امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
#91
مرگ و فرشتگان رحمت و فرشتگان غضب


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ




هنگامى که انسان در حالت مرگ قرار مى گیرد،

اگر از مؤ منان و صالحان و شیعیان باشد ((ملک الموت )) با فرشتگان ((رحمت ))
با زیباترین صورت و خوشحال ترین قیافه با طبق هایى از گل ، بر او وارد مى شوند
و وى را به بهشت بشارت داده و جایگاهش را به او نشان مى دهند.
آنان مانند خدمت گزاران با ادب ، در مقابل محتضر مجسم مى شوند و اجازه ورود مى خواهند.
قرآن در این باره مى فرماید:
((کسانى که ایمان آورده و تقوا اختیار کرده اند، پیوسته در زندگى دنیا و آخرت ایشان را به نعمتهاى بهشت بشارت مى دهند و این بشارت پیروزى و رستگارى بزرگى براى انسان است ))
در جاى دیگر مى فرماید:
((کسانى که گفتند: پروردگار ما خداى جهانیان است و روى آن پافشارى کردند. ملائکه بر آنان نازل مى شوند و مى گویند: نترسید و محزون نباشید. بشارت باد شما را به بهشتى که به آن وعده داده شده اید))
در برخى روایت ها درباره بشارت دادن فرشتگان چنین آمده است :
هنگامى که فرشتگان بر محتضر وارد مى شوند و کنار او قرار مى گیرند. خداوند متعال پرده را از جلوى چشم او کنار مى زند و جایگاه او را به وى نشان مى دهد.
انسان مى گوید:
این کاخ ‌ها، باغ ها و درختان از کیست ؟
فرشتگان مى گویند:
آنها متعلق به تو است . مى گوید: اگر متعلق به من است ، چرا مرا به آن جا نمى برید؟
مى گویند: اختیار با تو است . اگر مایل باشى ترا به آنجا مى بریم .
در این هنگام ، طبق هاى گل بهشتى را مقابل بینى او قرار مى دهند. از بوى خوش آنها بسیار لذت مى برد و حالتى شبیه نعشه و خوابى لذت بخش به او دست مى دهد که در اثر آن ، تمام دردها و رنج ها و سختى ها از او برطرف مى شود و به دنبال بو کشیدن گل ها روح به آسانى از بدنش خارج مى شود.
قرآن در این باره مى فرماید:
((اگر محتضر از نیکان و مقربان درگاه خدا باشد روح و ریحان (آسایش دائمى و گل ها) و نعمت هاى بهشت جاوید براى اوست .))
وقتى ((ملک الموت )) با کمال ادب و احترام روح او را مى گیرد، فرشتگان ((رحمت )) آن روح پاک را
از ((ملک الموت )) تحویل مى گیرند و در پارچه هایى از حریر مى پیچانند و به سوى آسمانها مى برند. به هر آسمانى که مى رسند فرشتگان آن آسمان ، با احترام تمام او را تشییع مى کنند تا بر خداوند عرضه نمایند. سپس آن را برمى گردانند تا تشییع کنندگان و غسل دهندگان و نمازگذاران خود را ببیند و دفن شدن جسد خود را مشاهده کند. بعد از آن ، روح را به آسمان مى برند و در ((اعلا علیین )) (آن جایى که پرونده و روح نیکان مى باشد) جاى مى دهند.

در حدیث دیگرى از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است :
هنگامى که خداوند از بنده مؤ من خود راضى شد. به ((ملک الموت )) مى فرماید: ((روح فلان بنده مرا پیش من آورید؛ زیرا وى را آزمایش ‍ کردم آن طور که او را مى خواستم یافتم . ((ملک الموت )) با پانصد فرشته که همه آنان لباس هاى سبز پوشیده اند و به دست هر کدام شاخه هاى گل و زعفران است و نزد او مى آیند و هر کدام او را بشارتى مى دهند غیر از بشارتى که دیگران به وى داده اند مى گویند آماده شوید براى خارج کردن روح این بنده مؤ من ))

اما

وقتى عمر کسى به پایان مى رسد، اگر از مشرکان و کافران و معصیت کارانى باشد که هنوز توبه نکرده است ((ملک الموت )) به همراه فرشتگان ((غضب )) در حالیکه همه آنان لباسهاى سیاه در بدن و وسیله هاى شکنجه در دست دارند. با زشت ترین صورت و بداخلاق ترین قیافه بر او نازل مى شوند که محتضر با مشاهده آنها به وحشت مى افتد و اعضاى او به لرزه مى آید. آنها جایگاه او را در جهنم به وى نشان داده و به عذاب الهى و داخل شدن در آتش وعده مى دهند و جان او را با سخت ترین حالت مانند کندن پوست از بدن و بریدن گوشت آن با قیچى و مانند به گردش در آوردن میله آسیا در حدقه چشم از بدنش ‍ بیرون مى کشند به طورى که تمام رگهاى بدن را پاره مى کند.
قرآن در این باره مى فرماید:
اى رسول گرامى ! ((اگر ستمکاران را هنگام سختى جان دادن مشاهده کنى در حالى که فرشتگان ((عذاب )) دستهاى خود را گشوده باشند و گویند: روحهاى خود را بیرون آورید. امروز به واسطه آن حرفهاى خلاف و ناروایى که به خدا نسبت مى دادید و به آیات او کفر مى ورزیدید، به عذاب هاى خوارکننده اى جزا داده مى شوید)) فرشتگان ((غضب )) منتظراند که ((ملک الموت )) روح پلید و سیاه او را از بدنش خارج کند و آنها با خفت و خوارى آن را از ((ملک الموت )) تحویل بگیرند و در عذاب سجین با روح هاى کفار و مشرکان و جنایت کاران همنشین قرار دهند.
آنان وقتى از دنیا رفتند و داخل قبر و عالم برزخ شدند. عذاب موقتى برزخى شان تا روز قیامت شروع مى شود و در قیامت به عذاب دائم دچار خواهند شد.

-----------------------------------

داداش مجتبی ببخشید پست خیلی خیلی طولانی شد اما مطلبش رو خودم خوندم خوشم اومد نمیشد ناقص بزارمش !!! بازی ساری ...........
هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#92
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


ياد تنهايى قبر

فردا به امروز نزديک است، و امروز با آنچه در آن است مى‏گذرد، و فردا مى‏آيد و بدان مى‏رسد،
گويى هر يک از شما در دل زمين به خانه مخصوص خود رسيده و در گودالى که کنده‏اند آرميده‏ايد،
وه! که چه خانه تنهايى، و چه منزل وحشتناکى، و چه سيه‏چال غربتى، گويى هم‏اکنون بر صور اسرافيل دميدند، و قيامت فرا رسيده، و براى قضاوت و حسابرسى قيامت بيرون شده‏ايد، پندارهاى باطل دور گرديده، بهانه‏ها از ميان برخاسته، و حقيقتها براى شما آشکارشده و شما را به آنجا که لازم بود کشانده‏اند، پس از عبرتها پند گيريد، و از دگرگونى روزگار عبرت پذيريد، و از هشداردهندگان بهره‏مند گرديد.

ضرورت پندپذيرى
اى بندگان خدا! از عبرتهاى سودمند پند پذيريد، و از آيات روشنگر عبرت آموزيد. و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده، بپرهيزيد،

و از يادآوريها و اندرزها سود ببريد، آن چنان که گويا چنگال مرگ در پيکر شما فرورفته، و رشته آرزوها و دلبستگيها قطع گرديده و سختيهاى مرگ و آغاز حرکت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است

وجاءت کل نفس سائق و شهید
آن روز که (همراه هر کسى گواه و سوق دهنده‏اى است) سوق‏دهنده که تا صحنه رستاخيز او را مى‏کشاند، و شاهدى که بر اعمال او گواهى مى‏دهد.

........................................................................................
53258zu2qvp1d9v این سوره "ق " چقدر قشنگه من خیلی خوشم میاد ، این آیه رو هم حضرت علی از اونجا گفته ،
حرف "ق" آهنگ و ابهت خاصی داره ، مثل اینجا : هو الواحد القهار ، یا مثلن این تیکه از سوره "ق " :
.
لّقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم الحدید
تو از این روز سخت مرگ در غفلت بودی ، تا آنکه ما پرده را از کارت بر انداختیم و چشم بصیرتت بینا تر گردید

یا این آیه : وجاءت کل نفس سائق و شهید

و جاءت سکرة الموت بالحق ذالک ما کنت منه تحید
به حق و حقیقت هنگام سکرت مرگ فرا رسید و آن همان مرگی بود که شما از آن دوری می جستید .

ان فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو الشهید
در این هلاک پیشنیان عبرت هایی هست برای کسی که قلبش بیدار باشد و گوش دل به کلام حق دهد و به حقایقش توجه کند و گواهی دهد .

زمان این آیه ها رو دقت کنین ، یا اون پاراگرافی که سبز کردم ، ضمن این که حضرت در باره ایه های قبل و بعد اون آیه(وجاءت کل نفس سائق و شهید) از سوره " ق " حرف میزنه ، ..
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#93
مرگ مستى آور است

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ



از آیات و روایات چنین استفاده مى شود که ((مرگ )) با شدت ها و سختى ها و وحشت هاى گیج کننده همراه است .
انسان را در یک حیرانى و سرگردانى عجیبى فرو مى برد! به انسان حالتى شبیه ((مستى و بى هوشى دست مى دهد؟! بر اثر رسیدن ((مستى )) بر عقل او چیره مى شود و او را در اضطراب و ناآرامى شدیدى فرو مى برد قرآن درباره سکرات مرگ چنین مى فرماید:
و جاءت سکره الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید
((و سرانجام سکرات مرگ ، به حق فرا مى رسد (و به انسان گفته مى شود): این همان چیزى است که از آن فرار مى کردى .)) .((مستى )) در حالت ((مرگ ))، یا به سبب انتقال از جهانى به جهان دیگر است که هر جهت ناشناخته و مجهول مى باشد، هم چون حالت هیجانى که به نوزادان در هنگام انتقال از عالم جنین به عالم دنیا دست میدهد.
یا به سبب مشاهده کردن اوضاع و احوال و شرایط بعد از مرگ و قرار گرفتن در برابر نتیجه اعمال و ترسیدن از سرنوشت نهایى است .
یا به سبب جدایى از دنیا و افراد و کسان و اشیاء مورد علاقه او (از قبیل خانه باغ ، ثروت و فرزندان ).چگونه چنین اضطرابى در محتضر نباشد! در حالى که انسان باید در لحظه مرگ که مرحله انتقالى مهم است تمام پیوندهاى خود را با جهانى که سالیان دراز با آن خو گرفته است قطع کند و در عالمى گام بگذارد که براى او کاملا تازه و اسرارآمیز است به خصوص این که در لحظه ((مرگ ))، انسان درک و دید تازه اى پیدا مى کند بى ثباتى این جهان را با چشم خود مى بیند و حوادث بعد از ((مرگ )) را کم و بیش مشاهده مى کند. این جاست که وحشتى عظیم سر تا پاى او را فرا مى گیرند. و حالتى شبیه ((مستى )) به او دست مى دهد ولى ((مست )) نیست .
کنون آمده وقت سکرات موت * به حق خود رسیده است هنگام فوت
بلى آن همان مرگ باشد درست * که جستید دورى از آن از نخست

حتى انبیاء و مردان خدا که در لحظه ((مرگ )) از آرامش کاملى برخوردارند از مشکلات و فشارهاى این لحظه انتقالى بى نصیب نیستند، چنانچه در حالات پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم آمده است که :در لحظات آخر عمر مبارکش دست خود را در ظرف آبى مى کرد و به صورت مى کشید و ((لا اله الا الله )) مى گفت و مى فرمود: ان الموت سکرات ((مرگ سکراتى دارد))

حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام ترسیم زنده و گویایى از لحظه ((مرگ )) و سکرات آن دارد و مى فرماید: هر آینه ((مرگ )) شداید و سختى هایى دارد، شدیدتر از آن چه در وصف بگنجد، یا با معیار عقل مردم دنیا سنجیده شود.


از امام صادق علیه السلام سئوال کردند: چرا هنگامى که روح از بدن انسان خارج مى شود احساس ناراحتى مى کند. فرمود: به سبب این که با آن نمو کرده است .درست مانند این مى ماند که دندان فاسدى را از دهان بیرون کشند، (به طور مسلم پس از آن احساس آرامش مى کند، ولى لحظه جدایى دردناک است ).
هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#94
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان
بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبردارى او سفارش مى‏کنم که نجات فردا و مايه رهايى جاويدان است، خدا آنگونه که سزاوار بود شما را ترسانيد، و چنانکه شايسته بود اميدوارتان کرد، و دنيا و بى‏اعتبارى آن و نابودشدنى بودن، و دگرگونى آن را براى شما تعريف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتى وامى‏دارد روى گردانيد، زيرا که مدت کوتاهى در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديکترين و از خشنودى خدا دورترين جايگاه است.
پس اى بندگان خدا، از غم و اندوه و سرگرميهاى دنيا چشم برگيريد زيرا شما به جدايى و دگرگونيهاى امور دنيايى يقين داريد، و چونان دوست مهربانى که نصيحتگر و کوشا براى نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگهداريد، و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد، که چگونه، بند بند اعضاى بدنشان از هم گسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره‏ها محو گرديد، و همه ناز و نعمتها و رفاه‏ها و خوشيها پايان گرفت، که نزديکى فرزندان به دورى و از دست دادنشان، و همدمى همسران به جدايى تبديل شد، ديگر نه به هم مى‏نازند، و نه فرزندانى مى‏آورند، و نه يکديگر را ديدار مى‏کنند، و نه در کنار هم زندگى مى‏کنند.
پس اى بندگان خدا! بپرهيزيد، پرهيز کسى که به نفس خود چيره، و بر شهوت خود پيروز، و با عقل خود به درستى مى‏نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جاده هموار، و راه، روشن و راست است.

وصف ويژگيهاى بهشت
اگر با چشم دل به آنچه از بهشت براى تو ستودند بنگرى، از آنچه در دنياست دل مى‏کنى، هر چند شگفتى‏آور و زيبا باشد، و از خواهشهاى نفسانى و خوشيهاى زندگانى و منظره‏هاى آراسته و زيباى آن کناره مى‏گيرى، و اگر فکرت را به درختان بهشتى مشغول دارى که شاخه‏هايشان همواره به هم مى‏خورند، و ريشه‏هاى آن در توده‏هاى مشک پنهان، و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته آبيارى مى‏گردند، و خوشه‏هايى از لولو آبدار به شاخه‏هاى کوچک و بزرگ درختان آويخته، و ميوه‏هاى گوناگونى که از درون غلافها و پوششها سر بيرون کرده، سرگردان و حيرت‏زده مى‏گردى. شاخه‏هاى پرميوه بهشت که بدون زحمتى خم‏شده در دسترس قرار گيرند، و چيننده آن هرگاه که خواهد برچيند، مهمانداران بهشت، گرد ساکنان آن و پيرامون کاخهايشان در گردشند و آنان را با عسلهاى پاکيزه و شرابهاى گوارا پذيرايى کنند، آنها که همواره از کرامت الهى بهره‏مندند تا آنگاه که در سراى ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند.

