1394 دي 2، 16:06
ویرایش شده
میدونیم بودنش برامون ضرر داره. ولی رهاش نمیکنیم....
من 13 سال درگیر خودارضایی بودم... بیشتر از هزار بار خواستم بزارمش کنار ولی نشد....
دو سال تو کانون درجا زدم...
سال سوم تازه موفق شدم...خیلی سخت بود...اونقدر وابسته بودم که برای ترک به هر دری زدم...
توی این مدت دچار افسردگی شدم...کارم به خودکشی رسیده بود...
قرص میخوردم...
شدت سختیشو نه میتونم بگم نه میشد بنویسم...
ناراحتیای دیگه ازونطرف نابودم کردن...
اما الان اینجام...
روانشناسم توی چند جلسه خیلی کمکم کرد... گفت رها شو از وابستگی های گذشتت...
از نارحتیای گذشتت دور شو...چون هیچجوره نمیتونی به اون زمان برگردی...
و خداهم تورو میبخشه اگه بتونی خودتو ببخشی...
یعنی گذشتت پاک میشه...
روانشناس جدیدم خیلی باهوشه مثل قبلی...البته میگه من مریض خوبیم!
منم بهش اعتماد کردم و مثل مورد قبلی همه چیرو بهش گفتم...
گفت دیگه باید اونی بشی که دوسش داری....باید از گذشتت رها بشی...
از کانون خیلی کمک گرفتم... دوستان خیلی کمکم کردن...
شاینی...سها خانوم...خانوم میتوانم...مهدی که الان نمیدونم کجاست...آرشام یعنی مربیه خودم
رامتین همساده...
خانوم رکسانا...شازده ی بزرگ...قاصدک.... مرد مجاهد....عاشق... مهدی R ...استاد عطا... بابابزرگ گل ...
وخیلیای دیگه که توی این راه کمکم کردن...اسم همرو نمیشه نوشت...
منم وظیفه ی خودم میدیدم که یه درصدی کمک کنم به همنوعای خودم... امیدوارم توی این مدت تونسته باشم یه
کوچولو دیگران رو امیدوار و خوشحال کنم....
نگید نمیشه.... نگید بچه های کانون خیلی شکست خوردن... نگید اینجا جای بازیه... امیدوارم منم جز اون کسایی باشم
که به همه ثابت کردن میشه این کار زشت رو کنار گذاشت...
این دنیا هم یه روزی تموم میشه...منم میتونم شمارو ببینم... شما هم منو...
پس دلم تنگ نمیشه...
توی یه چشم به هم زدن میبینیم که توی اون دنیاییم...فرصتی نیست... امروز رو خوب باش طول نمیکشه تا فردا بیاد...
مهم نیست که چی داریم چی نداریم... این دنیا تموم میشه و باید بریم جایی که ابدیه.. پس غصه ایی نباید داشته باشیم...
برای همه ی بچه های کانون از ته دلم دعا میکنم که موفق بشن به بهترین شکل خودارضایی رو کنار بذارن...
تمام تلاشمو میکنم عالی و مفید باشم برای همه ی مردم... و بنده ی خیلی خوبی برای خدا...
عاشقتونم..توی اون دنیا میبینمتون......
خدانگهدار...