۩ مشاعره ۩

[رند]

کاری است سخت و مشکل که اندر ره طریقت


از هر هزار سالی یک مرد راه بین است



عطار[/size]

[گلبرگ]

تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس
نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را

[گلبرگ]

دوســـت دارد یار این آشفتگی
کوشـــش بیهوده به از خفتگــــی

[رند]

دوش در جوش آمدم در نیم شب

در برم با جام گلگون آمدی



در گرفتی شمع و در دادی شراب

راستی را،چست موزون آمدی

[MohseN72]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

[لئا]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن

در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

[MohseN72]

نقاش صنع، ابروی جانان کمان کشید
از ان کمان، ناوک مژگانم آرزوست

[گلبرگ]

هزار سلسله مو در پیت به خاک افتد
چو برقفا فکنی موی عنبر آسا را

[بارونی....]

ای هوسهای دلم،باری بیا،رویی نما......ای مراد و حاصلم،باری بیا،رویی نما

مولانا

[مبارز]

مرا به هیچ ... بدادی و من هنوز ... بر آنم

که از وجود تو مویی ... به عالمی ... نفروشم

[MohseN72]

ای قوم به حج رفته کجائید کجائید
معشوق همین جاست بیائید بیائید:22:

[گلبرگ]

دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هر چیزی رکه دید اول خدادید

[سنــا]

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم/بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

[گلبرگ]

مکانم لا مکان باشد، نشانم بی نشان باشد

نه تن باشد، نه جان باشد، که من از جان جانانم

[مبارز]

مگر تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم