1394 فروردين 1، 1:51
1394 فروردين 1، 2:30
[dir=rtl]10 یادم عاقابیام عاقا عروسی کیه ؟ یکی منو توجیه کنه [/dir]
1394 فروردين 1، 11:40
[dir=rtl]ممنون داداش حبیب بابت تفعلت
کاش هر هفته باشه
شعر زیبایی هم اومده که....
بچه ها هم برداشت هاشونو داشتن که...
داداش علیرضا هم که دوماد شد و رفت
واقعا خودمون رو نباید با زرق و برق دنیا مشغول کنیم
رستگاری ما در پول داشتن نیست در خوب بودنه
ممنون حافظ[/dir]
کاش هر هفته باشه
شعر زیبایی هم اومده که....
بچه ها هم برداشت هاشونو داشتن که...
داداش علیرضا هم که دوماد شد و رفت
واقعا خودمون رو نباید با زرق و برق دنیا مشغول کنیم
رستگاری ما در پول داشتن نیست در خوب بودنه
ممنون حافظ[/dir]
1394 ارديبهشت 4، 21:30
سلام و شب به خیر خدمت دوستای عزیزم
خیلی عذر می خوام بابت این همه تاخیر
بهانه ای هم نمی تونم بیارم شرمنده یهو انقدر کارهام زیاد شد یادم رفت همچین قراری داریم
می خوام که همه نیت کنید و صلوات بفرستید و فاتحه به نیت حافظ شیرازی
تا من هم تفائل بزنم
خیلی عذر می خوام بابت این همه تاخیر
بهانه ای هم نمی تونم بیارم شرمنده یهو انقدر کارهام زیاد شد یادم رفت همچین قراری داریم
می خوام که همه نیت کنید و صلوات بفرستید و فاتحه به نیت حافظ شیرازی
تا من هم تفائل بزنم
1394 ارديبهشت 4، 21:42
خوب تفائل هم زدم به نیت همه کانونی ها
البته به نظرم متاسفانه همه کسایی که منتظر تفائل امشب بودن رفتن دیگه
و مثل همیشه شرمنده دوستان هستم
این هم از فالی که گرفتم
انشالله خیریت توش باشه
:
برنیامد از تمنّای لبت کامم هنوز
بر امید جامِ لعلت، دُردیآشامم هنوز
*
***
*
روز اول رفت دینم در سر زُلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
*
***
*
ساقیا! یک جرعه ده زان آب آتشگون؛ که من
در میانِ پختگانِ عشقِ او خامم هنوز
*
***
*
از خطا گفتم شبی زلف تو را مُشکِ ختن
میزند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز
*
***
*
پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب
میرود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز
*
***
*
نام من رفتهست روزی بر لب جانان بهسهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
*
***
*
در ازل دادهست ما را ساقیِ لعلِ لبت
جرعهی جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
*
***
*
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرامِ جان!
جان به غمهایش سپردم؛ نیست آرامم هنوز
*
***
*
در قلم آورد حافظ قصهی لعل لبش
آب حیوان میرود هر دم ز اقلامم هنوز
*
***
*
البته به نظرم متاسفانه همه کسایی که منتظر تفائل امشب بودن رفتن دیگه
و مثل همیشه شرمنده دوستان هستم
این هم از فالی که گرفتم
انشالله خیریت توش باشه
:
برنیامد از تمنّای لبت کامم هنوز
بر امید جامِ لعلت، دُردیآشامم هنوز
*
***
*
روز اول رفت دینم در سر زُلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
*
***
*
ساقیا! یک جرعه ده زان آب آتشگون؛ که من
در میانِ پختگانِ عشقِ او خامم هنوز
*
***
*
از خطا گفتم شبی زلف تو را مُشکِ ختن
میزند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز
*
***
*
پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب
میرود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز
*
***
*
نام من رفتهست روزی بر لب جانان بهسهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
*
***
*
در ازل دادهست ما را ساقیِ لعلِ لبت
جرعهی جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
*
***
*
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرامِ جان!
جان به غمهایش سپردم؛ نیست آرامم هنوز
*
***
*
در قلم آورد حافظ قصهی لعل لبش
آب حیوان میرود هر دم ز اقلامم هنوز
*
***
*
1394 ارديبهشت 4، 22:10
سلام
مبتوانم جان عالی بود...
روز اول رفت دینم در سر زُلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
*
واقعا تا چ خواهد شد در این سودا!؟!؟
امید ب خدا..
یاعلی.
مبتوانم جان عالی بود...
روز اول رفت دینم در سر زُلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
*
واقعا تا چ خواهد شد در این سودا!؟!؟
امید ب خدا..
یاعلی.
1394 ارديبهشت 4، 22:30
به به چقدر زیبا بود:
نام من رفتهست روزی بر لب جانان بهسهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
نام من رفتهست روزی بر لب جانان بهسهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
1394 ارديبهشت 4، 22:33
سلام
گرچه فال حافظ با شعر شهريار (آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟) قاطي پاتي شدن ولي ميتونم بگم كه به به عجب فالي شد اين فال!
چه تفسيري دربياره عليرضا از اين فال
خب چيه؟ چرا عصباني ميشيد؟ من به حافظ گفتم بذار سروقت مطلب رو بفرستيما! ديدم ميگه نه بذار ديرتر بفرستيم ميخوام تفالتون به حالتون بخوره! منم ديدم بزرگتره زشته رو حرفش حرف بيارم!
ميگيد نه! اينم معني فال:
بي تابي و بي قراريتان علت و دليل مهمي ندارد! زيرا عشق و محبت بر پايه ي انتظار، اميد و نااميدي است. اگر انسان براي هركاري پريشان شود توانايي و سرعت عمل خود را از دست ميدهد، اما به جاي اين ناكامي ميتوانيد با اندكي واقع گرايي و تهيه مقدمات به مطلوب خود برسيد! چرا تمام اوقات روز شبتان را به فكر او هستيد؟ به خدا توكل كنيد چراكه اين نيت فراز و نشيبهاي بسياري دارد اگر ميتوانيد اقدام كرده و الا صرف نظر نماييد.
در آخر هم اينكه: اميدوارم ببخشيد برما، اين تاخير رو!
معذرت، معذرت، معذرت
گرچه فال حافظ با شعر شهريار (آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟) قاطي پاتي شدن ولي ميتونم بگم كه به به عجب فالي شد اين فال!
چه تفسيري دربياره عليرضا از اين فال
خب چيه؟ چرا عصباني ميشيد؟ من به حافظ گفتم بذار سروقت مطلب رو بفرستيما! ديدم ميگه نه بذار ديرتر بفرستيم ميخوام تفالتون به حالتون بخوره! منم ديدم بزرگتره زشته رو حرفش حرف بيارم!
ميگيد نه! اينم معني فال:
بي تابي و بي قراريتان علت و دليل مهمي ندارد! زيرا عشق و محبت بر پايه ي انتظار، اميد و نااميدي است. اگر انسان براي هركاري پريشان شود توانايي و سرعت عمل خود را از دست ميدهد، اما به جاي اين ناكامي ميتوانيد با اندكي واقع گرايي و تهيه مقدمات به مطلوب خود برسيد! چرا تمام اوقات روز شبتان را به فكر او هستيد؟ به خدا توكل كنيد چراكه اين نيت فراز و نشيبهاي بسياري دارد اگر ميتوانيد اقدام كرده و الا صرف نظر نماييد.
در آخر هم اينكه: اميدوارم ببخشيد برما، اين تاخير رو!
معذرت، معذرت، معذرت
1394 ارديبهشت 4، 22:36
یعنی هنوز هم نتونستم به ارزوی بوسیدن تو دست پیدا کنم و هر روز به ارزو و فکر رسیدن به تو می شینم و شراب قوی می نوشم از اون روز اولی که تو رو دیدم و عاشقت شدم با دیدن موهات دینمو از دست دادم حالا اینکه اخر کار چه بلایی سرم میاد خدا می دونه
ای ساقی بهم یه شرابی بهم بده تا با این شرابه بتونم در مقام عاشقی اون به جاهای بالاتری برسم
یک بار از سر ندونستن موهای تو رو با مشک ختن مقایسه کردم و هنوزم از این اشتباه پشیمونم
یه وقتی که تو در خلوت با من بودی نور خورشید بهمون افتاد دوست داره هر روز بیاد و به خلوت انس ما بیاد
وقتی تو حتی اشتباهی اسم منو به زبون اوردی همه اسم منو که می شنون به یاد جانان من می افتن
از روز ازل ما عاشق تو هستیم انگار که شراب عشق تو رو به ما خورانده اند و منم هنوز در مستی اون شراب هستم
(اه اه چه بد معنی می کنم)
ای کسانی که بهم گفتید که اگر بمیری بلاخره ارامش پیدا می کنی من همه جان و وجودم رو فدای غم عشق اون کردم اما هنوز ارام نشدم
حافظ این داستان عشق رو نوشت و با این کار انگار که داره با جوهری از اب حیات می نویسه ( اب حیات از قلمش بچکه حتما استعاره و تشبیه و اینا از جوهره دیگه )
خلاصه ش که منظور چیه رو نمی دونم خودتون نتیجه گیری کنید
ای ساقی بهم یه شرابی بهم بده تا با این شرابه بتونم در مقام عاشقی اون به جاهای بالاتری برسم
یک بار از سر ندونستن موهای تو رو با مشک ختن مقایسه کردم و هنوزم از این اشتباه پشیمونم
یه وقتی که تو در خلوت با من بودی نور خورشید بهمون افتاد دوست داره هر روز بیاد و به خلوت انس ما بیاد
وقتی تو حتی اشتباهی اسم منو به زبون اوردی همه اسم منو که می شنون به یاد جانان من می افتن
از روز ازل ما عاشق تو هستیم انگار که شراب عشق تو رو به ما خورانده اند و منم هنوز در مستی اون شراب هستم
(اه اه چه بد معنی می کنم)
ای کسانی که بهم گفتید که اگر بمیری بلاخره ارامش پیدا می کنی من همه جان و وجودم رو فدای غم عشق اون کردم اما هنوز ارام نشدم
حافظ این داستان عشق رو نوشت و با این کار انگار که داره با جوهری از اب حیات می نویسه ( اب حیات از قلمش بچکه حتما استعاره و تشبیه و اینا از جوهره دیگه )
خلاصه ش که منظور چیه رو نمی دونم خودتون نتیجه گیری کنید
1394 ارديبهشت 4، 22:42
ممنون مي توانم خانوم ولي چرا اينقدر بي اعصاب: "اب حیات از قلمش بچکه حتما استعاره و تشبیه و اینا از جوهره دیگه"
نتيجه گيريش رو هم كه من گفتم ديگه!
نتيجه گيريش رو هم كه من گفتم ديگه!
1394 ارديبهشت 4، 22:47
شرمنده
نه بی اعصاب نیستم
حبيب: گفتم زياد اسپم بازي نشه از مزاياي مديريت استفاده كردم!
دشمنتون شرمنده
ميدونم، شوخي كردم
نه بی اعصاب نیستم
حبيب: گفتم زياد اسپم بازي نشه از مزاياي مديريت استفاده كردم!
دشمنتون شرمنده
ميدونم، شوخي كردم
1394 مهر 20، 15:32
سلام
قرار نيست اينجا اتفاقي بيفته فقط اينكه امروز روز بزرگداشت حافظ بود
قرار نيست اينجا اتفاقي بيفته فقط اينكه امروز روز بزرگداشت حافظ بود
1394 آذر 20، 21:33
1394 آذر 20، 21:38
سلام به همه
آقا ما اینجا حاضریم...
نیت هم کردیم ...
آقا ما اینجا حاضریم...
نیت هم کردیم ...
1394 آذر 20، 21:39
با سلام خدمت همه شما بزرگواران
یک بار دیگه این افتخار رو داریم که با شما دوستان عزیز در محضر حافظ علیه الرحمه باشیم
خواهش می کنم نیت کنید تا دقایقی دیگه می خواهیم تفأل بزنیم
لطفا حمد و سوره نثار روحشون کنید
یک بار دیگه این افتخار رو داریم که با شما دوستان عزیز در محضر حافظ علیه الرحمه باشیم
خواهش می کنم نیت کنید تا دقایقی دیگه می خواهیم تفأل بزنیم
لطفا حمد و سوره نثار روحشون کنید