امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

سلام
برم سر اصل مطلب
بعضی از دختر ها .واقعا حجاب که هیچی.دیگه کم مونده ....... سانسور کردم این قسمت
اینا جلوی پدر هاشون خجالت نمی کشند
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
 سپاس شده توسط
منم با خانم کویین موافقم.

کسی که اعتیاد به خ.ا داره یا به عبارتی عادت کرده ، قبل از ازدواج این عادتش رو باید ترک کنه.
نمی گم یک سال پاکی بعدش ازدواج ، ولی این رو هم قبول ندارم کسی که هر روز خ.ا می کنه و ذهنش پر از فکرای و تصاویر ناجوره با ازدواج درست می شه.
حداقل یه مقداری باید آدم پاک باشه بعد بره دنبال ازدواج که یه نفر دیگه رو هم بدبخت نکنه.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
نقل قول: تنها راهشم ازدواج هست(من نمیگم خدا تو کتابش میکه).چیز که هم پدر مادر ها و هم جوون ها امروز دارن ازش فرار میکنن
من تو قران چند باری گشتم در این مورد که چی باعث رهایی میشه و جز ازدواج چیزی ندیدم در واقع خود خدا چیزی جز ازدواج رو
برای جلوگیری از خ ا و یا رهایی از خ ا معرفی نکرده چون هیچ روشی جز این جواب نمیده اگه میداد تو همین تاپیکای فاصله اندازی میفتاد میبینیم دیگه متاسفانه بچه ها که روزای ترک زیادی دارن بعد از مدتی دوبره بر میگردن




موافقم  53258zu2qvp1d9v
شرایط اجتماعی رو باید فراهم کرد برای ازدواج زودتر و آسان تر..
تا جوان هایی امثال من تو ۲۷ سالگی هنور مجرد و معلق نباشن و مجبور نشن دو سال و اندی ترک کنن باز بگردن خونه اول!
من خودم میدونم مشکلم نیاز هست الان منتهی امکانش برام نیست در نتیجه همینه که هست یا ازدواج کن بسوز و بساز و پارسایی کن!
Hanghead
[تصویر:  wp4003454.jpg]
 سپاس شده توسط
به نام خدا
به نظر من راجع به بحث ازدواج و ادامه خودارضایی نمیشه یه نسخه عمومی پیچید.کاملا بستگی به وضعیت فرد شدت بیماری شهوت و ....داره
یعنی همونجور که ترس از خودراضایی بعد از ازدواج برای ما میتونه مهلک باشه این فکر که ازدواج هم  برای همه ما صرفنظر از تفاوتهای فردیمون یه اکسیر جادویی هستش اشتباست.
مثلا تو همین کانون یه عده راحتتر پاک میمونن یه عده با فیلم و عکس وسوسه نمیشن و خیلی موارد متفاوت دیگه یعنی توی شهوت و بیماریمون باید بپذیریم با وجود نقاط مشترک زیاد ما تفاوتهایی با هم داریم.
راجع به ازدواج هم همینطوره ممکنه به خیلیا جواب بده حتی اگه با یه هفته پاکی بشینن سر سفره عقد و ممکنه یه نفر هم با یه سال پاکی هنوز وقت ازدواجش نشده باشه و برای پاکیش خطرناک باشه.
پس ما باید خودمون رو خوب بشناسیم بفهمیم در چه زمینه هایی ضعف داریم.
نمیگم از ازدواج بترسیم ولی حتما با آگاهی باید تصمیم بگیریم و تا زمانی که زمینه ازدواجمون رو نیروی برتر فراهم میکنه و زمانی که صلاح ما در اون هستش رو برسونه نباید از تلاش برای پاکی دست بکشیم.
 

و اگه تصمیم به ازدواج گرفتیم از تجربه ای که تو دوران ترک به دست آوردیم استفاده کنیم. همه ما صرف نظر از اینکه تونستیم پاک بمونیم یا نه نسبت به افراد درگیری که به فکر ترک نیستن امکان موفقیتمون تو ازدواج بیشتره. چون تجربمون بهمون کمک میکنه که وقتی ازدواج کردیم نزاریم شهوت کنترل رابطه هامون رو به دست بگیره میدونیم اگه اجازه بدیم غریزمون از راه اصلی منحرف بشه اونوقته که از رابطه زناشویی هیچ لذتی نخواهیم برد و همسرمون صرفا میشه یه کالای جنسی.
ما فهمیدیم که هر کار و هر چیزی رو حتی تو رابطه شرعی و قانونیمون نباید پیاده کنیم. حتی تو رابطه شرعی و قانونیمون باید عشق حرف اول رو بزنه نه اینکه با خودخواهی فقط قصد لذت بردن خودمون رو داشته باشیم.
ما درد خودمحوری درد بنده شهوت شدن رو با پوست و گوشتمون حس کردیم خیلیامون برگردیم به عقب مطمئنا اولین خودارضایی رو تجربه نخواهیم کرد. همین درد به ما آموخته که روزی که ازدواج هم کنیم نباید فکر کنیم هر کاری شهوت بگه رو باید انجام بدیم.و بین رابطه عاطفی و عاشقانه با یک رابطه صرفا شهوانی کلی تفاوت هست.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
آقا کی موافقه مسابقه ی امضا و آواتار برگزار کنیم. 317
من من من من Greenstars

هر کی موافقه به من اعتبار بده. Khansariha (13)
نقل قول: می توانمآقای دریل خان
سلام علیکم
خوبید؟
می گم شما که وقت آزاد دارید امشب نظر بدید
دلتون می خواد مسابقه امضا برقرار شه یا مسابقه آواتار؟

می تونید به اعتبار های من مراجعه کنید تا نظر بچه ها رو ببینید. 4fvfcja
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
نه نه Hanghead
یا امضا یا آواتار
آخه دو تاش با هم هیجانش کم می شه وقت زیادیم میخواد کنترل جفتش

هر کدومو شماها بگید همونو می ذارم
با اجازه رئیس البته

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1395 بهمن 12، 23:09)می توانم نوشته است: نه نه Hanghead
یا امضا یا آواتار
آخه دو تاش با هم هیجانش کم می شه وقت زیادیم میخواد کنترل جفتش

هر کدومو شماها بگید همونو می ذارم
با اجازه رئیس البته

می خواین بگم هر کی مسابقه آواتار می خواد اعتبار مثبت بده ، هر کی مسابقه امضا بخواد اعتبار منفی؟ 4chsmu1
چه کاریه؟ همین جا رای بدیم.

من می گم مسابقه آواتار.

بچه ها رای بدین ، خیلی حال می ده مسابقه آواتار
مخصوصا اگر قاصدک هم باشه من حالش رو می گیرم تو مسابقه Khansariha (13)
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
نه همینجا بگید من حواسم هست
تا اخر شب هر کی دلش خواست می توانه بیاد پروفایلم یا همینجا بگه

ممنون

آقای قاصدک کجان؟
خبری ازشون ندارم

خبری از هیچ کی ندارم؟

همه خوبن؟
چی کار می کنین؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام می تی  65

من خوبم..هیچ حبری نیست اینور مشعول وب گردی و کانون گردی ام  Khansariha (56)
چه حبرااااااااااا اونطرفاااااااااااا ... 65

راستی من تازه مطلع شدم گلبرگ قدرت خدا مزدوج شده تو راهی هم داره  Khansariha (13)
مادرم میگه سرت تو لاک خودته همش..یکم دور و برت رو هم نگاه کن گاهی.. الان فهمیدم راست میگه  53258zu2qvp1d9v

و 

اینکه 

این هفته مسابقه آواتار ...
هفته بعد امضا ...
4chsmu1

آواتار من اول میشه ببینید چقد نازه   
Khansariha (84)
[تصویر:  wp4003454.jpg]
اون که شک نکنین آواتار من اول می شه. Gigglesmile
منم این هفته به آواتار رای می دم. 302
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
مسابقه آواتار این هفته. هفته بعدم مسابقه امضا.  49-2
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
سلام دوستان شب سرد برفی تون بخیر
من ی سوال دارم روی صحبتم بیشتر با اقایونه ممنون میشم برادری کنید و کمکم کنید
من ی برادر دارم 24 سالشه خیلی اروم و سر به زیره اهل نماز روزه و محرم نامحرمه ولی مدتیه تغییر پیدا کرده ینی دیگه مثه قبل نیس قبلنا اگر ی نمازش قضا میشد اینقده ناراحت می شد اینقده خودشو سرزنش میکرد
ولی الان متاسفانه دیدم براحتی نمازش قضا میشه دیگه مثه قبل رو محرم نامحرم و این چیزا حساس نیستو ی سری رفتارای مشکوک داره
البته تا حدی میدونم دلیلش چیه
تازگیا زیاد با پسرخاله هام و دوستایی مثه اونا ارتباط داره اونام در قید و بند دین و این چیزا نیستن کلا خانواده مادریم و پدریم زیاد توقید و بند دین و این مباحث نیستند
دوست نداشتم با اینا دم خور بشه چون بقول معروف دوتا دوست اگر هم شکل نشن هم خو میشن ..
حالا موضوعی ک منو خییییلی ناراحت و نگران کرده اینه ک امروز عکس خودشو با ی دختر خانم کنار هم دیدم ک سلفی گرفته بودن
تو گوشیش داشت عکس خودمو نشونم میداد فکر کردم دوتا گرفته زدم عکس بعدی ک دیدم خودشه با ی خانمه 
به روش نیوردم هیچی نگفتم اونم متوجه نشد ک من دیدم 
نمیتونم ب پدر یا مادرم بگم چون بد برخورد میکنن و این مباحثو کلا نمی گم بهشون 
نمیدونم اصن لازمه من نگران باشم؟اصن لازمه باهاش حرف بزنم؟ اگه اره چی باید بگم؟
حرف شنوی نداره ازم میترسم بگم و بعد بدتر روش وا بشه
از طرف دیگه م این دوستیش برام چندان چیز عجیبی نیس چون اینقده دور و برم دیدم که متاسفانه عادی شده برام 
فقط ی حس بد دارم از این تغییراتش از این چیزایی ک داره براش رخ میده
قبلا ی مدتم دیدم ک تو نت میرفته سایتای مستهجن ولی به روش نیوردم هیچی نگفتم
خودم گاهی باهاش حرف میزنم مثلا میگم داداش ی خاستگار دارم اینطوریه اونطوریه بنظرت چیکار کنم؟ یا در مورد بقیه چیزام گهگاه باهاش مشورت میکنم ولی خب زیاد صمیمی نیستیم
دیروز بهم گفت ابجی من زن میخوام گفتم من حامی توام هر وقت بخوای خودم میرم با طرف صحبت میکنم فقط تو برو ی کار پیدا کن اگه شده پاره وقت باشه من خودم استین بالا میزنم برات
گفت هر کی ک خودم خواستم؟ گفتم اره..گفت اگه چادری نباشه هم قبول میکنی؟گفتم اره تو میخوای زندگی کنی باهاش..
اینو تو پرانتز بگم ک قبلا خواهر دوستمو براش در نظر گرفته بودم ک هم خانواده خیلی خوبی داشت هم شناخت داشتیم ازشون هم میدونستم سخت گیر نیستن و باهاش راه میان 
یکی دوسال پیش بهش گفته بودم زهرا رو برات در نظر گرفتم خوششم اومده بود ولی دیروز دیدم داره از یکی دیگه حرف میزنه 
حالا موندم باید چیکار کنم؟ ب هیچکدوم از خواهر برادرام اعم از متاهل و مجرد هم نمیتونم بگم چون میدونم بد برخورد میکنن و بدترش میکنن
برادرام مذهبی نیستن خبر دارم تو مجردی شون اونام بلللله ولی این فرق داشت با اونا اگه بگم بهشون برخورد خیلی بدی میکنن باهاش اینم مظلومه میدونم له میشه بدتر عقده ای میشه 
تنهاست سرگرمی جز نت نداره (تلگرام و واتساپ و اینستا)خیلی هم تو خودشه خیلی هم بچه خوبیه 
بنظرتون باید چیکار کنم؟اینم بگم زیاد با خانواده دم خور نیست بیشتر کنار پسرخاله ها و پسردایی هامه نمیشه ک دورش بکنم از اونا بچه ک نیس ک بگم نرو اونم بگه چشم 
دور و بری هاش ادمای درستی نیستند دیدم اهل دوست دختر و این چیزا هستند در قید و بند دین هم نیستن 
من نگرانشم ولی نمیدونم این نگرانی من به جا هست یا ن؟ یا اصن ربطی داره ب من یا ن؟ من نیاز عاطفیش رو درک میکنم و حق میدم بدنبال رفع این نیاز باشه منتهی کاش می شد ازدواج کنح و به خودش و ی دختر دیگه ضربه نزنه 
ممنون میشم بچه ها لطف کنید منو راهنمایی کنید بگید چیکار کنم 
ببخشید ک طولانی شد
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
(1395 بهمن 15، 22:29)خاله شادن نوشته است: سلام دوستان شب سرد برفی تون بخیر
من ی سوال دارم روی صحبتم بیشتر با اقایونه ممنون میشم برادری کنید و کمکم کنید
من ی برادر دارم 24 سالشه خیلی اروم و سر به زیره اهل نماز روزه و محرم نامحرمه ولی مدتیه تغییر پیدا کرده ینی دیگه مثه قبل نیس قبلنا اگر ی نمازش قضا میشد اینقده ناراحت می شد اینقده خودشو سرزنش میکرد
ولی الان متاسفانه دیدم براحتی نمازش قضا میشه دیگه مثه قبل رو محرم نامحرم و این چیزا حساس نیستو ی سری رفتارای مشکوک داره
البته تا حدی میدونم دلیلش چیه
تازگیا زیاد با پسرخاله هام و دوستایی مثه اونا ارتباط داره اونام در قید و بند دین و این چیزا نیستن کلا خانواده مادریم و پدریم زیاد توقید و بند دین و این مباحث نیستند
دوست نداشتم با اینا دم خور بشه چون بقول معروف دوتا دوست اگر هم شکل نشن هم خو میشن ..
حالا موضوعی ک منو خییییلی ناراحت و نگران کرده اینه ک امروز عکس خودشو با ی دختر خانم کنار هم دیدم ک سلفی گرفته بودن
تو گوشیش داشت عکس خودمو نشونم میداد فکر کردم دوتا گرفته زدم عکس بعدی ک دیدم خودشه با ی خانمه 
به روش نیوردم هیچی نگفتم اونم متوجه نشد ک من دیدم 
نمیتونم ب پدر یا مادرم بگم چون بد برخورد میکنن و این مباحثو کلا نمی گم بهشون 
نمیدونم اصن لازمه من نگران باشم؟اصن لازمه باهاش حرف بزنم؟ اگه اره چی باید بگم؟
حرف شنوی نداره ازم میترسم بگم و بعد بدتر روش وا بشه
از طرف دیگه م این دوستیش برام چندان چیز عجیبی نیس چون اینقده دور و برم دیدم که متاسفانه عادی شده برام 
فقط ی حس بد دارم از این تغییراتش از این چیزایی ک داره براش رخ میده
قبلا ی مدتم دیدم ک تو نت میرفته سایتای مستهجن ولی به روش نیوردم هیچی نگفتم
خودم گاهی باهاش حرف میزنم مثلا میگم داداش ی خاستگار دارم اینطوریه اونطوریه بنظرت چیکار کنم؟ یا در مورد بقیه چیزام گهگاه باهاش مشورت میکنم ولی خب زیاد صمیمی نیستیم
دیروز بهم گفت ابجی من زن میخوام گفتم من حامی توام هر وقت بخوای خودم میرم با طرف صحبت میکنم فقط تو برو ی کار پیدا کن اگه شده پاره وقت باشه من خودم استین بالا میزنم برات
گفت هر کی ک خودم خواستم؟ گفتم اره..گفت اگه چادری نباشه هم قبول میکنی؟گفتم اره تو میخوای زندگی کنی باهاش..
اینو تو پرانتز بگم ک قبلا خواهر دوستمو براش در نظر گرفته بودم ک هم خانواده خیلی خوبی داشت هم شناخت داشتیم ازشون هم میدونستم سخت گیر نیستن و باهاش راه میان 
یکی دوسال پیش بهش گفته بودم زهرا رو برات در نظر گرفتم خوششم اومده بود ولی دیروز دیدم داره از یکی دیگه حرف میزنه 
حالا موندم باید چیکار کنم؟ ب هیچکدوم از خواهر برادرام اعم از متاهل و مجرد هم نمیتونم بگم چون میدونم بد برخورد میکنن و بدترش میکنن
برادرام مذهبی نیستن خبر دارم تو مجردی شون اونام بلللله ولی این فرق داشت با اونا اگه بگم بهشون برخورد خیلی بدی میکنن باهاش اینم مظلومه میدونم له میشه بدتر عقده ای میشه 
تنهاست سرگرمی جز نت نداره (تلگرام و واتساپ و اینستا)خیلی هم تو خودشه خیلی هم بچه خوبیه 
بنظرتون باید چیکار کنم؟اینم بگم زیاد با خانواده دم خور نیست بیشتر کنار پسرخاله ها و پسردایی هامه نمیشه ک دورش بکنم از اونا بچه ک نیس ک بگم نرو اونم بگه چشم 
دور و بری هاش ادمای درستی نیستند دیدم اهل دوست دختر و این چیزا هستند در قید و بند دین هم نیستن 
من نگرانشم ولی نمیدونم این نگرانی من به جا هست یا ن؟ یا اصن ربطی داره ب من یا ن؟ من نیاز عاطفیش رو درک میکنم و حق میدم بدنبال رفع این نیاز باشه منتهی کاش می شد ازدواج کنح و به خودش و ی دختر دیگه ضربه نزنه 
ممنون میشم بچه ها لطف کنید منو راهنمایی کنید بگید چیکار کنم 
ببخشید ک طولانی شد

سلام
شب شما هم بخیر و خوشی باشه این اولین بار که یک پست در کانون در این چند وقت اخیر با توجه زیاد خوندم .
من شرایط بردار شما را درک میکنم جسارت نباشه میخواهم آزادانه تر صحبت کنم در مورد برادر شما
من با اکثر آدمها برخورد داشتم و شرایط برادر شما را میدانم برادر شما به دلیل اینکه میگوید بیکار هست و همچنین سرگرمی دیگر جز تلگرام نداره
اول از خودم شروع کنم همین چند وقت پیش ماشن دستم بود و یک دختر کنار خیابان بود با اینکه از این کار ها و داشتن رابطه های نامشروع خوشم نمیاد ولی میخواستم سوارش کنم . بخاطر اینکه حس میکنم تنها هستم کسی ندارم . دلم میخواد کسی داشته باشم تا بتونم باهاش رابطه برقزار کنم (جنسی) و از این مدل رفتار ها
این حس تننهایی برادر شما خیلی بد و تخریب کننده هست متاسفانه برادر شما طبق گفته های شما آدمی هست که زیاد تو اجتماع نیست بخاطر همین سعی میکنه با پسرهای با حال از نظر خودش فیق بشه مثل پسر خاله شما تا بتونه نیاز های خودش برطرف کنه و ممکن رفتار های انجام بده که به دور از شخصیت خودش باشه بخاطر همین ممکن مثلا در جمع های دوستانه که معمولا بین پسر ها هست مثلا شراب خواری ، قلیان و سیگار و ... . تحریک به انجام این حرکات باشه و مثلا برای کم کردن روی دیگران شروع کنه به کشیدن قلیان البته شما نگران نباشید برادر شما عاقل تر از این حرف ها است .
اما مراقبش باشید بازم میگم برادر شما زیاد تو اجتماع نبوده احتمالا.
من خودم تو مجلس شراب خواری هم بودم تحریک به خوردنش هم شدم ولی فرار کردم از اون محل .

در مورد اون دختر که عکس سلفی گرفته بنظرم برادر شما داره غیر مستقیم میگه که علاقه داره و طبق گفته های شما چون با کسی زیاد راحت نیست در خانواده بخاطر همین سعی میکنه به شما بگوید .
میدونم درست برادر شما شغل نداره برای ازدواج اما همین حرف شما یک سنگ بزرگ انداخته جلوی پای برادر شما و اون نسبت به شما احساس امنیت داره بنظر من سعی کنید متوجه بشید اون دختر چه فردی هست . اما اگر شما نخواهید بهش نزدیکی کنید فردا همین پسر خاله هاش که میگید آدم های خوبی نیستند میشوند محرم اسرار بردار شما .
شما اینو میخواهید

در آخر بگم من پسر خاله شما را نمیشناسم نمیدونم آدم بدی یا خوب اما طبق گفته های شما من بد فرض کردمش ، لطفا از روی احساسات چیزی نگوید
اگر میشه اطلاعات بیشتر ی در مورد آن افراد بگویید

چقدر صحبت کردم امیداوارم مفید باشه

التماس دعا یا علی مدد
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام اقای ضربتی ممنونم ک خوندید و متعهدانه پاسخ دادید خدا خیرتون بده
برادرم پسر عاقلیه تو شرایطی بوده ک بد بشه ولی نشده بد منظورم اینه ک بره سمت رفتارهای پرخطر مثه مشروب و سیگار و این چیزا ولی نرفته چون عمیقا این چیزا رو بد میدونه و خط قرمزن
پسرخاله ها و پسردایی هامم با اینکه تو قید و بند دین نیستند ولی واقعیتش ندیدم اهل مشروب و این مسائل باشند
پسرای بدی نیستند فقط بعد دینی شون ضعیفه وگرنه من عین برادرام دوسشون دارم و همیشه هم با پیشوند داداش صداشون کردم مثلا داداش امیراونام منو ابجی صدا میکنن 
داداشم تنهاست زیاد با خانواده صمیمی نیست نیاز عاطفی داره نیاز جنسی هم داره ک دیگه گفتن نداره
من نمیدونم الان باید چیکار کنم؟مثلا امشب میخاستم بهش پیام بدم تو تلگرام بگم علی اون خانم خوشتیپه رو دیدم ولی به پای زهرا نمیرسه 
ولی باز دیدم خیلی مصنوعیه چون ممکنه حس کنه میخوام به روش بیارم و بدتر بشه 
اصن لازمه من نگرانش باشم؟ لازمه بخوام بهش بگم فهمیدم؟
راستش فقط میترسم بره سمت دختری ک با خانواده ما همخونی نداشته باشه وگرنه دوس دختر داشتنش هرچند برام خیلی دردناکه ولی کاملا قابل هضمه
الارم های زیادی هم بهم میده مثلا تو روز بارونی میگه هوا دونفرس ای خدا من زن میخوام 4chsmu1 برام زن بگیرید باهاش برم قدم بزنم 
میدونم دوس داره ازدواج کنه پسر سالمیه بخدا منتهی من چ کنم ن بابای پولداری دارم ن خودم دستم میرسه کمکش کنم
سخته باورش برام ک رفته ب این سمت
هرچند این روزا ک ازدواج تبدیل ب رویا و حسرت شده شاید کار بدی هم نباشه این دوس دختر داشتن 
چ میدونم خودمم دچار تناقض شدم
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
خاله شادن من می گم برید با یه مشاور متعهد (مشاور خانواده) مشورت کنید.
معمولا جوون ها خیلی از اطرافشون تاثیر می گیرند.
کافیه همین داداشتون دو تا دوست خوب پیدا کنه ، می بینید که از این رو به اون رو می شه.
اهل مسجد هست؟
می تونید شب ها با خودتون ببریدش مسجد ، هم این طوری خودتون مسجد می رید هم ایشون رو می برید. 4chsmu1

خیلی کار ها می شه کرد و مطمئنا اولین راه بهترین راه نیست.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان