امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.64
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حور العین


اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم




Khansariha (8)
[تصویر:  05_blue.png]
من از چَشمــــانِ خود آموختــــم رسم محبّـــت را

که هر عضوی به درد آید، به جایش دیده می گرید
دوش رفتم بدر میکده خواب آلوده

خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
[تصویر:  05_blue.png]
هجری به سال های فراوان کشیده ام
وصلی به طول مدت هجرانم آرزوست


تا معطر كنم از لطف نسيم تو مشام ............ شمه اي از نفحات نفس يار بيار
( حافظ ) 53
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
روز محشر چو بپرسند ز من قاتل را
دیده را نام برم اول و زان پس دل را



این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت

چون آب به جویبار و چون باد به دشت


هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت

روزی که نیامدست و روزی که گذشت



خیام
303
[تصویر:  05_blue.png]
تا کی به تمنای وصال تو یگانه


اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه


خواهد بسر آید غم هجران تو یا نه


ای تبر غمت را دل عشاق نشانه
همتم بدرفه راه کن ای طایر قدس

که دراز ست ره و مقصد و من نو سفرم


ای نسیم سحری بندگی من برسان

که فراموش مکن وقت دعای سحرم
[تصویر:  05_blue.png]
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمان است و دیگرگون نخواهد شد

رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت

مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد


(حافظ)
دریاب که از روح جدا خواهی رفت

در پرده اسرار فنا خواهی رفت


می نوش ندانی از کجا آمده ای

خوش باش ،ندانی به کجا خواهی رفت


خیام
Smiley-face-thumb
[تصویر:  05_blue.png]
تو را که فلک ناز داد و جلوه حسن


چه حاجت است مشاطه ات بیاراید
در دايره قسمت ما نقطه تسليميم
لطف آنچه تو انديشي حكم انچه تو فرمايي

خدا گوید شروع کن
یک قدم با تو
تمام گام‌های مانده‌اش با من
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا


یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا


(مولوی)
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود!

نی نام زما و نی نشان خواهد بود!


زاین پیش نبودیم و و نبد هیچ خلل

زاین پس چو نباشیم ،همان خواهد بود
[تصویر:  05_blue.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان