1400 شهريور 22، 8:57
اگر جاده ای را پیدا کردید که هیچ مانعی در آن نبود، به احتمال زیاد آن جاده به جایی نمی رسد.
(1400 شهريور 22، 8:53)Newborn نوشته است: داداش ۵۰ تومنه ها... کیسه رو شل کن... ۵۰۰ تومن نیست که من تا حالا اینجا جایزه نبردم خدایی... همه رو داداش مهدوی میزنه به جیب... یه جایزه هم من ببرم
(1400 شهريور 22، 19:28)افرا نوشته است: دوستان عزیزم آرمین جان و مهدوی ، قمر بنی هاشم ، فرید ، مرد مجاهد ، همساده ،کارما ، باب الحوائج ، حامد و خانم رعنا و استاد شادن و
یاقوت خانم و تمام کسانی در کنار هم بودیم....
دوران خوب و خوشی رو کنار هم داشتیم....
توی این مدت یک سال پاکی حاصل شد که خیلی ارزشمنده و تا جایی که در توانم بود در زمینه های روانشناسی و یا کنکور و... هرچی بلد بودم رو
گذاشتم وسط....و همچنین از کمک شما استفاده کردم چه توی اورژانس چه اینجا که هیچوقت فراموشش نمیکنم....
امیدوارم زحماتی که دوستان کشیدن رو جبران کرده باشم....
متاسفانه تفاوت ها اجازه نمیدن که بیش ازین در کنار هم باشیم....
ازینجا به بعد وقت و فکرم رو جای دیگه ایی میذارم که دیگه کسی ناراحت نشه خودمم اذیت نشم...
زندگی به بهترین شکلش ادامه داره....
امیدوارم که این پیام پاک نشه تا من مث کسانی که یکباره غیب میشن نشم....
همتون رو به خدای بزرگ میسپرم...
قوی باشید...
خدا یار و یاورتون باشه....
(1400 شهريور 22، 20:13)مهدوی نوشته است: یا ماه بنی هاشم جان
ممنونم داداش عزیز
و این یک روز حاصل شد
چشم؛ پیتزا هم داره آماده میشه
4 روز پاکیت خیلی مبارک پهلوووون
ایول بهت که جلوی وسوسه ها رو گرفتی
آقا پرسیدی به نظرتون چقدر رکورد پاکی خواهد بود؟!
من که در پس ذهنم میگم برای همیشه و بهش باور دارم
اما چون بحث 50 تومنه مجبورم در ظاهر یه عددی بگم
بچهها نیوبورن گفت 20 روز؛ بیایید اعداد اطراف 20 رو پر کنیم تا شاید این 50 تومن نصیب یکیمون شد
عدداي نزديك بيست اشكال نداره باكي نيست ولي عدداي نزديك 10 مخصوصا 7 و 8 رو نگين انصافا
آقا میگم نمیخوایی اون خونه های جدول رو پر کنی؟
كدوم خونه ها ؟ نه اونها كه پركردني نيست اونا واسه پروژه هاي لغزش هست كه با دوستام (وسوسه ها) قراره به سر انجام برسونيم...بچه بازي نيست كه پرش كنيم هر كدوم عدد ركورد پاكي قراره ثبت بشه منتظريم وسوسه جوونيا بيان پروژه ي اولو به انجام برسونيم...يه روز بنا نيست يه روز كارگر نيست يه روز تعطيله هر روز يه مشكلي پيش مياد يه روزم كه همه چيز هست حسش ني
پرشون کن شادتر شیم
مگه بچه بازيه ، بچه بيا برو خونتون
(1400 شهريور 23، 11:20)Newborn نوشته است: سلام رفقاعاليه نيوبورن جان بزن با گيوتين سر از تنشون جدا كن بيشرفاي كثافتو بكششون قتل عامشون كن
خوب اگر بخوام از ایام بگم
بعد از لغزش وسوسه ها بیشتر شدن و دوباره روی اوردم به همون روش معروف گیوتین که تو کسری از ثانیه کله وسوسه رو از بدنش جدا میکنم... من این کار رو با شیک کردن سر و تکون لرزشی انجام میدم... برای من جواب میده و نمیذارم اون افکار ریشه بندازه و قویتر شه
امروز روز چهارم هست... میدونم کار سخت و سنگینی دارم تا روز بیستم اما بعدش اوضاعم بهتر میشه.... دیشب ۲-۳ باری وسوسه زور زد ولی نه در اون حد که حرفی واسه گفتن داشته باشه... به قولی یه مچ انداختیم باهاش ببینیم چی میشه... ولی خوب بازی به نفع خودمه... خواستید شرط بندی کنید رو خودم ببندید
نیو بورن / ۱۹ شهریور / ۴ روز خوب
نقل قول: سلام
سلام به روي ماهت كارماي عزيز
یه احساس به فنا رفتگی نسبت زندگیم و روز هام دارم
نمیدونم خ. ا ماحصل اینه یا یاعثش
خوب هر دوش ميتونه باشه منم وقتي روزام ميره بالاي 5 خيلي شاد و باحوصله ميشم ولي وقتي زير 5 هستم اصلا داغوون ، با بالارفتن روزاي پاكي تازه سي پي يو مغزمون بالا مياد و ميتونيم با برنامه تر پيش بريم.
دلم میخواد یه حرکتی بزنم که یه کم از این وضعیت خارج بشم.. ولی نمیزنم به طرز تهوع آوری تنبل شدم.. البته میدونید الآن تو ذهنم این فکر های " فردا برای ماست" " قراره از فردا همه چیز عوض بشه" " یه تکون اساسی به زندگی میدم" و از این دست مزخرفات میگذره.. نه که تلاش نکرده باشم ها... تلاش کردم ولی نتیجه نداد.. احتمال قریب به یقین اینه که به اندازه کافی ادامش ندادم تا تأثیر بزاره
خوب برنامه هاتو روي كاغذ اگه بنويسي و موضوعات حواس پرت كن رو موقع كار كنترل كني ميتوني از هر روزت به بهترين نحو احسن استفاده كني ...هر شب برنامه هايي كه قراره انجام بشن را روي كاغذ فهرست ميكني؟ الان نتايجت اومده يا هنوز مشخص نشده كجا وچه رشته اي قبول شديد؟ اگه نتايج نيومده خوب فعلا ميتوني حتي به خودت زياد سخت نگيري و استراحت و تفذيح كني تا دانشگاه ها باز بشن ...بعدش ديگه سرت شلوغ ميشه به اندازه كافي و از اين بي برنامگي در مياي...الانم ميتوني زبان بخوني يا هر كاري كه حالتو خوب ميكنه تا نتايج بياد.
میدونید این چند وقت بیشتر درگیر فکر کردن بودم تا کار کردن.. فکر کردن به همه چیز.. از بنیادی ترین سوالاتی که فکر بشر رو به خودش مشغول کرده تا... امروز چه فیلمی ببینم البته که غیر از گیجی بیشتر نتیجه ای نداره
به قول شاعر :
در این همه راه غیر گمراهی نیست
کلا فکر کردن به جایی ختم نمیشه اگرم راه به جایی ببره در نهایی و غایی ترین هدفش ترکستانه
اتفاقا فكر كردن خيلي كار خوبيه ولي بايد با برنامه باشه مثلا نيم ساعت بشيني با خودت در مورد خاصي فكر كني و نتيجه اش رو هم يادداشت كني...ولي فكر كردن همينجوري بدون برنامه باعث اتلاف وقت ميشه و جز موضوعات بسيار حواس پرت كنه...منم خيلي به موضات مختلف فكر ميكنم و يه دليلش دنبال كردن اخباره كه بايد محدودش كنم...بايد سعي كنيم همون كاري كه با فكر هاي جنسي ميكنيم با بقيه فكرها كنيم و نذاريم وقتمونو بگيرند ..از طرفي اگه با تمركز مشغول كار خاصي بشيم اين فكرا خيلي كمتر ميشن
پس دلم میخواد کم تر فکر کنم ولی فکر این که به خاطر نا توانی در درک دست از فکر کردن برداشتم دست از سرم بر نمیداره
خلاصه که زندگیم به سر و سامون نیاز داره.. البته الآن به ذهنم رسید که بخشیش هم میتونه به خاطر کنکور باشه.. البته نه خود کنکور.. ابن که دیگه کنکور ندارم یعنی دیگه هدفی هم ندارم عین مرغ سرکنده این ور و اون ور میدوم ( همیشه دلم میخواست از این ایموجی استفاده کنم فرصت پیش نمیومد
)
یه بخش دیگش هم که بزرگ ترین بخششه تقصیر تنبلی خودمه.. اینو میدونم
دلم پا بند بودن به یه برنامه رو میخواد و یه هدف و دونستن این که باید چیکار کنم
انشالله نتايج كنكور كه بياد هدف و برنامه هم جور ميشه ....موفق باشي داداش كارما جان