امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
#76
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :

نکوهش از غفلت زدگان
ياد مرگ از دلهاى شما رفته، و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است،
و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده، و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است، و دنيازدگى قيامت را از يادتان برده است.
همانا شما برادران دينى يکديگريد، چيزى جز درون پليد، و نيت زشت، شما را از هم جدا نساخته است، نه يکديگر را يارى مى‏دهيد، نه خيرخواه يکديگريد، و نه چيزى به يکديگر مى‏بخشيد، و نه به يکديگر دوستى مى‏کنيد.
شما را چه شده است؟ که با به دست آوردن متاعى اندک از دنيا شادمان مى‏گرديد! و از متاع بسيار آخرت که از دست مى‏دهيد اندوهناک نمى‏شويد!
اما با از دست دادن چيزى اندک از دنيا مضطرب‏شده که آثار پريشانى در چهره‏ها آشکار است و بى‏تابى مى‏کنيد،
گويا اين دنيا محل زندگى جاودان شما و وسائل آن براى هميشه از آن شماست،
چيزى شما را از عيبجويى برادر دينى باز نمى‏دارد جز آنکه مى‏ترسيد مانند آن عيب را در شما به رختان کشند، در بى‏اعتنايى به آخرت و دوستى دنيا يکدل شده‏ايد،
و هر يک از شما دين را تنها بر سر زبان مى‏آوريد، و چنان از اين کار خشنوديد همانند کارگرى که کارش را به پايان رسانده و خشنودى مولاى خود را فراهم کرده است.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#77
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


ارزيابى دنيا و آخرت
هيچ چيز بدتر از شر و بدى نيست جز کيفر و عذاب آن، و هيچ چيز نيکوتر از خير و نيکى وجود ندارد جز پاداش آن،
همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن است، پس کفايت مى‏کند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانيهاى آخرت.
آگاه باشيد، هرگاه از دنياى شما کاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است که از پاداش آخرت شما کاسته و بر دنياى شما افزايش يابد،
چه بسا کاهش يافته‏هايى که سودآور است، و افزايش داشته‏هايى که زيان‏آور بود،
همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده‏تر از چيزى است که شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است که بر شما حرام کرده‏اند، پس آنچه را اندک است براى آنچه بسيار است ترک کنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته‏اند به خاطر آنچه که شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد.
خداوند روزى شما را ضمانت کرده و شما را به کار و تلاش امر فرمود، پس نبايد روزى تضمين‏شده را بر آنچه که واجب‏شده مقدم داريد، با اينکه به خدا سوگند آنچنان نادانى و شک و يقين به هم آميخته است که گويا روزى تضمين‏شده بر شما واجب است، و آنچه را که واجب کرده‏اند، برداشتند.
پس در اعمال نيکو شتاب کنيد، و از فرا رسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى که از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى‏شود باز گرداند، آنچه امروز از بهره دنيا کم‏شده را مى‏توان فردا به دست آورد اما آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نااميد باشيد، (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#78
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است باخبر بوديد، از خانه‏ها کوچ مى‏کرديد، در بيابانها سرگردان مى‏شديد، و بر کردارتان اشک مى‏ريختيد، و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى‏زديد، سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى‏کرديد، و هر کدام از شما تنها بکار خود مى‏پرداختيد، و به ديگرى توجهى نداشتيد. افسوس، آنچه را به شما تذکر دادند فراموش کرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد، گويا عقل از سرتان پريده، و کارهاى شما آشفته‏شده است.

ياد مرگ
به خدا سوگند! اينکه مى‏گويم بازى نيست، جدى و حقيقت است، دروغ نيست،
و آن چيزى جز مرگ نيست، که بانگ دعوت‏کننده‏اش رسا، و به سرعت همه را ميراند، پس انبوه زندگان، و طرفداران، تو را فريب ندهند، همانا گذشتگان را ديدى که ثروتها اندوختند و از فقر و بيچارگى وحشت داشتند، و با آرزوهاى طولانى فکر مى‏کردند در امانند، و مرگ را دور مى‏پنداشتند، ديدى چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد؟ و آنان را از وطنشان بيرون راند؟ و از خانه امن کوچشان داد؟ که به چوبه تابوت نشستند، و مردم آن را دست به دست مى‏کردند؟ و بر دوش گرفته و با سرانگشت خويش نگاه مى‏داشتند؟

آيا نديديد آنان را که آرزوهاى دور و دراز داشتند، و کاخهاى استوار مى‏ساختند، و مالهاى فراوان مى‏اندوختند؟ چگونه خانه‏هايشان گورستان شد؟ و اموال جمع‏آورى شده‏شان تباه و پراکنده و از آن وارثان گرديد؟ و زنان آنها با ديگران ازدواج کردند؟ نه مى‏توانند چيزى به حسنات بيفزايند و نه از گناه توبه کنند!

تقوى و روش برخورد با دنيا

کسى که جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهاى نيکوى او آشکار شود، و در کارش پيروز گردد، پس در به دست آوردن بهره‏هاى تقوا فرصت غنيمت شماريد،
و براى رسيدن به بهشت جاويدان رفتارى متناسب با آن انجام دهيد، زيرا دنيا براى زندگى هميشگى شما آفريده نشد، گذرگاهى است تا در آن زاد و توشه آخرت برداريد، پس با شتاب، آماده کوچ کردن باشيد و مرکبهاى راهوار براى حرکت مهيا داريد.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#79
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :



و همانا دنيا نهايت ديدگاه کوردلان است، که آن سوى دنيا را نمى‏نگرند، اما انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور کرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى‏بيند، پس انسان آگاه به دنيا دل نمى‏بندد و انسان کوردل تمام توجه‏اش دنياست، بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى‏کند.

آگاه باشيد، در دنيا چيزى نيست مگر آنکه صاحبش به زودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مى‏شود، جز ادامه زندگى،
زيرا در مرگ آسايشى نمى‏نگرند، حيات و زندگى چونان حکمت و دانش است که حيات دل مرده، و بينايى چشمهاى نابيناست و مايه شنوايى براى گوشهاى کر، آبى گوارا براى تشنگان مى‏باشد که همه در آن سالم و بى‏نيازند.

کجايند، عقلهاى روشنى‏خواه از چراغ هدايت؟ و کجايند چشمهاى دوخته‏شده بر نشانه‏هاى پرهيزگارى؟ کجايند دلهاى به خدا پيش‏کش شده و در اطاعت خدا پيمان بسته؟ افسوس که دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم آوردند، و براى به دست آوردن حرام يورش آورده يکديگر را پس زدند، نشانه بهشت و جهنم براى آنان برافراشته، اما از بهشت رويگردان و با کردار زشت خود به طرف آتش روى آوردند، پروردگارشان آنان را فرا خواند اما پشت کرده، فرار نمودند، و شيطان آنان را دعوت کرد، پذيرفته به سوى او شتابان حرکت کرده‏اند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#80
مجتبی خان مطالبت خیلی جالبهcheshmak

من مطالبتو دنبال میکنم
:s:
waiting for the end...
#81
سلام
بر دوست گرامی حسین آقا..

اون پایین یه دکمه هست برای تشکر...42
با تشکر کردنتون از پستای خوب و عالیه آقا مجتبی
میگین که از مطالبشون استفاده میکنین و پی گیرش هستین...همین طور که تاحالا گفتین...53258zu2qvp1d9v

امیدوارم درک کنین..cheshmak
ممنونم...

