امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

سلام دخترا،
بفرمایین الان زمان خوندن دعای عهده 53258zu2qvp1d9v

اینجا Khansariha (63)

.
.
.
برکینگ جان مرسی از توضیح 4chsmu1

شادی جونی التماس دعا Khansariha (2)
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
 سپاس شده توسط
(1401 ارديبهشت 2، 4:48)ویلو نوشته است: من خیلی وقته ک درحال تلاش برای ترک کردنمو تا حدودی تونستم یه سری عواملو کنترل کنم.
اما اکثر مواقع همه چی از ذهنم شروع میشه تا وقتی دیگ کل مغزمو پر میکنه و دیگه نمیتونم کاری بکنم :(
حتی این اخرین سری نرم افزار پ.بلاکر روی گوشیم نصب کردم و از این بابت سرچای نت رو هم secure کردم .
ولی مخمو نمیدونم چیکار کنم.
تقریبا هیچی جواب نمیده برای چند روز مداوم ㅠ_ㅠ

خیلی وقت یعنی چقدر؟
53 عصاره شهدا:شهید حاج قاسم سلیمانی 53


49-2 تنها چیزی که دوست دارم منو باهاش ارزش گذاری کنن چادر مادرم فاطمه است که از سرم نیفتاده به لطف خودش 49-2


  Shamالهی مددSham
 سپاس شده توسط
(1401 ارديبهشت 2، 4:46)ایرانا نوشته است:
نقل قول: تخیلات و ذهن خودمه

و اون وسوسه های دائمی..
اینو نمیدونم چیکارش کنم.. [تصویر:  hanghead.gif]
کسی میتونه بهم مشورتی بده راجبش؟
ویلو جانم 
برای خودت اول مشخص کن ک معمولا این تخیلات چه زمانایی میان سراغت؟
مثلا اخر شبا؟
، وقتایی ک تنهام؟
وقتایی ک با اعضای خانواده مثلا دعوا کردم و عصبیم؟
وقتایی ک ناراحتم؟

و مکانش رو شناسایی کن

مثلا تختم؟
جایی ک نرم باشه؟
و ...

اگر دیدی اکثر اوقات یه جا و در یه زمان خاص خ.ا رو انجام میدی
سعی کن ک تو اون شرایط یا جا رو عوض کنی
یا 
یه پدافند به کار بگیری
مثلا شبا انقدر کار میکنم ک خسته باشم مغزم دیگه کار نکنه
یا تو تختم به هیچ وجه بیدار نمونم 49-2

یا مثلا فلان ذکر رو بگم
افکارم رو بنویسم ک طی روز اذیتم نکنه 53258zu2qvp1d9v

اینا برای بلند مدتته...
برا لحظات وسوسه
سعی کن ک حتما بیایی اورژانس
یا اینکه اگر کسی نبود 
خودت از جات بلند شو، دست و رو رو شستن و وضو گرفتن خیلی موثره
و 
و 
پرش ذهنی

مثلا از 100سه تا سه تا بشمر بیا عقب  49-2

سعی کن ک افکارتو پر و بال ندی 49-2
انگار ک سریع باید از اون شرایط فرار کنی...


خ.ا رو سوسکی در نظر بگیر ک داره میاد سمتت ، فکر نکن
فقط فرار... 49-2
راه نفوذ بهش نده...

..حقیقتش که..
من افسردگی دارم
و انجام دادن خیلی از کارا برام دشواره. واقعا دشوار.
توی تاپیکِ موانع ترک داشتم مورد ها رو میخوندم .. و مثلا سرِ مورد افسردگی واقعا راهکار ها عملی و حتی منطقی نبودن

پرش ذهنی و فرار کردن از موقعیت توی دو سه روز اول جواب میده.. اما از روز سوم چهارم به بعد تعداد حمله ها انگار بیشتر میشه و فاصله شون کمتر..

نمیدونم.
سعی میکنم اینکارا رو انجام بدم

(1401 ارديبهشت 2، 4:50)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: خیلی وقت یعنی چقدر؟
یکی دوسال
نگفتی با دفترت چقدر رفیقی اما تجربه همیشه ثابت کرده هر چقدر بیشتر بنویسی بهتره
از چی بنویسی حالا؟
ضررهاش Hanghead
53 عصاره شهدا:شهید حاج قاسم سلیمانی 53


49-2 تنها چیزی که دوست دارم منو باهاش ارزش گذاری کنن چادر مادرم فاطمه است که از سرم نیفتاده به لطف خودش 49-2


  Shamالهی مددSham
 سپاس شده توسط
(1401 ارديبهشت 2، 4:56)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: نگفتی با دفترت چقدر رفیقی اما تجربه همیشه ثابت کرده هر چقدر بیشتر بنویسی بهتره
از چی بنویسی حالا؟
ضررهاش Hanghead

حقیقتا اینکارو انجام دادم.. بارها
البته قبلا ک رابطه م‌ با دفتر بهتر بود
اینروزا که خیلی حالم اوکی نیست سمت نوشتن هم‌ نمیرم.
اما خب قبلا هم‌نوشتن فایده ای نداشته برام.
ینی اینا در لحظه برای کنترل ذهنم کمکی بهم‌ نمیکنن اون موقع Shy Hanghead vayy
 سپاس شده توسط
من برای کنترل ذهن توی مواقع وسوسه، اول محیطم رو عوض می کنم و توی وضعیت فیزیکیم تغییر ایجاد می کنم و بعد ذهنمو از مسئله پرت می کنم. 53258zu2qvp1d9v
و یا سریعا با دوستم تماس میگیرم تا سرگرمم کنه و نزاره برم سمت خ.ا.. و خیلی کارهای دیگه..

اورژانس هم جای خیلی خوبیه برای مواقعی که وسوسم 53258zu2qvp1d9v
.
.
.
 سپاس شده توسط
(1401 ارديبهشت 2، 4:45)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: خوندم خب ببین اصل پرش فکری همینه که خودتو مشغول کنی خب
اما میدونی مهمترش چیه؟
یان که به ذهنت و بدنت قول رسیدن به این لذت رو بدی
مثلا بگی من ساعت ده و بیت و هفت دیقه حتما میام به این چیز فکر میکنم و انجامش میدم 
احتمال زیاد ذهنت اینو یادش میره خب
اگرم یادش نره باز بهش قول بده بگو الان گشنمه بذار مثلا یه میوه بخورم برمیگردم یکم دیگه
این شکلی خیلی خفنه




در طول روز چقدر با دفتر و خودکارت رفیقی؟

اینطوری امتحانش نکردم
این دفه اینجوری امتحان میکنم ببینم چیی میشههه
مرسی برکینگ جان  Confetti

ببخشید اینو ندیده بودم
نقل قول: حقیقتش که..

من افسردگی دارم
و انجام دادن خیلی از کارا برام دشواره. واقعا دشوار.
توی تاپیکِ موانع ترک داشتم مورد ها رو میخوندم .. و مثلا سرِ مورد افسردگی واقعا راهکار ها عملی و حتی منطقی نبودن

پرش ذهنی و فرار کردن از موقعیت توی دو سه روز اول جواب میده.. اما از روز سوم چهارم به بعد تعداد حمله ها انگار بیشتر میشه و فاصله شون کمتر..

نمیدونم.
سعی میکنم اینکارا رو انجام بدم


به روانشناس هم مراجعه کردی؟


اره خب 
یه سری راهکارا در حالت نرمال جواب میدن..
اول ببین این افسردگیه علتش چیه
اگه از اضطرابه ، از کمبود دوپامینه ، اولویتو بزار حل علت ، خ.ا درست میشه :‌)
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
(1401 ارديبهشت 2، 5:07)ایرانا نوشته است: به روانشناس هم مراجعه کردی؟
اره خب 
یه سری راهکارا در حالت نرمال جواب میدن..
اول ببین این افسردگیه علتش چیه
اگه از اضطرابه ، از کمبود دوپامینه ، اول اینو درستش کن :‌)

اره تحت درمانم
و واقعا راهکارای نرمال روم جواب نمیدن Hanghead
و بدتر اینکه این افسردگی هم یه عامل قویه خودش..
(1401 ارديبهشت 2، 5:06)ویلو نوشته است:
(1401 ارديبهشت 2، 4:45)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: خوندم خب ببین اصل پرش فکری همینه که خودتو مشغول کنی خب
اما میدونی مهمترش چیه؟
یان که به ذهنت و بدنت قول رسیدن به این لذت رو بدی
مثلا بگی من ساعت ده و بیت و هفت دیقه حتما میام به این چیز فکر میکنم و انجامش میدم 
احتمال زیاد ذهنت اینو یادش میره خب
اگرم یادش نره باز بهش قول بده بگو الان گشنمه بذار مثلا یه میوه بخورم برمیگردم یکم دیگه
این شکلی خیلی خفنه




در طول روز چقدر با دفتر و خودکارت رفیقی؟

اینطوری امتحانش نکردم
این دفه اینجوری امتحان میکنم ببینم چیی میشههه
مرسی برکینگ جان  Confetti

ببخشید اینو ندیده بودم

روی یه مورد تمرکز نکن که مثلا فلان راه مبارزه با وسوسه رو همش انحام بدی و برات تکراری بشه.. Khansariha (56)
یه بار بیا اورژانس 
یه بار پاشو غذای موردعلاقتو بخور
ی بار با خودت بشین حرف بزن و نزار انحامش بدی
یه بار بنویس
یه بار وضو بگیر و بشین با خدا حرف بزن.
یه بارپاشو لباس بپوش برو پیاده روی
یه بار کتاب بردار بخون
یه بار با دوستات تماس بگیر 
یه بار پاشو برو کنار خانوادت
یه بار بلندشو دور و برتو مرتب کن
یه بار هدفون بزن و صداشو خیلی بلندکن و بلندشو قر بده و نزار ذهنت درگیر وسوسه بشه و یا همون صداشو بلندکن و بدو، راه برو یا اصلا ثابت بشین و ازش لذت ببر.
یه باربیا کانونگردی بکن. اینحا اینقدر تاپیکای مختلف و کشف نشده داره که قرن ها میتونه ادمو سرگرم کنه.
یه بار بیا درباره خودت بنویس برامون.
یه بار پاشو برو مغازه و خوراکی های موردعلاقتو بخر و به خودت سور بده و لذتشو جایگزین خ.ا بکن

و هزار و یک روش دیگه میتونی ابداع کنی و توی هر وسوسه اجرا کنی. 53258zu2qvp1d9v
بعد ی مدت میشی یه استاد توی پیچوندن وسوسه ها 4chsmu1
.
.
.
نقل قول: اره تحت درمانم
و واقعا راهکارای نرمال روم جواب نمیدن [تصویر:  hanghead.gif]
و بدتر اینکه این افسردگی هم یه عامل قویه خودش..
خب خوبه
۲ هیچ به نفعت جلویی Khansariha (69)

اره دقیقا...
افسردگی خودش علت خ.ا حساب میشه...
دمت گرم ک داری تلاش میکنی  49-2
همین ک میخوای یه جا این لوپ باطل رو تموم کنی
چه افسردگی چه خ.ا 
جای تبریک داره Khansariha (2)
تو این مسیر موفقق باشی✌

شروع روزای خوبت مبارک Khansariha (69)
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
یهو بارون اومدف تا اومدم بنویسم عه دخترا پیش ما داره بارون میاد قطع شد تا اینو بخوام بنویسم دوباره شروع شد
اب و هوای بهار واقعا عجیبه Khansariha (13)
.
.
.
 سپاس شده توسط
دخترااا خیلی راهکارهای خوبی دادید منم چن روزه ذهنم مشغوله. نوشته هاتون عالین 317
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

سلام بچه ها
من زنده ام 103
بچه هایی که من رو نمیشناسن، من یلدا ام و ۴ ماه دیگه ۱۷ سالم میشه، کلاس یازدهم تجربی

یلدا / ۳۱۰ روز پاکی
ولی ۳۱۰ روزِ خوب نبود Smiley-face-whistle-1

۱۰۰ روز اول کیفیتش خیلی خوب بود. ۱۰۰ روز دوم اصلاااا.  Shy وسوسه نمیشدما ولی در اثر داستانایی که خونده بودم و پورنایی که دیده بودم مغزم آلوده شده بود و انگار داشت بالا میورد همه چیزو... هررررچیزی میدیدم ذهنم منحرف میشد و ابدا نمیتونستم درس بخونم کلافه شده بودم
خیلی روزای بدی بود 809197ps94ijjhwg
اما ۱۰۰ روز سوم خیلی بهتر بود و الان دیگه اصلا هیچ وسوسه و میلی به خ ا وجود نداره
ذهنمم نمیگم ۱۰۰ درصد ولی ۹۰ درصد پاک شده و سمت این چیزا نمیره
ندیدن فیلم و سریال و رمان و دوری از دوستای ناباب و قطع ارتباط کامل با جنس مخالف همه چیزو بهتر کرد
به بچه هایی که تعداد روزای پاکیشون کمه اگه بخوام یه نصیحتی بکنم اینه که تنها چیزی که شیرینی گناه رو از بین میبره و میلتونو نسبت به گناه کور میکنه اول نماز اول وقته دوم بالا رفتن روزای پاکی 53258zu2qvp1d9v
و الا تا وقتی هی توی ۳۰ روز اول درجا بزنید روز به روز وابسته تر میشین و گناهم براتون جالبتره
داستان سارا و عارفه رو خوندم و واقعا نگران کننده س
خییییلی ناراحت شدم
اصلا دلم یه جوری شد 117
ما دهه هشتادیا و نودیا روز به روز زندگی کردن برامون سختتر میشه...
نودیا بدتر...
چی بگم والا
خدا خودش به دادمون برسه 63
من از لحاظ جسمی اصلا مساعد نیستم
عادت ماهانه م به طرز وحشتناکی بهم بهم ریخته و حالاهم که شبای قدره... واقعا ناراحتم که نمیتونم نماز بخونم خیلی حالم گرفته
از لحاط روحی هم خوب نیستم و تحت درمانم .
حس میکردم یه چیزایی تو زندگیم کم دارم که توی یه قاره دیگه پیدا میشه
اما به قول یه عزیزی فقط کمِ خدارو داشتم Khansariha (56)
مدت طولانی سر یه دوراهی بودم و جنگ بین منطق و احساس داشتم و اخراش حتی نمیدونستم عقل چی میگه احساس چی میگه
این تصمیم یه جوری بود که نباید احساس توش نادیده گرفته میشد و منطق تنها نمیتونست صددرصد درست باشه... ازدواج نبودااا بابا هنوز ۱۷ سالم نشده 21)
ولی آخرش با نسبت درست عقل و احساس تصمیمم رو گرفتم و جوریه که بعدا هیچ پشیمونی نداره چون میتونم بعدنم دوباره براش تصمیم بگیرم. ولی درسالهای دور مثلا ۳_۴ سال دیگه. ومن تصمیم گیری مجدد رو سپردم به همون موقع...
فقط امیدوارم تصمیمی که برای الان گرفتم من رو شاد و راضی نگه داره... از ته دلم امیدوارم...
من بعد از سالهای طولانی اولویت زندگیم رو از هیجان داشتن و تجربه کردن و سختی کشیدن به هر قیمتی به آرامش و راحتی خودم تغییر دادم.
 نه اینکه تنبل بشم و ارزومهامو یادم بره هااا نه. تصمیم گرفتم راهیو برای رسیدن به اهدافم نتخاب کنم که هرچند همین "الان"  یکم سختتره و شاید از اون یکی راه راحتتر بودم الان اما ختم میشه به ارامش و راحتی بیشتر و  دغدغه و استرس کمتر در" آینده" 
مهم تر از همه اینکه هیچ دلیل و انگیزه ای برای انتخاب راه سختتر وجود نداشت و احتمال اینکه خسته بشم بیشتر بود!  بنابراین صرفا تجربه کردن نمیتونه دلیل کافی و منطقی باشه.
ببخشید اینارو گفتم درواقع با خودم بودم Hanghead 
ولی گفتم بیام اینجا و یه شرح حالی از خودم بدم بعد این همه روز. توروخدا امشب دعام کنید یه مشکلی دارم که اگه حل شه اصلا بال در میارم... لطفااااا.... عهد کردم این حل شه اصلا یه یلدای دیگه بشم که کلی شکرگزار تره و بیشترم به مامان باباش احترام میداره....
 حقیقتا من رفتارم با مامان بابام خیلی بده ولی اگه این قصیه حل شه درستش میکنم. خدایا توروخدا.... 2
خلاصه که ... همین 
باز میشه این در
صبح میشه این شب
کی دیده که غم بمونه و چرخ و فلک زندگی بالا نره؟
 کی دیده خورشید طلوع نکنه؟
فعلا خداحافظ تا چند ماه دیگه Khansariha (121)
اگه این دوتا لینک رو وقت گذاشتی و خوندی، بعدش میتونیم مطمئن باشیم که قصد صددرصدیت ترکه.

https://www.ktark.com/Thread-%D8%AA%D8%A...#pid612256


https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid612283


اره طولانیه چون راه ترکم طولانیه ولی قول میدم بعد خوندنشون همون آدمی نیستی که وارد تونل شد 53 302  


https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid621890

https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid621964

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 15 مهمان