امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.64
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بسم الله، 53 

در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست
در این همه راه، غیر گمراهی نیست
در شهر خیابان به خیابان گشتم
آنقدر که آگهی ست آگاهی نیست

میلاد عرفان پور

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
تـــا بــدیــن جـــا بــهر دینــار آمـــدم /چـــون رســیدم مســت دیــدار آمـــدم

 مولانا جلال‌الدین 
من از آن روز که در بند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم

سعدی 53

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
میکنی آخر مرا درگیر بیماری قند
جان هر کس دوست داری اینقدر شیرین نخند 4chsmu1



شازده جان اینقدر شیرین نخند 4fvfcja
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
داديم ز كف نقد جواني و دريغا        چيزي به جز از حيرت و حسرت نستانديم


امید است جوانی را قدر بدانیم  53258zu2qvp1d9v
ما چو ناییم و نوا در ما ز توست         ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست

مولانا
تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همه‌ی غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی

هاتف اصفهانی

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
(1400 فروردين 8، 11:33)شازده کوچولو نوشته است: تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همه‌ی غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی

هاتف اصفهانی

به به 49-2
یار مگو که من منم ، من نه منم نه من منم 
گر تو تویی و من منم، من نه منم نه من منم

مولانا
بسم الله الرحمن الرحیم
~~~~~~~~~~^^^^^~~~~~~~~~~
وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. (النّجم: 39 و 40)

رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏:
هرگاه نماز می‌گزاری آن‌گونه باش که گویی آخرین نماز توست.

حضرت علی(ع):
«ریشه قوت قلب، توکّل بر خدا است».
فردی از امام رضا(ع) می پرسد حد و مرز توکل چیست؟
حضرت می فرمایند: «توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی...»

امام سجاد (ع):
«بار الها!مرا به سوی تو حاجتی است که برای
رسیدن به آن طاقتم طاق شده و رشته ی چاره جویی هایم در برابر آن گسسته است، ...
بار الها بر محمد و الش رحمت فرست و دعای مرا پذیرنده، و به ندایم التفات کننده، و به زاریم رحم آورنده و صوتم را نیوشنده باش، و رشته ی امیدم را از خود مگسل، و پیوند توسلم را از خویش قطع منمای، و مرا در این حاجت و حاجات دیگرم به غیر خود حواله مکن... .»
ماهرویی دل من برده و ترسم اين است

سرمه بر چشم كشد، زيره به كرمان ببرد
حامد عسکری
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب

“مولانا”
[تصویر:  %D8%B4%D8%B9%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8...%D9%87.jpg]
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
یار رب چه چشمه ای است محبت که من از آن      یک قطره آب خوردم و دریا گریستم

واقف هندی
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست                        تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

«حافظ»
من به هر جمعیتی نالان شدم                               جفت بدحالان و خوشحالان شدم
هرکسی از ظن خود شد یار من                        از درون من نجست اسرار من 
مولانا
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان