1399 آذر 4، 13:28
(1399 آذر 4، 13:15)پشتکار نوشته است: سلام
متاسفانه امروز شکست داشتم
بار اول که رد کردم کسی کانون نبود کمک کنه
خودم تنهایی ردش کردم
بار دوم باز اومد،کانون هم کسی نبود دیگه انگیزه نداشتم تنهایی ردش کنم و شکست خوردم دو بار.
مهم نیست چقدر تلاش کنم،شکست همه چیزو خراب می کنه.
نباید میشد که شد.
باید برای این بدبختی گریست.
بقیه به خدا رسیدن و من به خ ا.
درسته که تلاش کردم،اما این تلاش دستم رو نگرفت.
حالا که همه چیز خراب شده میخوام به کجا برسم؟
پشتکار جان لطفا دفعه بعدی که این طور شد بیا و تو گروه هم پیام بذار. بنویس یک ساعت پیش اورژانس کسی نبود اما اومدم بگم که وضعیتم فلانه و فلانه. بالاخره از بین 20 نفر اعضای گروه یکی حتما پستت رو می بینه و پاسخ میده. گاهی ما فقط به یه تلنگر احتیاج داریم. همین.
وگرنه مگه تو اراده ات کمه؟ مگه علمت کمه؟ همون تلنگر کار خودش رو میکنه.
داداش جون این تلاش ها همشون دارن تو رو بزرگ میکنن و همین که در مسیر خدا باشی خیلی نعمته.
اما
در کنارش باید یک ریشه یابی هم داشت که مثلا چرا تو این قدر اورژانسی میشی. اگر کسی روز به روز داره به تعداد روزهای پاکیش اضافه میشه طبیعی نیست که وسوسه هاش بیشتر بشه. بلکه مدام آرامش قلبی بیشتری پیدا میکنه و انس با خدایی که حاصل شده فضای روحی و روانی شخص رو تغییر میده و پاکی رو راحت تر میکنه.
الان به نظرت مشکل کجاست؟
این روزا مشغول چه کارهایی هستی؟ روزهات چطور میگذره؟