سلام
به نظر من بهترین زمان ازدواج برای من سنی هست که الان توشم
خداروشکر چند ساله سرکار هم میرم
اما بنا به شرایط خانواده فکر کنم تا 26 سالگی طول بکشه
یا علی
منم خوب 25 سالمه
همون در کمترین زمان ممکن
بسه مجردی!
ان شالله تابستون سال بعد اگه شرایطش محیا بشه
من داداش بزگترم هنوز ازدواج نکرده ولی خوب چند وقت پپیشا بهش اخطار دادم راهنما بزن برو کنار چون من به زودی داماد میشم
به مامانمم اولتیماتوم دادم
-------
دوستان عزیزی که خودشون شرایط ازدواج دارن ولی مورد مورد نظر رو پیدا نکردن.
فکز می کنم یکی از راههای پیدا کردن موردی که بهتون بیاد اینه که برین خواستگاری دیگه!
یعنی برین حرف بزنید شاید از یکی خوشوتون اومد!
منتظر چی هستین رو نمی دونم
من شرایطش رو داشتم سریع یکی از گزینه های موجود رو می رفتم خواستگاری اشنا بشم باهاش شاید به در هم خوردیم :tanks:
سلام
به به بحث شیرین ازدواج !
من خودم بهترین زمان که شرایطش رو به دست میارم دو سال دیگه هست
ان شاء الله اون موقع دیگه دارم دکترا می گیرم و مشغول نوشتن تز دکتریم هستم و در کنارش تو دانشگاه هم مشغول تدریس هستم .
دوره کارآموزی قضاییم هم اون موقع تموم می شه و بر مسند قضا می شینم مگه اینکه جای دیگه مشغول به کار بشم !
کلا دو سال دیگه من حدودا 27 ساله که می شم شرایط ایده آلی برای ازدواج به دست میارم
سلام
من فکر کنم همین الانا وقتش باشه شایدم زودتر از این
یعنی سن 19 یا 20 سال
خب نیازش رو حس می کنم
نیاز روحی نیاز به آرامش گرفتن نیاز به همدم
حس می کنم که می تونم مسئولیتاش رو هم قبول کنم
آقا مساله ی سن ازدواج برای پسرا مساله ی سن استقلال و شاغل شدنه(حداقل برا من که اینطوره، گرچه شاید خیلیها هم اینطور نباشن)
اگه قدیما تو 14-15 سالگی پسرا میرفتن زن میگرفتن ، چون اون زمان هنوز دانشگاه اختراع نشده بود
و پی درس و مشق نمی رفتن و تو همون سن خودشون شاغل بودن ، مستقل و قادر به گردوندن یه خانواده. نه مثل الآن که همه میخوان کم کم فوق لیسانس بگیرن و تا 24 سالگی دستشون تو جیب باباشونه!
به نظر من سن مناسب برای ازدواج یه پسر سن رسیدن به استقلال اون پسره(یعنی همون رسیدن به بلوغ عقلی و اجتماعی و مسئولیت پذیری و ...)
حالا لا در نظر گرفتن این مساله هرچه زودتر بهتر
برا آدمی مثل من سن 25 فکر کنم مناسب باشه..
چون اصلا احساس ادم بزرگ بودن نمیکنم!
بااین که بلوغ جنسی و مسایل عاطفی همیشه هستن ولی ازدواج..
هنوز برام خیلی مسئله گنگیه..
فکر کنم 7 سال وقت واسه روشن شدنم نیاز باشه...چون حتی اگه الانم دست به انتخاب بزنم مطمعنن اشتباه خواهد بود..
کلا بگم اصلاتو فاز این مسایل نیستم!
سلام
نقل قول:
دوستان عزیزی که خودشون شرایط ازدواج دارن ولی مورد مورد نظر رو پیدا نکردن.
فکز می کنم یکی از راههای پیدا کردن موردی که بهتون بیاد اینه که برین خواستگاری دیگه! یعنی برین حرف بزنید شاید از یکی خوشوتون اومد! منتظر چی هستین رو نمی دونم من شرایطش رو داشتم سریع یکی از گزینه های موجود رو می رفتم خواستگاری اشنا بشم باهاش شاید به در هم خوردیم
هادی جان ، من تا به حال 2 تا خواستگاری رفتم ، حرف هم زدیم
اولین نفر بعد از چند جلسه صحبت کردن از صحبتهاشون متوجه شدم(نه اینکه دختر مستقیم چیزی بگه) که چشمش دنبال دارائی بابامه
میگفت من دوست دارم شوهرم فلان جور باشه ، فلان کار رو بکنه و ...
در واقع اون یه غول چراغ جادو میخواست تا خواسته هاش رو برآورده کنه نه شوهر :17:
دومین نفر هم دختر خوبی بودن اما خوب از لحاظ حجاب مورد پسندم نبودن
ببخشید که اینجا جواب دادم :s:
سلام .
من دختری 29 ساله هستم . یک ساله به این مشکل مبتلا شدم . توجیه زشتی کارم رو نمی کنم ولی عامل اصلیش ازدواج بوده . من که همیشه تلاش می کردم هیچ گناهی نکنم حجابم کامل باشه روی اعتقاداتم محکم بودم. شاد و موفق بودم . فوق لیسانس داشگاه بهشتی . خانواده خوب و مذهبی و فرهنگی . ظاهر خوب . توی مسایل مالی مخصوصا کم توقع و قانع . اهل ورزش و به شدت مطالعه. اهل نقاشی و چند هنر دیگه هنوز بگم ؟حقم این زندگی نیست . مدتی میشه از خدا دور شدم . چون فراموشم کرده . دوست دارم یقه ش رو بگیرم بفهمم چی از جونم می خواد . ازدواج رو که قیدش رو زدم ولی حوصله شعار و نصیحت رو دیگه ندارم . سن ازدواج من چند سال پیش بود خب حالا که چی ؟دست یکی رو بگیرم بگم تورو خدا زنت بشم ؟ قدم اخر دست من نیست .
(1391 آبان 7، 23:42)Amirhossein18 نوشته است: [ -> ]آقا مساله ی سن ازدواج برای پسرا مساله ی سن استقلال و شاغل شدنه(حداقل برا من که اینطوره، گرچه شاید خیلیها هم اینطور نباشن)
اگه قدیما تو 14-15 سالگی پسرا میرفتن زن میگرفتن ، چون اون زمان هنوز دانشگاه اختراع نشده بود و پی درس و مشق نمی رفتن و تو همون سن خودشون شاغل بودن ، مستقل و قادر به گردوندن یه خانواده. نه مثل الآن که همه میخوان کم کم فوق لیسانس بگیرن و تا 24 سالگی دستشون تو جیب باباشونه!
به نظر من سن مناسب برای ازدواج یه پسر سن رسیدن به استقلال اون پسره(یعنی همون رسیدن به بلوغ عقلی و اجتماعی و مسئولیت پذیری و ...)
حالا لا در نظر گرفتن این مساله هرچه زودتر بهتر
منم باهات موافقم امیرحسین
همونطور ک تو پستم گفتم باید یه کاری پیدا کنم و مستقل شم و بعد ...
ک خوب این سربازی رفتن رو دنبالش داره ... (واقعا نمیدونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه!)
جالبه الان کیسش هم هست ولی واقعا دستام بستس ...
نمیخوام چشم بسه پیش برم ...
درست خدا کمک میکنه ولی خدا عقل هم داده دیگه!:s:
یا علی
سلام.
سن ازدواج برای من... فکر می کنم حداقل 5 سال آینده باشه یعنی 28سالگی....
چون الان هنوز به اون اهدافی که داشتم نرسیدم.
اینم بگم که در حال حاضر ذهنیت بدی نسبت به ازدواج دارم و فکر می کنم بهتره کلا ازدواج نکنم.
و دلیلش هم افزایش طلاق و خیانت و این قبیل مسائله.
یه حسی بهم می گه که اونقدر زنده نمی مونم که بخوام ازدواج کنم.
سلام
خیلی خلاصه بگم
سن فعلی 20
3 سال دیگه درس دارم
معافی ندارم
از سال دیگه هم باید برم کاراموزی و سر کار
فکر کنم 24 یا 25 سن مناسبی باشه
من نداشتن معافی رو مانع ازدواج نمیدونم
مهمترین مساله مالی هستش + شغل
به نظرم نباید منتظر بمونیم تا حتما فوق با دکترا بگیریم
فوق و دکترا رو میشه بعد از ازدواج خوند
سلام
(1391 آبان 10، 22:37)اوا نوشته است: [ -> ]
من دختری 29 ساله هستم . یک ساله به این مشکل مبتلا شدم . توجیه زشتی کارم رو نمی کنم ولی عامل اصلیش ازدواج بوده . من که همیشه تلاش می کردم هیچ گناهی نکنم حجابم کامل باشه روی اعتقاداتم محکم بودم. شاد و موفق بودم . فوق لیسانس داشگاه بهشتی . خانواده خوب و مذهبی و فرهنگی . ظاهر خوب . توی مسایل مالی مخصوصا کم توقع و قانع . اهل ورزش و به شدت مطالعه. اهل نقاشی و چند هنر دیگه هنوز بگم ؟حقم این زندگی نیست . مدتی میشه از خدا دور شدم . چون فراموشم کرده . دوست دارم یقه ش رو بگیرم بفهمم چی از جونم می خواد . ازدواج رو که قیدش رو زدم ولی حوصله شعار و نصیحت رو دیگه ندارم . سن ازدواج من چند سال پیش بود خب حالا که چی ؟دست یکی رو بگیرم بگم تورو خدا زنت بشم ؟ قدم اخر دست من نیست .
« قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » يعني : « بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهايد! [ و گناهان زياد مرتكب شده ايد ، ] از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را مىآمرزد ، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است
-----------------------------------------------
نظر من، برای اینکه اسپم نشه!1!:
من نظرم اینه که سن ازدواج وقتیه که هدف آدم از ازدواج هوس نباشه...!
یعنی اینکه هدفش از ازدواج نیاز جنسی نباشه (در اینصورت بدبخت میشه!!)
وقتی که زمینه های دیگه ازدواج یعنی نیاز به آرامش در کنار همسر ، نیاز به رشد و تعالی روحی و شخصیتی و ..... در آدم به وجود بیاد
فکر نمی کنم تا قبل از سن 27 ، 28 سالگی این زمینه ها در آدم به وجود بیاد.
درسته تا یک سنی هدف از ازدواج برای من هم کمال معنوی و ارامش و ...این حرفها بود اون وقت که خدا رو حس میکردم پشتم هستش . جالب بود که کامنت پسرها رو میخوندم همه چیز حتی زمان ازدواج هم دستشونه منتظرن تا وقتش از لحاظ براشون برسه . درد من این هستش که خدا فراموش کرده من رو .حتی یادش رفته نیاز های من رو . فقط بلا و دردسر برای من میباره. اینها "امرزندگی و مهربانی و رحمت" خدا نشانه عقلی می خواد که بینم و باور کنم.
« قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » يعني : « بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهايد! [ و گناهان زياد مرتكب شده ايد ، ] از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را مىآمرزد ، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است
-----------------------------------------------
نظر من، برای اینکه اسپم نشه!1!:
من نظرم اینه که سن ازدواج وقتیه که هدف آدم از ازدواج هوس نباشه...!
یعنی اینکه هدفش از ازدواج نیاز جنسی نباشه (در اینصورت بدبخت میشه!!)
وقتی که زمینه های دیگه ازدواج یعنی نیاز به آرامش در کنار همسر ، نیاز به رشد و تعالی روحی و شخصیتی و ..... در آدم به وجود بیاد
فکر نمی کنم تا قبل از سن 27 ، 28 سالگی این زمینه ها در آدم به وجود بیاد.
[/quote]
سلام به همه دوستان
خوبید ؟
فقط یه چیزی اومدم بگم
زور نزنید
قسمت هرچی باشه ، به بهترین شکل اتفاق میوفته
فقط کافیه تو مسیر حرکت کنید ، بقیش حله
خدایا شکرت