1399 آبان 24، 12:24
ویرایش شده
من خوابم خیلی سنگینه و حتی اگه مثانه ام داره میترکه هم از خواب بیدار نمیشم!(نه که بیدار بشم و حال نداره برم؛ کلاً بیدار نمیشم )
حالا جنگ هم بشه باز همینه
ولی امروز علی رغم اینکه دیشب ساعت 2 خوابیدم ولی خود به خود قبل طلوع آفتاب بیدار شدم
من برای نماز صبح فقط کم میمونه با بلندگو بیان تو گوشم داد بزنن تا بیدار شم ولی امروز خود به خود و با دوتا عطسه بیدار شدم
من عموماً در طول سال حساسیت دارم و تا یه کم گرد و غبار یا تغییر دما یا بوی تند یا حتی اگه یه دونه عطسه کنم؛ شروع میکنم به بیشتر عطسه کردن تا وقتی که جونم به لبم برسه(بیشتر از 10 تا عطسه)
ولی امروز فقط دوتا عطسه کردم و حتی وقتی بیدار شدم، اون حالت بین خواب و بیداری رو نداشتم و کاملاً هوشیار بودم
شاید از نظر شما خیلی عادی باشه ولی برای من که سال ها این مشکلات رو دارم اصلاً اصلاً عادی نیست
دیشب هم کتاب تولد در لس آنجلس رو داشتم میخوندم؛ درباره یه آقای ایرانی ساکن آمریکاست که طی یه اتفاقی از یه آدم نسبتاً بی دین به یه انسان مؤمن تبدیل شده ولی هنوز کتاب رو تموم نکردم
ممکنه یکی از دلایل بیدار شدنم خوندن همین کتاب باشه یا شایدم چون دیشب برنامه پاکی رو نوشتم و تمام هوش و حواسم به این بود که راهی برای پاکی پیدا کنم
ولی جالبتر از همه اینه که برعکس همیشه وقتی از خواب بیدار شدم حالم خیلی خوب بود و اصلاً حس بدی از بیدار شدن نداشتم هیچ؛ خیلی هم حس خوب و شادی داشتم
خلاصه که نمازم رو خوندم بعدش یه صفحه قرآن قرائت کردم
رفتم خونواده رو بیدار کردم برا نماز که گفتن موقع اذان نماز خوندن؛ گفتم پس چرا بیدارم نکردین؟
گفتن چند بار صدات کردیم ولی بیدار نشدی!
نمیدونم چه اتفاقی افتاده ولی هر چی که بود من خیلی خوشحالم و حس خوبی نسبت بهش دارم
الآن هم برم نماز ظهر و عصر رو دریابم
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال