1388 دي 17، 9:19
مرگ، همانا تولدی دیگر به دنیای روحانی نور وعشق، وانتقالی از بعد فیزیکی به بعد روحانی است ، و هرگز نباید به عنوان امری ترسناک ، و انتقالی دردناک و دهشت آور در نظر گرفته شود ، بلکه بیشتر باید به عنوان عبور از اتاقی به اتاق دیگردر نظر پنداشته شود .
این براستی ، بازگشتی شادمانه و سرشار از بهجت و خشنودی از بابت بازگشت به سرای طبیعی و اصلی ما است ، بازگشتی به سوی خدای آفریدگارمان ، که ما را به کره زمین اعزام فرمود و دیگر بار ، پس از حیات زمینی ، با آغوشی باز ، از ما استقبال می فرماید .
این را نیک می دانم ، زیرا در تاریخ 18 نوامبر 1973 من نیز پس از عمل جراحی ای که به خونریزی شدید منجر گشت ، از دنیا رفتم و مرگ را به عین تجربه کردم، اما به دلیل اینکه ماموریتم بر روی زمین به انتها نرسیده بود مجددا به کالبد جسمانی ام بازگشتم .
وقایعی که پس از این حادثه برایم روی داد ، همه زندگی ام را دستخوش تغییر و تحول کرد، ومرا درمسیری قرار داد که هنوز هم تا امروز درآن حضور دارم ، وبه گام برداشتن در آن مشغولم.....
در هنگام مرگ ، کالبد جسمانی خود را ترک گفتم ، وازمیان تونلی تاریک گذشتم. ...تونلی که اززمین تا سرای آسمانی ما امتداد داشت .سپس به سوی موجودی درخشان و نورانی جذب شدم. روحی معظم که نوری فروزان و درخشنده از خود ساطع می کرد.کسی که من اورا به عنوان منجی خود ، حضرت عیسی مسیح(ع) بازشناختم.
و من بار دیگر عزیزانی که پیش تر از من ازدنیا رفته بودند ملاقات کردم ، وروح دخترم را که هنوز در عالم زمینی به دنیا نیامده بود پیشاپیش دیدم ، و با او آشنا شدم ، و طعم دلنشین حیات و هستی ماورای این زندگی زمینی را چشیدم .
از باغ هایی زیبا و خیره کننده ،ازکتابخانه های علم و دانش ناب دیدن کردم ، حادثه عالم آفرینش دیگر بار برایم مرور شد، و چشم اندازهایی از وقایع آتی در برابردیدگانم وقوع یافت ، وارواحی را دیدم که چگونه خود را آماده می ساختند تا به کره زمین بیایند و به عین مشاهده نمودم که چگونه دعاهایمان از سوی فرشتگان دریافت می شود و با محبت و توجهی عمیق از سوی خدای مهربان ، بدانها پاسخ داده می شود .
به عین دیدم که به ندرت چیزی به عنوان " تصادفات جالب" در اطرافمان وجود دارد، و این همه چیز، بنا به نقشه ای از پیش تعیین شده صورت می گیرد ، و فرشتگانی و ارواح عزیزانی که از روز ازل می شناخته ایم ، ما را احاطه کرده اند تا در روی زمین به یاری ما بیایند .
به من گفته شد که قوانین روحانی ، بر زندگی زمینی ، تاثیری مستقیم دارند ، واین که همه بخش های آفرینش خارق العاده الهی ، عمیقا با سایر بخش ها وابسته و متصل می باشند . به من نشان دادند هر آنچه را به انجام می رسانیم دارای تاثیری مانند حلقه هایی است که بر روی سطح آب پدید می آید، خواه در کارهای خیر یا در کارهای پلید و این که تاثیری مستقیم برروی جهان زمینی دارد .
من همچنین دریافتم که خدای متعال ، همه ما را به طرز نامشروط و به یکسان دوست می دارد، واین که ما همه ، ارواحی ابدی و جاودانه هستیم ، ارواحی که صرفا برای رشد و تکامل روحانی بیشتر به زمین فرود آمده اند، تا عشق ورزیدن را بیاموزند،سپس در پایان کار، همواره با شادمانی فراوان و استقبال گرم به بهشت باز گرداند. درواقع حد هرآن چه آموختم این بوده است که عشق ، یگانه و بالاترین مبحث مهم عالم هستی به شمار می رود زیرا خدا عشق است و یگانه راهی که می توان به کمک آن به خدای متعای شباهت یافت، این است که مانند او به دیگران عشق بورزیم و همگان را به طرزی نامشروط دوست بداریم .
من دریافتم که هر رو حی که به زمین فرود می آید، ناگزیر از انجام ماموریتی در حیات دنیوی خویش است .
اینکه در این برهه از زمان ،دراین دوره از حیات بشری ، همه به نوعی"چهارراه" سرنوشت رسیده ایم ، و بیداری معنوی عظیمی در سراسر عالم هستی ، به جریان افتاده و آغاز شده است . مردم عالم ، همه به یکسان ، تشنه دریافت پاسخ هایی از برای سوالات همیشگی خود هستند و عمیقا مایلند بدانند حضورشان در عالم هستی ، از چه هدف و معنایی برخوردار بوده است .
سرانجام نژاد بشر آماده است تا پیام عشق و رحمت الهی را دریافت کند ویکی از ماموریت های ما در زمین ، سهیم شدن دراین احساس عشق و محبت است، تا بتوانیم به رشد و تکامل هر چه بیشتر روحمان نائل آییم .
برگرفته از کتاب " درآغوش نور " نوشته " بتی جین ایدی " ترجمه " فریده مهدوی دامغانی "
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را