امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.64
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
مائیم و آستانه ی دولت پناه او

حافظ
شبی مجنون به لیلی گفت کای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
53
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


در درون این قفس تن درسر سودا گداخت........وز قفس بیرون به هر دم گردنم،اَین الفرار؟
مولانا
چه خوب یادم هست


عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:


وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.

53
مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید!

جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا!


[تصویر:  akmmowr4h0rrml1nl43w.png]
روم به جای دگر دل دهم به یار دگر
هوای یار دگر دارم و دیار دگر
53
(وحشی بافقی)
روزگاری شد که در میخانه خدمت می کنم ******* در لباس فقر کار اهل دولت می کنم

(حافظ)
 
 




ما چو ناییم و نوا در ما ز توست

ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست

[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
تمام عمر بلا دیدم و دعا کردم
که بر بلندی بالای تو بلا نرسد


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
شیخ بهایی
سلام جناب جاناتان

بارونی خانم مدیر اینجان

باید به ایشون بگین

یا علی53
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید........قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید.
بارونی جون چون دو تا پست شعر مال من شده لطفا این پست منو حذف کن بعدا. ممنون
یا عباس
دلت را خانه ی ما کن..
مصفا کردنش با من
[تصویر:  7xo9iif681u74a7tyqju.png]      




[sup] خــدایــا فقـــط بخــاطـــر تــــو  ♥[/sup]


[تصویر:  474.gif]


  بفرمایید شکلکای  ترول

ای کار گشای هر چه هستند


نام تو کلید هر چه بستند

[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
یا رب تو مرا به یار دمساز رسان..... آوازه دردم به هم آواز رسان
آن کس که من از فراق او غمگینم... او را به من و مرا به او بازرسان
(ابوسعید ابوالخیر)
نام من رفتست روزی بر لب جانان بسهو

اهل دل را بوی جان میاید از نامم هنوز


در ازل دادست مارا ساقی لعل لبت

جرعه ی جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
[تصویر:  05_blue.png]
یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده .............. شمشاد خوش خرامش در ناز پرورده


آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب ........... وان رفتن خوشش بین وان گام آرمیده
[تصویر:  05_blue.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان