1399 فروردين 30، 23:44
در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتری
✈ ✈ ✈ ✈ ✈ ✈ ✈
✈ ✈ ✈ ✈ ✈ ✈ ✈
(1399 فروردين 30، 18:30)بازگشت به خاک نوشته است: برنامه ام خیلی خلاصه و کوتاه
۱- کنترل فکر به طوری که تو هفته اخیر حتی یک ثانیه به گناه و فساد ... فکر نکردم
۲- کنترل چشم : من قبلا تو خیابون و ... خیلی پسر خوب و با حیایی بودم فقط نقطه ضعفم موبایل و اینترنت بود که به شکر خدا تو هفته اخیر حتی یک نگاه عمدی به نامحرم نداشتم تو موبایل و اینترنت
نقل قول: گفتن حداقل یه گرفتاریمون به کسی که از ما بزرگتره فشار زیادیو از روی ما برمیداره.. یکی که منطقی ، دلسوز و مهربون باشه
نقل قول: فکر کردن و پیدا کردن یه چارهراستش انقدر گیج شدم نمیفهمم کدوم حس طبیعیه کدوم یه مشکله کار درست چیه و کار غلط کدومه
نقل قول: مهم تر از همه عبادت خدا چون آرامش اصلی و همه خواسته ها و اهداف ما دست خداست
(1399 ارديبهشت 3، 17:08)karma نوشته است: چند وقته وقتی میخوام پاک بمونم همش فکر بد بختی ها و کمبود های گذشته میاد تو ذهنم و از اونن طرف هم آینده نامعلومی که پیش رومه گذشته فشار میاره آینده هم بهم استرس وارد میکنه ومن این وسط له میشم دیگه نه امیدی برای پاکی برام میمونه نه انگیزه ای برای درس و تلاش و وقتی درس نمیخونم اون حس استرس تشدید میشه و وقتی زیاد میشه طبیعتا همه اونایی که گفتم باز زیاد میشن واین همین طور ادامه پیدا میکنه تا این که به شکست منتهی بشه و بعد چند روز دوباره روز از نو و روزی از نو
شکست های اخیرم به خاط. این موضوع بوده واحتمالا شکست های آینده هم به خاطر همین باشه
واقعا موندم چیکار کنم؟؟
خودم میدونم تا وقتی بشینم هیچ کاری نکنم اوضاع همینه و باید یه تکونی به خودم بدم ولی فقط در حد گفتن و حرف میدونم......
(1399 ارديبهشت 3، 17:08)karma نوشته است: چند وقته وقتی میخوام پاک بمونم همش فکر بد بختی ها و کمبود های گذشته میاد تو ذهنم و از اونن طرف هم آینده نامعلومی که پیش رومه گذشته فشار میاره آینده هم بهم استرس وارد میکنه ومن این وسط له میشم دیگه نه امیدی برای پاکی برام میمونه نه انگیزه ای برای درس و تلاش و وقتی درس نمیخونم اون حس استرس تشدید میشه و وقتی زیاد میشه طبیعتا همه اونایی که گفتم باز زیاد میشن واین همین طور ادامه پیدا میکنه تا این که به شکست منتهی بشه و بعد چند روز دوباره روز از نو و روزی از نو
شکست های اخیرم به خاط. این موضوع بوده واحتمالا شکست های آینده هم به خاطر همین باشه
واقعا موندم چیکار کنم؟؟
خودم میدونم تا وقتی بشینم هیچ کاری نکنم اوضاع همینه و باید یه تکونی به خودم بدم ولی فقط در حد گفتن و حرف میدونم......
نقل قول: یه مهارت کوچیک رو برو سمتش، مثلا اگر دوست داری زبان یاد بگیری برو سمتش.چند وقته با بهونه این که کار دارم هیچ کاری نمیکنم
اگر درس برات مهمه، آروم آروم برو سمتش...
نقل قول: کتاب خوب روانشناسی بخون
(1399 ارديبهشت 5، 7:08)kar نوشته است:
نقل قول: کتاب خوب روانشناسی بخون
شما چه کتابی پیشنهاد میدید؟؟
ممنونم از همه دوستانی که راهنمایی کردن
(1399 ارديبهشت 3، 17:08)karma نوشته است: چند وقته وقتی میخوام پاک بمونم همش فکر بد بختی ها و کمبود های گذشته میاد تو ذهنم و از اونن طرف هم آینده نامعلومی که پیش رومه گذشته فشار میاره آینده هم بهم استرس وارد میکنه ومن این وسط له میشم دیگه نه امیدی برای پاکی برام میمونه نه انگیزه ای برای درس و تلاش و وقتی درس نمیخونم اون حس استرس تشدید میشه و وقتی زیاد میشه طبیعتا همه اونایی که گفتم باز زیاد میشن واین همین طور ادامه پیدا میکنه تا این که به شکست منتهی بشه و بعد چند روز دوباره روز از نو و روزی از نو
شکست های اخیرم به خاط. این موضوع بوده واحتمالا شکست های آینده هم به خاطر همین باشه
واقعا موندم چیکار کنم؟؟
خودم میدونم تا وقتی بشینم هیچ کاری نکنم اوضاع همینه و باید یه تکونی به خودم بدم ولی فقط در حد گفتن و حرف میدونم......