۩ مشاعره ۩

**ماجراجو** · 1400 خرداد 28، 12:11

تا چند زنم بروی دریاها خشت ... بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود،که رفت بدوزخ و که آمدزبهشت

حکیم عمر خیام

**ایرانا** · 1400 خرداد 28، 22:20

تو خود حافظا سر ز مستی متاب

که سلطان نخواهد خراج از خراب

#حافظ Khansariha (2)

**ماجراجو** · 1400 خرداد 28، 22:23

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

حکیم عمر خیام

پ.ن : عاشق شعر هاشون شدم اصن خیلی خوب میگه آدمو به یه دنیای دیگه میبره .

**ایرانا**

تير آه ما ز گردون بگذرد، حافظ خموش!!!

رحم کن بر جان خود ، پرهيز کن از تير ما Khansariha (2)

#حافظ☘

**ماجراجو** · 1400 خرداد 28، 23:31

ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست

بی باده گلرنگ نمی‌باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست

》》خیام

**rahayii** · 1400 خرداد 29، 14:36

تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن 53258zu2qvp1d9v

**ماجراجو** · 1400 خرداد 29، 15:06

نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است خیام

**ایرانا** · 1400 خرداد 29، 17:15

ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود

#حافظ☘

**ماجراجو**

نقل قول:

در پرده اسرار کسی را ره نیست

زین تعبیه جان هیچ کس آگه نیست

جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست

مِی خور که چنین فسانه ها کوته نیست

[تصویر: _۲۲۰۴۵۳_r64o.jpg]

**ایرانا** · 1400 خرداد 29، 21:13

ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم
وز رستنی نبینی بر گور من گیاهی

سعدی به هر چه آید گردن بنه که شاید
پیش که داد خواهی از دست پادشاهی

#سعدی☘

**ماجراجو** · 1400 خرداد 29، 21:30

یک چند بکو د کی باُستاد شدیم

یک چند باُستادی خود شاد شدیم

پایان سخن شنو که ما را چه رسید

از خاک در آمدیم و بر باد شدیم 53258zu2qvp1d9v

**ایرانا** · 1400 خرداد 30، 10:17

می نوش که عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست

هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی اینست Khansariha (8)

#خیام☘

**ماجراجو** · 1400 خرداد 30، 12:43

ترکیب پیاله که در هم پیوست

بشکستن آن روا نمیدارد مست

چندین سروپای نازنین از سر دست

بر مهر که پیوست و بکین که شکست

خیام نیشابوری

**silent scream** · 1400 خرداد 30، 13:28

(1400 خرداد 28، 22:20)Ghodrat نوشته است: تو خود حافظا سر ز مستی متاب

که سلطان نخواهد خراج از خراب

#حافظ

**ماجراجو** · 1400 خرداد 30، 14:08

بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد
وز خوردن آدمی زمین سیر نشد

مغرور بدانی که نخوردست تو را
تعجیل مکن هم بخورد دیر نشد