گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

[فرید]

سلام

فرید/16 خرداد/97 روز

سلام  فرید بی‌نظیر کانون 
مرد پاک سروی 

داداش یه دو تا نصیحت ما رو کن امشب ازت پند بگیریم. 

داداش من خودم مایه عبرتم چه نصیحتی کنم  

[افرا]

بعضی موقعا که تو ذهنم میاد که بدترین حالت ممکن مرگمه و چقد راحت و زود و سریع هم میتونه باشه ، کلن از آزادی و نترسی و بی ترمزی پرواز میکنم

چرا؟

این مواقع چه حسی دارید؟

[حامدحامد]

من جدیداً مخصوصاً بعد از فوت بابام، مرگ، برام ملموس‌تر و باور پذیرتر شده. برای همین دارم سعی می‌کنم بعضی کارها و رفتارهامو اصلاح کنم. مثلاً در زمینه غیبت نکردن احساس می‌کنم دارم موفق‌تر عمل می‌کنم. جدیداً وقتی توی یه جمعی دارن غیبت می‌کنن، من اصلاً مشارکت نمی‌کنم و حتی سعی می‌کنم مسیر بحثشون رو عوض کنم.

[آرمین]

سعدی، علیه الرحمه یه بیت زیبا داره که میگه:

به جان زنده دلان سعدیا که مُلک وجود
نیرزد آنکه دلی را زِ خود بیازاری

معنیش فکر کنم این میشه که تا می‌تونی تو این دنیا دل به دست بیار و دل نیازار. 

اگه درست کنم حامد تشویق کنم.
من از بچگی با شعر و شاعری مشکل داشتم و نمی‌فهمیدم این شاعرا چی میگن. 

بعضی موقعا که تو ذهنم میاد که بدترین حالت ممکن مرگمه و چقد راحت و زود و سریع هم میتونه باشه ، کلن از آزادی و نترسی و بی ترمزی پرواز میکنم

یعنی ته تهش قراره بمیریم دیگه؟ 
پس بی‌خیال همه چی رو بریم پرواز در بی‌خیالی. 

[Alireza98]

این مواقع چه حسی دارید؟

  وقتی میبینم بدترین اتفاقی که میتونه بیفته خاک شدنمه که اونم دیر یا زود انجام میشه دیگه چرا از شخصی یا موقعیتی یا انجام هرکاری ابایی و ترسی داشته باشم ، آزاد آزاد میرم جلو

[افرا]

نمیدونم چرا بهترینها و بی ریاترینا زودتر از همه میمیرن

یعنی خدا خوب‌ها رو زود می‌بره؟ 

بچه‌ها مراقب خودتون باشید. 



داداش بعدا برامون تعریف کن چرا خیلی از پرستارا اعصاب ندارن.  

آدم‌های خوش برخوردی مثل تو کم پیدا میشه بین‌شون. 

والا خیلی مراقب باشید من اینجا تنها میمونم!  اگه اینطوری باشه 100 سال قشنگ عمر میکنم مث یه بنده خدایی!

پرستارا واقعا حق دارن بی اعصاب باشن.میتونم یه لیست بلند بالا از بدبختیاشون بنویسم!

تمام خاطراتم اومد تو ذهنم دارم میخندم بهشون  

یه روز اورژانس اطفال بودم شمردم دیدم حدود 270 بار توی 5 ساعت گفتم : "الان تخت خالی نداریم میتونید منتظر بمونید یکی خالی بشه یا تشریف 

ببرید بیمارستان امام! "  

همین 270 بار برای یه روز کافیه تا بی اعصاب باشی!

[حامدحامد]

سعدی، علیه الرحمه یه بیت زیبا داره که میگه:

به جان زنده دلان سعدیا که مُلک وجود
نیرزد آنکه دلی را زِ خود بیازاری

معنیش فکر کنم این میشه که تا می‌تونی تو این دنیا دل به دست بیار و دل نیازار. 

اگه درست کنم حامد تشویق کنم.
من از بچگی با شعر و شاعری مشکل داشتم و نمی‌فهمیدم این شاعرا چی میگن. 

شکست نفسی می‌کنی آرمین جان.

[Alireza98]

یعنی ته تهش قراره بمیریم دیگه؟  

پس بی‌خیال همه چی رو بریم پرواز در بی‌خیالی. 

نه بی خیالی برار
اتفاقن باخیالی و کاری رو رو دلت نذاشتن و نترسیدن از هیچیه هیچی

[آرمین]

ارامش مهمتره. دیگه رانندگی صفا نداره! فقط کیف میده بشینی رو صندلی شاگرد اهنگ گوش کنی

کاربرد ماشین الان اثبات توانایی مالیه!

آره همین آرامش.
اون بیست دقیقه تو ماشین خیلی خوبه که می‌تونم در آرامش باشم.
این‌که آدم دو بیست دقیقه تو زندگیش آرامش داشته باشه فکر نمی‌کنم درخواست زیادی باشه. 

درست میگی.
یکی دیگه از کاربردهای ماشین هم حفظ سرمایه هست.
پراید می‌خری 20 میلیون. چند سال نگه می‌داری تازه استفاده اش رو هم می‌کنی میشه ۱۰۰ میلیون.

داداش من خودم مایه عبرتم چه نصیحتی کنم  

داداش تو یکی از بااراده‌ترین آدم‌های کانونی و حتما پندهات به جان ما میشینه. 

[افرا]

من جدیداً مخصوصاً بعد از فوت بابام، مرگ، برام ملموس‌تر و باور پذیرتر شده. برای همین دارم سعی می‌کنم بعضی کارها و رفتارهامو اصلاح کنم. مثلاً در زمینه غیبت نکردن احساس می‌کنم دارم موفق‌تر عمل می‌کنم. جدیداً وقتی توی یه جمعی دارن غیبت می‌کنن، من اصلاً مشارکت نمی‌کنم و حتی سعی می‌کنم مسیر بحثشون رو عوض کنم.

خدا رحمتشون کنه.

خیلی عالیه! این غیبتای ساده که به نظر نمیاد کاری کنه میتونه زندگیه بعضی رو سیاه کنه. مخصوصا وقتی که دروغ باشه!

تجربه کردم قشنگ .

  وقتی میبینم بدترین اتفاقی که میتونه بیفته خاک شدنمه که اونم دیر یا زود انجام میشه دیگه چرا از شخصی یا موقعیتی یا انجام هرکاری ابایی و ترسی داشته باشم ، آزاد آزاد میرم جلو

اینجور شجاعت واقعا افتخار بزرگیه.

[آرمین]

والا خیلی مراقب باشید من اینجا تنها میمونم!  اگه اینطوری باشه 100 سال قشنگ عمر میکنم مث یه بنده خدایی!

پرستارا واقعا حق دارن بی اعصاب باشن.میتونم یه لیست بلند بالا از بدبختیاشون بنویسم!

تمام خاطراتم اومد تو ذهنم دارم میخندم بهشون  

یه روز اورژانس اطفال بودم شمردم دیدم حدود 270 بار توی 5 ساعت گفتم : "الان تخت خالی نداریم میتونید منتظر بمونید یکی خالی بشه یا تشریف 

ببرید بیمارستان امام! "  

همین 270 بار برای یه روز کافیه تا بی اعصاب باشی!

خب خداییش هر کاری باشه بی‌اعصاب میشه تو این شرایط.
هم از یه طرف ناراحتی که چرا تخت خالی نیست و نمیشه سرویس داد. اونم به یه بیمار که نیاز اورژانسی داره. 
هم از یه طرف که باید این‌ها رو قانع کنی که به جان خودم و جد و آبادم تخت خالی نیست. این قدر با من چونه نزن.

کاش امکانات‌مون اون قدری بالا بود که چنین مواردی رو کمتر شاهد بودیم. 

یعنی ته تهش قراره بمیریم دیگه؟  

پس بی‌خیال همه چی رو بریم پرواز در بی‌خیالی. 

نه بی خیالی برار
اتفاقن باخیالی و کاری رو رو دلت نذاشتن و نترسیدن از هیچیه هیچی

آهان.
چقدر عالی.
این میشه شجاعت محض. رفتن تو دل سختی‌ها. 

[حامدحامد]

من جدیداً مخصوصاً بعد از فوت بابام، مرگ، برام ملموس‌تر و باور پذیرتر شده. برای همین دارم سعی می‌کنم بعضی کارها و رفتارهامو اصلاح کنم. مثلاً در زمینه غیبت نکردن احساس می‌کنم دارم موفق‌تر عمل می‌کنم. جدیداً وقتی توی یه جمعی دارن غیبت می‌کنن، من اصلاً مشارکت نمی‌کنم و حتی سعی می‌کنم مسیر بحثشون رو عوض کنم.

خدا رحمتشون کنه.

خیلی عالیه! این غیبتای ساده که به نظر نمیاد کاری کنه میتونه زندگیه بعضی رو سیاه کنه. مخصوصا وقتی که دروغ باشه!

تجربه کردم قشنگ .

ممنونم افرا جان.

[Alireza98]

اینجور شجاعت واقعا افتخار بزرگیه. 

این میشه شجاعت محض. رفتن تو دل سختی‌ها.  

مشکلم اینه همه موقعا این طرز فکره نیست حتا بعضی موقعا بهش فکر میکنم اا اون فراخوانی بشه

[افرا]

خب خداییش هر کاری باشه بی‌اعصاب میشه تو این شرایط.
هم از یه طرف ناراحتی که چرا تخت خالی نیست و نمیشه سرویس داد. اونم به یه بیمار که نیاز به اورژانسی داره. 
هم از یه طرف که باید این‌ها رو قانع کنی که به جان خودم و جد و آبادم تخت خالی نیست. این قدر با من چونه نزن.

کاش امکانات‌مون اون قدری بالا بود که چنین مواردی رو کمتر شاهد بودیم. 

یا باید دلمو مث سنگ سفت میکردم و توجه نمیکردم مردم چی میخوان! یا خودمو میکشیدم بیرون ! برم دنبال کاری که اختیاراتم بیشتر باشه بتونم

برای چار نفر کاری کنم. 

دیگه ظرفیت ندارم بگم متاسفم!

[آرمین]

من جدیداً مخصوصاً بعد از فوت بابام، مرگ، برام ملموس‌تر و باور پذیرتر شده. برای همین دارم سعی می‌کنم بعضی کارها و رفتارهامو اصلاح کنم. مثلاً در زمینه غیبت نکردن احساس می‌کنم دارم موفق‌تر عمل می‌کنم. جدیداً وقتی توی یه جمعی دارن غیبت می‌کنن، من اصلاً مشارکت نمی‌کنم و حتی سعی می‌کنم مسیر بحثشون رو عوض کنم.

روح‌شون شاد.
بودن‌شون خیر و رحمت بوده در زندگیت و همین طور رفتن‌شون.   

خدا رو شکر که حاصلی چون حامد از خودشون به جای گذاشتن.