من اصلا یادم نمیره.6تا سواله تایین سطح آخرین مرحله ی آمستردام بود من خوردم به یه دختره آ مریکایی 5تای اولو جواب داد اخریرو گیر کرد.منم با خیال راحت همرو جواب دادم رفتم بالاتر.......
بهترین لحظه زندگیم زمانی بود که احساس کردیم یه راه درمان به جز عمل برای زانوهای مامان پیدا شده ولی تازگیا این امید داره به ناامیدی تبدیل میشه
همین الان
همین چند دقیقه پیش چشمم افتاد به تاپیک صلوات...مثل چند وقته پیش رفتم توش ..
یه پست دیدم...
چقدر لذت بخشه ت تمام این چند وقت که رو به راه نبودم علیرضا تمام تلاشش و با تمام خستگیش کرد تا من دوباره بشم همون ادم قبلی...
علیرضا اخریش فوق العاده بود
ممنونم که همچین لحظه ای رو برام ساختی...
[dir=rtl]بهترین لحظه ی زندگی من لحظه ای بود که
چشمامو باز کردم و به کعبه نگاه کردم. عظمت خدا رو که دیدم موهای بدنم سیخ شد ...[/dir]
آن لحظه که جوانه های عشق در دلم سر بر آوردن بگیرند را بهترین لحظه ها می پندارم؛
هر چه آن جوانه ها بالنده تر و هر جه آن عشق، پاینده تر،
آن لحظه ها در خاطرم زنده تر و زاینده تر.
یکی از بهترین لحظه ها امروز بود وقتی دیدم
یکی از کاربرا از اسمم تعریف کرده بود و گفته بودن چقدر قشنگه کلی ذوق کردم خیلی ازشون ممنونم
alone but happy
یکی از بهترین لحظات زندگی من زمانی هست که باعث خندیدن و شاد کردن دل کسی میشمممم حسش رو با دنیا عوض نمیکنمممم
از بهترین لحظات زندگی من وقتیه
که
دست کسی رو میگرم
بلند میشه
و از نو
شروع میکنه
بهترین یعنی چی ؟
بهترین لحظه زندگی من این بود که تونستم با زور و فشار اطرافیان و ذهن ناآرومم و این بیماری یه لیسانس یه وری بگیرم و درسته معدلم آبرو بر هست اما پارسال دیماه تموم شد بعد از کلی اضافه ترم از 8 تا 11
خب آی کیوم کم نمی تونستم مثل بقیه یاد بگیرم خصوصا ریاضیات و معادلات پیچیده در هر درسو
دوست داشتم یاد بگیرم اما نمی تونستم ، نمی فهمیدم استاد یا بقیه دوستام چی می گن
هی می خوندم
آخرشم به زور می شدم ده یا استاد با نمره 3 4 مینداخت منو
چند تا درسو چهاربار برداشتم تا اخرش ده یازده شدم
مدرسه هم همین بودم از سوم ابتدایی به بعد معدلم کم کم از بیست اومد پایین
ریاضی و شیمی رو تو دبیرستان سال دوم افتادم و هندسه فکر کنم ...
به سال سوم زیست رو افتادم که نهایی بود
به زور رفتم دانشگاه ...
تا حالا هیچ چیزی تو زندگی نداشتم که بهش افتخار کنم .
شايد يكي از بهترين لحظه ها الان باشه
بعد از گذروندن يه روز پر مشغله
يه شب باروني كنار پنجره نشستم
چشمام رو بستم و فقط به صداي بارون گوش ميدم
خيلي ارامش بخشه ، الهي شكر
لحظه ای که بتونم به ارامش خیال برسم
ارامش واقعی
بهتررررین لحظه زندگی من....
تولد پسرم
بهترین لحظات زندگی من وقتی که بادوستان میریم مسافرت
وقتیکه کانونوپیداکردم
وقتیکه کتابیوپیدامیکنم که باروحم سازگاره وازخوندنش لذت میبرم
وقتیکه یک کارنیمه تموموبه اتمام میرسونم