1400 آبان 25، 5:31
احساس فوق العاده ای دارم... خدایا شکرت که این بنده حقر رو سر سفره خودت دعوت میکنی...
(1400 آبان 25، 11:51)ویران نوشته است: سلام . من با ۳۶ سال سن فقط در مورد خود ارضایی به یک نتیجه رسیدم و از امروز اجراش روشروع کردم . مسیرهای عصبی ایجاد شده در مغز به دلیل تکرار این عم به شدت قوی هستند جوری که. شما دیگر تسلطی روی ان نخواهید داشت و ملزم به انجام چندین چند باره ان هستید و هر چه اتجام دهید بیشتر در این باطلاق گیر میوفتید . دو چیز در مغز انسان در این شرایط با حالت عادی فرق داره . یک عدم وجود لذت های بالاتر و به نوعی همون مسیرهای عصبی قوی تر از این موضوع و دوم سطح پایین سرتونین در مغز این افراد که یکی از عوارض شدید خود ارضایی یعنی افسردگی رو ایجاد میکنه . دو پیشنهاد یک اینکه حتما همزمان با پیشنهاد دومم برای خودتون حتما حتما موضوعات جذاب تری پیدا کنید هر چند که در ابتدا جذابیت کمتری برای شما داشته باشند . دوم اینکه سطح سرتونین مغزتون رو افزایش بدید . خیلی از دکتر ها با قرص های افسردگی نظیر [...] این کار رو انجام میدن که خودش عوارض خودش رو داره . ولی مکمل های غذایی وجود داره به نام [...] که یک نوع اسید آمینه است و در بدن تبدیل میشه به سرتونین . بچه ها این دو عامل را بعد از ۳۶ سال سن و صدها هزار بار خودارضایی بهشون رسیدم . مطمئن باشید جواب میده فقط حتما با دکتر مشورت کنین که خدایی نکرده حسلسیت به این مکمل غذایی نداشته باشید . یادشون باشه خود ارضایی مثل اعتیاد یک بیماریه و براش باید درمان های فکری و غذایی و دارویی انجام بدید وگرنه عمرا بتونید بزاریدش کنار .خیلی عالی و علمی،
(1400 آبان 25، 19:38)دیوار نوشته است: سلام.
وقتتون بخیر.
دیوار / 11 آبان / 14 روز خوب.
چند وقت پیش یه سخنرانی از دکتر هلاکویی گوش دادم که میگفت: «دنیا، تار و پودش رنج هست.»
خوش به حال اونا که اینو درک کردن و پذیرفتن.
(1400 آبان 25، 13:54)Nimra نوشته است: و بدتر اینکه این اعتیاد، یه محرک طبیعی و بیولوژیکی درون ما داره که هیچ موقع بیکار نمیشه!
مخصوصا توی این سن ..
و این دوبرابر میکنه سختی ترک خ.ا رو ، هم باید با روان و فکر جنگید، هم با نیاز فیزیکی و بیولوژی بدن!
مثلا توی اعتیادی مثل الکل، بدن به این ماده نیاز نداره و بعد از ترک کردن، فقط بعد روانی موضوع (وسوسه ی مصرف) اذیت میکنه!
برای من جوون، واقعا راه چاره ای نمی مونه .
واقعا نمی تونم ازدواج کنم! (دلایلش رو نگم، بپذیرید ازم همین جوری)
دوست دختر هم داشتن هم که میشه گناه و معصیت و آتش دوزخ و ...
بقیه راه ها هم که هیچی کم از خ.ا ندارن (صیغه، رابطه پولی و ...) و یه جورایی یعنی خ.ا کردن با بدن دیگری !
حالا بعضی هام (از جمله انجمن SA) کلا وجود همچین نیازی رو انکار میکنن و میگن همچین نیازی اصلا وجود نداره در ما و ما فکر میکنیم وجود داره ! این نیاز نیست، اعتیاده، و تا پاک نشی (به مقدار کافی هشیار بشی) حق نداری ازدواج کنی، ارتباط با همسر رو هم محدود می کنن در مواقعی ؛ و متاسفانه یه جوری تعریف میشه که تو هیچ موقع به هشیاری نمیرسی و اتفاقا چهارتا وسواس فکر هم کنارش پیدا میکنی !
حس میکن سر نسل ما این بلا اومد ..
پدرمادرهامون که راحت ازدواج می کردن،
بعدی هام که روابطشون خیلی راحته با هم ..
ما موندیم بین این دوتا و داریم زجر میکشیم توی باتلاق خ.ا
نقل قول: دلیل دیگه پست گذاشتنم این بود که میخواستم همه تون رو به ورزش کردن دعوت کنم. اگه نیاید میام دونه دونه تو یادداشتها دعوتنامه شخصی میفرستما!