موفق باشین..یا علی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

#82
Tears "تکان دهنده" ترین خطبه حضرت علی(ع) رو که درباره مرگه :

به امید این که دلاهامون زنده تر و قلب هامون بیدار تر بشه ، چون وقتی همش رو با هم میذارم ، تاثیرش بیشتره ، این دفعه پستم طولانی تر میشه :
........................................
مقدمه :
" ابن حدید میگوید : از روزی که این خطبه را یافتم تا کنون که پنجاه سال است حدود 1000 بار آن را خواندم و هر بار در دلم ، ترس ، لرزش و پند پذیری تازه ای بوجود آمد"

حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او باد
پس از خواندن آایه ی اول صوری تکاثر ("افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا انجا که به دیدار قبر ها رفتید؟ " ) فرمودند :

هشدار از غفلت زدگى‏ها

شگفتا چه مقصد بسيار دورى، و چه زيارت کنندگان بيخبرى و چه کار دشوار و مرگبارى!
پنداشتند که جاى مردگان خالى است، آنها که سخت مايه عبرتند، و از دور با ياد گذشتگان، فخر مى‏فروشند. آيا انها به گورهاى پدران خويش مى‏نازند؟
و يا به تعداد فراوانى که در کام مرگ فرو رفته‏اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادى هستند که پوسيده شد؟ و حرکاتشان به سکون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر!
اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه‏تر است تا آنان را وسيله فخرفروشى قرار دهند!
اما بدانها با ديده‏هاى کم‏سو نگريستند، و با کوته‏بينى در امواج نادانى فرو رفتند، اگر حال آنان را از خانه‏هاى ويران و سرزمينهاى خالى از زندگان مى‏پرسيدند، پاسخ میدادند:
: (آنان با گمراهى در زمين فرو خفتند، و شما ناآگاهانه دنباله‏روى آنان شديد.)

بر روى کاسه‏هاى سر آنها راه مى‏رويد و بر روى جسدهايشان زراعت مى‏کنيد.
و آنچه بجا گذاشته‏اند مى‏خوريد، و بر خانه‏هاى ويران آنها مسکن گرفته ايد،
و روزگارى که ميان آنها و شماست بر شما گریه و زارى مى‏کند،
آنها پيش از شما بکام مرگ فرو رفتند، و برای رسیدن به آبشخور از شما پیشی گرفتند .

شرح حالات رفتگان

آنها داراى عزت پايدار، و درجات والاى افتخار بودند . پادشاهان حاکم، يا رعيت سرفراز بودند که سرانجام به درون برزخ راه یافتند.
و زمين آنها را در خود گرفت، و از گوشت بدنهاى آنان خورد، و از خون آنان نوشيد. پس در شکاف گورها بى‏جان و بدون حرکت پنهان مانده‏اند. نه از دگرگونيها نگرانند ،
و نه از زلزله‏ها ترسناک، و نه از فريادهاى سخت هراسی دارند ،
غائب شدگانى که کسى انتظار آنان را نمى‏کشد، و حاضرانى که حضور نمى‏يابند،
اجتماعى داشتند و پراکنده شدند، با يکديگر مهربان بودند و جدا گردیدند .
اگر يادشان فراموش گشت ، يا ديارشان ساکت شد، براى طولانی شدن زمان یا دورى مکان نيست،
بلکه جام مرگ نوشيدند،
گويا بودند و لال شدند، شنوا بودند و کر گشتند، و حرکاتشان به سکون تبديل شد، چنان آرميدند که گويا بيهوش بر خاک افتاده و در خواب فرو رفته‏اند.

همسايگانى هستند که با يکديگر انس نمى‏گيرند، دوستانى اند که به ديدار يکديگر نمى‏روند، پيوندهاى شناسايى در ميانشان پوسيده، و اسباب برادرى قطع گرديده است،
با اينکه در يک جا گرد آمده اند تنهايند، رفيقان يکديگرند و از هم دورند، نه براى شب صبحگاهى مى‏شناسند، و نه براى روز شامگاهى، شب، يا روزى که به سفر مرگ رفته‏اند براى آنها جاويدان است.

خطرات آن جهان را وحشتناک‏تر از آنچه مى‏ترسيدند يافتند، و نشانه‏هاى آن را بزرگ‏تر از آن چه مى‏پنداشتند مشاهده کردند.

و براى رسيدن به بهشت يا جهنم ، تا قرارگاه اصلى‏شان مهلت داده شدند، و جهانى از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر مى‏خواستند آنچه را که ديدند توصيف کنند، زبانشان عاجز مى‏شد.

پیام مردگان :

حال اگرچه آثارشان نابود، و اخبارشان فراموش شده ، اما چشمهاى عبرت‏بين، آنها را مى‏نگرد، و گوش جان اخبارشان را مى‏شنود، که با زبان ديگرى با ما حرف مى‏زنند و مى‏گويند:
چهره‏هاى زيبا پژمرده، بدنهاى نازپرورده پوسيده شد، و بر اندام خود لباس کهنگى پوشانده‏ايم،
و تنگى قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از يکديگر به ارث ‏برده ايم. خانه‏هاى خاموش قبر بر ما فرو ريخته، و زيباييهاى اندام ما را نابود، و نشانه‏هاى چهره‏هاى ما را دگرگون کرده است.
اقامت ما در اين خانه‏هاى وحشتزا طولانى است، نه از مشکلات رهايى يافته، و نه از تنگى قبر گشايشى فراهم شد.
مردم!
اگر آنها را در انديشه خود بياوريد، يا پرده‏ها کنار رود،
مردگان را در حالتى مى‏نگريد که
حشرات گوشهايشان را خورده، چشمهايشان به جاى سرمه پر از خاک گرديده، و زبانهايى که با سرعت و فصاحت سخن مى‏گفتند پاره پاره‏شده،
قلبها در سينه‏ها پس از بيدارى به خاموشى گراييده، و در تمام اعضاى بدن پوسيدگى تازه‏اى آشکار شده، و آنها را زشت گردانيده،
و راه آفت‏زدگى بر اجسادشان گشوده شده، همه تسليم‏شده، نه دستى براى دفاع، و نه قلبى براى زارى دارند.
و آنان را مى‏بينى که دل هاى خسته از اندوه، و چشمهاى پرشده از خاشاک دارند،
در حالات اندوهناک آنها دگرگونى ايجاد نمى‏شود و سختى‏هاى آنان برطرف نمى‏گردد.

عبرت از گذشتگان

آه! زمين چقدر اجساد عزيزان خوش سيما را که با غذاهاى لذيذ و رنگين زندگى کردند، و در آغوش نعمتها پرورانده شدند بکام خويش فرو برد.
آنان که مى‏خواستند با شادى غمها را از دل برون کنند، و به هنگام مصيبت با سرگرميها، صفاى عيش خود را بر هم نزنند،

دنيا به آنها و آنها به دنيا مى‏خنديدند، و در سايه خوشگذرانى غفلت‏زا، بى‏خبر بودند که روزگار با خارهاى مصيبت‏زا آنها را درهم کوبيد و گذشت روزگار توانايى‏شان را گرفت،

مرگ از نزديک به آنها نظر دوخت، و غم و اندوهى که انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت،
و غصه‏هاى پنهانى که خيال آن را نمى‏کردند در جانشان راه يافت،

در حالى که با سلامتى انس داشتند انواع بيماريها در پيکرشان، پديد آمد، و هراسناک به اطبا، که دستور دادند گرمى را با سردى، و سردى را با گرمى درمان کنند روى آوردند که بى‏نتيجه بود زيرا، داروى سردى، گرمى را علاج نکرد، و آنچه براى گرمى بکار بردند، سردى را بيشتر ساخت، و ترکيبات و اخلاط مزاج را به اعتدال نياورد، جز آنکه آن بيمارى را فزونى داد،
تا آنجا که درمان کننده خسته، و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بيماريها سست و ناتوان شدند، و از پاسخ پرسش‏کنندگان درماندند،

و درباره همان خبر حزن‏آورى که از او پنهان مى‏داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.

سختى‏هاى لحظه مرگ

يکى مى‏گفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگرى در آرزوى شفا يافتن بود، و سومى خاندانش را به شکيبايى در مرگش دعوت مى‏کرد، و گذشتگان رابه ياد مى‏آورد.
در آن حال که در آستانه مرگ، و ترک دنيا، و جدايى با دوستان بود که ناگهان اندوهى سخت به او روى آورد، فهم و درکش را گرفت، زبانش به خشکى گراييد.
چه مطالب مهمى را مى‏بايست بگويد که زبانش از گفتن آنها باز ماند، و چه سخنان دردناکى را از شخص بزرگى که احترامش را نگه مي داشت، يا فرد خردسالی که به او ترحم مى‏کرد ، می شنید و خود را به کری میزد .

همانا مرگ سختى‏هايى دارد که هراس‏انگيز و وصف ناشدنى است، و برتر از آن است که عقل هاى اهل دنيا آن را درک کند.


53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#83
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


دنياشناسى
اى مردم! شما در اين دنيا هدف تيرهاى مرگ هستيد، که در هر جرعه‏اى اندوهى گلوگير، و در هر لقمه‏اى استخوان شکسته‏اى قرار دارد، در دنيا به نعمتى نمى‏رسيد جز با از دست دادن نعمتى ديگر، و روزى از عمر سالخورده‏اى نمى‏گذرد مگر به ويرانى يک روز از مهلتى که دارد، و بر خوردنى او چيزى افزوده نمى‏شود مگر به نابود شدن روزى تعيين‏شده، و اثرى از او زنده نمى‏شود مگر به نابودى اثر ديگر، و چيزى براى او تازه و نو نمى‏شود مگر به کهنه شدن چيز ديگر، و چيز جديد از او نمى‏رويد، مگر به درو شدن چيزى ديگر،

ريشه‏هايى رفتند که ما شاخه‏هاى آن مى‏باشيم، چگونه شاخه‏ها بدون ريشه‏ها برقرار مى‏مانند؟


ياد مرگ
اى مردم! هر کس از مرگ فرار کند به هنگام فرار آن را خواهد ديد، اجل سرآمد زندگى، و فرار از مرگ رسيدن به آن است،
چه روزگارانى که در پى گشودن راز نهفته‏اش بودم
اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود، هيهات! علمى پنهان است
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#84
سلام داداش مجتبی چطوری ؟؟؟

تشکر ویژه از پستای خوبی که میدی خوش به حالت که نهج البلاغه رو خودندی من روشو وا نکردم با اینکه الآن درست پشت سرم تو قفسه کتابا هستش هر جا هستی خوش باشی و پایدار

مرسی
هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#85
3pac جان منم مثل تو بودم ،
این برنامه شبکه یک که جمعه ها میذاره ، حدیث سرو ، یه بار داشتم میدیم که ایت الله قاضی گفته دو چیز درمان غفلت دگی است ، یکی یاد مرگ و یکی یاد این که انسان استعداد رسیدن به قرب الهی را دارد ، همون روز من شکسته بودم ، خیلی روم اثر کرد ،
درست فکر کردم که درباره مرگ کجا میشه خوب سرچ کرد ، یادم اومد یه ترجمه نحج البلاغه از محمد دشتی توی خونه داریم که خیلی عالی ترجمه و طبقه بندی و فهرست بندی کرده ، حتی همه علومی که به یه نحوی بشون اشاره شده هم اورده بعد یادم اومد که نهج البلاغه در باره مرگ خیلی حرف داره من میدونستم ولی هیچ وقت نرفته بودم بخونم ، بعدشم دیدم cd ش رو هم دارم و راحت میتونم سرچ کنم ...بعد بفکر افتادم بیام اینجا یه آرشیو در این موضوع درست کنم .

حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


وصف گمراهان و غفلت زدگان
چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده‏شده، و او با غافلان و بى‏خبران در راه هلاکت قدم مى‏نهد، و تمام روزها را با گناهکاران سپرى مى‏کند، بى آنکه از راهى برود تا به حق رسد و يا پيشوايى برگزيند که راهنماى او باشد. و تا آن زمان که خداوند کيفر گناهان را مى‏نمايد، و آنان را از پرده غفلت بيرون مى‏آورد به استقبال چيزى مى‏روند که بدان پشت کرده و پشت مى‏کنند بدانچه روى آورده بودند، پس نه از آنچه آرزو مى‏کردند و بدان رسيدند سودى بردند، و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا کردند بهره‏اى به دست آوردند، من، شما و خود را از اينگونه غفلت زدگى مى‏ترسانم.


درمان غفلت زدگيها


هر کس بايد از کار خويش بهره گيرد، و انسان بينا کسى است که به درستى شنيد و انديشه نمود، پس به درستى نگريست و آگاه شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس راه روشنى را پيمود، و از افتادن در پرتگاهها، و گم شدن در کوره‏راهها، دورى کرد، و کوشيد تا عدالت را پاس دارد و براى گمراهان جاى اعتراض باقى نگذارد، که در حق سختگيرى کند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد.

پس بهوش باش اى شنونده! و از خواب غفلت بيدار شو، و از شتاب خود کم کن، و در آنچه از زبان پيامبر (ص) بر تو رسيده انديشه کن، که ناچار به انجام آن مى‏باشى و راه فرارى وجود ندارد، و با کسى که رهنمودهاى پيامبر (ص) را بکار نمى‏بندد و به جانب ديگرى تمايل دارد مخالفت کن و او را با آنچه براى خود پسنديده رها کن، فخرفروشى را واگذار، و از مرکب تکبر فرود آى.

به ياد قبر باش که گذرگاه تو به سوى عالم آخرت است، که همانگونه به ديگران پاداش دادى به تو پاداش مى‏دهند، و آنگونه که کاشتى، درو مى‏کنى، آنچه امروز، پيش مى‏فرستى، فردا بر آن وارد مى‏شوى، پس براى خود در سراى آخرت جايى آماده کن، و چيزى پيش فرست
اى شنونده! هشدار، هشدار،اى غفلت زده! بکوش، بکوش. (هيچ کس جز خداى آگاه تو را باخبر نمى‏سازد)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#86
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


عبرت از گذشتگان

ستايش خداوندى را سزاست که حمد را کليد ياد خويش، و سبب فزونى فضل و رحمت خود، و راهنماى نعمتها و عظمتش قرار داده است.
بندگان خدا! روزگار بر آيندگان چنان مى‏گذرد که بر گذشتگان گذشت، آنچه گذشت باز نمى‏گردد، و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند، پايان کارش با آغاز آن يکى است، ماجراها و رويدادهاى آن همانند يکديگرند، و نشانه‏هاى آن آشکار است. گويا پايان زندگى و قيامت، شما را فرا مى‏خواند، چونان خواندن ساربان، شتربچه را، پس آن کس که جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريکيها سرگردان، و در هلاکت افکنده است، شيطانها مهارش را گرفته و به سرکشى و طغيان مى‏کشانند، و رفتار زشت او را در ديده‏اش زيبا مى‏نمايانند، پس بدانيد که بهشت پايان راه پيشتازان و آتش جهنم سرانجام کسانى است که سستى مى‏ورزند.

ضرورت تقوى و خودسازى
اى بندگان خدا! بدانيد که تقوا، دژى محکم و شکست‏ناپذير است، اما هرزگى و گناه، خانه‏اى در حال فرو ريختن و خوارکننده است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد، و کسى که بدان پناه برد در امان نيست، آگاه باشيد با پرهيزکارى، ريشه‏هاى گناهان را مى‏توان بريد، و با يقين مى‏توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا کرد.
اى بندگان خدا را، خدا را، در حق نفس خويش که از همه چيز نزد شما گرامى‏تر و دوست داشتنى‏تر است، پروا کنيد، همانا خدا، راه حق را براى شما آشکار کرده و جاده‏هاى آن را روشن نگاه داشت، پس يا شقاوت دامنگير يا رستگارى جاويدان در انتظار شماست. پس در اين دنياى نابود شدنى براى زندگى جاويدان آخرت، توشه برگيريد، که شما را به زاد و توشه راهنمايى کردند، و به کوچ کردن از دنيا فرمان دادند، و شما را براى پيمودن راه قيامت برانگيختند، همانا شما چونان کاروانى هستيد که در جايى به انتظار مانده و نمى‏دانند در چه زمانى آنان را فرمان حرکت مى‏دهند.
آگاه باشيد! با دنيا چه مى‏کند کسى که براى آخرت آفريده‏شده است؟ و با اموال دنيا چه کار دارد آن کس که به زودى همه اموال او را مرگ مى‏ربايد و تنها کيفر حسابرسى آن بر عهده انسان باقى خواهد ماند، بندگان خدا! خيرى را که خدا وعده داد رهاکردنى نمى‏باشد، و شرى را که از آن نهى فرمود دوست داشتنى نيست. بندگان خدا! از روزى بترسيد که اعمال و رفتار انسان وارسى مى‏شود، که روزى که پر از تشويش و اضطراب است و کودکان در آن روز پير مى‏گردند. اى بندگان خدا! بدانيد که از شما نگاهبانانى بر شما گماشته‏اند، و ديدبانهايى از پيکرتان برگزيده و حافظان راستگويى که اعمال شما را حفظ مى‏کنند و شماره نفسهاى شما را مى‏شمارند، نه تاريکى شب شما را از آنان مى‏پوشاند، و نه درى محکم شما را از آنها پنهان مى‏سازد.

53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#87
سلام
بچه ها چند روزیه که قرآن های مجلسی با صدای عبدالباسط را گوش میدم
خیلی دلم تمنای رفتن داره.
دوست دارم بمیرم.
کسی راه حلی داره؟
تا حالا هیچ گنجشکی نگفته من قفس میخوام
آهای دنیا خفه م کردی ولم کن من نفس می خوام
#88
براچی بمیری؟
برو با اینترنت WiFi که داری عشق و حال کن!4fvfcja
این همه قشنگی تو دنیا هست!
برو دنبال اونا!
#89
حس خوبیه! محمود جان
ولی اون چیزی که باید بمیره رو اشتباهی گرفتی!
قرار نیست جسم تو بمیره!
یه چیزای دیگه هستن که باید در درونت اونا رو بکشی!
مثل همه صفات بدی که در همه ما هست مثل خشم و ........
من هم باید همین کارو بکنم!
خیلی سادس
مولانا می گه هر لحضه همه ما می میرم و دوباره زندگی جدی رو شروع می کنیم
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی است
مصطفی فرمود دنیا ساعتی است
.......................................................
من که فکر نمی کنم اگه الان بمیرم برام خوب باشه.........چون احتمالا یه لحظه اون رو هم نخواهم توانست تحمل کنم
من باید تلاشمو تا جایی که ممکنه برای رسیدن به همین آزادی از بند گناهان بکنم.......اون موقع حتی اگه تا آخر بهش هم نرسم به گفته غزالی شهید مردم و خداوند از رحمت خودش منو به شادی واقعی می رسونه
برای منو همه بچه های خوب کانون دعا کن تا به این شادی برسیم
مرسی
#90
(1388 بهمن 17، 12:42)mahmoud2010 نوشته است: سلام
بچه ها چند روزیه که قرآن های مجلسی با صدای عبدالباسط را گوش میدم
خیلی دلم تمنای رفتن داره.
دوست دارم بمیرم.
کسی راه حلی داره؟


اولا:
فکر کنم تنها چیزی که الان به دردت می خوره کتاب رساله لب الالباب باشه. منم زمانی حالت تو رو داشتم که این کتابه خیلی کمکم کرد.
نسخه برای موبایلش:
http://aks12.mihanblog.com/post/734
یه پیشنهاد دیگه: بشین هرچی میتونی از متن قرآن رو گلچین کن. اما نه صوتی.
یکی دیگه: ترتیل گوش بده. صوت عبد الباسط آدمو معتاد خودش می کنه اما همه قرآن نیست. ترتیل هم عبد الباسط رو پیشنهاد می کنم هم سعد الغامدی.


ثانیا: هوای این سایتو داشته باش:
http://quranicaudio.com/
صداهای به ابن وضوح جای دیگه توی اینترنت پیدا نمی شه.
با خدا، تا خدا

ترک من


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان