۩ مشاعره ۩

**فرید** · 1400 آبان 28، 21:37

در آسمان ملائکه‌ی خوش ذوق شهر بهشت را که بنا کردند
اول به سوی صحن و سرای تو چندین هزار پنجره وا کردند

~~Silent Voice~~ · 1400 آبان 29، 0:27

دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد

فاضل نظری

**Reza4030** · 1400 آبان 29، 11:37

در کل اگر این زندگی باشه................‌‌‌‌.........................
...........‌‌...............‌‌............من از مردن حراسم نیست
یه حسی دارم این روزا انگار......................................
.....................................مُردم حواسم نیست

**مهدوی** · 1400 آبان 29، 15:01

تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی
پیله ای پیچیده از غم های عالم بر تنم Khansariha (45)

~~Silent Voice~~ · 1400 آبان 29، 15:38

معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت

سعدی

**فرید** · 1400 آبان 30، 1:02

تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست...
شبت خوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم...

**ایرانا** · 1400 آبان 30، 7:39

مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان
نستدن جام می از جانان گران جانی بود

#حافظ☘

پ.ن: فقط منم ک با خوندن شعراش انقدر منقلب میشم ، یا بقیه هم مثل منن؟

انگار سخن از زبان ما میگوید ..

**rahayii** · 1400 آبان 30، 7:49

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی،حکم آنچه تو فرمایی

**العبد المرحوم** · 1400 آبان 30، 14:11

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم 53258zu2qvp1d9v

.
.
جناب فاضل نظری

**Roza_r** · 1400 آبان 30، 22:03

ایرانا جان بستگی به حال دلت داره واسه من که اینجوریه. یه وقتایی شعراشو بهتر میفهمم یه وقتایی انگار آمادگی پذیرششو ندارم

نگاه کن همین الان که اینو واست نوشتم کدوم شعرش برای ادامه مشاعره اومد تو ذهنم. حلفظ جان فرمود حرف بیخود نزن 4chsmu1

همیشه خرکیفی از خوندن اشعارم
من و انکار شراب این چه حکایت باشد/ غالبا اینقدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمیدانستم/ ورنه مستوری ما تا به چه غایت باشد

~~Silent Voice~~

(1400 آبان 30، 7:39)ایرانا نوشته است: مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان
نستدن جام می از جانان گران جانی بود

#حافظ☘

پ.ن: فقط منم ک با خوندن شعراش انقدر منقلب میشم ، یا بقیه هم مثل منن؟

انگار سخن از زبان ما میگوید ..

من نه

با شعرای فروغ فرخزاد خیلی راحت ارتباط می گیرم
همین طور سعدی
و رهی معیری

دیده ام خیره به ره ماند و نداد
نامه ای تا دل من شاد کند
فروغ فرخزاد

پ.ن: غزل هست شعر نو نیست