۩ مشاعره ۩

[فرید]

تنها اگر وجود نَفَس بود زندگی
آه ای عدم بیا که قفس بود زندگی...

[سدنا]

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار    

ترک رضای خویش کند بر رضای یار

سعدی

[فرید]

رفیقی بایدم همدم، به شادی یار و در غم هم
وزین خویشان نامحرم مرا بیگانگی باید

[Roza_r]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن

در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن

از دوستان جانی مشکل توان بریدن

[silent scream]

نه تو آنی که همانی
نه من آنم که تو دانی

این ی بیته یا یک مصرع؟

[محسنین]

یک عهد کن این دو بی‌وفا را‌ / یک دست کن این چهار پا را
چون تربیت حیات کردی / حل همه مشکلات کردی

نظامی 

---

خانم سایلنت اسکریم ، یه بیتی شبیه به همین از مولوی هست ولی این رو نمیدونم مصراع هست یا بیت   
یه مقداری هم درک مفهومش سخته این مصرع یا بیتی که فرمودید ، 
اونی که از مولانا  هست اینه :

تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی / تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی

[سدنا]

يا رب مباد کز پا جانان من بيفتد
دردوبلای او کاش بر جان من بيفتد

شهریار 

[العبد المرحوم]

دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را 
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

این ی بیته یا یک مصرع؟ 

یک بیته
هم وزن داره هم قافیه
حالا شاید خیلی از نظر معنایی کامل نباشه

[ماجراجو]

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من ... دل من داند و من دانم و تنهایی من

[فرید]

نام ما را بنویسید به ایوان نجف
نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده

[БЯΞΛКłЛg БΛÐ]

هر که عيب دگران پيش تو آورد و شمرد      
بي گمان عيب تو پيش دگران خواهد برد

سعدي

[ماجراجو]

در دل من آن سخن ز آن ميمنه است
 ز انكه از دل جانب دل روزنه ست

[БЯΞΛКłЛg БΛÐ]

تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد

وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد

حافظ

[العبد المرحوم]

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

جناب حافظ

[فرید]

دنیا پر از صداست، تو گاهی سکوت کن
گاهی سکوت گام نخست شنیدن است

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

من تا الان فکر میکردم دعای نیم شبی باشه