایی ک تنهام؟
وقتایی ک با اعضای خانواده مثلا دعوا کردم و عصبیم؟
وقتایی ک ناراحتم؟
و مکانش رو شناسایی کن
مثلا تختم؟
جایی ک نرم باشه؟
و ...
اگر دیدی اکثر اوقات یه جا و در یه زمان خاص خ.ا رو انجام میدی
سعی کن ک تو اون شرایط یا جا رو عوض کنی
یا
یه پدافند به کار بگیری
مثلا شبا انقدر کار میکنم ک خسته باشم مغزم دیگه کار نکنه
یا تو تختم به هیچ وجه بیدار نمونم
یا مثلا فلان ذکر رو بگم
افکارم رو بنویسم ک طی روز اذیتم نکنه
اینا برای بلند مدتته...
برا لحظات وسوسه
سعی کن ک حتما بیایی اورژانس
یا اینکه اگر کسی نبود
خودت از جات بلند شو، دست و رو رو شستن و وضو گرفتن خیلی موثره
و
و
پرش ذهنی
مثلا از 100سه تا سه تا بشمر بیا عقب
سعی کن ک افکارتو پر و بال ندی
انگار ک سریع باید از اون شرایط فرار کنی...
خ.ا رو سوسکی در نظر بگیر ک داره میاد سمتت ، فکر نکنفقط فرار...راه نفوذ بهش نده...
(1401 ارديبهشت 2، 4:50)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: خیلی وقت یعنی چقدر؟یکی دوسال
(1401 ارديبهشت 2، 4:56)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: نگفتی با دفترت چقدر رفیقی اما تجربه همیشه ثابت کرده هر چقدر بیشتر بنویسی بهتره
از چی بنویسی حالا؟
ضررهاش
(1401 ارديبهشت 2، 4:45)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: خوندم خب ببین اصل پرش فکری همینه که خودتو مشغول کنی خب
اما میدونی مهمترش چیه؟
یان که به ذهنت و بدنت قول رسیدن به این لذت رو بدی
مثلا بگی من ساعت ده و بیت و هفت دیقه حتما میام به این چیز فکر میکنم و انجامش میدم
احتمال زیاد ذهنت اینو یادش میره خب
اگرم یادش نره باز بهش قول بده بگو الان گشنمه بذار مثلا یه میوه بخورم برمیگردم یکم دیگه
این شکلی خیلی خفنه
در طول روز چقدر با دفتر و خودکارت رفیقی؟
نقل قول: حقیقتش که..
من افسردگی دارم
و انجام دادن خیلی از کارا برام دشواره. واقعا دشوار.
توی تاپیکِ موانع ترک داشتم مورد ها رو میخوندم .. و مثلا سرِ مورد افسردگی واقعا راهکار ها عملی و حتی منطقی نبودن
پرش ذهنی و فرار کردن از موقعیت توی دو سه روز اول جواب میده.. اما از روز سوم چهارم به بعد تعداد حمله ها انگار بیشتر میشه و فاصله شون کمتر..
نمیدونم.
سعی میکنم اینکارا رو انجام بدم
(1401 ارديبهشت 2، 5:07)ایرانا نوشته است: به روانشناس هم مراجعه کردی؟
اره خب
یه سری راهکارا در حالت نرمال جواب میدن..
اول ببین این افسردگیه علتش چیه
اگه از اضطرابه ، از کمبود دوپامینه ، اول اینو درستش کن :)
(1401 ارديبهشت 2، 5:06)ویلو نوشته است:(1401 ارديبهشت 2، 4:45)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: خوندم خب ببین اصل پرش فکری همینه که خودتو مشغول کنی خب
اما میدونی مهمترش چیه؟
یان که به ذهنت و بدنت قول رسیدن به این لذت رو بدی
مثلا بگی من ساعت ده و بیت و هفت دیقه حتما میام به این چیز فکر میکنم و انجامش میدم
احتمال زیاد ذهنت اینو یادش میره خب
اگرم یادش نره باز بهش قول بده بگو الان گشنمه بذار مثلا یه میوه بخورم برمیگردم یکم دیگه
این شکلی خیلی خفنه
در طول روز چقدر با دفتر و خودکارت رفیقی؟
اینطوری امتحانش نکردم
این دفه اینجوری امتحان میکنم ببینم چیی میشههه
مرسی برکینگ جان
ببخشید اینو ندیده بودم
نقل قول: اره تحت درمانمخب خوبه
و واقعا راهکارای نرمال روم جواب نمیدن
و بدتر اینکه این افسردگی هم یه عامل قویه خودش..