۩ مشاعره ۩

**منِ جدید** · 1394 بهمن 30، 11:14

تا به کی بر قلبِ من خنجر زنی ای آشنا!
باز رعنا!خنده هایت!بی هوا بغضم گرفت

**زینبی** · 1394 بهمن 30، 11:37

ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را

**منِ جدید** · 1394 بهمن 30، 13:47

از دست و زبان که برآید

کز عهده شکرش به در آید

**زینبی** · 1394 بهمن 30، 13:57

دارم امید عاطفتی از جانب دوست

کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

**منِ جدید**

تا نگاهم به سر کو چه ی معشوق رسید
دست غیب آمد و بی باک بهم ریخت مرا

من که در سنگ دلی شهره به عالم بودم
عاقبت غمزه ای از خاک بهم ریخت مرا

**می توانم** · 1394 اسفند 1، 13:05

آشفته نشستیم در این گوشه ی عزلت
بی باده و می- ساغر و پیمانه نداریم

**زینبی** · 1394 اسفند 1، 17:45

مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
براحتی نرسید انکه زحمتی نکشید

**می توانم** · 1394 اسفند 1، 22:45

در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست

http://www.ktark.com/thread-305-post-343...#pid343413

**رند** · 1394 اسفند 1، 23:09

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق

هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم 302

**می توانم** · 1394 اسفند 1، 23:23

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می دارد که بر بندید محمل ها

حافظ

**رند** · 1394 اسفند 1، 23:43

ای دل آندم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی

در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی

**می توانم** · 1394 اسفند 1، 23:55

یاد باد آنکه صبوحی زده در مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود

حافظ

**رند** · 1394 اسفند 3، 21:46

دوستان وقت گل آن به، که به عشرت کوشیم

سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم 302

**می توانم** · 1394 اسفند 3، 21:50

مینویسم غزلی از شب و این تنهایی
جز منِ شبزده بیدار کسی اینجا نیست

http://www.ktark.com/thread-305-post-343...#pid343185

**سها** · 1394 اسفند 3، 21:54

سلام

"تنها ب غمم تسکين ، بخشد غزلِ حافظ

آنجا ک چ زيبا گفت ：داد از غمِ تنهايي"

"ی" بده... 53258zu2qvp1d9v

یاعلی.