1400 ارديبهشت 30، 19:46
alone haert
0 روز خوب
30 اردیبهشت ماه
(1400 ارديبهشت 30، 11:32)آرمین نوشته است:داداش محمدرضا ماشاءالله به این مقاومتی که داشتی. ماشاءالله که این قدر قوی هستی.همین سردرگمی که گفتی میتونه مانع پاکی باشه. الان فقط باید تمرکزت روی درس خوندن باشه. سردرگم چی هستی؟ سوالات سالهای اخیر کنکور رو بگیر و روشون کار کن.موفقیت تو کنکور فقط بلد بودن دروس نیست و باید تستزنی دروس رو دونست.من که برات دعا کردم. بچهها هم دعا میکنن.
(1400 ارديبهشت 30، 14:29)نابرده رنج نوشته است:
- ممنون رفقا انرژی دادید دیشب سعی کردم ریشه یابی کنم...فردا هم میشم ۱...فعلا
(1400 ارديبهشت 30، 19:46)alone heart نوشته است:سلامalone haert0 روز خوب30 اردیبهشت ماه
(1400 ارديبهشت 31، 1:02)ذهن سرکش نوشته است:درود به همه عزیزانامیدوارم روز خوبیا بوده داشته باشید.
متنی که می نویسم.نه برای ارسال در گروه های خانوادگی خوبه.نه طنز که بخندیم.نه غم ناک که گریه کنیم.نه جرعه ایی از دریای اخباره.نه درستهنه غلطنه سیاه . نه سفیدخاکستریه . رنگ حقیقت است.تنها حالت روحیه منه که روی کاغذ اوردم. نمی دونم چرا این موقع شب . پس از تموم کردن فیزیک. اینچنین حالت خلسه ایی دست داد. حالتی جدید......
خاطراتی که زنجیر ها را برداشته و سعی در بند به کشیدن من دارن و اما رویایی که بال پرواز را به من می ده. سخت است در این جنگ کدوم را پیروز کنیم.
شاید دردناک نباشد صدای سوت داخل گوش ات برات لالایی بشع.تلخه نه؟؟؟؟
اما گاهی باید پرید در دریای تاریکیو خود را رها کرد تا تاریکی سکان بدست بگیرد. و اون تصمیم بگیره کدوم سمت بری.ولی باید مراقب بود.چون همیشه قوطی که در اب جاریه جایی متوقف میشه که زباله ها جمع شدن.به راستی من متوفف شده ام؟؟؟؟؟ایا قوطی ام یا .......همین طور که شناور بودم. احساس غریبی به من دست داد. احساس زخمی بودن ولی هر چقدر خودم وارسی کردم زخمی روی بدن نبود. انگار زخمی بدون زخم بودم.تمام دهنم مزه خون می داد. ولی بررسی کردم دیدم اسیب به دهانم نرسیده ....اری یادم امدم ان روز که جلوی تو ایستادم حرف های را کشته بودم به خاطر همین اس.....
(1400 ارديبهشت 31، 5:45)هومان نوشته است:هومان/21 فروردین/40 روز پاکچله نشینی با یار های کانونیچه حالی میدهخدا را شکرخدارا صد ها مرتبه و صد ها مرتبه و صد ها مرتبه و صدها مرتبه شکر
(1400 خرداد 1، 5:49)مولانا نوشته است: یا ستارالعیوب:
امروز شنبه مورخ۱۴۰۰/۳/۱با خودم و خدای خود عهد میبندم که به هر قیمتی شده امروز را پاک بمانم.
۱_نابرده رنج
۲_ مولانا
۳_ NIMA GUYRACER
۴_
۵_
۶_
۷_
۸_
۹_
۱۰_
(1400 ارديبهشت 30، 19:46)alone heart نوشته است:سلامalone haert0 روز خوب30 اردیبهشت ماه
(1400 ارديبهشت 31، 21:05)مولانا نوشته است: سلام
دومین روز پاک
تنظیم خواب رو هم خوب پیش بردم
الان بیهوش میشم
(1400 ارديبهشت 31، 21:13)Tagon نوشته است: سلام و درود
بازم لغزش داشتم
بهتون قول هم داده بودم ایندفعه
این روزا فشار درسا زیاده خیلی نمیتونم برای پاکی برنامه بریزم.
تو شرایط سختی گیر افتادم
یکم بهم دلگرمی بدین برم برا جنگ بعدی
ببخشین که قولم رو شکستم
اما من عقب نمیشینم ، شکست میخورم ، زمین میخورم ، حتی شده تمام انرژی مورد نیاز مسیر نداشته باشم ، بازم پا میشم و میرم اوضاع رو اونطور که میخوام تغییر میدم
(1400 خرداد 1، 7:23)NIMA GUYRACER نوشته است: سلام به همه دوستاي گل و پر تلاش خودم
امتحان ها خيلي فشار روم گذاشته كه اصلا نميتونم بيام كانون و اينكه دارم يك تجربه توپپپپپپ و عالييييي براي تاپيك پاكي از جنس 10 تا 30 روز مينويسم
حتمااا بخونيد چون دارم كلي مينويسم
اعلام وضعيت پاكي بنده
NIMA GUYRACER / فروردين 8 سال 1400 / 45 روز خوب و پاك
(1400 خرداد 1، 11:33)ذهن سرکش نوشته است: چطوری محمد رضا
خوشتیپ پسر
امتحان ها را چه می کنی؟؟؟؟؟
فیزیک ؟
۹۰ درصد این متن از خودم بود. یک دو سه تا جمله هاش تضمین کرده بودم.
نمی دونم یاد قدیم ها کردم .
توصیف حال بود بیشتر اینکه از دنیای تاریک و تنهایی لذت می بری.
کتاب های کافکا و صادق هدایت بیشتر در این سبک است. تلخ ولی دوست داشتنی
(1400 خرداد 1، 12:07)نابرده رنج نوشته است: سلام...
اصلا آدم میاد اینجا انگیزه میگیره ...
به نام خدانابرده رنج۳۰اردیبهشت۰۰روز ۲
(1400 خرداد 1، 18:59)alone heart نوشته است: سلام داداش
بله ریشه یابی کردم از تخیلات جنسی شروع میشد
متاسفانه چندین بار از اینجا ضربه خوردم
ممنونم از لطف و محبتت عزیز
اوضاع اراده ام خیلی بهتره
دارم خودمو برا ابدی آماده میکنم