امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

امروز روز سختی بود.
امروز روز پنجاهمم بود اما دلم گرفته بود...
من لذت آخرم را هم دادم رفت...
از انتخابم راضیم، به مفت گران بود اما حالا مانده ام با منی که قبلا لذتی نداشت و حالا دیگر هیچ لذتی ندارد.

شکر

قبلی هایش حل شد این هم هر وقت وقتش برسد ان شاء الله حل می شود...
حالا گریه هایم را کرده ام و بی حال می نویسم...
مهم این بود که تلاشم را کردم و خودم را سرزنش نخواهم کرد که می توانستم قدمی بردارم و بر نداشتم...

خدایا...
ای عزیز کرده من
تو ببین
تو باش
تو بشنو
برای من کافی ست...
عارفه/17دی/50 روز خوب 53
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
(1399 اسفند 4، 20:48)عارفه نوشته است: امروز روز سختی بود.
امروز روز پنجاهمم بود اما دلم گرفته بود...
من لذت آخرم را هم دادم رفت...
از انتخابم راضیم، به مفت گران بود اما حالا مانده ام با منی که قبلا لذتی نداشت و حالا دیگر هیچ لذتی ندارد.

شکر

قبلی هایش حل شد این هم هر وقت وقتش برسد ان شاء الله حل می شود...
حالا گریه هایم را کرده ام و بی حال می نویسم...
مهم این بود که تلاشم را کردم و خودم را سرزنش نخواهم کرد که می توانستم قدمی بردارم و بر نداشتم...

خدایا...
ای عزیز کرده من
تو ببین
تو باش
تو بشنو
برای من کافی ست...
عارفه/17دی/50 روز خوب 53


عالیه خواهر انشاءالله همیشه موفق باشی
خدا میبینت خدا میشنوت میبینه که خودتو نفروختی بهت افتخار میکنه خواهری 
۵۰ روز پاکیتم مبارکت باشه عالیه تبریکی فوق العاده ویژه برای خواهر عزیزم
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
(1399 اسفند 4، 20:53)Setareh tarik نوشته است:
(1399 اسفند 4، 20:48)عارفه نوشته است: امروز روز سختی بود.
امروز روز پنجاهمم بود اما دلم گرفته بود...
من لذت آخرم را هم دادم رفت...
از انتخابم راضیم، به مفت گران بود اما حالا مانده ام با منی که قبلا لذتی نداشت و حالا دیگر هیچ لذتی ندارد.

شکر

قبلی هایش حل شد این هم هر وقت وقتش برسد ان شاء الله حل می شود...
حالا گریه هایم را کرده ام و بی حال می نویسم...
مهم این بود که تلاشم را کردم و خودم را سرزنش نخواهم کرد که می توانستم قدمی بردارم و بر نداشتم...

خدایا...
ای عزیز کرده من
تو ببین
تو باش
تو بشنو
برای من کافی ست...
عارفه/17دی/50 روز خوب 53


عالیه خواهر انشاءالله همیشه موفق باشی
خدا میبینت خدا میشنوت میبینه که خودتو نفروختی بهت افتخار میکنه خواهری 
۵۰ روز پاکیتم مبارکت باشه عالیه تبریکی فوق العاده ویژه برای خواهر عزیزم

ممنون عزیزم
ایشالا همگی تون پاک باشین همراه با یک دل شاد با هم.
وسوسه نداشتم امروز. مدت هاست ندارم خداروشکر. دلم گرفته بود که حالم بد بود. 53
ایشالا خدا درد همه رو درمون کنه...یه درد دلایی داشتم اونطرف نوشتم فضای گروه غمگین نشه 53
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
سلام به دانه های باران  4chsmu1
چطورین؟

(1399 اسفند 3، 23:31)Setareh tarik نوشته است: هم کرونا هم یه اتفاق وحشتناک

ستاره جان،
بلا به دور باشه
انشالله که اون اتفاق، با توکل به خدا حل بشه عزیزم Hanghead

(1399 اسفند 4، 20:47)آستوریا نوشته است: روز یازدهم 53
دیروز وسوسه داشتم
و وارد سایت های پ... شدم...
ولی بستمش.... شکر خدا

خوبین همگی؟؟؟

بچها جان. بوی تنها چیزی که نمیاد عیده  Khansariha (56)
خدایی اصلا حال و هواش نیست..... Khansariha (56)
حالا خدا کنه سرشار از اتفاقات خوب باشه 53258zu2qvp1d9v

آهو جانم،
چطوریایی؟

کاش دیگه وارد سایتهای بد نشی  Hanghead
کاش مواظب پاکیهات باشی Hanghead
هر روزش کلی ارزش داره  53258zu2qvp1d9v
....
بوی عید هم میاد کم کم
بزار نزدیکتر بشیم، سبزه و ماهی قرمز که ببینیم، هوا که بهاری تر بشه، حال و هواش هم میاد انشالله chase

راستی، اسم جدید مبارک، آستوریا یعنی چی؟ Khansariha (56)

منو یاد آلسترومریا میندازه، از این گلها که توی دسته گلهای خواستگاری میزارن 42
[تصویر:  alstromeria-flower.jpg]

(1399 اسفند 4، 20:48)عارفه نوشته است: امروز روز سختی بود.
امروز روز پنجاهمم بود اما دلم گرفته بود...
من لذت آخرم را هم دادم رفت...
از انتخابم راضیم، به مفت گران بود اما حالا مانده ام با منی که قبلا لذتی نداشت و حالا دیگر هیچ لذتی ندارد.

شکر

قبلی هایش حل شد این هم هر وقت وقتش برسد ان شاء الله حل می شود...
حالا گریه هایم را کرده ام و بی حال می نویسم...
مهم این بود که تلاشم را کردم و خودم را سرزنش نخواهم کرد که می توانستم قدمی بردارم و بر نداشتم...

خدایا...
ای عزیز کرده من
تو ببین
تو باش
تو بشنو
برای من کافی ست...
عارفه/17دی/50 روز خوب 53

سلام عارفه جان،
نوشته هات خیلی سنگین بود، من متوجه نشدم راستش
درد دلت هم خوندم
نبینم دلت غم داشته باشه Khansariha (36)
روزهای سخت میان و میرن
هیچ سختی ماندگار نیست 29
کاش بتونیم خرد تجربه هامون رو دریابیم هممون  53258zu2qvp1d9v

50 روز خوبت خیلی مبارک 53



(1399 اسفند 3، 22:47)Queen نوشته است: سلام به همگی
چطورین؟
چه خبرااا؟
چه می کنید؟

کمتر از یک ماه به سال جدید مونده
برنامه ای دارید؟
خونه تکونی رو شروع کردید؟
خرید میکنید؟
اصن شور و اشتیاقی برای عید دارید؟

سلام
من خوبم، تو خوبی؟

برنامه های این یک ماه، تموم کردن چله هام هست و بستن پرونده های باز کاریم و تلاش برای اصلاح زمان خواب.

برنامه برای تعطیلات فعلا پادکست و فیلم و انیمیشن و یادگیری آشپزی و استراحت fly2

خونه تکونی، نه هنوز...

خرید، احتمالا نه، شاید یه کیف بخرم شاید

شور و اشتیاق برای عید ندارم، ولی برای تعطیلاتش دارم  studsmatta
دعا میکنم خیلی تعطیل باشیم، پارسال ۱۹ روز تعطیل بودم خیلی حال داد، سالهای قبلش ۵ روز بود اصلا به هیچ دردی نمیخورد  4chsmu1
دلم یه عالمه خواب میخواد...
یه عالمه لش کردن جلو تلویزیون...
دلم میخواد حوصله ام سر بره 53258zu2qvp1d9v


خودت چی کویین؟
برنامه، خونه تکونی، خرید، شور و شوق ....؟



راستی...
یکی الان باید ۶۰ روزش شده باشه 65
زود تند سریع بیاد اعلام کنه  Khansariha (58)
میخوایم بریم واسه یه جشن توپ  Confetti
مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ
يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً
وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ

53  53  53

Growth is painful ... Change is painful
.But nothing is as painful as staying stuck somewhere you don't belong

 سپاس شده توسط
خدا بخیر کنه عطری جان...
امیدوارم عید رو زهرمار مامان بابام نکنم....
بوی عید که نمیاد هیچ....
بوی گرفتن رگ‌ خریت من داره میاد......
65
یه روز در میون میخوام خودکشی کنم 22     مامانم هر شب تو خواب میاد چکم میکنه Khansariha (134)


یه روز درمیونم از تو اتاقم تکون نمی‌خورم... 22


خدا به مامان بابام صبر ایوب و سلامتی و طول عمر بده ایشالااااااااا. که دارن منو تحمل میکنن 65

چند روز پیش پامو کرده بودم تو یه کفش من خونه مجردی میخوام 22
دیگه نمیتونم تو این خونه زندگی کنم
بابام می‌گفت د آخه دختره ی . . .  ..   تو نه سر کار میری...
نه هنوز مدرک دانشگاه داری.....
نه میتونی هزار تومان پول در بیاری....
شباهم که همیشه توهم میزنی جن اومده سراغت... توهمی هستی....
افسردگی و اختلال شخصیتی هم داری.....  خونه مجردی هم میخوای ؟؟ 65
هروقتم یک هفته ..فقط یک هفته آروم میشی  و به اعصاب ما گند نمی‌زنی بعدش که میبینیمت یه تتوی جدید رو دستته 22

تازه با پررویی تمام گفتم من به هیچ مردی تو زندگیم نیاز ندارم.. و در نهایت خودم مستقل میشم... ولم کنید دیگه..
حالا جالبیش اینجاست که اصلا کسی منو نگرفته بود بود که بخواد ولم کنه
خلاصه که یه شرری راه انداختم تو خونه 42

پ ن : کاشکی اینجا هم مثل آمریکا وقتی آدم ۱۸ سالش میشد ننه باباش از خونه مینداختنش بیرون میگفتن برو مستقل شو 
پ ن 2: الان مامان بابام چهار سال و نیم دیر کرد داشتن از بیرون انداختن من از خونه

پ ن 3: من واقعا تو مکان و زمان اشتباهی به دنیا اومدم...
میتونستم الان با رفیقم توی استرالیا در حال دمپایی پرت کردن به کانگورو ها باشم ک میزان سرعتشونو بسنجم



پ ن 4 : آستوریا اسم یه اصیل زاده ی pure blood
که با یکی از قدرتمندترین.. اصیل ترین..  ثروتمند ترین..و سیاه ترین خانواده های بریتانیا پیوند خونی بسته... جیغغغغغغغ...
غششششش......  ضعفففففف....
راستش من آنقدر از علاقه مندیهام.. توی کانون وامضام.. یادداشت های پروفایلم و  درد و دلها و معرفی کتاب و فیلم اطلاعات گذاشتم.. که اگه یه آشنا یا فامیل صد پشت غریبه اینارو ببینه می‌فهمه من کی ام Khansariha (56)  
vayy چند نفر ممکنه اسمشون آهو باشه آخه و این سلیقه ی عجیب غریب رو داشته باشن 22
آستوریا یکی از مشتقات و وابسته های یکی از کراش های  زندگی منه . vayy

از نظر روحی نیاز دارم فردا صد میلیارد دلار به حسابم باشه به اضافه ی یک عدد بلیط یک طرفه ی خروج از ایران....
....
پ ن آخر :  .  چند روز پیش برام خواستگار اومده دوباره...
و خب البته من خانواده و تهدید کرده بودم ک نزارن خواستگار بیاد.. ولی خب تو رو دربایستی و اینا مجبور شدن اجازه بدن بیان خونه حضوری....   منکه تا فهمیدم گفتم خداحافظ من دارم میرم بیرون خودتون این خواستگاره رو رد کنید... دیگه آنقدر مامان بابام قربون صدقه ام رفتن که تروخدا آهووو زشته ... تو خونه بمون و اینا.. کلی بهم باج دادن و اینا. من قبول کردم....
من چهره ام در برخوردهای اول خخیلیییی مظلوم و با حجب و حیا میزنه.. ازین دخترای معصوم که قدیما با چادر گل‌گلی  آش نذری می‌بردن دم خونه همسایه 22 ک تو فیلمای اوایل انقلاب نشون میده ...

اما در واقع . . . .و در درون اصلا ازین خبرا نیست.. .. از شانس گند من هر کی از من خوشش میاد. ازین پسرای  سر به زیر یقه بسته... که سر مبارک رو انگار روغن زدن این موهاشون چسبیده به فرق کله شوند....  دکمه پیرهن رو تا آخر می‌بیند . انگشتر عقیق دست میندازه...  ازین هیئتی و مسجدی ها vayy
بوی گل محمدی هم میدن Swear1 . . .  
خلاصه یارو اومد خواستیم مثلا حرف بزنیم و اینا ک من ردش کنم.....
اومده تو اتاق من مرتیکه الاغ همچین سرشو انداخته بود پایین نزدیک بود شست پاش بره تو چشمش شروع کرد برای من سخنرانی کردن.... 
من همیشه دلم میخواست خانمم زیبا و نجیب باشه (( آهو خودتو کنترل کن)). . ..   و حجابشو رعایت کنه (( میخواستم بهش بگم آقا من اصلا به این قضیه اعتقادی ندارم ولی سکوت پیشه کردم یه مکثی کرد دوباره ادامه داد))  مثلا شما الان شلوارتون کوتاهه من اصلا همچین چیزی اجازه نمیدم به شما (( در حال تلاش بودم نزنم شل و پلش کنم )).  اصلا دلم نمی‌خواد با پسرا حرف بزنید (( کم کم داشتم آمپر میچسبوندم. ))  دلمم میخواد شما چادری شید .. از خونه هم که بیرون میرید از من اجازه بگیرید.... همیشه دلم میخواست یه خانم مومن داشته باشم... انشاالله که شماهم همینطورید..
راستی برای من خیلی مهمه پوستتون خوب باشه و همیشه توی خونه به خودتون برسید.... واااااای بچهااااا. یعنی من قرمز شده بودم دیگه میخواستم بزنم لهش کنم الاغ رو . . . . .
گفت نظرتون چیه : من سعی کردم آبرو داری کنم گفتم آقای محترم بنده اصلا تو مود ازدواج نبودم به احترام پدرتون خانواده ام اجازه دادن تشریف بیارید... بعدشم ما اصلا بهم نمایم از لحاظ تفکری....   به من گفت اشکال نداره 22  درستتون میکنم
(( آهو نفس عمیق بکش)) منم گفتم آقا من اصلا با شما متفاوتم
از نظر عقیده ای و پوششی کلا شرق و غربیم...
به بدبختی زبون نفهمو فرستادم رفت.....
آخه یکی نبود بگه مرتیکه کریه المنظر.  یه نگاه تو آینه به خودت مینداختی بعد میومدی خواستگاری ...اونم با این انتظارات..
 با اون جورابهای طوسیت 23
از لحاظ عقیده ای هم که ماشاالله اون مثبت ۱۸۰ بود من منفی ۳۵۴
یکی نبود بگه اومدی زن بگیری یا غلام حلقه ی به گوش 
اصلا وقتی راه می‌رفت پسره یه حالت روحانی و عرفانی داشت Khansariha (13)
اتاقم نورانی شد به قول خواهرم
پسره انگار از جبهه اومده بود...
مامانم می‌گفت پسر به این خوبی Vamonde

شبیه مجری به سمت خدا بود رفتارش . .
تنفر انگیز تایپ آدم برای من 809197ps94ijjhwg

تاحالا پست ب این طولانی تو باران نزاشته بودم
راستی روز دوازدهم پاکی 53
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
 سپاس شده توسط
سلااام 
با توجه به طولانی بودن پست ها فقط به اسم جواب میدم 
به عارفه 
عزیزم آره این روزا خیلیا حالشون بده ولی میشه خوب شد از اون بالاییه کمک بخواه آبجی اینجا برا کمک خواستنه هر چی بود میگیم پس هر چیزی بود بگو و دریغ نکن اگه بتونیم تا حد توانمون کمکت میکنیم موفق باشی عزیزم
به عطر رهایی 
ممنونم عزیزم انشاءالله حل بشه 
به آستوریا
خواهری درست میشه خودکشی چرا ؟
چرا تکون نمیخوری ؟ من تو خونه یه دقیقه هم نمیتونم یجا بشینم 
تو خیلی هم عالی هستی فقط باید خودتو پیدا کنی تا کی میخوای تو این وضعیت بمونی تغییر کن بلند شو شروع کن از همین امروز پر انرژی و سرحال 
آبجی میدونی اینکه حق رو به اونا میدی برام خیلی جالبه
دلت میاد دوست دارم تا آخر عمر پیش پدر و مادرم باشم نگو اینطوری 
من که خودم توی فضای مجازی زیاد اطلاعات نمیدم چی بگم ؟
قضیه خواستگارت هم بهتره سکوت کنم حرفی برام نمیاد
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
آقا من یه جا دیگه هم شناسایی شدم ولی دلم نمیاد اسممو عوض کنم  God
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
سلام 53


عضو جدید، خانم Melika2004 به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت برای ایشان و همه اعضا 303


با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
(1399 اسفند 5، 10:53)مهدوی نوشته است:
سلام 53


عضو جدید، خانم Melika2004 به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت برای ایشان و همه اعضا 303


با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک


خوش اومدی خواهری
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
با سلام و آرزوی بهترین ها برای شما عزیزان 

عضویت اعضاء زیر به دلیل عدم فعالیت در گروه باران غیر فعال گردید


با تشکر  [تصویر:  Gol.gif]

مدیریت گروه های ترک
[تصویر:  2_3.png]
 گروه سرو  Khansariha (18)    کتابخونه  Khansariha (56) 
نام کاربری های قبلی : زندگی آزاد  -  یا امیرالمومنین
 سپاس شده توسط
نقل قول: سلام عارفه جان،
نوشته هات خیلی سنگین بود، من متوجه نشدم راستش
درد دلت هم خوندم
نبینم دلت غم داشته باشه [تصویر:  khansariha%20(36).gif] 
روزهای سخت میان و میرن
هیچ سختی ماندگار نیست [تصویر:  29.gif]
کاش بتونیم خرد تجربه هامون رو دریابیم هممون  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

50 روز خوبت خیلی مبارک [تصویر:  53.gif]
سلام خواهر عطری
ممنون عزیز جان 53
درسته من معمولا مشکلاتم رو تنهایی حل می کنم.
با کتاب هایی که می خونم و تحلیل و بررسی کردن مسائل. کاری که هم دوست دارم هم تا حالا خیلی کمکم کرده و هم راهشو بلدم تو شناختن خودم.
دیروز اینطور شد که بعد یک مدت طولانی تلاش کردن برای ایجاد لذت و دوست داشتن خودم و پذیرفتن ضعف هام و بعد مدت ها دووم آوردن، کم آوردم...
من معمولا آدم صبور و با حوصله ایم. اما وقتی می برم واقعا از ته دلم می شکنم، گریه می کنم و می سوزم.
این "دوست داشتن بی قید و شرط خود" خیلی برام غیرقابل درکه... اینکه "همه ضعف دارن و این به معنی بدی شخص نیست" برام اصلا فهم نمیشه. ما اینجوری بزرگ شدیم. تو خانواده، مدرسه، جامعه...باز این که لازم نیست همه چیز عالی باشه رو کمی پذیرفتم اما موقع عمل که میشه موفق نمیشم. از درون باور ندارمش و کارهای متوسط کردن حالم رو می گیره...
ترجیح میدم یا انجام ندم یا عالی باشه. سخته. بدنم کم میاره. روانم کم میاره. کار زیاد، تفریح کم، خستگی... من از خودم خیلی توقع دارم و به خودم اجازه ی استراحت نمیدم. استراحت هم بکنم عذاب وجدانش از دماغم درمیاره... مثل روز برام روشنه اینا برای اینه که خودم رو به خودی خود دوست ندارم. خودمو ارزشمند نمیدونم. دستاوردهامن که برام مهمن و ارزشمند. و خیلی دردناکه...آدم وقتی خودش با خودش اینطور باشه... خودش اول حال گیر خودش باشه، اولین ایرادگیر اولین سرزنشگر...اصلا دیگران آدمو بخوان و دوست داشته باشن هم آدم باورش نمیشه خواستنی باشه!
همه از این طبقه بالاست...باورهای غلطی که رفته تو ناخودآگاه.
سخت می گذره... اینارو میام میگم، ناراضی نیستم از زندگیم؛ اصلا از زاویه دیگه ای بخوام بگم واقعا زندگیمو دوست دارم. از مسیری که انتخاب کردم راضیم و بارها دیدم معجزه های خدا در دقایق نود رو که این باعث میشه بتونم دووم بیارم. اما گاهی همه راه ها رو میری، همه فکرهای لازم رو می کنی همه جور چیزی که ممکنه تو رو به جواب برسونه رو امتحان می کنی...اما نمی رسی...
این جاها میگم:
"خدایا گفتی در حد وسعت بر تو تکلیف گذاشتم بیا ببین من همه کاری که به عقلم می رسید و آگاهی داشتم رو کردم. حتی اگه ترس و مقاومت داشتم بازم هم تلاش کردم با توکل برم تو دلش، ولی نشده...حالا دیگه از عهده من خارجه...حالا نوبت توئه..."
و رهاش می کنم. دیگه می سپرمش به خودش...می دونم حلش می کنه. ولی با زمان بندی خودش...


نقل قول: مثلا شما الان شلوارتون کوتاهه من اصلا همچین چیزی اجازه نمیدم به شما (( در حال تلاش بودم نزنم شل و پلش کنم )).  اصلا دلم نمی‌خواد با پسرا حرف بزنید (( کم کم داشتم آمپر میچسبوندم. ))  دلمم میخواد شما چادری شید .. از خونه هم که بیرون میرید از من اجازه بگیرید.... 
این جا رو خوب دوام آوردی!
من نمی فهمم  بعضیا به چه جراتی تو خواستگاری میان میگن این کارو بکن اون کارو نکن! 22
نقل قول:  با اون جورابهای طوسیت [تصویر:  23.gif]
وای کلی خندیدم بهت دختر حلال کن Khansariha (13)
قشگ معلومه چقدر حرصت داده که اینطور نوشتی 42
 امروز که تعریف کردی دیدم شخصیتت خیلی با من فرق داره. خیلی نمی شناسمت آستوریاجان که چیزی بگم...
اما به هر حال از پاکیت خوشحالم و امیدوارم حالت خوب باشه53
نقل قول: به عارفه 
عزیزم آره این روزا خیلیا حالشون بده ولی میشه خوب شد از اون بالاییه کمک بخواه آبجی اینجا برا کمک خواستنه هر چی بود میگیم پس هر چیزی بود بگو و دریغ نکن اگه بتونیم تا حد توانمون کمکت میکنیم موفق باشی عزیزم
درسته ستاره جان...ممنون از محبتت خدا ایشالا حال هممون رو به خوبی حال خودش بکنه... 53
و اینکه ملیکاجان به کانون خوش اومدی Confetti
ایشالا که پاک باشی همیشه 53
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
سلام 53


عضو جدید، خانم آبی آسمانی به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت و آرامش برای ایشان و همه اعضا 303


با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
سلام به خواهرای قشنگم  Khansariha (96) بیاییین بغلم 4chsmu1 اخییییش


3 ساعت دیگه 62 روز تموم میشه به امید خدا



خیلی محتاج دعاهاتونم... این روزا کار زیاد و زمان کم... میخوام برای آزمونی اماده بشم، دعا کنین فکر و زمانم برکت پیدا کنه...دلم میخواد خدا کمکم کنه و  این موقعیتو بدست بیارم چون بنظرم فرصت خوبیه... از طرفی کار های دیگه هم هس. نمیخوام به خاطر یه خوبی از خدا دور بشم... درگیر مادیات بشم. ولی میخوام قدر موقعیتی که خدا بهم داده رو بدونم و تموم تلاشمو بکنم

ممنونم ابجیها balloons ایشالا همتون موفق باشین 

منم دعا گوی شما هستم عزیزام .

فعلا خداحافظ
بسم الله الرحمن الرحیم
~~~~~~~~~~^^^^^~~~~~~~~~~
وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. (النّجم: 39 و 40)

رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏:
هرگاه نماز می‌گزاری آن‌گونه باش که گویی آخرین نماز توست.

حضرت علی(ع):
«ریشه قوت قلب، توکّل بر خدا است».
فردی از امام رضا(ع) می پرسد حد و مرز توکل چیست؟
حضرت می فرمایند: «توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی...»

امام سجاد (ع):
«بار الها!مرا به سوی تو حاجتی است که برای
رسیدن به آن طاقتم طاق شده و رشته ی چاره جویی هایم در برابر آن گسسته است، ...
بار الها بر محمد و الش رحمت فرست و دعای مرا پذیرنده، و به ندایم التفات کننده، و به زاریم رحم آورنده و صوتم را نیوشنده باش، و رشته ی امیدم را از خود مگسل، و پیوند توسلم را از خویش قطع منمای، و مرا در این حاجت و حاجات دیگرم به غیر خود حواله مکن... .»
 سپاس شده توسط
(1399 اسفند 5، 20:17)مهدوی نوشته است:
سلام 53


عضو جدید، خانم آبی آسمانی به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت و آرامش برای ایشان و همه اعضا 303


با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک


خواهری خوش اومدی موفق باشی انشاءالله
(1399 اسفند 5، 20:59)نور الزهرا نوشته است: سلام به خواهرای قشنگم  Khansariha (96) بیاییین بغلم 4chsmu1 اخییییش


3 ساعت دیگه 62 روز تموم میشه به امید خدا



خیلی محتاج دعاهاتونم... این روزا کار زیاد و زمان کم... میخوام برای آزمونی اماده بشم، دعا کنین فکر و زمانم برکت پیدا کنه...دلم میخواد خدا کمکم کنه و  این موقعیتو بدست بیارم چون بنظرم فرصت خوبیه... از طرفی کار های دیگه هم هس. نمیخوام به خاطر یه خوبی از خدا دور بشم... درگیر مادیات بشم. ولی میخوام قدر موقعیتی که خدا بهم داده رو بدونم و تموم تلاشمو بکنم

ممنونم ابجیها balloons ایشالا همتون موفق باشین 

منم دعا گوی شما هستم عزیزام .

فعلا خداحافظ


سلام خواهری عزیزم آ آ آ کروناس آبجی فاصله بگییییررررر
آخ جونننن ۲ ماهگیت مبارک باشه انشاءالله
حتما دعاگوی شما هستیم همچنین التماس دعا 
انشاءالله
ما هم ممنونیم ازت موفق باشی پاکیت ابدی 
خدانگهدارت باشه
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
سلام و درود ویژه خدمت دوستان گل گلاب !!

منم اومدم پیشتون 1


روز اول پاکی

رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
 پروردگارا، دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خود رحمتی عطا فرما، که تویی بسیار بخشنده (بی‌منّت)


زندگیتون سرشار از مهر الهی
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان