1393 دي 10، 9:41
(1393 دي 8، 0:27)رامین. نوشته است:آقا پيدا هم شد،گفتم گناه داري بيخيال شدم(1393 دي 7، 21:19)mahsa20 نوشته است: سلااااااااااااااااااااام دوستا عزیز و البته بی معرفت
یعنی انقدر من در دوران حضورم کمرنگ بودم که الان که میام کسی تحویلم نمیگیره
والا ما قبل رنگی بودیما
مامان سها رنگ منو بر گردون شاید دیده بشیمسلام .
و عرض ارادت
ببخشید بابت کم لطفی ها ... خیلی همه درگیرن کلا (بهونه !)
بفرما هندونه :hendone:
(1393 دي 7، 21:28)اميد فردا نوشته است: نقل قول:میدونوم خودوم حوصله م نمیشه یبار دیگه بوخونوم ولی تو بوخون
داداش لطفا شيرازي صحبت نكن
كلا اين قسمتو سوتي اومدي
بذار اون پ.پ رو پيدا كنم..
آقا يه پ پ با ما خواسته شيرازي صحبت كنه كلا مشهدي شده
آغقا من نميدونم جرا اين كيبورد داره با سرعت عهد دقيانوس تايب ميكنه يعني من حرفا رو ميزنم ديكه خودشون ظاهر ميشن يه زماني(كيبورد ديجيتال!)
بابا خب خودتون همیشه همینو میگین . بهش میگم چرا جزوه نمینویسی میگه حوصله م نمیره ؛ میگم چرا کلاس نمیایی ؟ میگم حوصله م نمیره ؛ میگم بیا این سوال رو بخون حتما تو امتحان میاد میگه حوصله م نمیره
من نوشتم حوصله م نمیشه ؛ بقیه ش هم نمیدونم چی نوشتم ؛ اصلا چه میدونم حالا هرچی ؛ اصلا من تا همین سطح نوشتم اگه خیلی راست میگی تو هم همین دو خط رو ترکیشو بنویس
من تو پ.پ خواستم شیرازی صحبت کنم ؟
من تو کل عمرم همین یبار رو سعی کردم شیرازی صحبت کنم اونم هنوز لهجه ای که ابداع کردم از دهنم نیوفتاده(1393 دي 7، 22:39)سـُـها ^‿^ نوشته است: سلام
اینقدر دلم میخواست امشب رو کانون بودم..
جواب مفصل ب پ پ ها..
جشن تولد واسه چکاوک..
صحبت با مهسا..
اعلام برنامه و امتیاز دهی..
قرارعاشقی و ستاره بارون..
جواب ب پست های انجمن..
کارای مدیریت..
ی کم فوضولی تو پروفایل ها..
گشتن و خوندن و تشکر و احیانا پست زدن تو تاپیک ها..
بررسی مسابقه ها و رصد کردن حال و اوضاع..
سراغ گرفتن از غائبین چنده روزه..
تبلیغ واسه مسابقه عکاسی..
سوال از آرمین خان..
خوش بودن!
له له ام از خستگی...
امیدوارم فرداشب ب همه این کارا برسم...
این پست صرفا برای شمردن کارهایی کانونی (عاشقانه های ارامم) میباشد..
و ابراز حسرت از کمبود فرصت و توان!
التماس دعا..
سلامت باشین و برقرار و پاک..
خیلی ارادت..
در پناه خدا..
یاعلی.
خدا قوت + عرض ارادت
نه حوصله م نميره هم نشنيدم..
خوب من كه در كنار دوستان تركي نبودم كه..من فكر كنم اون وستاي شما از مشهد بودن،ولي به شيراز علاقه داشتن
من نيز در مورد پستهاي ديگه همچنين عرض ارادت و خدا قوت..
(1393 دي 9، 21:48)Alone WarrioR نوشته است: همه دانشگاهی اصن ما نمیتونیم صحبت کنیمچرا كاكو هس..
هر چند منم الان باید دانشگاه باشم
ولی خب اینجوریم ک نمیشه
یه نفر مث ما اینجا نیست
منم بايد الان مدرسه باشم،نيستم....
نه اخراج نشدما،اشتباه نكنيد..امتحاناته،ميريم امتحان ميديم فقط
(شبيه ام ديگه..!)
طبق سنت همه ساله كه قبل از امتحان رياضي بايد يك سري هم به كانون بزنيم..امسال هم در صحنه بوودييمم
اما خواستم بگم..
امسال كجا و ساليان گذشته كجا..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)