گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

[حامدحامد]

[صابرین]

بحث گفتگو این هفته شیطان

به دلیل درجه اهمیت موضوع گفتگو این هفته اول اجازه بدید در مورد خود شیطان و اثبات وجود آن صحبت کنیم ، ابتدا اجازه بدید اثبات عدم وجود شیطان رو رد کنیم

 با توجه به علم جدید ما به حقایقی دست پیدا کردیم که در دوران های قدیم از اون اطلاع نداشتیم مثلا دانشمندان اثبات کردند چیز هایی در این جهان وجود دارند که قابل دیدن نیستن مثل الکترون ها، فوتون ها، امواج الکترونیکی ، نور های ماورای بنفش و پرتو ایکس که همه اینا قابل روئیت نیست آیا اینها قبل از کشف توسط بشر وجود نداشت ؟ چرا داشت فقط ما اطلاع نداشتیم

 حالا خدا و قرآن که در صحت اون شکی نیست میفرماید " یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما أخرج أبویکم من الجنّة؛ ای فرزندان آدم، شیطان مبادا شما را فریب دهد، آن گونه که پدر و مادرتان (آدم و حوا) را از بهشت بیرون راند " 

و در جریان سجده بر آدم فرمود: " فسجدوا إلاّ إبلیس کان من الجن؛ پس همه فرشتگان سجده کردند مگر ابلیس که از جنیان بود ".

در مرحله بعد خدمتتون عرض کنم کار شیطان همیشه وسوسه و زمزمه گناه هست همونطور که از آیه روبرو مشخص هست " و ما کان لى علیکم من سلطان الاّ ان دعوتکم فاستجبتم لى فلا تلومونى ولوموا انفسکم؛ شیطان در قیامت خطاب به گمراهان مى‏گوید: در دنیاهیچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم جز اینکه شما را به سوى باطل فرا خواندم و اجابت کردید. پس مرا بر گمراهى خویش ملامت نکنید، بلکه خود سزاوار سرزنش هستید ".

از آیه بالا بر میاد که شیطان هیچ تسلطی روی اراده انسان نداره و فقط میتونه وسوسه کنه و هدف اون انسان هایی هست که زمینه وسوسه رو دارند 

پس از آیات و روایات بر می آید که شیطان وجود دارد و همواره در راه گمراه کردن بنی بشر هست و قسم خورده تا قیامت همین کار رو انجام بده


ادامه دارد ...

[rezvaneh]

سلام و عرض ادب

آقایان

Derilا 
عاشق زندگی 
شازده کوچولو 

اعضای غیر فعال گروه هستند و از لیست اول گروه حذف شدند.

[پشتکار]

سلام
حالتون خوبه؟
چه خبر؟
پشتکار/۱۲آبان/۱۶ روز
خیلی به زحمت تا الان تونستم.امیدوارم که بتونم ادامه بدم

[آرمین]

سلام
حالتون خوبه؟
چه خبر؟
پشتکار/۱۲آبان/۱۶ روز
خیلی به زحمت تا الان تونستم.امیدوارم که بتونم ادامه بدم

سلام
ماشالله به تو پشتکار جان. ۱۶ روز خوب داری.   

خدا رو شکر داداش. 
خبر از کجا بگم برات؟ 
راستش برخی دوستان به برنامه‌های گروه عمل نمی‌کنن و من ناراحتم.   

مثلا مگه قرار نبود بعد از اینکه اورژانسی شدیم سر بزنیم به گروه و وضعیت‌مون رو تو گروه بگیم؟
خودت تو این دو هفته چند بار رفتی اورژانس؟ چرا بعدش نیومدی گروه؟ 
ما رو قابل نمی‌دونی که باهامون صحبت نمی‌کنی؟ 

چرا ازمون فاصله می‌گیری؟   

پ.ن: مجموعه پرسش‌های آرمین از پشتکار. 

[آرمین]

سلام به همه سروهای راست قامت

از همگی دوستانم ممنونم و به خداوند بزرگ و صاحب فضل عظیم و رحمت واسعه میسپرمتون

اعلام وضعیت بنده:
شکر خدا
مرد مجاهد/ ۲۵ تیر/ ۱۲۵ روز خوب

مجاهد جان افتخار گروه مایی.
خدا پشت و پناهت باشه.   از الان دل‌مون تنگ شد برات   اما می‌دونم که باز می‌بینیمت. 

سلام
فرید ۵ آبان ۲۲ روز

فرید جان بهت تبریک میگم این روزهای سبزت رو. 
برای خوابت چی کار کردی؟

[آرمین]

یه خداقوت جانانه به حامدحامد عزیز و به‌روزرسانی‌های اعلام وضعیت‌ها که برامون میذاره.

یه خداقوت جانانه دیگه به رهگذر عزیز که برامون تصاویر زیبا می‌ذاره.

یه خداقوت جانانه هم به زندگی آزاد عزیز که برامون تدارک بحث‌های خوب می‌چینه.
انشالله منم به زودی مشارکت می‌کنم. 
افرا و آقای اراده و فرید مشارکت کردن تا اینجا. منتظر سایر دوستان هم هستیم. 

[پشتکار]

حقیقتش من نمی دونستم که باید بیام گروه و ...
مثل فراموش کردن یه معادله ریاصیه بعد از چند سال.
ذهنم از این مسئله خالی بود.
الان دیگه متوجه شدم.
اگه اورژانسی شدم میام گروه و صحبت می کنیم
ببخشید که ناراحتتون کردم.
اما الان میتونم در مورد این اواخر صحبت کنم.
یه شکست عادت کرده بودم و تلاشی نمی کردم.
این دفعه میخواستم واقعا تلاش کنم،برای همین هر وقت وسوسه ای میومد،میرفتم اورژانس،و خدا رو شکر هر بار مفید بود.
اما اونقدر خراب بودم که باز سریع وسوسه ها برمی گشتن.
اما باز هم می رفتم اورژانس.تو این مدت لبمرز حرکت می کردم.
خیلی سخت بود،فقط یه هول دیگه لازم بود که شکست بخورم.اما می گفتم یه بار دیگه تلاش کنم.
تا الان موفق بودم،از لحاظ روحی تغییر چندانی نکردم ،اما در مقایسه با شکست بهتره.پشیمون نیستم که نشکستم.

[آرمین]

موضوع گفتگو هفته دوم مسابقه گروهی 

نقش شیطان در وسوسه ها و حملات شیطان 

شیطان چطور حمله میکنه ؟

حوزه قدرت شیطان تا کجاست ؟

نقش شیطان در چرخه خ ا ؟

روش های حمله به شیطان ؟

درجات انسان ها برای شیطان و ابزار شیطان برای وسوسه ؟

روش های استقامت در مقابل نجوا های شیطانی؟

مشارکت من:

شیطان تسلطی رو ما نداره و فقط دعوت‌کننده است. اون دنیا هم که بریم هیچ چیز رو گردن نمی‌گیره. میگه خودشون بودن. خودشون انجام دادن. به من چه. من فقط دعوت کردم و اون‌ها پذیرفتن.   این قدر این شیطان نامرده.  

شیطان هر کس رو از ناحیه‌‌ای اغفال می‌کنه. هر کس نقطه ضعفی داره که با فرد دیگه متفاوته. من از طریق فکر به خطا میرم و دیگری از طریق نگاه. تازه همین‌ها هم انواع داره. یکی فکر‌های گذشته یکی فکر به آینده. یکی نگاه حرام تو خیابون یکی نگاه حرام تو اینترنت. 

شیطان با روش‌های مختلف وسوسه‌ها رو به دل ما میندازه. یک جاهایی ما رو با این عنوان که خ.ا یه کار درست هست گول می‌زنه که «بابا همه این کار رو می‌کنن. چرا الکی خودت رو اذیت کنی و کنترل کنی». یک جاهایی با این عنوان که خ.ا اگه کم باشه اشکالی نداره و خوب هم هست. یک جاهایی با این عنوان که حالا آخرش که چی. تو که بالاخره لغزش می‌کنی. حالا ما از هر طرف که خودمون رو قوی کنیم اون از یه روش دیگه وارد میشه.

روش مقابله با شیطان؟ این رو بعدا میگم. 

[صابرین]

بحث گفتگو این هفته شیطان

گفتگو این جلسه درباره حملات شیطان هست

در آیه 16 و 17 سوره اعراف قرآن 4 نوع حمله شیطان برای انسان معرفی میکنه اون هم از زبان خود شیطان  " قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ " شیطان قسم میخوره که من حتما در صراط مستقیم به کمین بندگان تو خواهم نشست .

در اینجا قرآن 3 تاکید روی این کار قرار داده یعنی حتما حتما حتما شیطان در سر راه انسان در کمین هست یعنی هر کسی که بخواهد توبه کند و در راه خدا قرار بگیرد بدون شک شیطان حملاتش رو به اون شخص شروع میکنه و این حملات همون تمرین هایی هست که برای قدرت نفس ما نیاز هست قطعا کسی که در یک روند علمی درس هاش بالاتر هست تمرین هاش هم سخت تر خواهد بود ، تمرین های سال اول ابتدایی آسان تر از دومه دوم آسان تر از سومه همین طور که بری بالاتر سخت تر میشه بنابراین همه انسان ها در حرکت به سمت بینهایت تا وقتی زنده هستند این تمرین ها رو دارند یعنی باید طی بشه ، شیطان باید باشه وسوسه هاش رو بکنه تمرین هایی رو در ما ایجاد بکنه زمینه هایی رو به ما بده تا ما بتونیم امتیاز بگیریم و بالا بریم پس نگیم چون ما آدم خوبی هستیم چرا باید همچین چیزایی باشه اتفاقا چون آدم خوبی هستی و صراط مستقیم رو میخواهی بری شیطان باهات کار داره بقیه رو چون خودشون عضو حزب شیطان هستند و شیاطین النس هستند یعنی خودشون یکی از شیاطین میشن کسانی که راه الله رو طی نمیکنه و ایمان نداره خودش جزو شیاطین هست.

حالا این حمله های شیطان از کجا هست ؟ "  ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ " آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می‌آیم ، و بیشتر آنان را شکر گزار نعمتت نخواهی یافت. 

از جلو ، عقب ، راست و چپ به ما حمله میکنه و بعد میفرمایید "وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ " این حمله ها رو من میکنه که به ما بفمونه این حملات موثر هست میگه اکثر بندگانت رو شاکر نخواهی یافت اگر در کسی صفت شکر و رضایت نباشه خوراک شیطانه این شخص یعنی این حملات زمانی موثر هست که شخص روحیه شکر نداره و روحیه رضایت از زندگی نداره ، ناراضی بودن و نق و غر داشتن و حریص بودن مسابقه دادن در زندگی با دیگران چشم و هم چشمی و زندگی رو صحنه رقابت دیدن حسادت اینها همه زمینه هایی رو فراهم میکنه برای انسان که انسان از شیطان در حمله های چهار گانه شکست بخوره پس به محض اینکه روح شکر و رضایت آمد زمینه های رقابت در بخش های پایین زندگی هم سرعت میگیره هم قدرت (بخش های حس ، خیال ، وهم و عقل ) در این زمان بحث فوق عقلانی یعنی همون زمینه رشد روحی انسان هم سرعت میگیره هم قدرت و این همون چیزی هست که خدا از ما میخواهد ، خداوند میفرمایید هر زمان که خواستید سمت من بیایید سریع بیایید " وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ " در جای دیگر میفرماید سابقو ، با سبقت  با قدرت از بقیه سبقت بگیرید و به من نزدیک بشید.

شما به محض اینکه حس حسادت و رقابت رو در این 4 تا کنار بگذارید اصلا و اجازه ندید که تو یکی از این 4 بخش حسادت ، رقابت ، ناشکری ، ناسپاسی و نارضایتی سراقتون بیاد به شدت سرعتتون زیاد خواهد شد قدرت و سرعت پیدا میکنید ، به هیچ وجه خودتون رو با کسی مقایسه نکنید اونوقت میبینید که انسان چقدر در دلش شادی ، آرامش ، قدرت و سرعت ایجاد میشه تا این حس رو از بین بردی در وجود خودت منتظر سیل شادی و آرامش و قدرت و سرعت باش ، کندی سرعت ، سستی و خدایی نکرده عقبگرد در کسی ایجاد میشه که میگه من چند سال درس میخونم چند تا برنامه گرفتم مشاور رفتم چند تا استاد دیدم چقدر کتاب خوندم چقدر عبادت کردم ولی حال و روزم هنوز همون حال و روز قبله ، دل خوشی ندارم زندگی آرامی ندارم شاد نیستم دلشوره دارم غم زیاد دلمو میگیره اضطراب زیاد میاد سراقم خواب راحت ندارم این برا خاطر این هستش که نتونسته این شخص تو این مرحله از شر این افکار فرار بکنه و گرفتاره اینها هست بنابراین کم سهم ترین بخش وجودیش بخش فوق عقلانیش هستش یعنی بخش انسانی ضعیف ترین بخشش اون قسمت هستش که خیلی توان عرض اندام در مقابل بخش های پایینی رو نداره

ولی اگر شخصی میخواهد تمام گذشته خودشو جبران بکنه و یکباره از پوست گذشته خودش خارج بشه و دلشوره های آیندش از بین بره و دیگه هیچ دلشوره ای نسبت به آینده خودش نداشته باشه ، چه آینده خودش چه آینده اطرافیانش و حمله راست و چپ شیطان روش اثر نگذاره باید سلاح شکر و رضایت از زندگی رو در دست داشته باشه اگر کسی این دو سلاح رو داشت و توکل داشت حملات شیطان به هیچ وجه روی این شخص اثر نمیگذاره برای همینم اگر شما این رمز رو درک نکنید نمیدونید چرا خدا بعد از حملات شیطان شکر رو قرار داده شما ببینید شیطان چقدر از نظر روانشناسی قدرتمند هست که خودش رمز رو داره میگه میگه من حمله میکنم از جلو عقب راست چپ حالا این حملات چی بود جلو میشد آینده ما دلشوره ها و ناراحتی ها و اضطراب هایی که شخص نسبت به آینده زندگی خودش داره این قطعا از طرف شیطان هست حمله از عقب میشه گذشته خودش که سه بخش داره 1- گناهانی که شخص در گذشته کرده 2- ناراحتی ها و قهر هایی که در گذشته با کسی داشته 3- شکست هایی که در گذشته داشته دائما شیطان این سه بخش رو به رخ انسان میکشه تا شخص اصلا بی افته در چنبره غصه ، کم بینی ، ضعف و دیگه نمیتونه حرکت بکنه

 فلسفش هم قرآن میفرمایید که " إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا " شیطان دو چیز رو انجام میده روی انسان با این حملاتش به دو جا میخواهد انسان رو برسونه :

1- شیطان سعی میکنه مومن رو به غم برسونه به اضطراب برسونه (این حملات رو میکنه که مومن دائما اعصابش خورد باشه ، نسبت به آینده نتونه آرامش داشته باشه همش دلشوره داره من میدونم قرار یه اتفاقی بی افته من شکست میخورم من موفق نمیشم چون شیطان حملات رو هماهنگ هم انجام میده یعنی وقتی دلشوره آینده رو ایجاد میکنه از گذشته خودت برات مثال میاره میگه ببین تو قبلا هم شکست زیاد خوردی قبلا هم گناه کردی دیگه موفق نمیشی گناه نکنی تو توبه نمیتونی بکنی یعنی گذشته و آینده رو با هم هماهنگ میکنه میگه چون گذشته تو این بوده آینده تو هم همین خواهد بود بنابراین تو شکست خوردی تو گناه زیاد کردی در گذشته و آدم خوبی نمیتونی باشی آدم موفقی نمیتونی بشی از یاران امام زمان نمیتونی باشی از سرداران امام زمان نمیتونی باشی از دوستان خدا نمیتونی باشی نمیتونی از اولیای اللهی قرار بگیری این دائما این موضوع رو اعلام میکنه که شخص همیشه دچار غصه باشه ، غصه یک سم بسیار محلک است برای حرکت به سمت خدا  یعنی کسی که شیطان بتونه با این سم فلجش بکنه این دیگه نمیتونه خوب حرکت کنه به سمت خدا 

2- شیطان اینه که ترس ایجاد میکنه "خَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ " ترس ایجاد میکنه در دل کسانی که پیروش هستن یعنی شخص دستش به کار نمیره ، دائما افکار منفی در سرش هست همیشه میگه نکنه این بشه نکنه اون بشه شاید اینجوری بشه شاید اونجوری بشه و این آدم آدم شجاعی در حرکت به سمت خداوند تبارک و تعالی نیست 

پس ببینید کجا رو داره هدف قرار میده شیطان ، ایجاد غصه و ایجاد ترس که در نقطه مقابل مومن چجوریه هست " أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ " ترس ندارند یعنی حربه ترس شیطان روشون اثر نداره ، مومن حقیقی رو از کجا میتونید بفهمید ؟ این اینکه چقدر آرامش داره " لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ " و چقدر غصه نداره و شاداب هست "وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ " و معیار سنجش خودمون برای اینکه چقدر در حزب شیطان هستیم و چقدر در حزب خدا هست باید ببینه میزان شادی و آرامشش بیشتر هست یا میزان ترس و غصه هاش بیشتر هست تو زندگیش اگر میزان شادی و آرامشش بیشتر هست در حزب خدا هست چون فرشته ها دائما به انسان شادی و آرامش مژده میدهند و تلقین میکنن و الهامات اللهی شادی ، آرامش و قدرت هست ولی شیطان نه شیطان ترس ، اضطراب و غصه رو به انسان تلقین میکنه و تحمیل میکنه لذا ما میتونیم کاملا رنگ و بوی پیام ها رو تشخیص بدیم 

پس دلشوره اضطراب ناآرامی حساسیت حسادت زود رنجی رقابت چشم و هم چشمی اینها علائم شیطان هست علائم زندگی شیطانی هستش در مقابل آرامش شادی بخشش کرامت مقایسه نکردن حسود نبودن خیر خواه بودن دیگران رو مثل خود دیدن حتی دیگران رو بالاتر از خود دیدن اینا علائم زندگی اللهی هستش 

ادامه دارد...

[آرمین]

حقیقتش من نمی دونستم که باید بیام گروه و ...
مثل فراموش کردن یه معادله ریاصیه بعد از چند سال.
ذهنم از این مسئله خالی بود.
الان دیگه متوجه شدم.
اگه اورژانسی شدم میام گروه و صحبت می کنیم
ببخشید که ناراحتتون کردم.
اما الان میتونم در مورد این اواخر صحبت کنم.
یه شکست عادت کرده بودم و تلاشی نمی کردم.
این دفعه میخواستم واقعا تلاش کنم،برای همین هر وقت وسوسه ای میومد،میرفتم اورژانس،و خدا رو شکر هر بار مفید بود.
اما اونقدر خراب بودم که باز سریع وسوسه ها برمی گشتن.
اما باز هم می رفتم اورژانس.تو این مدت لبمرز حرکت می کردم.
خیلی سخت بود،فقط یه هول دیگه لازم بود که شکست بخورم.اما می گفتم یه بار دیگه تلاش کنم.
تا الان موفق بودم،از لحاظ روحی تغییر چندانی نکردم ،اما در مقایسه با شکست بهتره.پشیمون نیستم که نشکستم.

پشتکار جان این برنامه‌های مسابقه گروهی‌مون بود. 
یه بنده خدایی   نه تنها این پست رو زد، بلکه به تک تک اعضای مسابقه هم پیام ارسال کرد که در جریان باشن.    

قرار بر این هست که اول بریم اورژانس. بعد که یه ذره بهتر شدیم بیایم گروه و وضعیت‌مون رو بگیم.
چرا؟ چون ساعت‌ها و روزهای بعد از اورژانس حساسه و اگه فکری به حالش نکنیم دچار مشکل میشیم. مثل خودت که دوباره و دوباره هم اورژانسی شدی.
اما وقتی در موردش صحبت کنیم کم‌کم مشکل‌ ریشه‌‌ای دست‌مون میاد چیه و می‌تونیم راه حل براش پیدا کنیم.
پس گروه برای چیه؟ برای همین کمک‌ گرفتن‌ها هست دیگه.   
اول که داداش عزیز بهت تبریک میگم این همه اورژانسی شدی اما سر قول و عهدت باقی موندی و پاکیت رو حفظ کردی. ماشالله. 


دوم که بابت جملات سبز ای ولا داری.

سوم که با توجه به صحبتت باید یک فکری به حال تغییر روحیه کنی. نظر خودت چیه؟ چیا به ذهنت میاد؟ 

[فرید]

سلام
فرید ۵ آبان ۲۲ روز

فرید جان بهت تبریک میگم این روزهای سبزت رو. 
برای خوابت چی کار کردی؟

سلام
مرسی آرمین جان
غیر از یکی دو بار بقیه شبا رو تونستم همون حدود ۱ بخوابم حالا یکم اینور اونور 

فرید ۵ آبان ۲۳ روز

[آرمین]

سلام
مرسی آرمین جان
غیر از یکی دو بار بقیه شبا رو تونستم همون حدود ۱ بخوابم حالا یکم اینور اونور 

فرید ۵ آبان ۲۳ روز

ماشالله به تو. 

خب بگو چه تدابیری اندیشیدی که موفق شدی بهتر کنی خواب رو؟
و 
بگو که چطور می‌خوای از اینی که هست بهترش کنی؟ 

[آرمین]

سلام

خبر دارم خبر

موضوع گردهمایی این هفته:

رمز و راز رسیدن به یک پاکی ماندگار

 

با حضور:

برادر عزیزمون همساده

وعده ما:

جمعه ساعت ۲۰ الی ۲۱

محل:

گروه سرو

لطفا با آمادگی قبلی وارد جلسه بشید.

در حدی که ۲ جمله در مورد موضوع گفتگو بنویسید.  

چشم‌انتظار دیدار شما هستیم

[افرا]

دیروز کلی زیاد اورژانس وایسادم ساعت 11 شب کارم تموم شد. ولی امروز فردا تعطیلم درس بخونم.

با ماشین دوستام اومدم . یه پراید داغون بود چون باید قبل از 12 میرسیدم خونه با 150 تا میومدم داشت چرخاش از جا در میومد  

اخه به یکی از دوستای دبیرستانم گفتم بیاد دنبالم دیدم خودش و 4 تای دیگه از بچه های دبیرستان اومدن!  میگفتن همگی باهم اومدیم دنبالت!  
یه ماشین پر از موجودات شیطون.  اینقد سیگار کشیدن منم بوی سیگار گرفتم!

تهران توی اون ساعت خلوت میشه خیلی برام جالب بود.


 پراید پر باشه بیشتر از 150 تا نمیره؟! گازش تا ته بود دیگه نمیرفت  

چند صفحه دیگه توی پسرونه بنویسم انشالاه تمومش کنم. 

فهمیدم اینجا چند ساعت هر روز اضافه حساب میکنن.مثلا 8 تا 2 کلا 6 ساعته ولی 8 ساعت حساب میشه!   

بازم روزام از دستم در رفت. اگه اشتباه بشه شادن خانوم میگن دیگه

خیلی وسوسه ها اذیتم کردن اونم نصفش مربوط بود به اون گذشته هام. 

بقیه هی سوال میکنن در موردش. تورو خدا اگه کسی اینطوری اطرافتون هست شما یادش نندازید.

از یه طرف شدم مبنای مقایسه ی بچه های فامیل! اینا هنوزم کنکور میدن رتبشون بد میشه مامان باباشون

میگن ببین افرا تونست تو نتونستی! 

من بیشتر ازون بچه اعصابم ناراحت میشه!

چون خودمو هم یه زمانی اینقد مقایسه کردن با دیگران. هیچکس دل خوشی ازین کار نداره.

بعدشم افرا سن بابای اون بچه رو داره چرا اینکارو میکنن!

بارها هم به مامانم گفتم از من حرفی نزن جلو بقیه خودمم فامیلامونو نمیبینم چون هر بار یه داستانی 

پیش میاد.

نقاشیامو گذاشتم تو اتاقم و دیشب نبودم مهمون داشتیم مامی گرفته همرو نشون بقیه داده! 

هیچی دیگه از فردا کلاسای سیاه قلم فول میشن! قیمت مداد کنته و ذغال هم سر به فلک میکشه و نایاب میشه!  
 
بعضیا باورشون نمیشه من اینارو میگم ولی خیلی کل کل وجود داره! بچه های بیچاره هم این وسط شدن ابزار جنگ و 

اخرش هم نمیفهمم به چی علاقه دارن و استعدادشون کجاست. 

هیچکدوم هم چشم دیدن منو ندارن!

پس میمونن همون دوستای سیگاریم که عین جاروبرقی مکش میکنن و عین اگزوز خاور دود میدن بیرون!  

هیچی دیگه انرژیمون تخلیه شد.

در مورد بحث قبلی و شیطان و اینا نتونستم زیاد بنویسم ولی یه چیزی به ذهنم رسید.

اونم بحث تفاوت هاست.

چون اون روز میخواستم در مورد شیطان و خیلی از اعتقادات خودمون صحبت کنم ولی دیدم ممکنه با 90 درصد بچه های 

کانون متفاوت باشه و حس نشه.

تفاوت ایرادی نداره.

دنیا دنیای تفاوته.

ولی وقتی مشکل به وجود میاد که ما این تفاوت رو به خوب و بد  تبدیل میکنیم.مثلا میگیم این عقیده بهتر از اون عقیدست!

ما در 95 درصد متفاوتیم و 5 درصد بالاتر و پایینتریم!

اما در ایران به صورت کلی آموزش ندیدیم که بتونیم با تفاوت های همدیگه کنار بیاییم. انگار همون لحظه بهم میریزیم و میخواییم کاری کنیم 

که طرف مقابل هم مثل ما فکر کنه.

میگیم این چه طرز فکر ابلهانه اییه؟!

خیلی راحت توهین میکنیم!

تنها جایی که اجازه داریم بحث کنیم جاییه که در موردش  مطالعه به میزان کافی داشته باشیم.

یک بحثی رو داریم با یه شخصی انجام میدیم و به صحبتمون کاملا ایمان داریم و فکر میکنیم خیلی از طرف مقابل بالاتریم (به فرض که واقعا حق 

با ماست) وسط بحث اگه یه لحظه فکر کنیم میبینیم وای خدای من! دارم در مورد چیزی بحث میکنم که کلا یدونه در موردش کتاب خوندم!

فقط یدونه؟

و خیلی وقتا در اون مورد به دیگران مشاوره هم میدیم.

بارها دیدم جایی که طرف یه کتاب روانشناسی نخونده نشسته پیش یکی دیگه داره میگه : ببین عزیزم شما علامت افسردگی داری!

اصلا درست هم بگه ولی چی باعث شده ماها فکر میکنیم در همه ی زمینه ها متخصصیم؟!

بحث اعتقادی که دیگه داستانش خیلی عمیقتره. چون چیزی نیست که اصلا بشه ثابتش هم کرد.

الان من نه میتونم ثابت کنم خدا هست نه میتونم بگم نیست! (معذرت میخوام مجبورم برای جا افتادن صحبت یه مثال تند بزنم!)

زمانی که ما این تفاوت هامون رو با دیگران میبینیم دیگه نه دیگری رو بد میبینیم نه خودمون رو.بار سنگینی از روی دوشمون بر میداریم تا بشه به

زندگیه خودمون برسیم.

مورد بعدی هم که چند روزه تو کانون متوجهش شدم بحث مذهب و سیاسته که متاسفانه متاسفانه قبل از سن 25 سالگی بچه ها گرفتارش شدن!

اخبار و مدرسه و پدر مادر هم از روی نا اگاهی این موضوع رو تشدید میکنن. و اونچنان بین خونواده های ایرانی جا افتاده که فکر میکنن اموزش سیاست

رو باید از کودکی اغاز کنن!

تا اواخر نوجوانی انسان فکرش بیشتر صفر و صده! یعنی یه چیزی یا درسته درسته یا غلطه غلط!

به همین دلیل در مذهب و سیاست حالت متعصب به خودش میگیره و حاضره به خاطرش به خودش بمب ببنده بره فلان جارو منفجر کنه!

انسان در این سن حساس بیشتر از هرچیزی باید با خودش اشنا بشه و اصلاحات رو از درون خودش شروع کنه.

و همچنین دوره ی مهم یادگیری و تحصیل هست که نباید به هیچ عنوان ازش غافل بشیم.

خیلی طولانی شد . نباید میشد چون اونطرف هم باید بنویسم انرژیم کم نیاد.

افرا/16 شهریور/ 75 روز