چیزی ک در ادامه می خونید رو خیلی وقت پیش میخواستم بگم نشد، الان میگم؛
قبلنا ی وقتی داشتم مطالب گذشته کانون رو مرور میکردم ک خوردم به این نوشته:
"بعضی وقتا از بیرون به خود نگاه کردن خیلی خوبه
تا وقتی که پشت فرمون نفس رانندگی می کنیم
و به دور و برمون توجهی نداریم از نحوه چرخیدن چرخا بی خبریم
اما از بیرون که نگاه میکنی متوجه عیب و ایرادات میشی
چطوری برای دیدن ظاهرمون جلو آیینه میریم
تا حالا شده برای وجود باطنی خودمون جلو آیینه بریم؟!"
و عزیزی در پاسخ گفته بود:
دوست خوب هم میتونه مثل آینه باشه کما اینکه فرمودند المومن مرآة المومن
و حالا من میگم:
چ خوب میشه دور جدید مسابقه گروهی رو
فرصتی بدونیمش برای دیدن خودمون از بیرون
فرصتی بدونیمش برای آینه شدن مون برای دیگری
فرصتی بدونیمش برای آینه شدن دیگری برا خودمون
فرصتی بدونیمش برای خیلی چیزا...
جایی نوشته بود
"هر جا که امید رشد میکند، معجزه جوانه میزند"
و چقدر به دلم نشست...
ازخدا بهترین معجزه ها رو براتون آرزو دارم
معجزه هایی ک با دست های خودتون رقمش زده باشین...
و اما امروز من چقدر خوشحالم در کنار شما میخوام باز یک تجربه "بودن" جدید رو تجربه بکنم
"بودن" هاتون مستدام...
پ.ن. نوشته های آبی رنگ رو ک صحبت دوستان هست ی کوچولو تغییر دادم تا برسم ب برداشت مدنظرخودم