۩ مشاعره ۩

[منِ جدید]

مغرور و سنگينى ولى با لحن شيرين
من را "شما"ناميدنت را دوست دارم

[دکتر آرش!]

میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز ....وانکس که چومانیست درین شهر کدام است!!

ار جناب حافظ عزیز برای رند عزیز

[رند]

تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم زحال ضعیفان ناتوان داری

خیلی مخلصیم دادا

[دکتر آرش!]

یار اگر ننشست با ما ،نیست جای اعتراض ....پادشاهی کامران بود ،از گدایان عار داشت
باری دیگر از حافظ نازنین

[پر پرواز]

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است...........ای ب فدای چشم تو این چ نگاه کردن است
شاعرشو نمیدونم خلافه قوانینه؟؟؟؟؟


ویرایش توسط می توانم

نه خانم چرا خلاف باشه؟
اگر بذارید نام شاعرا رو به بقیه کمک می کنین اطلاعاتشون بره بالا اگرم نه که مهم خود مشاعره است
مرسی از شعر زیبا

[خانوم لبخند]

تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

سعدی

[پر پرواز]

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد......................پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن
مولانا

[خانوم لبخند]

نشاید گفتن آن کس را دلی هست
که ننهد بر چنین صورت دل از دست

سعدی

[می توانم]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

[پر پرواز]

من نگویم ک مرا از قفس ازاد کنید........قفسم برده ب باغی و دلم شاد کنید
از پروین اعتصامی

[دکتر آرش!]

در ازل ببست دلم با سر زلفت پیمان تا ابد سر نکشد و ز سر پیمان نرود

حالا شاید سر پیمان نرود اما سر پیمانه حتما برود!!
اینم از حافظ شیرازی.
این گلم واسه حافظه کسی دست نزنه لطفا

[خانوم لبخند]

در خیال این همه لعبت به هوس می بازم

بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد

[دکتر آرش!]

دل خسته ی من گرش همتی هست ...........نخواهد ز سنگین دلان مومیایی

اصلا من ول کن حافظ جان نیستم !!

[علی علی]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

[رند]

دولت آن است که بی خون دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست