نقل قول: سلام دم همه شما گرم
دریفت / ۱ سال و ۴۶ روز عالی
اینم تجدید میثاق من ، انشالله که همه ما بتونیم به تمام روزهای زندگی رو نه با لغزش بلکه با هیچ گناه دیگه ای پشت سر بگذاریم.
ان شاالله که بتونیم همه ی روزهای زندگیمون و لحظه لحظه اش رو نه تنها بدون گناه بلکه با ثواب و کار خوب و حسنه پر کنیم.
این طوری دیگه وقتی مردیم حسرت نمی خوریم و قبل مرگ با خیال راحت چشممون رو می بندیم.
نقل قول: سلام
اینجا رو خلوت کنید که قهرمان آرمین اومده.
آرمین / 15 بهمن / 25 روز خوب
اووووو، ببین کی اینجاست. آرمین. غول مرحله ی آخر
نقل قول: به نام خدا
رضا/18 بهمن/ 28 روز خوب
بازم یاداروری میکنم عهدی که بستم. خدایای من با این عزیزا شرط بستم که تا اخر عمرمون، با هم پاک بمونیم و حال خوب رو تجربه کنیم.
رضا ان شاء الله عاقبت به خیر بشی....
راستی سی روزه شدنت رو هم تبریک می گم داداش
نقل قول: يادمه اون موقع هم جو جورى بود كه حس ميشد عملا فعاليت تو كانون بى فايده است. اينجورى فريب خوردم كه تو ديگه بايد رو پاى خودت باشى، بايد به خاطر آبروت جلو خدا پاك بمونى، نه شرم از بنده خدا، بايد مستقل بشى.... همين فكرا يه سال پاكيمو گرفت بعد هم تلاش كردم، اما نشد. ولى از وقتى مجدد اومدم كانون اراده ام محكم شده. اصلا اينجا ياد روزاى خوبم افتادم و تلقين شده بهم اينجا باشم نمى شكنم .
کانون فوق العاده می تونه توی ترک کمک کنه. البته برای همه میزانش یکسان نیست.
همین شرطی شدن به اعلام وضعیت یه تشویق ساده گرفتن نفس رو عادت می ده.
اما این دلیل نمی شه که دلیل اصلی ترک ما کانون باشه، کانون فقط وسیله است.
اما من واقعا ایده ای ندارم بعد از یه مدت که شما پاک بودی باید کانون رو ترک کنی یا نه؟ یا این که نهایتا باید مستقل شد یا نه.
ولی این رو می دونم وقتی که شما هنوز آماده ی پرواز نشدی، اگر بپری می خوری زمین.
پس قبل از پرواز باید مطمئن بشی که آماده ای. قبل از ترک کانون هم همین طوره.
نقل قول: سلااااام
زینبی/14تیر/242روز خوب
خدایا شکرت
اووووووو! چقدر روز خوب. ماشاالله
نقل قول: درخشنده/ 1 مهر/ 532 روز...
تا همیشه هستم.....
شما هم اوووووووو! خیلی روز خوب داری... حواست بهش باشه داداش
(1396 اسفند 18، 19:56)Mr Degaresh نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
بعد از مدتی دوباره برگشتم. این بار با انرژی زیاد و میمونم تا آخرش
Mr Degareshا /10اسفند 1396/ 8 روز خوب
خوش برگشتی داداش.
حتما که می تونی و میشه که با انرژی بمونی و به دیگران هم انرژی بدی...
نقل قول: عاشق / ۱۵ اسفند / ۴ روز خوب....
خیلی خورد تو ذوقم، مثل یه سیلی که هنوز منگم.
اما باید خودم رو پیدا کنم، خیلی زود، خیلی زود، شاید همین الان
مژگان / 17 بهمن / 32 روز خوب
به نام خدا
رضا/18 بهمن /31 روز خوب...
