امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

امروز خیلی وسوسه شدم ، لامصب نمیدونم چطوری باید رامش کنم . حتی وقتی انجامش نمیدم به انجامه کارای دیگه ام لطمه میزنه ..
دوستان راهنمایی لطفا
 سپاس شده توسط
تمرین ذهنی خیلی مهمه
اینکه سعی کنین بهش فکر نکنین با فکرتون منطقی برخورد کنین تا رام شه و فکرش از ذهنتون بره
برنامه داشته باشین برای اینجور مواقع مثلا فیلم کتاب بازی چیزی ک ذهنتون رو درگیرش کنه 
یکم اولش سخته ولی از پسش بر میاین
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 28، 20:21)***i** نوشته است: امروز خیلی وسوسه شدم ، لامصب نمیدونم چطوری باید رامش کنم . حتی وقتی انجامش نمیدم به انجامه کارای دیگه ام لطمه میزنه ..
دوستان راهنمایی لطفا



اوایلش برای منم همینطوری بود. منم حس میکردم که زمان داره از عمد، آروم حرکت میکنه. خیلی حسی که الان دارم رو مدیون اون مقاومتای 10-20 روز اولم هستم. شمام ایشالا اوضاعت درست میشه. فقط حواست باشه از فیلم یا عکسا دوری کنی. کنترل نگاه و ذهن خیلی اهمیت داره توی این روزا

موفق باشی 5ستاره جان. ایشالا یه روزی ستاره ی پنجمت رو بگیری از مسابقه ماهانه
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
(1396 مهر 28، 19:44)engineer نوشته است: قابل توجه اون دوستانی که داشتن از اسنپ و تپ سی تعریف میکردن و میگفتن دنبال یه ماشینم که برم اسنپ
فقط آقا رامین رو یادم هست که داشت بحث میکرد البته بقیه رو یادم نیس.
http://pedalnews.ir/fa/news/47514/%D9%BE...%BE-%D9%88-
%D8%AA%D9%BE%D8%B3%DB%8C
این صفحه رو بخون
به معنای واقعی کلمه ما مردم ایران خیلی بدبختیم، خیلی زیاد، اصلا اشک از چشمای آدم میاد پای درد و دل مردم می شینه


خب تو این مصاحبه هر دو راننده راضی بودن که . میگفتن شغل اول باشه سود خوبی هم داره
به نظر من از بیکاری بهتره ؛ من کار دارم ولی روزانه 4 ؛ 5 ساعت . ولی وقت زیادی در روز بیکارم که اصلا خوب نیست
بیکار میمونم به گناه میوفتم !
من ماشین ندارم ولی اگه ماشین داشتم احتمالا موقع بیکاری ابن کار رو میکردم . خیلی وقته دنبال شغل دومی هستم که ساعت کاریش دست خودم باشه
دولت که کار فراهم نمیکنه ؛ بیشتر به کسایی هم که کار تولید میکنن گیر میده
چند وقت پیش بود یکی از راننده های اسنپ به خانومی تجاوز کرده بود ؛ چقدر تو تلویزیون این موضوع رو بهش پرداختن و تو اخبار گفتن از این اپلیکیشن ها استفاده نکنین
منم قبول دارم این کاری که انجام شده زشت بوده ؛ ولی قطعا بین 2 هزار نفری که دارن تو شهری مثل تهران تو اسنپ کار میکنن یک نفر نخاله پیدا میشه
نباید بخاطر یه نخاله کل کار رو تعطیل کرد
این شرکت 2 هزار نفر رو صاحب کار کرده و اکثرشون هم دارن به عنوان شغل دوم ازش استفاده میکنن و روزی میخورن ؛ دولت تنها نقشی که تو این کارافرینی داشت این بود که گفت منم هستم ؛ به منم مالیات بدین .

پی نوشت :
جوونای نسل ما به کجا کشیده شدن ...
کلی عمرمون رو صرف کردیم و درس خوندیم ؛ الان باید برای کار دنبال چه چیزایی باشیم
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
سلام 
همساده چرا خودارضایی میکنی؟ خب کار بدی میکنم ولی همین باعث میشه به کارهای بدتر کشیده نشم. این کار بد من در مقابل خیلی راههای دیگه برای تخلیه نیروی جنسی هیچه...
پیام بهبودی
در دیدگاهی که جهان را با آن می‌نگرسیتم در آن زمان، آن (خودارضایی) تنها چیزی بود که مرا از انجام کارهایی بسیار بدتر نگه می‌داشت. برای من به نظر می‌رسید خودارضایی می‌تواند برای مدتی تمناها و خواسته‌های مرا محصور و محدود کند. فکر می‌کردم ترک (متوقف‌کردن) خودارضایی فقط باعث سخت‌تر شدن متوقف‌کردن انجام کارهای خطرناک‌تر می‌شود.
اما در مسیر بهبودی فهمیدم که عمل‌های من در واقع باعث تغذیه و پرورش بیماری‌ام می‌شود، و این‌که آن‌ها باعث تحریک مخدرهای درونی که من برای همچنان بودن در مشکل از آن‌ها استفاده می‌کردم، می‌شوند. بنابراین من در حالت ناامیدی متوقف شدم.

اما این مشکل دیگری را ایجاد کرد. بدون رهاکردن خودارضایی، مطمئن بودم زندگی‌ام واقعا سخت خواهد بود. قبلا برای ترک کردن تلاش کرده‌بودم، و ترک کردن فقط هر چیزی در زندگی‌ام را بدتر کرده بود. من حساس، عصبی و مضطرب راجع هر کسی و هر چیزی می‌شدم. در همه اوقات احساس محرومیت می‌کردم. این چطور ممکن بود که من زندگی را بدون عادتم بگذرانم؟...
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 28، 21:22)rezaKy نوشته است:
(1396 مهر 28، 20:21)***i** نوشته است: امروز خیلی وسوسه شدم ، لامصب نمیدونم چطوری باید رامش کنم . حتی وقتی انجامش نمیدم به انجامه کارای دیگه ام لطمه میزنه ..
دوستان راهنمایی لطفا



اوایلش برای منم همینطوری بود. منم حس میکردم که زمان داره از عمد، آروم حرکت میکنه. خیلی حسی که الان دارم رو مدیون اون مقاومتای 10-20 روز اولم هستم. شمام ایشالا اوضاعت درست میشه. فقط حواست باشه از فیلم یا عکسا دوری کنی. کنترل نگاه و ذهن خیلی اهمیت داره توی این روزا

موفق باشی 5ستاره جان. ایشالا یه روزی ستاره ی پنجمت رو بگیری از مسابقه ماهانه

یعنی میگی اوضاع تغییر میکنه ؟ همیشه اینطوری نمیمونه ؟!
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 28، 23:24)***i** نوشته است:
(1396 مهر 28، 21:22)rezaKy نوشته است:
(1396 مهر 28، 20:21)***i** نوشته است: امروز خیلی وسوسه شدم ، لامصب نمیدونم چطوری باید رامش کنم . حتی وقتی انجامش نمیدم به انجامه کارای دیگه ام لطمه میزنه ..
دوستان راهنمایی لطفا
اوایلش برای منم همینطوری بود. منم حس میکردم که زمان داره از عمد، آروم حرکت میکنه. خیلی حسی که الان دارم رو مدیون اون مقاومتای 10-20 روز اولم هستم. شمام ایشالا اوضاعت درست میشه. فقط حواست باشه از فیلم یا عکسا دوری کنی. کنترل نگاه و ذهن خیلی اهمیت داره توی این روزا

موفق باشی 5ستاره جان. ایشالا یه روزی ستاره ی پنجمت رو بگیری از مسابقه ماهانه
یعنی میگی اوضاع تغییر میکنه ؟ همیشه اینطوری نمیمونه ؟!
همیشه گفتم وقتی تو فکر بهبودی هستم تو مسیر بهبودی هستم نظر ویژه خدا رو بیشتر از پیش احساس میکنم.
بعد از مدتها تونستم با یه دوست با تجربه حرف بزنم و چقدر جالب که سوال من دقیقا شبیه سوال شما بود...منم پرسیدم مبنای اینکه میگید قدم اول ۹۰ روز پاکیه چیه؟
و این پاسخی که داد منم میفرستم برا شما...ایشالا که همیشه مثه الان خدا توجه خاص به جمع همه بچه هایی که واسه پاکی تلاش میکنن داشته باشه

مبنای خاصی نداره
عادت ضعیف میگن سه هفته زمان میبره
ولی عادت عمیق و کهنه شهوت زمان بیشتری میخواد
تجربه نشون میده سه ماه انظباط و برنامه تلاطم و هیجان شهوت کم میکنه
و بعد از اون تازه کار شروع میشه
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
انضباط خیلی مهمه
من تو همین برنامه ریزی هفتگی که برای مسابقه گروهی باید میگفتیم و عمل می کردیم و گزارش می دادیم یه عالمهههه لنگ زدم
اکثرا هم می بینم تو نسیم برنامه ها کامل پیش نمیره نمیدونم رهروان چجوریه
اقوی همساده اون دوست شما سیستم برنامه ریزیش و اینا چطور بود ؟ چیزب در این زمینه گفت ؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
سلام دوستان من هر کاریو میخام شروع کنم به شدت ترس از شکست دارم و بعد از چند روز افکار وحشتناک هجوم میارن به ذهنم و هزار تا سوال که اگه نشه چی اگه اونطوری که میخام پیش نره اگه این اتفاق بیافته و هزار تا اگه دیگه ... در صورتی که اگه معقول نگاه کنی اصلا قرار نیست خیلی از این نگرانی هایی که به ذهن ادم میاد در اینده اتفاق بیافته و همیشه اخرش نگا میکنی میبینی چقدر اسون بود و من خودمو اینقد اذیت کردم ولی این ترس باعث میشه انگیزه و تلاش واسه هدفم کم بشه ، کسی راهکاری نداره چیکار کنم به نظرتون  29
(1396 مهر 28، 22:11)رامین. نوشته است:
(1396 مهر 28، 19:44)engineer نوشته است: قابل توجه اون دوستانی که داشتن از اسنپ و تپ سی تعریف میکردن و میگفتن دنبال یه ماشینم که برم اسنپ
فقط آقا رامین رو یادم هست که داشت بحث میکرد البته بقیه رو یادم نیس.
http://pedalnews.ir/fa/news/47514/%D9%BE...%BE-%D9%88-
%D8%AA%D9%BE%D8%B3%DB%8C
این صفحه رو بخون
به معنای واقعی کلمه ما مردم ایران خیلی بدبختیم، خیلی زیاد، اصلا اشک از چشمای آدم میاد پای درد و دل مردم می شینه


خب تو این مصاحبه هر دو راننده راضی بودن که . میگفتن شغل اول باشه سود خوبی هم داره
به نظر من از بیکاری بهتره ؛ من کار دارم ولی روزانه 4 ؛ 5 ساعت . درامد ماهانه تا 2 میلیون هم دارم . ولی وقت زیادی در روز بیکارم که اصلا خوب نیست
بیکار میمونم به گناه میوفتم !
من ماشین ندارم ولی اگه ماشین داشتم احتمالا موقع بیکاری ابن کار رو میکردم . خیلی وقته دنبال شغل دومی هستم که ساعت کاریش دست خودم باشه
دولت که کار فراهم نمیکنه ؛ بیشتر به کسایی هم که کار تولید میکنن گیر میده
چند وقت پیش بود یکی از راننده های اسنپ به خانومی تجاوز کرده بود ؛ چقدر تو تلویزیون این موضوع رو بهش پرداختن و تو اخبار گفتن از این اپلیکیشن ها استفاده نکنین
منم قبول دارم این کاری که انجام شده زشت بوده ؛ ولی قطعا بین 2 هزار نفری که دارن تو شهری مثل تهران تو اسنپ کار میکنن یک نفر نخاله پیدا میشه
نباید بخاطر یه نخاله کل کار رو تعطیل کرد
این شرکت 2 هزار نفر رو صاحب کار کرده و اکثرشون هم دارن به عنوان شغل دوم ازش استفاده میکنن و روزی میخورن ؛ دولت تنها نقشی که تو این کارافرینی داشت این بود که گفت منم هستم ؛ به منم مالیات بدین .

پی نوشت :
جوونای نسل ما به کجا کشیده شدن ...
کلی عمرمون رو صرف کردیم و درس خوندیم ؛ الان باید برای کار دنبال چه چیزایی باشیم

مصاحبه ها که بیخیال...
برو کامنت راننده های اسنپ و تپ سی روز زیرش بخون.. اونا حقیقته نه یه مصاحبه صوری(یا سوری) ...
چقد خوب که همچین شغلی داری که با 5ساعت کار 2میلیون ماهیانه داری، قدرشو بدون خیلیا حتی با شرایط بهتر ولی همچین چیزی رو ندارن.
         
                             اگر از میان جهنم می گذری به راهت ادامه بده.
                                                       
(1396 مهر 29، 0:04)mohsen73 نوشته است: سلام دوستان من هر کاریو میخام شروع کنم به شدت ترس از شکست دارم و بعد از چند روز افکار وحشتناک هجوم میارن به ذهنم و هزار تا سوال که اگه نشه چی اگه اونطوری که میخام پیش نره اگه این اتفاق بیافته و هزار تا اگه دیگه ... در صورتی که اگه معقول نگاه کنی اصلا قرار نیست خیلی از این نگرانی هایی که به ذهن ادم میاد در اینده اتفاق بیافته و همیشه اخرش نگا میکنی میبینی چقدر اسون بود و من خودمو اینقد اذیت کردم ولی این ترس باعث میشه انگیزه و تلاش واسه هدفم کم بشه ، کسی راهکاری نداره چیکار کنم به نظرتون  29


محسن جان من فک کنم این ترسِ خیلی عادی و شایعی هست.. اما واقعا شکست بد نیست. به خودت بگو اگه بدترین حالتِ شکست پیش بیاد چی میشه؟ قراره اعدامت کنن؟ یا قراره بندازنت زندان؟ ولی یه چیزی رو مطمئن باش: اگه از برای ترس از شکست سراغ کاری نری، تو هرگز موفق نمیشی.. ولی اگه با وجود این ترس، اگه رفتی توی دلِ اون مشکل یا اون کاری که میخای شروع کنی، هیچ شکی ندارم که بدون موفقیت از اون کار خارج نمیشی... فرض کن داری زبان یاد میگیری. به این فکر کردی که چنتا جمله ی اشتباه میگی که استاد غلطت رو درست میکنه؟ اینم یه شکسته مثلا. عوضش تو از این شکست چیزی که یاد میگیری اینه که باید اون جمله رو فلان جور میگفتی. و این ینی یه چیز جدید یاد گرفتی.  بیا اینم موفقیت. برای همین میگن شکست عاملیه برای پیروزی. پیروز باشی داداش
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 28، 23:24)***i** نوشته است:
(1396 مهر 28، 21:22)rezaKy نوشته است:
(1396 مهر 28، 20:21)***i** نوشته است: امروز خیلی وسوسه شدم ، لامصب نمیدونم چطوری باید رامش کنم . حتی وقتی انجامش نمیدم به انجامه کارای دیگه ام لطمه میزنه ..
دوستان راهنمایی لطفا



اوایلش برای منم همینطوری بود. منم حس میکردم که زمان داره از عمد، آروم حرکت میکنه. خیلی حسی که الان دارم رو مدیون اون مقاومتای 10-20 روز اولم هستم. شمام ایشالا اوضاعت درست میشه. فقط حواست باشه از فیلم یا عکسا دوری کنی. کنترل نگاه و ذهن خیلی اهمیت داره توی این روزا

موفق باشی 5ستاره جان. ایشالا یه روزی ستاره ی پنجمت رو بگیری از مسابقه ماهانه

یعنی میگی اوضاع تغییر میکنه ؟ همیشه اینطوری نمیمونه ؟!


نه داداااش معلومه که نمیمونه... توی الان وارد 20 روزه شدی و همینطور داری پیشرفت میکنی. عجله نکن برای اینکه خیلی زود نتایج روحیِ مورد نظرت رو ببینی چون حال روحی یکم طول میکشه حس کنی که عوض شده. لا اقل در مورد خود من اینطوری بوده. من وقتی نزدیک 100 روز بود، کم کم حس میکردم دارم اوکی میشم
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
این تاپیک دردودل کجاست دل من دوباره گرفته
مث اون روزای کانون 53258zu2qvp1d9v

راستی سلام به همگی
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 28، 23:55)می توانم نوشته است: انضباط خیلی مهمه
من تو همین برنامه ریزی هفتگی که برای مسابقه گروهی باید میگفتیم و عمل می کردیم و گزارش می دادیم یه عالمهههه لنگ زدم
اکثرا هم می بینم تو نسیم برنامه ها کامل پیش نمیره نمیدونم رهروان چجوریه
اقوی همساده اون دوست شما سیستم برنامه ریزیش و اینا چطور بود ؟ چیزب در این زمینه گفت ؟
درود بر شما
خانم میتوانم میتوانی عمل کنی؟ Shy

کاش من بتوانم. Hanghead

عینا برنامه ایشون رو میزارم 53

هر روز قبل از صبحانه ۳۰ دقیقه ورزش کن اگه بیرون رفتی بهتره ،ورزش سبک و حرکات کششی و تنفس عمیق باید بعد ۹۰ روز بدنتو پاکسازی کنی

بعد از ورزش یه دوش با آب ولرم بگیر ۵ دقیقه آخر با آب سرد تا حرارت اضافه از بدن خارج بشه


بعد صبحانه رو با آرامش بخور و روز رو شروع کن


در تمام طول روز باید با جدیت مراقب خودت باشی تا به سمت شهوت حرکت نکنی ممکنه روزهای اول بهت سخت بگزره ولی بعد از یه مدت راحت میشه


در طول روز هر وقت با حمله های شهوت روبرو شدی سعی کن جایی خلوت کنی و با خدا حرف بزنی و کمک بخوای اینقدر ادامه بدی تا حمله دفع بشه ، روزهای اول ممکنه طول بکشه ولی به تدریج سرعت کار بیشتر میشه


تا شب و قبل خواب که زمان مهم و طلایی محسوب میشه


یه دفتر ۱۰۰ برگ فردا بخر و از فردا شب که روز اول تمام شده گزارش روز رو بنویس


حالات و احساسات وقایع مهم روز ، وسوسه ها و افکار رو هرشب قبل خواب با دقت بنویس و دفتر رو مخفی نگه دار کسی نبینه.
بعد از نوشتن گزارش روز پرونده یه روز خوب و با برنامه رو میبندی


حالا وقت آخرین کاریه که قبل خواب باید انجام بدی


۱۰ دقیقه دعا کن و با خدا حرف بزن و بخاطر یه روز پاک و موفق تشکر کن و برای فردای بهتر دعا کن


این یه برنامه خوب و کارآمده، ۹۰ روز با برنامه زندگی کن تا ریشه های بیماری ضعیف بشه و کمتر اذیتت کنه تا راحت تر بتونی حرکت کنی و در دراز مدت به لطف خدا ریشه کن بشه .
ان شا الله
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
خب از امشب شروع می کنم
شما شروع کردین ؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان