انجمن شبانه روزی

[رها1361]

سلام به همه
داداش همساده
منم با  نظر داداش مجاهد موافقم.به نظر من سیمکارتت رو عوض کنی خیلی از مسیر های ارتباطی و امکان لغزش شما بسته میشه.یا اینکه مثلا یه مدت کلا سیمکارت فعلی رو خاموش کن(برای یه مدت کوتاه مثلا دو سه ماه) و یه جدید بخر.
یه کم تو دردسر می افتید مثلا اینکه باید جواب خیلی ها رو بدید که چرا عوض کردی؟؟؟؟؟!!!! از جمله خانواده.اما عیبی نداره به هر حال برای رسیدن به پاکی یه کم باید سختی کشید.ارزشش رو داره
تا تکلیفتون رو با خودتون مشخص نکنید و واقعا از ته دل نخواید که پاک باشید امکان لغزش خیلی زیاد هست. من احساس میکنم که ته قلب شما هنوز یه کششی به قول خودتون به جنس مخالف خاص تون هست ، یعنی هنوز بدتون نمیاد گهگاهی یه پیامی، خبری ، چیزی دریافت بکنید،
نوشتن در مورد این چیزا خیلی راحته ولی عمل کردنش واقعا سخت هست!!من خودم یکی هنوز نمی دونم اگه الان یه پیشنهاد فریبنده از جنس مخالف داشته باشم بتونم ردش کنم یا نه؟
به هر حال همونطور هم که خودتون گفتید تنها راه پناه بردن به نیروی برتر خدا هست
من ذکر لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم رو خیلی دوست دارم و این روز ها خیلی تکرار می کنم.....
.....
 

پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذكار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند: كسى كه هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند: هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توكلت على الله مى گویند: بى‌نیاز شدى.
در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى كه هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ كنم .

به امید پاکی ابدی همه اعضا کانون

[می توانم]

راستی

اقای همساده قهرمان بیست روزه شده

یادتون باشه تو جشنش که احتمالا فردا شبه شرکت کنین



خب اگه نوکیاست که نداره این امکانات رو

منم خیلی دوست دارم برم یه گوشی ساده بگیرم که هیچی نت نداشته باشه


من نمی دونم چرا ادم نمی شم
یه عالمه دلم گرفته
یه عالمه هم کار دارم
یه چیزایی هم باید می خریدم نخریدم
رومم نمی شه قرض بگیرم
رومم نمی شه به استادم بگم فعلا این جلسه کنسل کن حتی می ترسم ریشه مو بزنه
من خیلی آدم بی خودی هستم
از دست خودم فریاااااااااااااااااد


قبلا ها ویدیو کلوپ ها فیلم قرض می دادن شبی 300 یا 250 حتی 500 الان می خوای یه فیلم ببینی باید یا دان کنی یا بری 2500 یا 3000 بخری
دوست ندارم این قضیه رو
نگید خسیسه تو رو خدا
منم بی کارم مثل خیلیا
واسه فیلمی که نمی دونم چیه زورم میاد پول بدم این قدر در حالی که می شد قبلا با این پول چند تا فیلم دید
بعدشم که فیلم رو خریدی و دیدی دیگه تکراریه چه فایده داره داشتنش؟

منم درد دل کنم ؟
شاید زشت باشه گفتن این حرفا ولی خوب احساس می کنم یه جا باید یکی این حرفا رو بگه
اقا پسرا و دختر خانومای کانون به بزرگتراشون تذکر بدن لطفا


از همه معرفا خواهش می کنم از اول راستشو بگن
اگر کیسشون طلاق گرفته اگر کارشو از دست داده اگر بی سواده اگر دکتراست اگر قصد رفتن و زندگی در شهر دیگه داره اگر افسرده است اگر قد بلنده اگر قد کوتاهه و ...
به خدا دخترای مردم مسخره دست شما نیستن و همین طورم پسرای مردم
شما می گی یه بعد از ظهر می ریم می بینیم و میایم
ولی مطمین باشید واسه اون دختر خیلی بیشتر از یه بعد از ظهره
شما یه کیس ضایع رو می بری بعد تو خونه دختر بهش می گن چرا رد کردی؟ شاید منتظر کسی هستی؟ تو بد بینی؟ اخرش می ترشی ! یه روز می رسه هیچ کی نگاتم نمی کنه می گی کاش این بابا رو رد نمی کردم و ...

حتی اگر هیچ مشکلی هم نباشه یا پیش نیاد در نهایت دروغ همیشه روح ادم رو آزرده می کنه



دیگه اینکه تو رو خدا کسی رو که نمی شناسید معرفی نکنید ! از معرف می پرسی شما می دونستی طلاق گرفته ؟ می گه نه ! می گی می دونستی نامزد داشته ؟ می گه نه ! می گی می دونستی فلان مشکل زنتیکی داره ؟ می گه نه !

نمی دونم این معرفا که نشناخته معرفی می کنن بدترن یا معرفایی که می شناسن و برای جوش دادن معامله دروغ می بافن

خدا اصلاحشون کنه

[همساده]

سلام دوستان

یه سوال داشتم محمدرضا تو رهروان گفته 9 ماه پاک مونده چون سرش شلوغ بوده و وقت سرخاروندن هم نداشته.خانم آزادم تو ماهانه گفته باید همه جوره خودمونو مشغول کنیم و به خ.ا فکر نکنیم.یه جا سها خانم گفتن اصلا حتی نباید به این فکر کرد که ما داریم ترک میکنیم.

خب من وقتی یادم میره که گرفتار شهوتم. وقتی سرگرم میشم و حواسم نیست به هوشیاری.بعد یه مدت تو همون شلوغی و گرفتاری یه مشکلی که پیش میاد میرم شهوترانی میکنم.خوب چه جور میشه روزی چند ساعت کانون اومد ولی به این فکر نکرد که ما داریم ترک میکنیم؟چه جور میشه وقتی من تو تمام استرسها و ناراحتیها و حتی خوشحالیهام ذهنمو با خ.ا خالی میکنم،الان سرگرم بشم؟آیا سر خودمو گرم کنم تنها به این معنی نیست که من دارم شهوترانی رو به تعویق میندازم؟وقتی یه مشکلی پیش بیاد و من اوقات فراغتم زیاد بشه چه اتفاقی میفته؟خوب وقتی من به اینکه تو ترکم فکر نکنم یعنی به این فکر نکنم که با بقیه فرق دارم یعنی اینکه دوستم به یه صحنه نگاه میکنه منم نگاه کنم ولی اون تحریک نمیشه و من تحریک بشم؟ایا برون ریزی نکردن و چندین ماه ذست ورزی نکردن یعنی همساده در مقابل شهوت هوشیار شده؟مثه افراد عادی شده؟

البته اینو کاملا اعتقاد  دارم که بیکاری باعث خیالپردازی میشه و اوقات فراغت زیاد و اتلاف وقت خودش استرس ایجاد میکنه که این دو تا عامل شهوترانی هستن.ولی کلا درک نمیکنم صحبتهایه دوستان رو ممنون میشم هر کی چیزی به نظرش اومد بگه

[رامین.]

سلام.
ماه رجب و میلاد امام محمد باقر مبارک . امروز چقدر روز خوبی بود برام ...

همساده خطت اگه ایرانسله خطت رو دایورت کن رو یه شماره ی ایرانسل خاموش . هر کس بهت زنگ بزنه اپراتور بهش میگه تلفن همراه خاموش است چند ثانیه بعد هم یه sms برای تو میاد که یک تماس از دست رفته از فلانی دارید . اگه کسی بود که واجب بود خودت زنگ بزن بهش .

[رامین.]

سلام دوستان

یه سوال داشتم محمدرضا تو رهروان گفته 9 ماه پاک مونده چون سرش شلوغ بوده و وقت سرخاروندن هم نداشته.خانم آزادم تو ماهانه گفته باید همه جوره خودمونو مشغول کنیم و به خ.ا فکر نکنیم.یه جا سها خانم گفتن اصلا حتی نباید به این فکر کرد که ما داریم ترک میکنیم.

خب من وقتی یادم میره که گرفتار شهوتم. وقتی سرگرم میشم و حواسم نیست به هوشیاری.بعد یه مدت تو همون شلوغی و گرفتاری یه مشکلی که پیش میاد میرم شهوترانی میکنم.خوب چه جور میشه روزی چند ساعت کانون اومد ولی به این فکر نکرد که ما داریم ترک میکنیم؟چه جور میشه وقتی من تو تمام استرسها و ناراحتیها و حتی خوشحالیهام ذهنمو با خ.ا خالی میکنم،الان سرگرم بشم؟آیا سر خودمو گرم کنم تنها به این معنی نیست که من دارم شهوترانی رو به تعویق میندازم؟وقتی یه مشکلی پیش بیاد و من اوقات فراغتم زیاد بشه چه اتفاقی میفته؟خوب وقتی من به اینکه تو ترکم فکر نکنم یعنی به این فکر نکنم که با بقیه فرق دارم یعنی اینکه دوستم به یه صحنه نگاه میکنه منم نگاه کنم ولی اون تحریک نمیشه و من تحریک بشم؟ایا برون ریزی نکردن و چندین ماه ذست ورزی نکردن یعنی همساده در مقابل شهوت هوشیار شده؟مثه افراد عادی شده؟

البته اینو کاملا اعتقاد  دارم که بیکاری باعث خیالپردازی میشه و اوقات فراغت زیاد و اتلاف وقت خودش استرس ایجاد میکنه که این دو تا عامل شهوترانی هستن.ولی کلا درک نمیکنم صحبتهایه دوستان رو ممنون میشم هر کی چیزی به نظرش اومد بگه

نمیشه که فکر نکرد تو ترکیم .
من شاید تا چند وقت پیش اینو قبول نداشتم ولی امروز دیگه به این یقین رسیدم که من معتادم .
واقعا معتادم . کسی که نتونه خودشو کنترل کنه و کل زندگیشو دور یه محور بچرخه یعنی معتاد
الان 5 روزه تو ترکم (شاید جدی ترین ترکم) هر لحظه ای که میگذره سخت تر میشه همه چی . ولی هر جور شده باید این اعتیاد تموم شه .
اینکه بگیم اصلا نباید بهش فکر کنی درست نیست . اول باید قبول کنیم کجاییم . بعد بدونیم چی میخواییم . هر روز هم همون هدفی که داریم رو با خودمون مرور کنیم تا برامون ارزش شه .
اینکه بگیم من دیگه اصلا بهش فکر نمیکنم کلا ممکن نیست . هدفمون رو باید هر روز با خودمون مرور کنیم تا تو ذهنمون نقش ببنده وگرنه 2 ساعت دیگه کلا خودت یادت میره که 2 ساعت پیش چه هدفی داشتی .

[سها]

نکنیم.یه جا سها خانم گفتن اصلا حتی نباید به این فکر کرد که ما داریم ترک میکنیم.

سلام
نمیدونم کجا بوده..شاید اون لحظه منظورم چیز دیگه بوده..
من معتقدم هر تغیری ک برای ترک ب زندگی میدی..هر کاری ک میکنی..هر تلاش و هر قدم باید مشخص باشه ک واسه چیه..
یعنی من اگه خرما و گردو و پیاز و فلفل نمی‌خورم و پرهیز میکنم باید برا خودم تکرار کنم ک سخا هدفت اینه ک از نظر تغذیه دچار مشکل نشی..
وقتی چشم مو میبندم و گوش مو میگیرم برا خودم تکرار میکنم ک سها هدف یادت باشه..

هوشیار و هوشمند بودن بسیار کمک میکنه ب موفق شدن..
منتها آفت هم داره.. ممکن از بقیه جنبه های زندگی غافل بشیم...
اینه ک تو قدمهای اول ده بیست و سی بسته و متمرکز باید تلاش کرد و قدمهای بزرگ باید گسترده و همه جانبه بود.

شرایط تغییر میکنه و برنامه ها و روند باید تعییر کنه..
اساسا ترک یعنی رشد همه جانبه..

خدا پناه هممون باشه..
یاعلی.

[همساده]

ممنونم از حرفهایه دو تا عزیز بزرگوار داداش رامین یار قدیمی و خانم سها
عالی بودن پاسخها یادداشتشون کردم.همین دو پاسخ کلی بهم انرژی داد.بقیه دوستانم نظری داشتن بگن استفاده میکنم.

این پستم به عشق داداش رامین که صادقانه گفت وابستگیش به خ.ا به مرحله اعتیاد رسیده:(دقیقا شبیه من)
خلاصه فرآیندهای اعتیادی:
با یک میل شدید برای تجربه اوج،رهایی،لذت و یا فرار آغاز میشود.
ایجاد رضایت میکند.
بطور پیوسته و اجباری دنبال میشود.
زندگی جدیدی را برای خود به وجود می آورد.
شدت پیدا میکند.
حس لذت،کاهش پیدا میکند.
ایجاد اضطراب و فشار میکند.
توانایی کنترل احساسات و عواطف کاهش پیدا میکند.
توانایی برقراری ارتباط با دیگران رو به ضعف می گذارد.
توانایی سپری کردن زندگی روزمره از بین می رود.
لزوما دست به انکار میزنیم.
اعتیادمان به هر چیزی در زندگی اولویت پیدا میکند.
تبدیل به اصلی ترین ابزار رویارویی با مسائل زندگی میشود.
این مکانیسم رویارویی،کارایی خود را از دست میدهد.
خوش گذارانی به پایان میرسد.

برای ما پیش روندگی این فرآیند اجتناب ناپذیر است.در تمام لحظات زندگی مان اگر چه ما از قدرت و اندازه نیروی اعتیادی که ما را به پیش می راند آگاه بودیم،ولی نمیخواستیم ببینیم ما را به کدام سمت میبرد.درست مثل افراد خوشگذاران که در رودخانه لذت به پیش می راندیم و از قدرت بیش از حد تنداب ها و گردابهای پیش رو  بی خبر بودیم.

[vojdan bidar]

آقای همساده

تو پروفایلتون نمیشه جواب بدم ، چند باری میخاستم تو پروفایلتون تو جواب بعضی کامنت هاتون یه چیزی بنویسم ، و اینکه چند بار هم زحمت کشیدین برای من پیام پروفایل گذاشتین میخاستم جواب بدم ولی متاسفانه ایراد داره نمیشه


خلاصه گفتم اینجا بگم حداقل که سوء برداشت نشه ، ما میخایم جواب بدیم منتها نمیشه دیگه ، تقصیر ما نیست

میگم پیام پروفایلتون رو یبار ببندید دوباره باز کنید شاید درست شد

[خانوم لبخند]

سلام..
آقای همساده نطر منم اینه که خطتتون رو عوض کنید..
من 7 سال بود یه خط داشتم تا اینکه اون خط خراب شد یعنی هرکی زنگ میزد میگفت مشغوله!!!
پارسال همین موقع ها رفتم یه خط جدید گرفتم شماره اش رو هم کم کم به کسایی که واقعأ لزوم میدیدم که واجبه شماره رو داشته باشن دادم..

با این که تو این 7 مزاحم آنچنانی نداشتم..
اما تو این یکسال یه نفس راحت کشیدم از شر دوستان ناباب و چند نفری که بد پیله بودن..
یه جورایی به آرامش رسیدم الان خداروشکر..

[سها]

سلام
آقای همساده ی چیزی رو میخواستم بارها بگم..
شما خیلی دارین ب خودتون بد نگاه میکنین..
لفظ معتاد رو دوست ندارم..
میدونم این وامونده عادته.. همه وجود ممکنه طلبش کنه و ب هر کاری دست بزنه..

اما معتاد ک میگین با عرض پوزش حس بدبختی بهم دست میده..
گاهی دلم میسوزه!
حتی عصبانی میشم از ضعف..

آدم بودن ماها اولویت داره ب تمام خرابکاریهامون..
و آدم بودن یعنی قدرتمند بودن.. یعنی عقل داشتن.. یعنی اختیار.. یعنی بنده بودن.. یعنی فرصتی ب اندازه ی دنیا داشتن.. یعنی مربی های ب خوبی ائمه داشتن.. یعنی امامی ب عزیزی امام مهدی داشتن.. یعنی خیلی چیزا...

عادت هر چی هم ک باشه قابله حله.. مشکل هر چی هم ک باشه قابل تدبیر و یا تغییر یا مداراست..
خودمونم نتونیم هستن کسایی ک مراقبن.. اصلا هستن ک هدایت کنن..

درست میشه ان شاء الله همه چی..

در پناه خدا..
یاعلی.

[آرمین]

سلام

به نظرم واسه ترک یه روند رو باید دنبال کنیم...

تو اوایل این روند، زیاد فکر کردن به خ.ا نه تنها بد نیست... بلکه همین که پاک موندیم و روزشماری می کنیم، روحیه میده و انگیزه بخشه واسه ادامه ی مسیر...
اما کم کم هر چی جلوتر میریم باید نگاه مون از خ.ا برداشته بشه و به جنبه های دیگه ی زندگی معطوف بشه...
وگرنه درجا می زنیم... در عین حال که ظاهراً روند رو به رشدی داریم! 

و
به نظرم هوشیار بودن فرق داره با فکر کردن به ترک...
من اگه هوشیارم یعنی اینکه خط قرمزهام رو مشخص کردم و بهشون پایبندم...
ولی این اصلا به این معنی نیست که هر روز و هر لحظه به ترک فکر می کنم...
یه وقتا می بینم یه ماه گذشت و من هیچ نفهمیدم...   

[می توانم]

من می گم ادم اصلا روزای خوبش که زیاد می شه اگر خودش رو سرگرم کار و زندگی کرده باشه انقدر رو به پیشرفت می شه که وقت نمی مونه واسه فکر کردن ه این مصیبت و غصه هاش

[تقوا]

سلام به همه
امشب شب دوم از ماه رجبه به همه تبریک میگم همچنین ولادت امام باقر (ع).
نوشته های قبلی رو نادیدهبگیرید. بی منظور بود.

[سها]

سلام
آره.. گفتم ک میدونم چیه این موضوع..
میدونم هم ک باید عیب رو بپذیری و باورش کنی تا بتونی بهش غلبه کنی..

اما لفظ رو دوست ندارم.. حسش بده..

و
اوه!
آقا رضا قرآن میگه "یغفر الذنوب جمیعا"

یعنی اثرش هم پاک میشه..
یعنی میشیم مثه کسای ک اصلا گناه نکردن..

ان شاء الله..

یاعلی.

[آرمین]

پاک زیستن هدف ماست که خب متاسفانه تو کانون این هدف دنبال نمیشه. یعنی به طور جدی کسی دنبالش نمیکنه و تقریبا به تازه واردها توجهی نمیشه.

آقا به جان 4 تا بچم هدف ما هم پاک زیستنه...
حالا نه واسه ترک اعتیاد... واسه ترک عادت...

ولی خب توان مون در همین حده...
چه کنیم؟

تعداد افرادی که تو کانون مسئولن رو بشمرین...
تعداد کارهایی که در طول روز انجام میشه رو هم بشمرین...
حالا ببینین بیشتر از این چه میشه کرد؟