۩ مشاعره ۩ حالت خطی حالت موضوعی dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 13:16 #811 در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند به کوچه سار شب کسی در سحر نمی زند (هوشنگ ابتهاج) ارسالها پاسخ سپاس شده توسط رند ... ارسالها: 2,164 تاریخ عضویت: مرد 1391 اعتبار: 114 جنسیت: آقـــا 1391 مهر 28، 13:25 #812 در گوشه دلم گفت فلک پنهانی حکمی که قضا بود ز من میدانی؟ در گردش خویش اگر مرا دست بدی خود را برهاند می ز سر گردانی خیام ارسالها پاسخ سپاس شده توسط dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 13:29 #813 یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود یاد باد آنکه چو چشمت به عتابم می کشت معجز عیسویت در لب شکرخا بود (حافظ) ارسالها پاسخ سپاس شده توسط رند ... ارسالها: 2,164 تاریخ عضویت: مرد 1391 اعتبار: 114 جنسیت: آقـــا 1391 مهر 28، 13:35 #814 در پرده اسرار کسی را ره نیست زاین تعبیه جان هیچ کس آگه نیست جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست میخور که چنین فسانه ها کوته نیست ببخشید امروز خیلی هوس خیام کردم ارسالها پاسخ سپاس شده توسط dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 13:40 #815 تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین کس واقف ما نیست که بر دیده چه ها رفت از پای فتادیم چو آمد غم هجران در درد بمردیم چو از دست دوا رفت (حافظ) ارسالها پاسخ سپاس شده توسط رند ... ارسالها: 2,164 تاریخ عضویت: مرد 1391 اعتبار: 114 جنسیت: آقـــا 1391 مهر 28، 13:46 #816 ترکیب طبایع چو به کام تو دمی ست رو شاد بزی اگر چه بر تو ستمی ست با اهل خرد باش که اصل تن تو گردی و نسیمی و غباری و دمی ست دمت گرم ارسالها پاسخ سپاس شده توسط dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 13:51 #817 تو را می بینم و میلم زیادت می شود هر دم مرا می بینی و دردم زیادت می کنی هر دم ز سامانم نمی پرسی نمی دانم چه سر داری به درمانم نمی کوشی نمی دانی مگر دردم (حافظ) ارسالها پاسخ سپاس شده توسط تندیس کاربر با سابقه ارسالها: 385 تاریخ عضویت: شهر 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 13:57 #818 می جست از سحاب امل رحمتی ولی جز دیده اش معاینه بیرون نداد نم حافظ ارسالها پاسخ سپاس شده توسط رند ... ارسالها: 2,164 تاریخ عضویت: مرد 1391 اعتبار: 114 جنسیت: آقـــا 1391 مهر 28، 14:10 #819 من بسر منزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه بر دلم فکن ای گنج روان که من این خانه به سودای تو ویران کردم ارسالها پاسخ سپاس شده توسط dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 14:19 #820 مگو آن که بر ملا اوفتد وجودی از آن در بلا افتد مگوی آنچه طاقت نداری شنود که جو کِشته گندم نخواهی درود (سعدی) ارسالها پاسخ سپاس شده توسط رند ... ارسالها: 2,164 تاریخ عضویت: مرد 1391 اعتبار: 114 جنسیت: آقـــا 1391 مهر 28، 14:26 #821 در خراب مغان نور خدا میبینم این عجب بین که چه نوری زکجا میبینم جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو خانه میبینی و من خانه خدا میبینم ارسالها پاسخ سپاس شده توسط dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 14:30 #822 مکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو (باباطاهر) ارسالها پاسخ سپاس شده توسط رند ... ارسالها: 2,164 تاریخ عضویت: مرد 1391 اعتبار: 114 جنسیت: آقـــا 1391 مهر 28، 14:37 #823 دی گفته ام ای جان،سر زلف تو چه چیز است؟ گو دام تو ، ای عاشق مجنون شده ی من فعلا منو ببخشید با اجازه ارسالها پاسخ سپاس شده توسط dorna_golbarg کاربر انجمن ارسالها: 75 تاریخ عضویت: خرد 1391 اعتبار: 1 1391 مهر 28، 14:39 #824 (باید با و می گفتین ) ولی با من بگو آن دیده ور کیست که خاری دید و احوال چمن گفت ارسالها پاسخ سپاس شده توسط بارونی.... صنما...جفا...رها...کن... ارسالها: 2,013 تاریخ عضویت: اسف 1390 اعتبار: 3 1391 مهر 28، 14:51 #825 تویی تویی هم کیش من،هم کیش من....تویی،تویی هم خویش من؛هم خویش منهر جا روم با من روی با من روی......هر منزلی محرم شوم؛ محرم شویمولانا چه خوب یادم هست عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد: وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت. مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید! جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا! ارسالها پاسخ سپاس شده توسط « قدیمیتر | جدیدتر »