1389 فروردين 16، 15:05
سلام به خواهر گلم سانی عزیز
دختر خوب کجا بودی همون طور که خودت گفتی خودت ما رو بی خبر میذاری
و تبریک واسه پاک بودنت ما چاکر شما هم هستیم انشاالله اول یه ماهگی و بعد یه سالگیت رو جشن بگیریم
همینطور سرو ناز جون که 20 روزه شده عزیزم منتظر ستارت هستم
مهتاب جونم باز فکر میکنم اشتباه میکنی من رفتم تو 69 روز البته شاید هم من اشتباه میکنم ششما الان باید تو 63روزگی باشی نه 72 البته یه دفعه دخالت نباشه تو کارت من ممکنه بازم اشتباه کنم
به سرو ناز جونم عزیز دلم هر مشکلی داری تو گروه خودمون مطرح کن حالا هر کی که می خواد بره بره ما که گروهمون برقراره زیاد به حرف بقیه توجه نکن عزیز اگه دلت گرفته یا هر چیز دیگه ما همیشه آماده شنیدنیم
در جواب به مونا جون ومهتاب عزیزم منم هنوز وسوسه میشم و گاهی اوقات خوابهای آشفته میبینم جدیدا هم کمی عصبی هستم و خیلی زود جوش میارم ولی خودم رو کنترل میکنم ولی گاهی روزها خیلی بی قرارم و آرامش ندارم
و اما هورای عزیزم منم با برنامه ریزی موافقم چون خودم تو زندگی هر ضربه ای که میخورم از این ناحیه هست
من برنامم واسه امسال اینه که
1-کنکور ارشد آزاد که نزدیک هم هست شروع به دوره درسهام بکنم
2- به ازدواج هم فکر میکنم اگه واقعا موقعیتش پیش بید یه دفعه دیدین منم پریدم
3-پیاده رویم رو همچنان ادامه بدم
4-در زمینه رشتم شروع به فعالیت کنم یعنی خودم قصد دارم کتابهای مربوط به رشتم رو مطالعه کنم تا در این زمینه پیشرفت کنم
5-خیلی دوست دارم بتونم در زمینه مالی مستقل بشم و کاری پیدا کنم
6- دلم میخواد تمام مسائل دینی رو خودم با تمام وجود بهش اعتقاد پیدا کنم نه فقط از روی تقلید دلم میخواد تو این زمینه هم خودم فعال بشم
7-من دارم قرآن خوندن با صوت رو یاد میگیرم انشاالله که کاملش کنم
8-خیلی دوست دارم کلاس نقاشی برم
9-گواهینامم رو بگیرم خیلی در این موردتنبلی میکنم
10-کتابهای رمان و شعر رو که خیلی دوست دارم مطالعه کنم
من برای امسال به این موارد فکر میکنم نمیدونم میشه اسمش رو برنامه گذاشت یا نه ببینین من از خصوصیترین مساله زندگیم هم پیش شما گفتمبخاطر اینکه دلم میخواد راهنماییم کنین واگه اشتبا ه میکنم کمکم کنین فقط به نخندیدن ها من همه اون چیز هایی که به نظرم اومد رو گفتم
خداوندا حکمت قدمهایی که برایم برمیداری بر من آشکار کن
تا درهایی که به سویم باز میکنی ندانسته نبندم
ودرهایی را که به رویم می بندی به اصرار باز نکنم
تا درهایی که به سویم باز میکنی ندانسته نبندم
ودرهایی را که به رویم می بندی به اصرار باز نکنم