آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

**سها** · 1389 فروردين 13، 14:21

...همه میتونن تا همیشه پاک باشن..فقط باید تلاش کرد و اراده و جدیت...

**تبسم**

سلام بچه ها نمیدونین چقدر خستم تازه فردا صبح باید برم مدرسه.

منم از فردا باید کم کم کمش کنم نمیتونم یهو کمش کنم آخه خیلی عادت کردم.تو راه بال بال میزدم تا زود بیام خونه و بیام کانون سر بزنم. 53258zu2qvp1d9v

**هورا** · 1389 فروردين 14، 0:39

بچه ها سلاااام
من اومدمممم
از وقتی اومدم فقط دارم می خونم
هووووف
تموم نمیشه که 4fvfcja

الآن خسته ام
هنوز وسایل سفرو جمع نکردم و کلی خوابم میاد
سرفرصت میام کلی می حرفیم
فقط بدونین واقعا دلم براتون تنگ شده بود و به یاد تک تکتون بودم
همتونو دوست دارمممم
شب بخیر خواهرا 53258zu2qvp1d9v

**نگار** · 1389 فروردين 14، 11:05

سلام دوستاي مهربونم
حال خوبي ندارم. چند روزه دارم به زور تحمل ميكنم. تو ذهنم پر از فكراي منفيه. هر كاري هم ميكنم بيرون نميره.
ميترسم بشكنم.

**mahtab_r** · 1389 فروردين 14، 11:46

سلااام
هورا خانوم خوش اومدی ....
سفر خوش گذشت ؟!!!!

-------------------------------
واقعا این روز اول بعد از تعطیلات خیلی سخته .... واقعا سخت می گذره .....
اونقدر خوابم میاد که نمی دونین ؟!!!

----------------------------------

نگار جونم ... خودتو نباز .
خیلی مواظب خودت باش ...
همه این شرایط و گذروندن ..... اما مطمئن باش ، بعد از این زمین هموار می شه ....
و
تو یاد گرفتی چطور از سختی ها بگذری ...

اگه این شرایط رو با پاکی رد کنی ... حتما پیروز می شی و همه چیز راحت تر می شه ....

مقاومت کن ... تو می تونی شیطون و شکست بدی ..
من واست دعا می کنم .. تو هم به خدا توکل کن ...

-----------------------

مواظب خودتون باشید .....

**khosro** · 1389 فروردين 14، 11:54

سلام
نگار جان ما هرلحظه ممکنه که بمیریم درسته؟

حال اگه در حین ارتکاب گناه بمیریم میدونی چه آینده ای تو اون دنیا درانتظارمونه میدونی تموم زحمات و کارای خوبی که انجام دادیم فرت میشه؟

**نگار** · 1389 فروردين 14، 12:02

سلام
از اين جهت اصلن فكر نكرده بودم.
البته هميشه عذاب گناهاي قبلي باهامه
الان خيلي بهترم.مهتاب جون و باران جونم هم كمكم كردن
خسرو جان ممنون كه از اين جهت منو بيدار كردي. دوست ندارم همين يك قدمي هم كه به خدا نزديك شدم از دست بدم.
خيلي خيلي بهترم. مطمئنم حالا حالاها نميشكنم.البته به اميد خداو كمك شما
ممنونم خسرو جان و مهتاب وباران عزيز

**تبسم** · 1389 فروردين 14، 14:53

سلام هورای عزیزم خوش اومدی گلم واقعا دلم برات تنگ شده بود 4fvfcja

از امروز باید کمش کنم البته کم کم 4fvfcja

**سها** · 1389 فروردين 14، 15:00

سلام تبسم جان..

خسته نباشی..خدا قوت... varzesh

مواظب خودت باشی ها... 53258zu2qvp1d9v

موفق باشی..یاعلی.

**تبسم** · 1389 فروردين 14، 15:19

سلام سها جونممممممممممممممممممممممممممممم.دوست دارم عزیزم سلامت باشین 53258zu2qvp1d9v

**هورا**

میگم بچه ها من احساس می کنم کسی به قوانین گروه توجه نمی کنه !!!
فکر می کنین باید چیکار کنم که از قوانین پیروی کنین؟

خداییش دیگه شور و شوق حامی بودن رو از دست دادما !!!
نه کسی برنامه ریزی کرد نه اعلام کرد برنامه اش رو...(شاهدش هم همینه که توی اومدن به کانون افراط می کنیم و از کارای دیگه می مونیم بعد یهو کانون اومدنو قطع می کنیم بعد ضربه می خوریم !!!)
نه کسی درست و مرتب اعلام وضعیت می کنه...
هیچی به هیچی دیگه
فقط اسم ما شده حامی ! اینجام اسمش گروه ترکه ! همین...
خداییش دروغ میگم؟؟؟
سها جون بد میگم؟؟؟ Tears

خب من یه فکری کردم Khansariha (134)

این لیست اسامی بچه هاست 53258zu2qvp1d9v

می خوام هرکسی که برنامه ریزی کرده جلوی اسمش بنویسه "با برنامه "
موافقین؟؟؟
(البته این موضوع شامل حال من و سها جونم میشه چون ماها هم باید برنامه داشته باشیم...)
من که الآن میرم برنامه ریزی کنم هرکی با منه بسم الله :

1-پاییز جون
2-مهتاب جون
3-پانیذ جون
4-مریم جون
5-مونا جون
6-سحر جون
7-نیلو جون
8-تبسم جون
9-سانی جون
10-سروناز جون
11-الی جون(نپتون)
12-نگار جون
13-سها
14-هورا

**رها_رها** · 1389 فروردين 14، 22:54

ای «او»... مرا به جایی رسان که «او» مکان دارد.

ای «او»... مرا بی نیاز کن از بی نیازی.

ای «او»... بیاید و بماند.

ای «او»... منم محتاج و «او»یی تنها یاری رسان بخشنده!

ای «او»... مرا سخت محتاج نگاه دار... تا «او» را به احتیاج بخوانم! که تنها احتیاج من «او» باشد.

ای «او»... «او»یی تمام هستی و بود و نبود.

ای «او»... برهان از رنجم... رنج بی «او»یی!

ای «او»... یاری ده، که این آفتاب سوزان هر آنچه بر این زمین، ناتوان باشد... بسوزاند... ومن سخت ناتوان!

ای «او»... چشمانم را همواره منتظر نگاه دار... تا دیده به خاک ندوزم.

ای «او»... بمان... که تنها تو مانده ای...

و من «او» را تو نمی خوانم، که «او»، «او»ست... و گمشده همیشه حاضر من...

**باران..** · 1389 فروردين 15، 7:13

با عرض سلام خدمت همه...
یه دوست جدیدی داریم به اسم سیاوش
اگه فکر میکنید میتونید بهش کمک کنید بیاید اینجا
http://www.ktark.com/thread-21-post-38480.html#pid38480

با تشکر

**سها** · 1389 فروردين 15، 9:15

سلام هورای عزیز...
خوش آمدی خانم...

من شطرنجی ام...فکر کنم این عدم توجه به قوانین به خاطره منه...

دیگه باید ببخشی.. 53258zu2qvp1d9v

گلم هر برنامه ای داری بگو....حتما همکاری میکنم... varzesh

برنامه ام رو هم میگم..چشم.. cheshmak

درپناه امن یاد خدا،ایام به کام..یاعلی.

**پاییز** · 1389 فروردين 15، 11:27

سلام
هورا جون این چه حرفیه آخه؟
من شخصا همیشه اعلام وضعیت میکنم
حتی چند روزی که نتونستم بیام کانون،از طریق دوستم اعلام وضعیتمو به گوش سها میرسوندم.
دیگه اعلام وضعیت کردن چه طوریه؟؟؟؟؟
عجیبه
در مورد برنامه هم باید بگم که من نمیتونم دقیقا برنامه خودم رو برات بفرستم.
مثلا من برای دیروز یه برنامه دقیق داشتم اما چیزایی مثل اومدن مهمون،بیماری...مانع شد که حتی یکی از اون کارها رو انجام بدم.
من برنامه کلی رو برات فرستادم.
فکر میکنم بقیه هم حالا هر روز نه اما هر وقت بیان اعلام وضعیت دارن.