مرسی عاشق جون بابت تبریکت داداش
مژگان / 17 بهمن / 33 روز خوب
به نام خدا
رضا/ 21 اسفند/1 روز خوب
متاسفانه شکستم اما چیز خوبی که داشت برام این بود که راه شکست(instagram) رو که خیلی وقت بود میخاستم از بین ببرم، پیدا و حذف کردم. و در عوض راه دررویی پیدا کردم که فک کنم جواب درستیه برای متوسل شدن بهش و اون نماز هست.
بچه ها من خیلی وقت بود از زمان بلوغم تا الان، نماز نمیخوندم و منطقم این بود که نمازی که خدا نیاز نداره، من چرا باید بخونم.
چند روز پیش شروع کردم دوباره نمازو و تا اون وقتی که جدیش گرفتم و مرتب خوندم، وسوسه کلا وجود نداشت. پس فمیدم که خدا نمازو واجب کرده چون ما بهش نیاز داریم. مثل طنابی میمونه که من باید بگیرم تا از دره نیوفتم. اون شخصی که طنابو میکشه بالا تا منو از سقوط نجات بده، به اون طناب نیازی نداره ولی ما که در حال سقوطیم، بدون اون طناب میوفتیم و از بین میریم.
از حالا به بعد نماز(ریسمان الهی) رو میگیرم و امیدوارم طوری بشه که با همه وجودم نماز بخونم. ایندفه راه حل رو پیدا کردم. امیدوارم بتونم روی پیمانی که با شما بچه های گل بستم بمونم و دیگه این خ.ا رو بذارم کنار
(1396 اسفند 21، 10:29)rezaKy نوشته است: [ -> ]به نام خدا
رضا/ 21 اسفند/1 روز خوب
متاسفانه شکستم اما چیز خوبی که داشت برام این بود که راه شکست(instagram) رو که خیلی وقت بود میخاستم از بین ببرم، پیدا و حذف کردم. و در عوض راه دررویی پیدا کردم که فک کنم جواب درستیه برای متوسل شدن بهش و اون نماز هست.
بچه ها من خیلی وقت بود از زمان بلوغم تا الان، نماز نمیخوندم و منطقم این بود که نمازی که خدا نیاز نداره، من چرا باید بخونم.
چند روز پیش شروع کردم دوباره نمازو و تا اون وقتی که جدیش گرفتم و مرتب خوندم، وسوسه کلا وجود نداشت. پس فمیدم که خدا نمازو واجب کرده چون ما بهش نیاز داریم. مثل طنابی میمونه که من باید بگیرم تا از دره نیوفتم. اون شخصی که طنابو میکشه بالا تا منو از سقوط نجات بده، به اون طناب نیازی نداره ولی ما که در حال سقوطیم، بدون اون طناب میوفتیم و از بین میریم.
از حالا به بعد نماز(ریسمان الهی) رو میگیرم و امیدوارم طوری بشه که با همه وجودم نماز بخونم. ایندفه راه حل رو پیدا کردم. امیدوارم بتونم روی پیمانی که با شما بچه های گل بستم بمونم و دیگه این خ.ا رو بذارم کنار
رضا جان نماز واقعا اگر درست خونده بشه (نه از سر عادت و اجبار) بلکه اول وقت و به جماعت و با حضور تاثیر باورنکردنی داره
این که می گن نماز معراج مومنه حقیقته.
راستی منم باید از اول شروع کنم
عاشق / شروع ۲۲ اسفند / ۱ روز خوب
نقل قول: آقا رضا، آقا عاشق، تلاشتون خيلى خوب بوده و هيچ وقت هم براى رهايى دير نيست. يك روز تلاش، بهتر از بيخيال شدنه. ولى شما كه يه روز بالاخره بايد رها بشيد ازش و ميشيد هم انشاءالله... حيفه اون موقع بگيد كاش زودتر رها شده بودم. چون اون موقع واقعا به مسخره بودنش پى ميبريد.
بياين واسه هميشه كارش رو يكسره كنيم. چيه يه دروغ رو توى ذهنمون پرورش ميديم و يه لذت كه بعدش صد برابر پشيمون ميشيم و با عذاب وجدان گند ميزنيم به اعصاب و اعتماد به نفسمون. چرا با خودمون اين كار رو مى كنيم؟ حيف عمرمون. تمومش كنيم بره پى كارش ديگه. والا
راست می گین شما.
گاهی لازمه آدم به خودش این ها رو یادآوری کنه که چقدر کار مسخره ای هست این خ.ا .
اگر توی جمعی (حتی جمع ملحد و غیر متعهد) بگی که این کار رو انجام می دی، مطمئنا تمسخر می کنن آدم رو این قدر که این کار چیپ و بیخوده.
دریل / 22 اسفند /0
از همیشه صفرتر. مغزم دیگه کار نمیکنه. حالم خیلی خرابه.
سلام
خداقوت به زحمت کشان و سرپرستان
آرمین /15 بهمن 96 / روزخوب: 36 ................................................................... در حال جهاد
لطفا ستاره ی بعدی من رو محبت کنید. مدیونید اگه به من ستاره ندید.
نقل قول: دریل / 22 اسفند /0
از همیشه صفرتر. مغزم دیگه کار نمیکنه. حالم خیلی خرابه.
برادر خوبم
اول از همه سعی کن حالت رو خوب کنی.
یه انرژی بگیری و یه جون تازه تا دوباره بتونی راه بیای با سختی ها.
چشم رو هم بذاری اوضاع عوض شده.
(1396 اسفند 20، 9:20)زینبی نوشته است: [ -> ]سلام
زینبی/پاک
خدایا شکرت
خانم زینبی ماشالاه اینقد تعداد روزاتون زیاد شده دیگه حوصله ی شمردن ندارید
منم قبلا اینطوری بودم ...
تلاشتون ایشالاه پایدار باشه همیشه ...
(1396 اسفند 20، 23:47)mojgan نوشته است: [ -> ]مژگان / 17 بهمن / 33 روز خوب
چه رنگی رنگی
لحظات سخت قبل از 20 روز رو رد کردید...
ارادتون رو حفظ کنید چون ازینجا به بعد هم شدیدا لازمش داریم.
جای مغرور شدن به هیچ عنوان اینجا نیست...
(1396 اسفند 21، 10:29)rezaKy نوشته است: [ -> ]به نام خدا
رضا/ 21 اسفند/1 روز خوب
متاسفانه شکستم اما چیز خوبی که داشت برام این بود که راه شکست(instagram) رو که خیلی وقت بود میخاستم از بین ببرم، پیدا و حذف کردم. و در عوض راه دررویی پیدا کردم که فک کنم جواب درستیه برای متوسل شدن بهش و اون نماز هست.
بچه ها من خیلی وقت بود از زمان بلوغم تا الان، نماز نمیخوندم و منطقم این بود که نمازی که خدا نیاز نداره، من چرا باید بخونم.
چند روز پیش شروع کردم دوباره نمازو و تا اون وقتی که جدیش گرفتم و مرتب خوندم، وسوسه کلا وجود نداشت. پس فمیدم که خدا نمازو واجب کرده چون ما بهش نیاز داریم. مثل طنابی میمونه که من باید بگیرم تا از دره نیوفتم. اون شخصی که طنابو میکشه بالا تا منو از سقوط نجات بده، به اون طناب نیازی نداره ولی ما که در حال سقوطیم، بدون اون طناب میوفتیم و از بین میریم.
از حالا به بعد نماز(ریسمان الهی) رو میگیرم و امیدوارم طوری بشه که با همه وجودم نماز بخونم. ایندفه راه حل رو پیدا کردم. امیدوارم بتونم روی پیمانی که با شما بچه های گل بستم بمونم و دیگه این خ.ا رو بذارم کنار
رضا جان ماشالاه از هرکسی بهتر حال خودتو تحلیل میکنی این یعنی به اون درجه ایی رسیدی که سریعتر به سمت پاکی ابدی برسی......
جایی که مشخص کردم رو سال ها زمان میبره تا خیلیا بفهمن... قدرشو بدون...
بدون تعارف میگم که جز استثناهاست که ادم بعد از شکست اینقد خوب حال خودشو بفهمه و مشکلاتشو بررسی کنه....
یکی شمایید اینطوری عمل میکنید یکی دیگه عاشق