اى شنونده اگر دل خود را به منظره‏هاى زيبايى که در بهشت به آن مى‏رسى مشغول دارى، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد، و از اين مجلس من با شتاب به همسايگى اهل قبور خواهى شتافت. خداوند با لطف خود من و شما را از کسانى قرار دهد که با دل و جان براى رسيدن به جايگان نيکان تلاش مى‏کنند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#95
فوائد زیارت اهل قبور


لازم است بدانیم زیارت مردگان چیست ؟

مسلم است که زیارت اهل قبور به خصوص علماء و شهداء و مقربان درگاه خدا فوائد بسیارى دارد. از جمله :

1- زیارت قبور ائمه و مقربان ، زائر را از هر آلودگى و خباثت نفس و گناه پاک و منزه مى سازد.

2- زیارت قبور ائمه و مؤ منان ارتباط پیدا کردن با روح متوفى است ، زیارت کننده از آن روح پاک مدد مى گیرد، هر چه روح پاک تر و عالى تر باشد زائر بهره بیشترى از او خواهد برد.

3- حاجت انسان بر سر قبر علماء و صلحا و شهداء، بیشتر برآورده مى شود اصولا در جاهایى که مردمان بزرگ و اولیاء خدا دفن شده اند مردم بیشتر به زیارت مى روند و حاجت بیشترى مى گیرند.

4- زیارت اهل قبور، انسان را به یاد مرگ و عالم قبر مى اندازد، او را آخرت و خدا نزدیک مى کند، کم تر دل دنیا مى بندد و خود را در آینده جزء اموات به حساب مى آورد.

5 - ناراحتى زائر کم تر مى شود و در اثر زیارت و گریه بر بالین قبور، غم و قصه او از بین مى رود، عقده هاى او بیرون ریخته مى شود. در روایات آمده است : هر وقت خیلى خوشحال یا ناراحت مى باشى به قبرستان برو و قدرى راجع به ساکنان آن جا فکر و تاءمل کن تا به حالت عادى بر گردى .

6- هم تو با آن ها و هم آنان با تو انس مى گیرند! از رفتن تو به زیارت آنان خوشحال و خشنود مى شوند، و درباره تو دعا مى کنند. چون روح میت که به زیارت خود ارتباط بیشترى دارد زیارت اموات بر سرقبرشان اثر بیشترى خواهد داشت .نباید گفت : براى اموات فرقى ندارد! چه سر قبرستان رویم و چه جاى دیگر، فقط به یاد آن ها بودن کافى است ؟
مؤ منانى که به زیارت اهل قبور مى روند به واسطه دریچه قبور، خود را به روح آن معصوم ، عالم ، شهید، مؤ من و مقرب درگاه خدا مرتبط نموده و به این وسیله با تمام وسعت عالم معنى با ارواح ارتباط پیدا مى کنند
و بهره کافى مى گیرند.
هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#96
مرگ و شنیدن نداها


وقتى روح از بدن انسان خارج شد، سه ندا از جانب آسمان مى شنود و آن نداها چنین است .


اى پسر آدم ! آیا تو دنیا را ترک کردى یا دنیا ترا ترک نمود؟ آیا تو دنیا را جمع کردى یا دنیا ترا جمع نمود؟ آیا تو دنیا را کشتى یا دنیا ترا کشت و به قتل رسانید؟
زمانى که میت را به غسال خانه بردند، سه ندا مى شنود. گویند: اى پسر آدم ! کجا شد آن بدن قوى تو، چرا ضعیف شده اى ؟ کجا رفت آن زبان فصیح و گویاى تو، چرا ساکت مانده اى ؟ کجایند دوستان و رفقاى تو، چرا وحشت کرده اى ؟ زمانى که میت را در کفن گذاشتند، سه فریاد مى شنود. به او گویند: اى پسر آدم ! بدون زاد و توشه به سوى سفرى دور و طولانى مى روى از منزل خود خارج مى شوى و دیگر به آن بر نمى گردى ، به سوى خانه هولناک و پرخطر مى روى که راه بازگشتى ندارى .چون میت را به سوى قبرستان حمل کنند، سه ندا مى شنود که گویند:
خوشا به حال تو اگر عملت نیک باشد، خوشا به حالت اگر همنشین تو رضوان خدا و رضایت او باشد، واى به حالت اگر همنشین تو سخط و غضب خداوند جبار باشد.

وقتى میت را براى نماز بر زمین مى گذارند، سه فریاد مى شنود که گویند:اى پسر آدم ! هر عملى که تا حال انجام داده اى ، اگر آن نیک باشد نیک و اگر بد باشد بد خواهى دید.
چون جنازه را کنار قبر گذاشتند، سه ندا از قبر مى شنود که گویند:
اى پسر آدم ! بر پشت من خندان بودى ولى در شکم من گریان خواهى شد بر پشت من فرحناک و خوشحال بودى در حالى که در شکم من محزون و غمگین خواهى شد، بر پشت من گویا بودى اما در شکم من ساکت و خاموش خواهى بود.


زمانى که جنازه را در داخل قبر گذاشتند و آن را پوشانیدند و مردم به سوى خانه هاى خود حرکت نمودند. خداوند متعال به او خطاب مى کند و مى فرماید: اى بنده من ! تنها و بى کس ماندى ، دوستان و رفقایت ترا در تاریکى قبر تنها گذاشتند و رفتند! در حالى که تو مرا به خاطر آنان نافرمانى مى کردى و از من اطاعت نمى نمودى . ولى امروز رحمت و کرامت من چنان شامل حال تو شود که همه خلایق از آن تعجب کنند! من امروز از مادر نسبت به فرزندش به تو مهربانتر هستم

وقتى روح از بدن انسان خارج شد و او را غسل دادند و کفن نمودند و به سوى قبرستان حرکت دادند. او از جلوى مردم و جنازه حرکت مى کند ارواح مسلمین و مؤ منین به استقبال او مى آیند و بر او سلام مى کنند
او را به آنچه خداوند براى او آماده کرده است بشارت مى دهند.

هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#97
مرگ پاک شدن از گناهان


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ



امام حسن عسگرى علیه السلام نقل مى کند: پدرم امام هادى علیه السلام به عیادت یکى از اصحابش که در بستر مرض افتاده بود تشریف برد و دید آن مرد گریه مى کند و از ترس ((مرگ )) در جزع و فزع است .
فرمود: اى بنده خدا! تو از ((مرگ )) در هراس و گریه اى ، براى این که معناى ((مرگ )) را نمى دانى . بعد از آن فرمود: من از تو سئوالى مى کنم . جواب بگو! اگر فرضا تمام بدن ترا چرک و کثافات فرا گیرد و از بسیارى این چرکها و کثافات و پلیدى هایى که در تو نشسته است در رنج و آزار باشى و در عین حال دمل هایى در بدن تو پدیدار شود و مرض جرب و سوداى خشک پیکر ترا فراگیرد و بدانى اگر حمام بروى و بدن خود را بشویى تمام این مرض ها و کثافات از بین مى رود و بدن تو پاک و پاکیزه مى شود، آیا دوست ندارى که به حمام روى و شستشویى بنمایى و تمام این چرک ها و آفات را از بین ببرى و از خود دور کنى ؟ یا آن که رفتن به حمام را ناپسند دارى و حاضر نیستى بدان جا، گامى نهى و با تمام این کثافات و آفات صبر مى کنى و مى سازى ؟ مریض عرض کرد: یا بن رسول الله ! دوست دارم به حمام بروم و تمام آلودگى ها را بزدایم و از خود دور گردانم . حضرت فرمود: ((مرگ )) هم براى انسان مؤ من در حکم حمام و تطهیر و شستشو است ، آن چه از گناهانى که انجام داده اى و به واسطه طول مرض و سایر امور هنوز از بین نرفته و باقى است ، به واسطه ((مرگ )) تمام آنها از بین مى رود و از بدى ها و گناهان پاک و پاکیزه بیرون مى آیى .اى مرد! بدان که چون بر ((مرگ )) وارد شوى و از این دریچه عبور نمایى از هرگونه اندوه و غصه و آزار و رنجى نجات یابى و در دامان هرگونه سرور و فرح و انبساطى قرارگیرى .سخنان آن حضرت در مریض اثر کرد، دلش آرام گرفت و از طپش ایستاد. با نهایت خرسندى و نشاط چشمان خود را فرو بست و جان به جان آفرین تسلیم نمود. نیز از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام نقل شده : از رسول خدا شنیدم که فرمود: مؤ من وقتى از دنیا مى رود، اگر گناهان او به اندازه گناهان همه اهل زمین باشد ((مرگ )) او باعث مى شود که همه آن ها بخشیده شود و از گناهان پاک گردد. نیز از امام صادق نقل شده : ((مرگ )) کفاره گناهان هر مؤ منى است . (مؤ من به واسطه ((مرگ )) تصفیه و تزکیه و تطهیر مى شود.)

هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#98
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


آگاه باشيد، همانا اين دنيا که آرزوى آن را مى‏کنيد و بدان روى مى‏آوريد، و شما را گاهى به خشم مى‏آورد و زمانى خشنود مى‏سازد، خانه ماندگار شما نيست، و منزلى نيست که براى آن آفريده و به آن دعوت شديد، آگاه باشيد نه دنيا براى شما جاودانه و نه شما در آن جاودانه خواهيد ماند.
دنيا گرچه از جهتى شما را مى‏فريبد ولى از جهت ديگر شما را از بديهايش مى‏ترساند، پس براى هشدارهايش از آنچه مغرورتان مى‏کند چشم پوشيد، و به خاطر ترساندنش از طمع‏ورزى در آن بازايستيد، به خانه‏اى که دعوت شديد سبقت گيريد، و دل از دنيا برگيريد، و چونان کنيزکان براى آنچه که از دنيا از دست مى‏دهيد گريه نکنيد، و با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار، و حفظ و نگهدارى فرامين کتاب خدا، نعمتهاى پروردگار را نسبت به خويش کامل کنيد.
آگاه باشيد، آنچه براى حفظ دين از دست مى‏دهيد زيانى به شما نخواهد رساند. آگاه باشيد، آنچه را با تباه ساختن دين به دست مى‏آوريد سودى به حالتان نخواهد داشت خداوند دلهاى ما و شما را به سوى حق متوجه سازد و صبر و استقامت عطا فرمايد.
نکوهش غافلان

اى بى‏خبرانى که آنى مورد غفلت نيستيد، و اى ترک کنندگان فرامين الهى که از تمامى کارهايتان بازخواست مى‏شويد، شما را چه شده است که از خداى خود رويگردان و به غير او گرايش داريد؟ چونان چارپايانى مانيد که چوپان آنها را در بيابانى وباخيز، و آبهايى بيمارى‏زا رها کرده است. گوسفندان پروار را مى‏مانيد که براى کارد قصاب آماده‏اند. ولى خودشان نمى‏دانند! چه آنکه هرگاه به گوسفندان با مقدارى علف نيکى کنند يک روز خود را يک عمر پندارند، و زندگى را در سير شدن شکمها مى‏نگرند.

ضرورت اطاعت از دستورات الهى
مردم! از آنچه خداوند بيان داشته بهره گيريد، و از پند و اندرزهاى خدا پند پذيريد، و نصيحتهاى او را قبول کنيد، زيرا خداوند با دليلهاى روشن راه عذر را به روى شما بسته، و حجت را بر شما تمام کرده است. و اعمالى که دوست دارد بيان فرموده، و از آنچه کراهت دارد معرفى کرد، تا از خوبيها پيروى و از بديها دورى گزينيد،
همانا رسول خدا (ص) همواره مى‏فرمود: (گرداگرد بهشت را دشواريها (مکاره) و گرداگرد آتش جهنم را هوسها و شهوات گرفته است.)
آگاه باشيد! چيزى از طاعت خدا نيست جز آن که با کراهت انجام مى‏گيرد و چيزى از معصيت خدا نيست جز اينکه با ميل و رغبت عمل مى‏شود، پس رحمت خداوند بر کسى که شهوت خود را مغلوب و هواى نفس را سرکوب کند، زيرا کار مشکل، باز داشتن نفس از شهوت بوده که پيوسته خواهان نافرمانى و معصيت است. بندگان خدا! بدانيد که انسان باايمان، شب را به روز، و روز را به شب نمى‏رساند جز آنکه نفس خويش را متهم مى‏داند، همواره نفس را سرزنش مى‏کند، و گناهکارش مى‏شمارد، پس در دنيا چونان پيشينيان صالح خود باشيد، که در پيش‏روى شما درگذشتند و همانند مسافران، خيمه خويش را از جا درآورند و به راه خود رفتند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#99
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


تشويق به اعمال نيکو

عمل صالح! عمل صالح! سپس آينده‏نگرى! آينده‏نگرى! و استقامت! استقامت! آنگاه، بردبارى! بردبارى! و پرهيزکارى! پرهيزکارى!
براى هر کدام از شما عاقبت و پايان مهلتى تعيين‏شده، با نيکوکارى بدانجا برسيد، و همانا پرچم هدايتى براى شما برافراشتند، با آن هدايت شويد، و براى اسلام نيز هدف و نتيجه‏اى است به آن دسترسى پيدا کنيد، و با انجام واجبات، حقوق الهى را ادا کنيد، که وظائف شما را آشکارا بيان کرده
و من گواه اعمال شما بوده و در روز قيامت از شما دفاع مى‏کنم و به سود شما گواهى مى‏دهم.
آگاه باشيد! آنچه از پيش مقررشده بود، به وقوع پيوست، و خواسته‏هاى گذشته الهى انجام شد، و همانا من با تکيه به وعده‏هاى الهى و براهين روشن او سخن مى‏گويم که فرمود: (کسانى که گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنها فرود مى‏آيند و مى‏گويند، نترسيد و محزون نباشيد که بشارت باد بر شما بهشتى که به شما وعده داده‏اند.) و همانا شما گفتيد: که پروردگار ما خداست، پس در عمل به دستورات قرآن خدا، و در ادامه راهى که فرمان داد، و بر روش درست پرستش بندگان او، استقامت داشته باشيد. و پايدار مانيد، و از دستورات خدا سرپيچى نکنيد، و در آن بدعتگذار مباشيد، و از آن منحرف نگرديد، زيرا خارج‏شوندگان از دستورات الهى در روز قيامت از رحمت خدا دورند.

اى مردم! دنيا آرزومندان و خواهان خود را فريب مى‏دهد، براى شيفتگان خود ارزشى قائل نيست، و آن کس را که بر دنيا پيروز شود مغلوب گرداند...آگاه باشيد! آنچه از دنيا روى آورده بود پشت کرد و آنچه پشت کرده بود روى آورد و بندگان نيکوکار خدا آماه کوچ کردن شدند، و دنياى اندک و فانى را با آخرت جاويدان تعويض نمودند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


ضرورت ياد مرگ

اى بندگان خدا! از مرگ و نزديک بودنش بترسيد، و آمادگيهاى لازم را براى مرگ فراهم کنيد، که مرگ جريانى بزرگ و مشکلى سنگين به همراه خواهد آورد، يا خيرى که پس از آن شرى وجود نخواهد داشت، و يا شرى که هرگز نيکى با آن نخواهد بود،
پس چه کسى از عمل‏کننده براى بهشت، به بهشت نزديکتر؟ و چه کسى از عمل‏کننده براى آتش، به آتش نزديکتر است؟ شما همه شکار آماده مرگ مى‏باشيد، اگر توقف کنيد شما را مى‏گيرد، و اگر فرار کنيد به شما مى‏رسد، مرگ از سايه شما به شما نزديک‏تر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشى که ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى‏شود، در جايگاهى که رحمت در آن وجود ندارد، و سخن کسى را نمى‏شنوند، و ناراحتيها در آن پايان ندارد،

اگر مى‏توانيد که ترس از خدا را فراوان، و خوشبينى خود را به خدا نيکو گردانيد، چنين کنيد، هر دو را جمع کنيد، زيرا بنده خدا خوش‏بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن کس که به خدا خوش‏بين است بايد بيشتر از همه از کيفر الهى بترسد.

سفارش به پرهيزگارى
خدا شما را به پرهيزگارى سفارش کرد، و آن را نهايت خشنودى خود، و خواستش از بندگان قرار داده است،
پس بترسيد از خدايى که در پيشگاه او حاضريد، و اختيار شما در دست اوست، و همه حالات و حرکات شما را زير نظر دارد. اگر چيزى را پنهان کنيد مى‏داند، و اگر آشکار کرديد ثبت مى‏کند، براى ثبت اعمال، فرشتگان بزرگوارى را گمارده که نه حقى را فراموش، و نه باطلى را ثبت مى‏کنند. (آگاه باشيد! آن کس که تقوا پيشه کند و از خدا بترسد، از فتنه‏ها نجات مى‏يابد) و بانور هدايت از تاريکيها مى‏گريزد، و به بهشت و آنچه که دوست دارد جاودانه دسترسى پيدا مى‏کند، خدا او را در منزل کرامت خويش مسکن مى‏دهد، خانه‏اى که مخصوص خداست، سقف آن عرش پروردگارى، و روشنايى آن از جمال الهى، و زائرانش فرشتگان، و دوستان و هم‏نشينانش پيامبران الهى، مى‏باشند.
پس به سوى قيامت بشتابيد، و پيش از آنکه مرگ آنها را در کام خود مى‏کشد، و در توبه بسته مى‏شود،
شما امروز بجاى کسانى زندگى مى‏کنيد که قبل از شما بودند و ناگهان رفتند و پس از مرگ تقاضاى بازگشت به دنيا کردند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
نقل است که : مردی بود که جمیع عمر خود را در کناه سپری کرده بود و هرگز از او خیری صادر نشده بود و صلحای عصر و اتقیای روزگار از او دوری میجستند..ناگهان موکل قضا دست بر دامن عمرش دراز کرده ، ملک الموت اهنگ قبض روحش نمود ،
چون یقین به مرگ کرد ،نظر در جراید اعمال خود کرد ، آن را از اعمال صالحه خالی دید و به جویبار عمل خود نگریست ، شاخی که دست امید در آن توان زد نیافت ، عاجز وار آهی از دل بی قرار بر کشید و بی اختیار گفت :
یا من له الدنیا و الاخرة ارحم لمن لیس له الدنیا و الاخرة "ای انکه دنیا و اخرت از توست ! رحم کن بر حال کسی که نه دنیا دارد و نه اخرت "

اهل شهر بر فوت او شاد شدند و مردم فرحناک گشتند و او را بر مزبله ای انداختند و خس و خاشاک بر او ریختند و آن موضع را از خاک پر کردند . شب یکی از بزرگان را در خواب نمودند که فلان در گذشت و بر او نماز کن و را در مقبره ی صلحا و اتقیا دفن کن. گفت خداوندا ! او بد عمل یود و در میان مردم به بد کاری و بد نامی مشهور بود ، چه چیز به درگاه کبریا آورد که مستحق کرامت و بخشش شد ؟

خظاب امد که چون به حال نزع رسید و به جراید اعمال خود نظر کرد و به جزء خطا و معاصی چیزی ندید لهذا مفلس وار به درگاه ما نالید و عاجز وار به بارگاه ما نظر کرد و دست در دامان فضل ما زد . لهذا به بیچارگی و عجز او رحمت کردیم و گناهان او را از نظر پوشاندیم و از عذاب الیمش نجات دادیم و به نعیم مقیمش رساندیم.
...................................................
امام جعفر صادق فرموند : مردی گناه میکند و خدا به جهت گناه او را داخل بهشت میکند ، راوی میگوید که عرض کردم :به جهت گناه داخل بهشت میشود ؟ فرمود : بلی گناه میکند پس همیشه از گناه خود ترسناک است و نفس خود را دشمن میدارد به همین جهت خدا او را به بهشت میبرد .
.........................................
امام محمد باقر فرمود : مومن هرگاه توبه کند، گناه او امرزیده است . پس بعد از توبه و امرزش عمل را از سر گیرد و اگاه باشید ، به خدا قسم که تویه نیست مگر از برای اهل ایمان .محمد بن مسلم عرض کرد : اگر بعد از توبه عود کند و باز توبه کند حال او چگونه است ؟ حضرت فمود ای پسر مسلم ! آیا انچنان میبینی که بنده ی مومن از گناه نادم شود و از خدا طلب امرزش کند و خدا تویه او را قبول نکند ؟عرض کرد که مکرر چنین میکند ، یعنی گناه میکند و توبه مینماید ؟ فرمود : مومن هر وقت عود به استغفار و توبه کند خدا عود به آمرزش میکند به درستی که خدای تعالی امرزنده و رحیم است . و توبه را قبول میکند و گناهان را عفو میکند .
.................................
شرایط قبول توبه : برای گناهانی که قضا و تلافی برای ان واجب نیست ، تنها پشیمانی و عزم بر ترک گناه و حزن و اندوه آن در قبول توبه کفایت میکند .
پیامبر اکرم (ص) : پشیمانی کفاره ی گناهان است .
...........................................
شرایط توبه کامل ، یا کمال توبه :
پشیمانی بر گذشته ، عزم بر ترک گناه ، ادا کردن حقوق تلف شده ، گداختن گوشت روییده شده از حرام به حزن و الم ، و از بین بردن شیرینی گناه با انجام و زحمت طاعت و عبادت
...........................................

امام صادق (ع) : "برای هر طایفه ای از بندگان توبه ای است "

تا اینکه فرمودند:اما توبه ی طایفه ی عوام آن است که باطن خود را از گناه بشوید به اب حسرت ، و اعتراف به گناه و پشیمانی بر گذشته و ترسناک بودن بر ان که دیگری مثل ان از او صادر شود ، و باید گناهان را سهل و حقیر نشمارد و دایم بر تقصیرات خود در بندگی خدا گریان و متاسف باشد . و استغاثه به خدا نماید که او را اعانت فرماید به وفای توبه . و محافطت کند خود را از عود به گناه . و ریاضت دهد نفس خود را به عبادت و مجاهده . و واجباتی که فوت شده است را قضا نماید . و ستمی که بر کسی کرده تدارک ان کند .و انچه از حق مردمان در ذمه ی اوباشد ادا کند و . از هم صحبتان بد ، اجتناب نماید . و شب ها را به بیداری به صبح برساند . و روزها را به تشنگی روزه به شب اورد .و همیشه در عاقبت کار خود تفکر کند ... و در بلاها و معصیت ها صبر کند تا از درجه ی تویه کنندگان ساقط نشود و چون چنین کند ا گناهان پاک و عمل او زیاد و درجات او بلند میشود ."
...........
و از شرایط کمال توبه ان است که سعی کند کدورت و ظلمتی را که بر دل او مینشیند به نور طاعت محو کند .به عبادت نوری حاصل میشود که به واسطه ی آن نور ظلمت معاصی زدوده میشود .
...........................................
کتاب معراج السعادة (عالم ربانی ملا احمد نراقی)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


ضرورت ياد قيامت و عذاب الهى
مردم! شما چونان مسافران در راهيد، که در اين دنيا فرمان کوچ داده شديد، که دنيا خانه اصلى شما نيست و به جمع‏آورى زاد و توشه فرمان داده شديد.
آگاه باشيد! اين پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم کنيد، شما مصيبتهاى دنيارا آزموديد، آيا ناراحتى يکى از افراد خود را بر اثر خارى که در بدنش فرو رفته، يا در زمين خوردن پايش مجروح شده، يا ريگهاى داغ بيابان او را رنج داده، ديده‏ايد که تحمل آن مشکل است؟
پس چگونه مى‏شود تحمل کرد که در ميان دو طبقه آتش، در کنار سنگهاى گداخته، همنشين شيطان باشيد؟ آيا مى‏دانيد وقتى مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعله‏ها بر روى هم مى‏غلطند و يکديگر را مى‏کوبند؟ و آنگاه که بر آتش بانگ زند ميان درهاى جهنم به هر طرف زبانه مى‏کشد؟
اى پير سالخورده! که پيرى وجودت را گرفته است، چگونه خواهى بود آنگاه که طوقهاى آتش به گردنها انداخته شود، و غل و زنجيرهاى آتشين به دست و گردن افتد؟ چنانکه گوشت دستها را بخورد؟

روش استفاده از دنيا
پس خدا را! خدا را! اى جمعيت انسانها پروا کنيد! حال که تندرستيد نه بيمار، و در حال گشايش هستيد نه تنگ‏دست، در آزادى خويش پيش از آن که درهاى اميد بسته شود بکوشيد، در دل شبها با شب زنده‏دارى، و پرهيز از شکمبارگى به اطاعت برخيزيد، با اموال خود انفاق کنيد، از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد، و در بخشش بخل نورزيد که خداى سبحان فرمود: (اگر خدا را يارى کنيد، شما را پيروز مى‏گرداند و قدمهاى شما را استوار مى‏دارد) و فرمود: (کيست که به خدا قرض نيکو دهد؟ تا خداوند چند برابر عطا فرمايد، و براى او پاداش بى‏عيب و نقصى قرار دهد) درخواست يارى از شما به جهت ناتوانى نيست، و قرض گرفتن از شما براى کمبود نمى‏باشد، در حالى از شما يارى خواسته که: (لشکرهاى آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حکيم است) و در حالى طلب وام از شما دارد که گنجهاى آسمان و زمين به او تعلق دارد و خدا بى‏نياز و حميد است،
بلکه خواسته است شما را بيازمايد که کدام يک از شما نيکوکارتريد، پس به اعمال نيکو مبادرت کنيد، تا با همسايگان خدا در سراى او باشيد که هم‏نشينان آنها پيامبران، و زيارت کنندگانشان فرشتگانند، و چنان گرامى داشته مى‏شوند که صداى آهسته آتش را نشنوند، و به بدنهايشان هيچگونه رنج و ناراحتى نرسد، (اين بخشش خداست به هر کس بخواهد مى‏دهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است)، من آنچه را مى‏شنويد مى‏گويم، و خداوند را به يارى خود و شما مى‏خوانم که او کفايت‏کننده و بهترين وکيل است.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :

به همام درباره پرهيزکاران
يکى از ياران پرهيزکار امام (ع) به نام همام گفت: اى اميرمومنان پرهيزکاران را براى من آن چنان توصيف کن گويا آنان را با چشم مى‏نگرم.
امام (ع) در پاسخ او درنگى کرد و فرمود: اى همام! از خدا بترس و نيکوکار باش که خداوند با پرهيزکاران و نيکوکاران است

اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزيد، تا آنکه امام (ع) تصميم گرفت صفات پرهيزکاران را بيان فرمايد. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پيامبرش درود فرستاد، و فرمود:

سيماى پرهيزکاران

پس از ستايش پروردگار! همانا خداوند سبحان پديده‏ها را در حالى آفريد که از اطاعتشان بى‏نياز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهکاران به خدا زيانى مى‏رسانند و نه اطاعت مومنان براى او سودى دارد، روزى بندگان را تقسيم، و هر کدام را در جايگاه خويش قرار داد،

اما پرهيزکاران! در دنيا داراى فضيلت‏هاى برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه‏روى، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده مى‏پوشانند، و گوشهاى خود را وقف دانش سودمند کرده‏اند، و در روزگار سختى و گشايش حالشان يکسان است،
و اگر نبود مرگى که خدا بر آنان مقدر فرمود، روح آنان حتى به اندازه برهم زدن چشم، در بدنها قرار نمى‏گرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنم، خدا در جانشان بزرگ و ديگران کوچک مقدارند. بهشت براى آنان چنان است که گويى آن را ديده و در نعمتهاى آن بسر مى‏برند، و جهنم را چنان باور دارند که گويى آن را ديده و در عذابش گرفتارند، دلهاى پرهيزکاران اندوهگين، و مردم از آزارشان در امان، تنهايشان فربه نبوده، و درخواستهايشان اندک، و عفيف و پاکدامنند. در روزگار کوتاه دنيا صبر کرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند، تجارتى پرسود که پروردگارشان فراهم فرمود، دنيا مى‏خواست آنها را بفريبد اما عزم دنيا نکردند، مى‏خواست آنها را اسير خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
یاد مرگ در دعای امام سجاد (ابوحمزه ی ثمالی )

(اگه وقت نمیکنین همش رو بخونین اون جاهایی که پر رنگ کردم درباره یاد مرگه ، )

دعای امام سجاد (ع)
:

اى سيد من من آن طفل صغيرم كه توام پرورانيدى
و آن نادانم كه توام دانش بخشيدى
و آن گمراهم كه توام هدايت كردى
و آن خوار و ذليلم كه توام عزت و رفعت دادى
و آن ترسانم كه توام ايمن ساختى
و آن گرسنه‏ام كه توام سير كردى
و آن تشنه‏ام كه توام سيراب كردى
و برهنه‏ام كه پوشانيدى
و فقيرى كه بى‏نيازش كردى
و ناتوانى كه توانائيش دادى
و ذليلى كه عزيزش گردانيدى
و مريضى كه شفا بخشيدى
و سائلى كه به او عطا كردى
و گنهكارى كه بر گنهش پرده پوشيدى
و خطا كارى كه عذرش پذيرفتى
و اندكى كه بسيارش نمودى
و مغلوب و ناتوانى كه ياريش كردى
و گريخته و آواره‏اى كه جايگاهش دادى
من اى خدا همان كسم كه نه در خلوت از تو شرم و حيا كردم
و نه در جمعيت مراقب وظايف بندگيت بودم
منم كه مصايب و حوادث بزرگ بر من روى آور است
منم آن بنده‏اى كه بر مولاى خود جرأت و جسارت نموده
منم آنكه خداى جبار آسمان را نافرمانى كرده
من آن كسم كه بر معصيتهاى بزرگ رشوه داده
من آن كسم كه هنگامى كه مژده پيش آمد گناهى به او دادند بسوى آن گناه شتابان مى‏رفت
منم آنكه مهلتم در عصيان براى توبه دادى و من از گنه باز نگشتم
و بر من پرده پوشى كردى باز هم شرم و حيا نكردم و به معصيت پرداخته و از حد تجاوز كردم
و مرا از نظر انداختى باز هم باك نداشتم و باز به حلم و بردباريت مهلتم دادى
و از كرم زشتيم در پرده داشتى تا آنجا كه گويى گناهانم را فراموش كرده‏اى
و از كيفر گناهان معافم داشته‏اى كه گويا از من شرم كرده‏اى
اى خدا من هنگامى كه به معصيتت پرداختم
عصيان از راه انكار خداونديت نكردم
و فرمانت را خفيف نشمردم
و سينه در مقابل عقابت سپر نكردم
و وعده مجازاتت را خوار و بى‏اهميت ندانستم
بلكه عصيانم خطايى بود عارض شد و نفس زشت بر من شبهه كارى كرد
و هوى و هوس غلبه كرد و بدبختى كمك نمود
و ستارى و پرده پوشيت مغرورم ساخت
تا آنكه به كوشش و اختيار به عصيان و مخالفت پرداختم
اكنون از عذاب تو كه مرا نجات خواهد داد؟
و فردا از دست دشمنان كه خلاصم تواند كرد؟
و اگر تو رشته محبت را از من بريدى ديگر به رشته كه چنگ زنم؟
پس واى به رسوائيم در آن هنگام كه كتاب تو تمام اعمالم را به شمار آورده
كه اگر اميدم كرم و رحمت بى‏انتهايت نبود
و نهى تو از نوميدى گنهكاران
وقتى كه متذكر اعمال زشت خود مى‏شدم به كلى نااميد مى‏گرديدم

اى بهترين كسى كه او را به دعا بخوانند و نيكوترين كسى كه به كرمش اميدوار باشند
اى خدا به عهد و پيمان اسلام بسوى تو توسل جسته
و به حرمت قرآن و ايمان به آن درگاهت اعتماد مى‏طلبم
و به دوستيم نسبت به پيغمبر
امى قرشى هاشمى عربى تهامى مكى مدنى نزد تو تقرب مى‏جويم
پس تو لطفى كن و انس مرا بواسطه ايمانم به تو
بدل به وحشت مگردان
و پاداشم را پاداش آنكه غير تو را پرستيده قرار مده
زيرا قومى به زبان‏ايمان آوردند تا از شمشير اسلام خونشان محفوظ ماند و به اين آرزو رسيدند
و ما هم با دل و زبان به تو ايمان آورديم تا از گناهانمان درگذرى
ما را هم به آرزويمان برسان و اميدوارى به كرم خود را بر ما ثابت و محقق گردان
و دلهاى ما را پس از آنكه هدايت يافتيم به تاريكى و گمراهى ميفكن
و از جانب خود بر ما رحمت فرست كه همانا تويى بخشنده بى‏عوض
بارى بمقام عزتت قسم كه اگر مرا از در لطف برانى هرگز از درگاهت به جايى نخواهم رفت
و از تملق و التماس به حضرتت دست نخواهم كشيد
چرا كه قلبم شناسا و گواه كرم و رحمت بى‏پايان توست
آرى بنده جز به درگاه مولايش كجا رود و مخلوق به كه پناهنده شود جز به خالقش
اى خدا اگر گردنم را به زنجيرهاى قهرت مى‏بندى
و عطايت را از ميان همه خلق از من منع كنى
و فضيحت و رسواييهايم به چشم بندگانت عيان سازى
و فرمان دهى كه مرا به آتش دوزخ كشند
و ميان من و نيكان جدايى افكنى باز هرگز رشته اميدم از تو قطع نخواهد شد

و از اميدى كه به عفو و بخششت دارم منصرف نمى‏شوم و محبتت از دلم بيرون نخواهد رفت
من اى خدا عطا و بخششها و پرده پوشيهايت را
بر من در دار دنيا هرگز فراموش نخواهم كرد
اى سيد من حب دنيا را از دلم بيرون بر
و ميان من و حضرت مصطفى (ص) منتخب از تمام خلق
و خاتم پيغمبرانت محمد كه درود خدا بر او و آلش باد جمع گردان
و مرا به درجه و مقام اهل توبه و بازگشت به درگاهت برسان
و مرا بر گريه به حال خود يارى كن كه سخت عمرم را به تسويف و آرزوهاى باطل از دست دادم
و اينك به جايى رسيده‏ام كه از خوبى و اصلاح نفس خود به كلى نااميدم
پس از من بدحال و توبه روزگارتر كيست ؟
واى اگر من با چنين حال منتقل شوم
به جانب قبرى كه براى خوابگاه خود مهيا نكرده
و با عمل صالح فرش در آن بستر نگستردم
و چرا نگريم در صورتى كه نمى‏دانم مصيرم تا كجاست
و به كجا مى‏روم و اكنون مى‏بينم كه نفس با من خدعه مى‏كند
و روزگار با من مكر مى‏ورزد
در حالى كه عقاب مرگ بر سرم پر و بال گشوده است


پس چرا نگريم؟
مى‏گريم بر جان دادنم
مى‏گريم بر تاريكى قبرم
مى‏گريم بر تنگى جاى ابدى خودم
مى‏گريم براى سؤال منكر و نكير از من
مى‏گريم
بر آن حالتى كه از قبر برهنه و خوار و ذليل بيرون آمده
و بار سنگين اعمالم را بر پشت گرفته‏ام
گاهى به جانب راست خود مى‏نگرم و گاهى به جانب چپ

در آن حال كه خلايق هر كسى به كارى غير كار من مشغولند
و هر شخص در آن روز محتاج كار خويش است و از توجه به غير بى‏نياز

در آن روز گروهى رو سفيد و خندان لب و دلشادند
و گروهى رخسارشان گرد آلود عصيان و در غبار ذلت و خوارى مستور است

اى سيد من همه اطمينان و اعتماد من
و تمام اميد و توكلم به تو و علاقه خاطرم به رحمت و لطف توست
تويى كه هر كه را بخواهى به رحمتت نايل مى‏سازى
و هر كه را دوست دارى به كرامتت هدايت مى‏كنى
پس تو را ستايش مى‏كنم براى آنكه قلب مرا از لوث شرك پاكيزه ساختى
و تو را سپاس ميكنم براى آنكه زبانم را بذكرت گشودى
آيا من بدين زبان لال شكر و سپاس تو توانم گفت
يا با كمال جهد و كوشش در عمل رضا و خوشنوديت به دست توانم آورد
زبان من در قبال شكر تو بى‏قدرو عملم در جنب نعمت و احسانت ناچيز است
اى خدا همانا جود و كرم تو دست اميد و آرزويم را دراز گشوده
و بخشش تو عمل (ناقابلم) را پذيرفته اى سيد من شوق و رغبتم همه بسوى توست
و بيم و هراسم هم از توست آرزويم به تو منتهى است و اميد من مرا به درگاه تو مى‏كشد
و بر درگاه تو اى يگانه‏ام همتم معتكف شده
و در آنچه به حضور توست شوقم گشاده
و تمام اميد و هراسم از تو
و انس و محبتم منحصر به تو
و بسوى تو دو دست اميد گشوده‏ام
و

كه من به اميد هميشگى و آز و طمع بزرگ كه به حضرتت داشته‏ام
از تو درخواست حاجت مى‏كنم كه تو بر ذات خويش رأفت و رحمت به بندگان را لازم كرده‏اى
پس اى خدا فرمان در همه عالم با توست و تو را شريكى نيست
و خلق همه عيال و ريزه خور خوان احسان تواند و در قبضه قدرت تو
و همه موجودات عالم پيش حضرتت خاضع و فروتنند بزرگوار خدايى اى پروردگار عالميان
اى خدا در آن هنگام كه حجتم قطع مى‏شود
و زبانم از جوابت لال و عقل و هوشم مضطرب مى‏گردد
در آن حال بر من ترحم فرما

اى اميد بزرگ من گاه فقر و فاقه سخت مرا از كرمت محروم مساز
و بواسطه جهل و نادانيم از درگاهت مران
و به كم صبرى منعم از لطفت مكن
و چون فقيرم عطايم بخش و چون ناتوانم به حالم ترحم كن
اى سيد من تمام اعتماد و اطمينان خاطر و اميدو توكل من به توست و به رحمت بى‏پايانت دل بسته‏ام
و به درگاه احسانت بار افكنده‏ام و به جود و بخششت از تو مقصودم را مى‏طلبم
و به اميد كرمت اى پروردگار دست دعا بسويت مى‏گشايم
و فقر و بى‏نواييم را نزد تو آورده و پريشانى و نداريم را به غنا و بى‏نيازى تو جبران مى‏كنم
و زير سايه عفوت ايستاده‏ام و به جود و كرمت چشم گشوده و به احسان قديمت هميشه نظر دارم
پس مرا به آتش (قهرت) مسوزان
كه تو محل اميدوارى منى و در هاويه دوزخم جاى مده
كه تو روشنى چشمم و نشاط قلب منى

اى سيد من حسن ظنم را به عطا و احسانت ثابت گردان
كه تو محل وثوق منى و از ثواب خود محرومم مساز چرا كه از فقر و پريشانيم آگاهى
اى خدا اگر اجل من نزديك شده و عملم مرا به مقام قرب تو نرسانيد
من هم اعتراف به گناهم را اسباب عذر گردانيده‏ام

اى خدا اگر تو عفو كردى كه سزاوارتر از تو به عفو است
و اگر عذاب كردى كه از تو در حكم عادل‏تر است خدا در اين دنيا به حال غربتم رحم كن
و هنگام مرگ بر غم و حسرتم و در لحد به تنهايى و وحشتم رحم كن
و چون براى حساب نامه عملم گشوده شود به حال ذلتم در پيشگاه عظمتت ترحم فرما
و گناهانى را كه از چشم مردم پنهان است بر من ببخش و لطفى كه به آن گناهم را مستور كرده‏اى برقرار دار
باز هم ترحم كن آنگاه كه در بستر مرگ افتاده‏ام
و قادر بر حركت نيستم و دست دوستان مرا حركت مى‏دهد
و تفضل فرما
آنگاه كه در وقت غسل دادن دست همسايگان صالح به راست و چپم مى‏گرداند
و لطف و مهربانى كن
‏آنگاه كه خويشانم اطراف جنازه‏ام را برگرفته‏اند
و آنگاه كه از اين جهان رخت بر بستم و در قبر بر حضرتت غريب و تنها وارد شدم
بر من ببخش
و در آن منزل تازه بر غربتم ترحم فرما
تا آنجا هم انس و الفت به غير تو نگيرم
اى سيد من اگر تو مرا به خود واگذارى هلاك خواهم شد
اى آقاى من اگر تو از لغزشهايم درنگذرى
پس من بسوى كه پناه برم و به درگاه كه زارى كنم
و اگر عنايتت در خوابگاه مرگ شامل حالم نشود
به كدام در پناهنده شوم اگر تو غم و اندوهم زايل نگردانى
اى آقاى من اگر تو به من رحم نكنى من كه را دارم
و كه به من رحم خواهد كرد و اگر فضل تو شاملم نگردد
به فضل و كرم كه روز بيچارگى اميدوار باشم
و بسوى كه از گناهانم آنگاه كه اجلم فرا رسد توانم گريخت.
اى آقاى من مرا عذاب مكن چرا كه به تو اميدوارم

اى خدا اميدم را به حضرت كريمت ثابت و محقق ساز.
و ترسم را به ايمنى مبدل گردان
كه از بسيارى گناهان جز به عفو و بخششت به جايى اميد ندارم
اى سيد من از تو چيزى مى‏طلبم كه استحقاق آن ندارم اما تو اهل تقوى و آمرزشى
پس تو از من درگذر و به نظر لطفت لباسى كه زشتيهايم بپوشاند در پوشان
و از آن اعمال زشت درگذر كه ديگر مؤاخذه‏ام نفرمايى
چرا كه تو صاحب احسان هميشگى و بخشش عظيم و گذشت بزرگوارانه‏اى
اى خدا تو آن كريمى كه احسانت بر آنكس هم كه از تو درخواست نكند
افاضه ميشود بلكه بر منكران خدائيت هم ميرسد
پس چگونه بر آنكس كه از تو مسئلت كرده
و بيقين كامل ميداند كه خلق همه از تو و فرمان بر خلق مختص توست
نخواهد رسيد
بزرگوار و
بلند مرتبه‏اى اى پروردگار عالم
اى آقاى من بنده مسكين تو رافقر و بيچارگى به درگاه كرم تو باز داشته
و حلقه بر در احسانت به دعا مى‏زند
پس تو به بزرگوارى و كرم روى از وى مگردان
و تقاضاهايم قبول فرما كه من به اين دعاى (مفصل) تو را خواندم

53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


شب پرهيزکاران
پرهيزکاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و انديشه مى‏خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مى‏يابند، وقتى به آيه‏اى برسند که تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پرشوق در آن خيره شوند، و گمان مى‏برند که نعمتهاى بهشت در برابر ديدگانشان قرار داد و هرگاه به آيه‏اى مى‏رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى‏سپارند، و گويا صداى برهم خوردن شعله‏هاى آتش، در گوششان طنين‏افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پيشانى و دست و پا بر خاک ماليده، و از خدا آزادى خود از آتش جهنم را مى‏طلبند.

روز پرهيزکاران
پرهيزکاران در روز، دانشمندانى بردبار، و نيکوکارانى باتقوا هستند که ترس الهى آنان را چونان تير تراشيده لاغر کرده است، کسى که به آنها مى‏نگرد مى‏پندارد که بيمارند اما آنان را بيمارى نيست، و مى‏گويد، مردم در اشتباهند! در صورتيکه آشفتگى ظاهرشان از امرى بزرگ است. از اعمال اندک خود خشنود نيستند، و اعمال زياد خود را بسيار نمى‏شمارند، نفس خود را متهم مى‏کنند، و از کردار خود ترسناکند، هرگاه يکى از آنان را بستايند، از آنچه در تعريف او گفته شد در هراس افتاده مى‏گويد: (من خود را از ديگران بهتر مى‏شناسم و خداى من، مرا بهتر از من مى‏شناسد، بار خدايا، مرا بر آنچه مى‏گويند محاکمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده که مى‏گويند، و گناهانى که نمى‏دانند بيامرز.)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان