انجمن شبانه روزی

[همساده]

خب از امشب شروع می کنم
شما شروع کردین ؟

من که نه ...اینقدر برنامه شروع کردم که وسط راه رهاش کردم که  برنامه ریزی تو این حوزه ها رو به ابتذال کشوندم
شروع کردن که راحته لغزش کردن هم که قابل چشم پوشی در حین انجام برنامه...منتهی ایراد اساسی در نصفه نیمه رها کردنه...مشکلی که من بهش دچارم...

[drift]

یک چیز برام تجربه شده ,
رها کردن برنامه یا نصفه نیمه عمل کردنش برام , همیشه براثر نداشتن تمرکز بوده که علتش چیزی جز خودارضایی نبوده,
برنامه ریزی من تو رهروان کم کم شروع شد ولی تونستم کاملش کنم.(زیاد نبود ولی همونایی هم که بود در جهت تکمیل شدن پیش رفت)

[رامین.]

چقدر کانون خلوت شده ...
یه زمانی تو این ساعت ها کانون پر از جمعیت بود
چه شب هایی بود تا صبح بیدار میموندیم . واقعا هنوز دلیلش رو نمیدونم ؛ چرا واقعا تا صبح بیدار میموندیم؟
خیلی شلوغ میشد کانون ؛ زودترین ساعتی که من از کانون میرفتم و میخوابیدم ساعت 2 بود . 
خانوم میتوانم همیشه تا صبح بیدار بود ؛ عموما 4 به بعد میخوابید
شب زنده دارها زیاد بودن ؛ هادی و پوریا و آنا و حمید و خیلیای دیگه

[رامین.]

نوستالژی:

خواهر من برادر من :

نخون پست زیر رو! اگه خوندیش مدیونی ناراحت بشی

شب شناسی کانون:

می خوام یه نیچر بدم به عنوان جامعه شناسی در جنگل کانون!

ساعت 11-12 : ساعات ابتدایی شبه. سنگین ترین ساعات کار در جنگل کانونه. این ساعات کلی پست زده می شه و همه هم هستن تو کانون. بیشتر دانسیته ی گونه ی مدیران در این ساعات دیده میشه. سها، ارمان مجتبی و علیرضا در این ساعات انلاین هستن و به صورت کنترل نامحسوس همه چی رو زیر نظر دارن. خلاصه ساعات خوبی است که خانواده ی کانونی دور هم نشستیم
همه چی هم مثه گل و بلبل است! ما که راضیم از این ساعات. در این ساعات تعداد کثیری از نسل جدید کاربران مشاهده می شوند (مخفی ها) این گونه ی نادر که گاه تعداد انها به 5 تا 6 عدد می رسد شامل : رکسانا، آنا، ساحل، مونا به عنوان پایه های ثابت و بعضی پایه های متحرک مثه پوریا. البته این گونه ی مخفی ها در برابر گونه ی اکثریت در اقلیت است.

12-1 : در این ساعات،  گونه های نیمه بیدار کانون رخ می نمایند. علیرضا بچه م که از وقت خوابش گذشته ؛ بوس رو داده و مسواک رو زده و رفته خوابیده. سها و مجتبی و ارمان و ساحل هم دیگه رفتن. این ساعات کانون بسیار شلوغ است و تعداد کثیری کاربر با گونه های مختلف در جنگل کانون حضور دارن.
هر  چه به ساعات انتهایی نزدیک می شویم بعضی از نر ها و ماده ها به خواب می روند. حمید خان و مسافر خانوم رو می توان در چشمانشان خواب را دید در این ساعات. کم کم اماده می شوند برای خواب. در این ساعات امیرحسین18 گه گاهی یه رخ می نمایاند و میرود. گونه ی نادری است که دیدنش با چشم غیر مسلح سخت است.

ساعت 1-2 : ساعات دیروقتی است. گونه های نادری تا این ساعت از شب دوام می اورند. ولی پست هایی که می زنن نشان از این است که این گونه ها بسیار مقاوم هستن در برابر گرما وسرما و البته خواب! می توانم، زارا، مردمجاهد، رایتوس، همارها، رهایی در دسته ی گونه های انلاین و انا و مریم در دسته ی گونه های نایاب قرار می گیرند. یکی از نادرترین موجودات موجود در جنگل کانون پوریا نام دارد. هیچ برنامه ی مشخصی را نمی توان به این موجود نصبت داد. بسیار گونه عوض می کند و از مخفی به انلاین و از انلاین به مخفی می رود. این موجود نادر را می توان در ساعات 1-2 هم روئت کرد. البته گهگاهی خیلی زود به خواب می رود. گونه های دیگری هم مثل دل تنگ باران و دختر تنها در این ساعات  شب کماکان در حال زندگی هستند. لازم به دکر است که گونه های اولیه مثل سها و ارمان و مجتبی و ساخل و علیرضا در این ساعات دارن خواب هفت پادشاه رو می بینن.

ساعات 2-3 : هر چه به اواخر شب نزدیک میشویم (صبح منظورمه دیگه الان!) گونه های کمتری سختی نشان می دهند. یکی از سخترین گونه های مشاهده شده می توانم و رایتوس می باشند که به نظر میاد جزو گروه سخت تنان می باشند. این ساعات کانون خلوت است و گهگاهی کاربرانی مخفی که می توان با تقریب 99.9 درصد حدس زد که کدام گونه ی نادر هستن (انا) رخ می نمایانن. هنوز در این ساعات یکی از مدیران که خودش هم گونه ای شبیه جغد ها دارد بیدار است و بر بالای درخت کانون منتظر خطای کاربران است تا به پرواز در اید و اخطاری صادر کند. این گونه ی جعد سبز رنگ هم در این ساعات شب به سمت رخت خواب متمایل می شود تا کم کم بخواد. مسواکی به دهان بر می گیرد و بقیه ماجرا

ساعات 3-4 : اینایی که دیگه تو این ساعات بیدارن گونه های واقعا نادرن! گونه ی مدیران در این ساعات شب دیگر به کل از چرخه ی حیات در کانون محو میشود و این ساعات بهترین زمان برای ویراژ دادن و خطا کردن در محیط کانون است . اگرچه بعضی گونه ها دیگه واقعا جزو سختتنان هستند.

ساعات 4-5 : بنده هنوز این ساعات رو مشاهده نکرده ام که بتوانم گزارشی تهیه کنم. اینکه ایا واقعا گونه ای وجود دارد که تا این حد در مقابل بلایای طبیعی مقاوم باشد یا خیر همیشه جای سوال است.  این ساعت که پست زده می شود اکثرا خواب هستن اگرچه هنوز فیل تنان (یه مرحله بالاتر از سخت تنان) بیدار هستن!  پوریا و دلتنگ باران را میتوان در گروه فیل تنان بدون مهره دسته بندی کرد 

ساعت الان دیگه حوالی سه و نیمه. من جزو گروه مدیران نایاب شکارچی هستم که نمی تونه زیاد بیدار بمونه.

پ ن : علیرضا جان، داداش من خب وقتی میایی کله ی صبح صبحانه می دی همه خوابن همینه دیگه! همه که از گونه ی نرمتنان نامقاوم در برابر بلایای طبیعی نیستن که ساعت 12 جیش بوس لالا باشن. به فکر این پوریا فیلتن بدون مهره هم باش که تا الان بیداره. چند تا صبحانه بذار اولیش برای نرمتنان، متوسط تنان، سخت تنان، پیلتنان ، مردافکن تنان (گونه ی اخری مشاهده نشده در کانون هنوز).
لازم به ذکر است که در ساعت ارسال این پست همه گونه ها به مرحله ی عدم مقاومت در برابر خواب رسیده اند و گونه ای زنده در جنگل ( به جز جغد مدیر) مشاده نمی شود

---

ببخشید
که فرصت نشد به همه ی گونه ها پرداخت. اینقدر گونه زیاده که نمیشه.

[K_1]

یادش بخیر...این متنه چه باحال بود

[rezaKy]

واااای رامین خان این متنه چققققد خوب بود اصن. خیلی کیف کردم و خندیدم

[آقای ضربتی]

سلام دوستان گرامی
صبح ساعت 9 اعزام میشم پادگان
خوبی که ندیدید ولی حلالم کنید مخصوصا آقای درخشنده و خانم می توانم و کویین و خانم سها و آقای گرافا که خیلی اذیشتون کردیم ببخشید دیگه اسم زیاد همه رو نمیتونم بگم شرمنده کسی از قلم افتاده . 
دلم برای همه تنگ میشه 
التماس دعا
یا علی مدد

[شادن]

خدا بهمراهتون اقا ضربتی
ان شاالله به سلامت برید و برگردید

جدیدا دوتا ازمون استخدامی زدن منم که دیگه تبدیل به سردار آزمون شدم و حضور فعالی در همه شون دارم
یکیشون هزینه ثبت نامش 100 هزار تومنه  موندم خداییش اونی ک نشسته و این هزینه ها رو تعیین میکنه ی دقیقه پیش خودش فکر نمیکنه جوونی ک بیکار ور دل ددی و مامی نشسته پول شارژ موبایلشم با کلی خجالت باس از اونا بگیره صد تومن از کجا باید بیاره؟
بساطی داریماااا

پ.ن: قوه قضاییه و بانک مرکزی استخدامی زدن خواستید ی ثبت نامی کنید ایشالا فرجی حاصل شه..ولی این صدتومنه خیلی زور داره بقران

[meep]

یجورایی هم تو دلمو خالی کردین و هم امیدوار ان شالله که قبول بشین خدا کنه منم زودتر بجا استخدام بشم
از امسال منم باید سردار ازمونا بشم اگه خدا بخواد یا قراره از اینی که هستم بدتر افسرده ترم کنه یا اینکه استخدام

[شادن]

اقا میپ اگر بخونید قبول می شید من اسم مینویسم بعد نمیخونم خب معلومه قبولم نمیشم
راستش وقت ندارم 4 روز تو هفته تا 8 شب سرکارم ..ی 4 شنبه 5 شنبه میمونه ک بازم تا حوالی 3 سرکارم و..
نمیتونم درست برنامه بریزم بخونم
ولی سن من داره از استخدامیا رد میشه هرطوری شده باس  یجا جا شم برم
ی زمانی معتقد به کارافرینی بودم یادش بخیر و راهش پررهرو
الانه جز استخدامی به چیزی دیگه نمی اندیشم باشد ک رستگار شوم

[می توانم]

واقعا اگر قبول شیم و مدرکمون مطابق نباشه قبولیمونو کنسل می کنن ؟
مثلا اگر ارشد بخوان و هنوز دفاع نکرده باشیم

[همساده]

واقعا اگر قبول شیم و مدرکمون مطابق نباشه قبولیمونو کنسل می کنن ؟
مثلا اگر ارشد بخوان و هنوز دفاع نکرده باشیم

آره
به چیزهای خیلی ریزتر هم گیر میدن الان من یه هفته س دارم میدوم که ثابت کنم چرا مدرک من نوشته رشته فلان گرایش رو با خظ تیره جدا نکرده و سر همه
دغدغه جدید واسه خودتون درست نکنید اگه تاریخ دفاع یا تاریخ پایان خدمتتون یه روزم فرق داره آزمون شرکت نکنید...

[می توانم]

  کاش به جای این ایکن یکی داشتیم خاک میریخت سرش
خاک بر سرم که هنوز اون مدرک آشغالیو نگرفتم

[chika]

سلااااااااااااام

کانونی هاااا 

احوالتون چطوووره ؟

به قول رامین نقطه حرفای منم دیگه تنوع نداره 

ولی میخوام بدونین حال تک تکتون برام مهمه 

و دلم میخواد این روزای پاییزی 

دل هممممتون شااااد و اروم باشه 

و دغدغه هاتون هرچیزی ک هست بهترین ها اتفاق بیفته 

روز هاتون رو سرشار  از شوق زندگی طی کنین 

این روزها مادرم میگه جوونای الان اصلا بلد نیستن با شوق زندگی کنن و لذت ببرن 

منم میگم اره یاد نگرفتیم خودمونو دوست داشته باشیم و برای خودمون زندگی رو قشنگ بسازیم 

حتما باید بهانه ای باشه تا دلمون خوش بشه 

مثلا بلد نیستیم برای لذت خودمون چای دم کنیم با شکلاتی ک دوسش داریم بشینیم و با ارامش بدون فکر به چیزی ازین استکان چای لذت ببریم 

یا بلد نیستیم بدون بهانه ای شاد باشیم 

کارهامون هیچ ذوقی توش نیس 

ذوقی ک خودمون توش باشیم 

و بعد مادر گفت 

یاد بگیر خودت رو مثل مهمون بدونی 

ادم برای مهمونش از هیچی کم نمیذاره 

و میخواد به مهمونش خوش بگذره 

مهمون دنیاییم موندنی ک نیستیم 

پس عین مهمون هم زندگی کنیم

چیزی برای خودمون کم نذاریم 

[آرمین]

کمککککک 
اگه گوشی یه پسر بچه 12 ساله بیاد دستتون و یهویی برید تو مرورگرش و ببینید توی سایتای پیشنهاد شده پر چیز های بوق هست ( سایتای پ...رن ) چیکار میکنییید ؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
براش متاسف میشم. خیلی زیاد.
و براش دعا می کنم خدا راه راست رو پیش روش بذاره.

متاسفانه کار زیادی ازمون برنمیاد.
کاری برمیومد حتما برای خودمون انجام میدادیم. 

----------

واقعا خدا کمک مون کنه راه درست رو پیدا کنیم
این همه ظلمی که در حق خودمون کردیم و می کنیم رو جبران کنیم

گناه نکردن با همه ی لذت های آنی که از دست میدیم اما چقدر بهتر و راحت تر از توبه و جبران بعدشه
خدا کمک کنه زودتر بیدار شیم
بیدار شدیم روی پا بمونیم

خدا ببخشه همه ما رو

------------

اینجا تا حالا کسی تست آلرژی داده؟
این هفته که رفته بودم، 48 تا قطره رو دست هام ریخت بعد 48 تا هم سوزن که جذب بدن بشه  و واکنش های آلرژیک رو مشاهده کنه.
الان سوراخ سوراخم کامل.

------------

امروز محل کار به تمام 130 140 همکار گرامی پیام گروهی ارسال کردم که در صورت داشتن مشکل نرم افزار فقط و فقط از طریق رابطین نرم افزار موجود در محل اقدام کرده و اون ها هم فقط حق دارن پیام بدن. نه تماس تلفنی.
زنده موندن و بقای عمر من قطعا مهم تر از سریع حل شدن مشکلات شونه.

الان یه 10 روزی میشه بخش ما رئیس نداره و فقط یه همراه خانم دلسوز هست که پیگیر کارهاست.
اگه رئیس بخش بشه خیلی خوبه.
خیلی کارها رو می تونیم مرتب کنیم.

------------

امروز یکی از هم کلاسی ها اومد گفت کلاس شما افتاد سه شنبه ها.
هی من چپ چپ نگاهش کردم این بنده خدا چی میگه.
هی می گفت کلاس تون دیگه. شما کتاب دو رو کار میکنید.

آخرش همسرش اومد در راستای کمک به اون.
یهو یه کلمه زبان از دهان شون جاری شد.
فهمیدم این بنده خدایی که یکی دو ساله باهاش همکلاسم همون مدرس زبانی هست که هفته پیش سر کلاس تعیین سطحش رفته بودم. 

دنیا چقدر کوچیکه.

------------------

یه چیزهایی جور نیست
تا جور نشه هم حال آدم خوب نیست

خدا حال همه رو خوب کنه 

شب خوش.