11 ) دنيا ظاهر حيات ، و آخرت باطن آن است
قالَاللهُ الحكيمُ في كتابه الكَريم:
يَعْلَمُونَظَـٰهِرًا مِّنَ الْحَيَو'ةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ الاخِرَةِ هُمْ غَـٰفِلُونَ* أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِيٓ أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَهُ السَّمَـٰوَ'تِ وَالارْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَآ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّي وَ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَآيءِ رَبِّهِمْ لَكَـٰفِرُونَ. [sup][24][/sup]
در ايندو آيۀ مباركه ميفرمايد: «اين مردم فقط ظاهر حيات دنيا را ميدانند و البتّه از آخرت غافلند. آيا با خود انديشه نميكنند كه خدا آسمانها و زمين و تمام موجوداتي كه در ميان آنهاست نيافريده است مگر به حقّ و زمان مشخّص ؟ و همانا بسياري از مردم به ديدار پروردگار خود كافرند.»
از اينكهدر آيه اوّل ظاهر حيات دنيا در مقابل آخرت قرار داده
ص 50
شده ميتواناستفاده كرد كه آخرت باطن دنياست و حقيقت دنياست. حيات دنيا ظاهري دارد و باطني، و به قرينۀ تقابل هر كدام در مقابل هم بوده و قسيم يكديگرند.
وهمانطور كه قبلاً عرض شد ممكن است عبارت « وَفِي الاخِرَةِ عَذَابٌشَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَهِ وَ رِضْوَانٌ » را عطف بر لفظ « لعب » گرفت،يعني حيات دنيا در آخرت عذاب شديد و مغفرت و رضوان خداست. ظاهرش همان پنج مرتبۀ بازي و لهو و زينت و تفاخر و تكاثر در مال و اولاد است و باطنش كه آخرت است عذاب شديد و غفران و رضاي ربّ ودود است. و بنابراين، آيۀ مورد بحث تأييد معناي آيۀ سابقه را در سورۀ حديد ميكند.
و شاهدبر اين معني آنكه عطف آيۀ بعد بر اين آيه كه ميفرمايد: أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِيٓأَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَهُ السَّمَـٰوَ'تِ وَالارْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَآ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّي، افادۀ اين معنا را مينمايد. چون آفرينشآسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست براساس حقّ و أجل و مدّت معلوم و معيّن، همان واقعيّت و حقيقت دنياست كه مردم غفلت دارند و به ظاهر دنيا اكتفا كرده و از لقاي خدا و آخرت چشم پوشيدهاند.
باري ازاين آيه و بسياري از آيات ديگر قرآن مجيد كه با همين تعبير بيان شده است ميتوان فهميد كه آفرينش آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست داراي اجل معيّن و مدّت مشخّص است كه با رسيدن آن اجل و زمان دوران آنها سپري ميگردد.