امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

نقل قول: رزا جان ، ممنون موارد اضطراب زات رو نوشتی
مرحله بعد اینکه ، برا هر کدوم از موارد یه راهکاری ک به نظرمون میتونه حلش کنه رو بنویسیم ، بخش بخش و ریزش کنیم
مثلا :

انجام مقاله های ناتموم ---> فرضا اولین مقالم، ۱ ماه زمان میبره؛ این هفته چکیده و مقدمه اولین مقاله رو مینویسم ، اگر شد ، جدول داده های آماریشو تنظیم میکنم ، یا از فلان فعالیت کم میکنم بیشتر رو پژوهشم کار میکنم و... ک خودت بهتر بلدی :‌)

چالش های هر روز سرکار رفتن --> موردی ذکرشون کن ببین چه طور میشه به حداقل رسوند  :‌)
جلسات روان درمانی --> این خودش راه حله [تصویر:  khansariha%20(69).gif] یه قدم مثبت در جهت رفع حال بد
هدفگزاری برای آینده ---> ببین اینو از مشاورت خیلی میتونی کمک بگیری
پیشنهادم اینکه، درباره مهاجرتت هم صحبت کنی
چون هم خیلی بابش کردن، درموردش خیلی صحبت میشه
ولی خودش به تنهایی پکیج درشته اضطرابه [تصویر:  65.gif] [تصویر:  4chsmu1.gif]

خواهش میکنم .. 
از هر کسی ک قصد مهاجرت داره ، قبل اینکه تصمیمشو قطعی کنه ، پیش یه مشاور یا روانشناس بره..

چون اکثرا برای فرار از محدودیت ها چه شغلی چه فرهنگی دوست دارن برن ، یه کشور دیگه
ولی بار روانی ک ایجاد میشه ، خیلی شدید تر از این حرفاست.. و حال خوب کن نیست :‌)
اگر خواستین بعدا میتونم کامل تر بنویسم براتون..
ایرااانا جانم ممنوونم که اینهمه زمان گذاشتی و نوشتی Khansariha (96) چشم، سعی میکنم راهکار بنویسم و ریزش کنم، درمورد مهاجرت کاملا باهات موافقم، شاید یکی از دلایلی که ازش فرار میکنم همینه که میدونم استرس زاست و من همینجوریم مضطربم، حتمااا در این مورد بیشتر حرف بزن، اگه اینجا بقیه مایل نبودن تو قسمت یادداشتا لطف کن بگو
رزا/ ۱۳ آبان/ ۸ روز خوب به لطف خدای مهربون

دو روزه که کنترل ذهنم خوب نبوده باید برم تو تاپیک مسابقه امتیازمو تغییر بده


ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

سلام دخترا 
آسمان / ۶ روز خوب  49-2
خیلی خوشحالم  Khansariha (69)
به خاطر پاکی  2uge4p4
صلوات ها رو هم میفرستم شما هم میفرستید ؟ روز ۱۰ چله هستیم 
49-2
رزا جان منم مشتاقم درباره ی مهاجرت بشنوم  Khansariha (57)
دخترااا، درمورد فکر کردن به همسر فرضیتون گفته بودید و خب فک کنم اکثرمون با اینجور افکار وسوسه میشیم،موضوع اینه که من میتونم ذهنمو کنترل کنم بایت افکار جنسی (اونم با تلاش), ولی اگه سعی کنم ذهنمو کلا کنترل کنم که فکرایی که ممکنه تهش ختم بشه به افکار جنسی یا آزاردهنده بشه، یه جور اضطراب و حال بد میاد سراغم، واقعا حس میکنم مغزم تحت فشاره که ازش میخوام فکر نکنه. خلاصه که خیلی سختمه و فک کنم از همین بازت یکم محدودیتمو کم کردم ولی از طرفی واقیت اینه که اینجور افکارم بعد چند روز ناجور میشن. شما هم برای کنترل ذهنتون خیلی درگیرید یا فقط من دیوونم Hanghead
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

سلام
روژان /۱۹ مهر/۳۳ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد 53
ابتدا باید نگاه خودمان را به نماز اصلاح کنیم
بعد به اقامه کردن نماز خوب بپردازیم...
چگونه یک نماز خوب بخوانیم | علیرضا پناهیان

چقد نوع نگاه به هر مسئله ای می تونه تاثیرگذار باشه
تا حالا به تغییر نگاهم به نماز و اصلاحش فکر نکرده بودم
سلاام بعد مدت نسبتا طولانی  Khansariha (56)

به سره میرم سر اصل مطلب، شما با استرس چیکار می‌کنید؟ چطوری کنترلش می‌کنید که بهتون اسیب نزنه؟.. Khansariha (56)
من یه ذره برنامه درسیم سنگین بشه استرس میگیرم و میگم خب اوکی من که نمیرسم اینو کامل انجام بدم پس بیخیالش هیچیشو انجام نمیدم.. 22
 همش مضطرب و نگرانم.. فکر نمی‌کردم استرس کنکور اینقدددر روم تاثیرگذار باشه.. Hanghead

و مدرسه هم اگه از هفته ای ۳ ، ۴ امتحان داشتن فاکتور بگیریم تقریبا خوب پیش میره .. اما توی کلاس خوش نمیگذره، بچه ها همش باهم رقابت دارن و به جای اینکه سعی کنن از لحاظ درسی ای چیزی از همدیگه جلو بزنن، هی همدیگه و ضایع میکنن و بهم دیگه تیکه میندازن، این خیلی برام آزار دهندست هرچند خطاب من نباشم و اصلا نمیتونم اهمیت ندم و بیخیال باشم..Khobam

منم توی چله ی صلوات شرکت میکنم Khansariha (96) فقط سر در نیاوردم به چه نیتی هست دقیقا  4chsmu1
.
.
.
رزا/ ۱۳ آبان/ ۹ روز خوب فقط به لطف خدای مهربون 53258zu2qvp1d9v

امروز وسوسه ها بودن، اضطراب هم بود، خودسرزنشی ام بود، اتلاف وقتم بود ولی خدا رو شکرررر پاااکم، فک کنم خودش ینی امروز عالی بوده 2uge4p4

شادی جان خیییلی خوش برگشتی، جات جدا خالی بود Khansariha (96) 
فک میکنم چون بیشتر استرسات درسین بهترین راه اینه که برنامه ریزی کنی که ذهنت منظم بشه و دائم جلو چشمت باشه که تو تلاشتو کردی
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

(1401 آبان 22، 11:27)Roza_r نوشته است: دخترااا، درمورد فکر کردن به همسر فرضیتون گفته بودید و خب فک کنم اکثرمون با اینجور افکار وسوسه میشیم،موضوع اینه که من میتونم ذهنمو کنترل کنم بایت افکار جنسی (اونم با تلاش), ولی اگه سعی کنم ذهنمو کلا کنترل کنم که فکرایی که ممکنه تهش ختم بشه به افکار جنسی یا آزاردهنده بشه، یه جور اضطراب و حال بد میاد سراغم، واقعا حس میکنم مغزم تحت فشاره که ازش میخوام فکر نکنه. خلاصه که خیلی سختمه و فک کنم از همین بازت یکم محدودیتمو کم کردم ولی از طرفی واقیت اینه که اینجور افکارم بعد چند روز ناجور میشن. شما هم برای کنترل ذهنتون خیلی درگیرید یا فقط من دیوونم Hanghead


رزا جان بعد از خوندن نوشته ی ساناز جان فکر من مشغول شده بود . 
در گذشته اصلا با این نگرش به این موضوع فکر نکرده بودم و با فکر به اینکه شخصیت طرف مقابل من چطور خواهد بود وسوسه نشده بودم . 
بعد از خوندن نوشته ها که ممکنه باعث وسوسه بشه ناخودآگاه ذهن من حساس شد و این نگرش در من به وجود اومد . 
به طور خاص در این مورد سختم نیست ، شاید چون به طور ویژه برای ازدواج برنامه ندارم اینطور هست برای من و اگر بخوام برنامه بریزم و شرایط ازدواج برام مهیا بشه چنین اتفاقی بیوفته . نمیدونم . 
واقعیت اینه که ذهنم درگیر چیزهایی که در زندگی من وجود ندارن و به اتفاق افتادنشون باور ندارم نمیشه . مثلا ازدواج یکی از چیزهایی هست که فکر میکنم برای دیگران پیش میاد و برای من هرگز . (اگرچه ممکنه این باور وهم باشه ولی چنان قوی هست که خودم رو از هرگونه قدم در مسیر خواستگار و رابطه و اتفاقات مربوط منع و به عبارتی راحت کردم . ) 

ولی به طور کلی کنترل ذهنم مواقعی سخت میشه که کنترل نگاهم در معرض خطر قرار بگیره . کنترل نگاه و ذهنم به هم دیگه وابسته هستن و اگر نگاهم کنترل نشه ذهنم شکست میخوره . 

 این عکس گزارش امروزم هست .


-1.50 دقیقه بیشتر از روز قبل خوابیدم . 
-1 ساعت کنار خانوادم بودم و جزو بطالت حسابش کردم و نیم ساعت مشغول کمک کارهای خونه که نمیتونم کمش کنم . 
-45 دقیقه بعد از روزها مشغول تماشای فیلم شدم . 
-ساعات باقی مانده امشب مشغول نوشتن مقاله و مطالعه خواهم بود . 



داشتم فکر میکردم اگر برای یکی از استادهام این گزارش و بفرستم چه قدر سرزنش میشم ؟!  53258zu2qvp1d9v 


 
.پارادوکس. / 19 آبان / 4 روز خوب 

برای چند روز آینده مشغولیت های زیادی دارم و فکر کنم اگر طبق برنامم پیش برم قرار نیست دچار لغزش و درگیر این بیماری زشت باشم . 
امیدوارم خدا کمکم کنه .
 سپاس شده توسط
سلام
چه طوریایین؟

دیروز خداروشکر پر بار گذشت 49-2 از این بابت خوشحالم
ولی یه لغزش ریزی اتفاق افتاد ک امیدوارم تکرار نشه Khansariha (58) 

دومین روز پاکی ایرانا Khansariha (69) : 

امروز سعی کردم اولویت رو، کارای مهم تر قرار بدم
بطلان وقت رو کمتر کنم..
کنترل نگاه و ذهنم تا این لحظه خوبه  Confetti 

هدف روز سوم...
میدونم فردا پر کارم ، و روزایی ک خستم احتمال لغزش میره بالا...
بنابراین

فردا باید بیشتر هوا خودمو داشته باشم
انقدر فکر نکنم ک دیر میشه، هیچی نمیشه فقط من به خودم سخت میگیرم و حال خودمو خراب میکنم..
۱۰ دقیقه دیر و زود تاثیری نداره 53258zu2qvp1d9v 

و سوم ، تایم استراحتم گوشی دستم نگیرم  49-2 

+

حدیث کساء

「 ۲ از ۴۰ 」



قربونت رزا جان، امیدوارم ک مفید بوده باشن :‌)

ممنون از استقبال ، تقاضا رفت بالا 4chsmu1 

اگه ممکنه من فردا اطلاعاتمو کاملتر کنم بعد بیام بگم ، ک از صحتشون مطمئنتر باشم  302 

آسمان جاان خیلی خوشگل داری پیش میری،  منم الان ۱۰ تا رو فرستادم  Khansariha (69) 

رژان جان، یک ماه گذشت و خیلی خوشحالم ک مهر و آبانت ، زیبا سپری شد :‌)
زمانو چه سخت چه آسون میگذره ،نمیشه متوقفش کرد..
اما میشه مدیریتش کرد ک دلخواه تر باشه ...
قوی ادامه بده Khansariha (69) 

 
بانو گلبرگ جان ، چه جوری دیدمونو نسبت به نماز اصلاح کنیم؟
اینو متوجه نشدم Khansariha (56) 

شادی جان سلاااام به روی ماهت 2uge4p4
کلی دلمون تنگت شده بودد 4chsmu1♥️

ببین من یه برگه بر میدارم کل اتفاقاتی ک برام سنگین و غیر قابل هضمنو مینویسم Khansariha (56)

بعد تک تک جزئی ترش میکنم... راه حلی ک به نظرم میاد ، یا اگه مشاور دارم ، به کمک مشاورم سعی میکنم 
شبیه اون چیزی ک برا رزا جان نوشته بودم... اما جزئی تر ، و مخصوص خودم...
قبلا میومدی درسیجات، دیگه سر نمیزنی؟ Khansariha (56)

پارادوکس جان برنامه امروزت ک به نظرم هدفمند گذاشته ، چرا باید استادت سرزنشت کنه Hanghead؟
چرا حس میکنی برا همه اتفاق میافته اما برا شما نه Hanghead ، خودت دوست داری ازدواج کنی ، یا بخاطر شرایط بهش فکر نمیکنی.. Hanghead؟

امیدوارم ک موفق باشی و اگه خودت دوست داری، شرایط هم محیا بشه Khansariha (96)♥️
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
نقل قول: شادی جان خیییلی خوش برگشتی، جات جدا خالی بود [تصویر:  khansariha%20(96).gif] 

فک میکنم چون بیشتر استرسات درسین بهترین راه اینه که برنامه ریزی کنی که ذهنت منظم بشه و دائم جلو چشمت باشه که تو تلاشتو کردی

ممنوننن Khansariha (96)
برنامه ریزی و مشاور انجام میده و من تقریبا هیچ نقشی توی برنامه ریزیش ندارم.. اینکه خودم بخوام همزمان برنامه مشاور و مدرسه و ازمون و هماهنگ کنم خیلی سخت و مشکل سازه برام 39 و اینجوریم که همیشه اطمینان 100% و دارم که من تلاشمو نکردم. 22 هیچ وقت نمی تونم از شرایط و عملکردم راضی باشم 17

نقل قول: برای چند روز آینده مشغولیت های زیادی دارم و فکر کنم اگر طبق برنامم پیش برم قرار نیست دچار لغزش و درگیر این بیماری زشت باشم . 

امیدوارم خدا کمکم کنه .

ان شاءالله که خیلی خوب برات پیش میره Khansariha (96)

نقل قول: کلی دلمون تنگت شده بودد [تصویر:  4chsmu1.gif]♥️

منم همینطور Khansariha (96)

نقل قول: ببین من یه برگه بر میدارم کل اتفاقاتی ک برام سنگین و غیر قابل هضمنو مینویسم [تصویر:  khansariha%20(56).gif]

بعد تک تک جزئی ترش میکنم... راه حلی ک به نظرم میاد ، یا اگه مشاور دارم ، به کمک مشاورم سعی میکنم 
شبیه اون چیزی ک برا رزا جان نوشته بودم... اما جزئی تر ، و مخصوص خودم...

منم می نویسم ولی صرفا برای خالی کردن استرسم مینویسم که اعصاب و روانم اروم بگیرن، معمولا هدفمند نیستن..  39
جوریم که نمیتونم مشکلمو در میون بزارم نه با خانواده نه با مشاور..  Hanghead
حس می کنم این برداشتو می کنن که میخواد از زیر کار در بره.. Khansariha (66) و اینکه خودمو با تک تک افراد روی کره زمین مقایسه می کنم باعث میشه حالم بدتر بشه و استرسم بیشتر.. Hanghead
میشه لینک پست و بزاری؟ نمیدونم دقیقا کجاست.. Khansariha (70)
.
.
.
 سپاس شده توسط
نقل قول: برنامه ریزی و مشاور انجام میده و من تقریبا هیچ نقشی توی برنامه ریزیش ندارم.. اینکه خودم بخوام همزمان برنامه مشاور و مدرسه و ازمون و هماهنگ کنم خیلی سخت و مشکل سازه برام [تصویر:  39.gif] و اینجوریم که همیشه اطمینان 100% و دارم که من تلاشمو نکردم. [تصویر:  22.gif] هیچ وقت نمی تونم از شرایط و عملکردم راضی باشم [تصویر:  17.gif]
شادی فکر میکنم دچار کمال طلبی شدی
یا ۰ یا ۱۰۰
برنامه درسیتو  مشاور مینویسه ؛ برنامه زندگیتو که نمینویسه!
تو حتما برنامه ریزی کن و بنویس برای درس و مدرسه و آزمون و کارهای روزمره زندگی
کارهایی که انجام میدی رو تیک بزن یا با رنگ دلخواه هایلایت کن
بعد وقتی دفترتو ورق میزنی و آخر هفته ارزیابی میکنی تلاش هاتو میبینی 
بعد به نظرت مشاور  مطابق با توانایی های خودت برنامه میریزه برات؟  هر کس وقت و  تواناییش متفاوته چطور مشاور میتونه برای همه یه برنامه بده سواله برام؟ 39
 سپاس شده توسط
تصور رایج از نماز خوب این است که نماز خوب همان
نماز عاشقانه ای است که وصفش را در مورد اولیا خدا شنیده ایم
خیلی ها تصور می کنند که نماز خوب
یعنی از اول تا آخر نماز اشک بریزی
از اول تا آخر نماز از خوف خدا بترسی و بلرزی
یعنی نمازی که انسان در آن مستقیما با خدا صحبت می کند ، خدا را می بیند ، به خدا و اولیا خدا سلام می دهد و جوابشان را می شنود
در صورتی که منظور نماز خوب این نیس و معیار نماز خوب هم چین چیزهایی نیست...
چگونه یک نماز خوب بخوانیم | علیرضا پناهیان


بیایم بگیم تصورمون و نگاهمون به نماز خوب چیه ؟
 سپاس شده توسط
نقل قول: واقعیت اینه که ذهنم درگیر چیزهایی که در زندگی من وجود ندارن و به اتفاق افتادنشون باور ندارم نمیشه . مثلا ازدواج یکی از چیزهایی هست که فکر میکنم برای دیگران پیش میاد و برای من هرگز . (اگرچه ممکنه این باور وهم باشه ولی چنان قوی هست که خودم رو از هرگونه قدم در مسیر خواستگار و رابطه و اتفاقات مربوط منع و به عبارتی راحت کردم . ) 

ولی به طور کلی کنترل ذهنم مواقعی سخت میشه که کنترل نگاهم در معرض خطر قرار بگیره . کنترل نگاه و ذهنم به هم دیگه وابسته هستن و اگر نگاهم کنترل نشه ذهنم شکست میخوره . 
منم تا یکی دو سال پیش مثل خودت بودم، راستش الانم مدتی که سرم شلوغ بود با هیچ کس در مسیر آشناییم قرار نگرفتم 4chsmu1 ولی خب من همیشه با وجود دور دیدن ازدواج از خودم هم تصورات این چنینی داشتم و البته الان که گاها خواستگار میبینم بیشتر از قبل شده. ولی من با تصور ویژگی های شخصیتی طرف مقابلم به خودی خود اذیت نمیشم، موضوع اینه که خیالپردازی من خیلی ابعادش گستردست  117 کم کم ذهنم سمت مسائلی که نباید بره میره و حس میکنم ذهنم شرطی شده و موقعی که میخواد از اضطراب یا حل مسائل روزانه یا فکر کردن به مسائل جدی و روزمرم طفره بره میره سراغ اینجور افکار.
من برعکسم، عدم کنترل ذهنم باعث میشه نگاهمو کنترل نکنم 53258zu2qvp1d9vدر ضمن به نظرم تایمتو خیلی مفید گذروندی 128fs318181

نقل قول: فردا باید بیشتر هوا خودمو داشته باشم
انقدر فکر نکنم ک دیر میشه، هیچی نمیشه فقط من به خودم سخت میگیرم و حال خودمو خراب میکنم..
۱۰ دقیقه دیر و زود تاثیری نداره [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif] 

و سوم ، تایم استراحتم گوشی دستم نگیرم  [تصویر:  49-2.gif] 
ایرااانا جان کاش منم یاد بگیرم موقع خستگی گوشی دست نگیرم، موقع خستگی باید چیکار کرد واقعا؟
هر موقه دوس داشتی درمورد مهاجرت بگو عزیز
نقل قول: و اینجوریم که همیشه اطمینان 100% و دارم که من تلاشمو نکردم. [تصویر:  22.gif]
همین نوشتن کارای مفید هر روز و اخر روز و هفته نگاه کردنش کمکت میکنه که ببینی چقدر تلاش کردی، منتها به شرطی که توقع نداشته باشی لزوما هشتاد درصد وقتتو در حال تلاش بی وقفه درسی باشی ،سطح توقعتو از خودت تعدیل کن
نقل قول: بیایم بگیم تصورمون و نگاهمون به نماز خوب چیه ؟
نماز اول وقت و همیشگی، با طهارت و حفظ شرایط ظاهری نماز که بعدش یکی دو دیقه هم با خدا حرف بزنیم و سبک بشیم

ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

 سپاس شده توسط
نقل قول: شادی فکر میکنم دچار کمال طلبی شدی
یا ۰ یا ۱۰۰
برنامه درسیتو  مشاور مینویسه ؛ برنامه زندگیتو که نمینویسه!
تو حتما برنامه ریزی کن و بنویس برای درس و مدرسه و آزمون و کارهای روزمره زندگی
کارهایی که انجام میدی رو تیک بزن یا با رنگ دلخواه هایلایت کن
بعد وقتی دفترتو ورق میزنی و آخر هفته ارزیابی میکنی تلاش هاتو میبینی 
بعد به نظرت مشاور  مطابق با توانایی های خودت برنامه میریزه برات؟  هر کس وقت و  تواناییش متفاوته چطور مشاور میتونه برای همه یه برنامه بده سواله برام؟ 


اره دقیقا، به شدت کمال گرا شدم. خیلی زیاد..  Hanghead
اصلا تلاش هامو نمیبینم و همش از خودم عصباتی و طلبکارم که چرا بهتر و بهترتر نبودی..:/
نکته خوبیو گفتی، بهش توجه می کنم.. من کل روزم و به بطالت میگذرونم و صرفا به برنامه مشاور اکتفا می کنم و به خودم مبگم همین و انجام بدی کافیه و اخر روز ناراحتم از خودم Khansariha (56)
 جدیدا خیلی ادم بی برنامه‌ای شدم و واقعا کمبود یه برنامه ریزی توی زندگیم احساس میشه.. 29
ولی کمال گرایی روی همین برنامه ریزیم هم اثرگذاشته، کلی دفتر و پلنر خریدم، میخوام توشون بنویسم و شروع کنم به برنامه ریزی باخودم میگم نه این رنگ جلد دفترش مشکل داره، این سایز ورقه ش مناسب نیست، این جنس ورقه ش دوست داشتنی نیست و اینقدر توی مرحله دفتر و مدل نوشتن و نظم و ایناگیر میوفتم که هدف اصلی برنامه ریزی توش گم میشه  Khobam 18

اره خداروشکر یکی از بزرگترین شانس های دوران تحصیلم، همین مشاورمه.. مطابق توانایی خودم برنامه میده..  53258zu2qvp1d9v


نقل قول: بیایم بگیم تصورمون و نگاهمون به نماز خوب چیه ؟


من تصورم از نمازخوب، نمازیه که با رعایت ادب خونده بشه و سعی کنیم حواسمون به هدف نماز باشه و اخر نماز از خوندنش حس خوبی داشته باشیم.  53258zu2qvp1d9v
.
.
.
 سپاس شده توسط
سلام
روژان / ۱۹ مهر / ۳۴ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان