1397 مهر 28، 23:43
سپاس شده توسط
oldman ، رامین. ، می توانم ، سالِک ، شازده کوچولو ، عاشق فاطمه زهرا ، Queen ، آرمین ، aliunknown ، آقای اراده
1397 مهر 29، 0:33
ویرایش شده
میدونین که منظورم چیه؟
این پست های اخیر شبانه روزی و عضو شدن کاکو ممد
انگار قبلا دیده بودم یجایی
سپاس شده توسط
oldman ، مهرخدا ، سالِک ، شازده کوچولو ، دیوار ، آقای اراده ، عاشق فاطمه زهرا ، Queen ، آرمین ، می توانم ، aliunknown
1397 مهر 29، 10:31
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
سپاس شده توسط
1397 مهر 29، 10:44
با بررسی بیشتر رو خودم و اندکی تحقیق و مطالعه فهمیدم که مشکل اصلی من خ.ا نیست، مشکل اصلی من پورن هست که بعدش منجر به خ.ا میشه،
پس بیشترین تلاشم رو باید بذارم برای جلوگیری از مشاهده پورن،
بغد از مظالعه در مورد پورن متوجه شدم که ب چه صورتی عمل میکنه و وارد چرخه اعتیاد میشه و چقدر آدم و بدبخت میکنه و برای ترکش چه کارهایی باید کرد و ...
---
موری عزیز اگه مشکل پورن داری تحقیق و مطالعه کن و خودت رو مصمم کن برای ترکش،
مشکل پورنوگرافی با خ.ا فرق میکنه، شاید تو یه راستا باشه، ولی پورن خیلی خیلی خیلی خطرناک تر از خ.ا هست.
---
ی جایی از ادم میخواد اینکارو بکنه
این قسمت حرفت رو کاملا درک میکنم، حالت اجبار شهوت...
تموم تلاشت رو بکن ک بتونی شهوت رو به حالت اختیار دربیاری...
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1397 مهر 29، 13:53
بی مقدمه شروع میکنم:
آیا خ.ا مشکل اصلی منه؟
چرا این سالها خ.ا جزء یکی از اصلی ترین مشکلات من بوده؟
چرا منو اینقدر درگیر خودش کرده؟
آیا سایر مشکلات من ناشی از خ.ا هست و خ.ا باعث بوجود اومدنشون شده؟ یا نه، ربطی به خ.ا ندارن و بی انصافی هست که من مشکلاتم رو سر وجود داشتن خ.ا بدونم.
چرا تا الان نتونستم ترک کنم؟
آیا واقعاً نخواستم؟ واقعاً تلاش نکردم؟ چرا اینطوری شدم و ده ها سوال دیگه که من تو این مدت در رابطه با مشکلات مربوط به خ.ا از خودم پرسیدم.
---
تو محیط واقعی و فیزیکی هرگز به کسی نگفتم که مشکلم اینه و کمک ازش بخوام ولی انواع و اقسام تلاش ها رو تو فضای مجازی کردم تا راه حلی دائمی برای مشکلم پیدا کنم.
مقالاتی بودن از وبلاگ ها و تجربه های شخصی گرفته تا سایت های مذهبی، علمی و ...
هر کدوم یه جوری توضیح میدادن، اکثراً خ.ا رو مشکل میدونستن و میگفتن که باید ترک بشه و یه سری هم عادی؛
چون من تو خودم درک کردم که خ.ا یه مشکل در من هست پس اونایی که عادی میدونستند رو بی خیال شدم و دنبال اونایی رفتم که این رو یه کار ناپسند میدونستن. با کمی تحقیق بیشتر تو همین سایت ها و مقالات راهکارهایی برای درمان خ.ا اومده؛ حتی یه سری هم برای فروش گذاشته شده و حتی یه سری هم تضمین دادن که با انجام اینکارها اوکی میشی.
نمیخوام راهکارهاش رو ریز کنم چون اکثرتون احتمالا دیدین و خوندین، چون با یه سرچ سطحی تو اینترنت هم میشه بهشون دسترسی داشت، ولی بعضی چیزایی که گفته شده رو میگم:
یکی از موارد اینه از تحریک مصنوعی دوری کنید؛ خو یعنی پورن نبینی، تو کوچه و خیابون و ... خودت رو تحریک نکنی، و بطور کلی از طریق چشم خودت رو تحریک نکنی؛ و ... خوب این درست...
راه بعدی ورزش و تخلیه انرژی... اینم قبول دارم.
برنامه ریزی کردن و پر کردن اوقات فراغت؛ اینم درسته.
یه سری هم بحث تغذیه رو مطرح کردن.
یه سری راهکارهای دینی و مذهبی
و سایر راهکارها که شاید واسه خودش یه کتاب یا کتابچه ای بشه.
خو در مورد این راهها اگه بخوام نظر خودم رو بگم:
جلوگیری از تحریک مصنوعی:
با این که میدونم چه چیزهایی هست؛ پس چرا گاهی اوقات خودم رو تحریک میکنم؟ چرا گاهی سراغ پورن میرم، چرا گاهی چشم چرانی و چرا و چرا و چرا... ؟
برنامه ریزی کردن:
اینم اوکی هست صبح تا شب رو برنامه بریزی دیگه وقت سرخاروندن پیدا نمیکنی؛ ولی چرا با اینحال بازم گاهی اوقات میرم سراغ شهوت؟
تغذیه:
اینم خیلی کم قبول دارم. ولی گاهی اوقات تو دوره های ترکم بهش زیاد توجه کردم اما دیگه زیاد روش زوووم نکردم.
دینی مذهبی:
اینم شبیه تغذیه، گاهی اوقات خیلی روش زوم کردم ولی چون بازم به در بسته خوردم کم کم ازش فاصله گرفتم...
و ده ها راهکار دیگه که تو این مقالات هست.
اینا رو که خوندم و گاهاً پیاده شون کردم؛ از خودم یه سوال پرسیدم:
آیا میشه همیشه اینطوری بود ؟ یا باید تا آخر عمر همینطوری زندگی کرد؟ یا حداقل تا ازدواج ؟ یا یا یا ...
یعنی شهوت و تحریک مصنوعی همیشه ممنوع؛ همیشه برنامه ریزی؛ مسائل مذهبی؛ تغذیه؛ و چیزهای دیگه که اسمی ازشون نبردم.
اینا منو یاد یه سال پیش که تو خدمت (مرحله آموزشی) بودم انداخت؛
صبح 4 بیدار باش؛ تا 10 شب برنامه ریزی شده؛ وقت سر خاروندن نداشتی؛ تحریک مصنوعی نبود؛ ورزش فوق العاده؛ مذهبی اوکی حتی اگه مذهبی نبودی اجباری باید میبودی! عامل تحریک کننده صفر؛ تغذیه که شایعه بود کافور میریزن تو غذاها (هر چند خود پادگان مدعی بود که نمیریزه)؛ ولی اگه اونم نمیریختن اصلا انرژی واسه مسائل جنسی نبود.
زندگی سخت و فشرده ؛ ولی شهوت رانی صفر؛ به جرأت میگم نزدیک صفر؛ حتی تو عالم خواب !
خو اگه من زندگیم رو مثله همون دو ماه آموزشی ادامه بدم تقریباً میتونم مطمئن باشم که بر مشکل خ.ا غلبه میکنم؛ اما میشه؟ میتونم؟ ...
فکر کنم نمیتونم؛ حداقلش تقریباً مطمئنم که در دراز مدت نمیتونم .. شاید هم بتونم !
البته یه مشکلی که دارم اینه که یه راهکارهایی رو شروع میکنم واسه ترک بعد یه مدتی (مثلا تعدادی روز یا ماه) با شکست و لغزش مواجهه میشم احساس میکنم که اون راهکارها برام بیهوده بودن یا رو من جواب ندادن! کم پیش میاد که برای دوره بعدی همون راهکارها رو تمام و کمال انجام بدم ؛ هر چند گاهی اوقات این کار رو کردم.
مشکل صفر و یکی ؛ اینکه یا اینا جواب میدن یا نه؛ که میدونم اشتباهه ؛ ولی در مجموع نگاه کنم میبینم همیشه همون راهکارها بوده با کمی تغییر و کم و زیاد شدن ؛ پس صفر و یکی نیست J
اندکی تنفس J ...
.
.
.
خو ادامه:
خلاصه اینکه رو خودم بررسی انجام دادم و یه سوال برام پیش اومد؟
آیا من فقط مشکل خ.ا دارم؟
یا نه من سایر مشکلات رو دارم که منجر به خ.ا میشن؟ (به خ.ا ختم میشن)
اولین چیزی که برام جای سوال شد این بود که چرا من سراغ پورنوگرافی میرم؟
و این سوال کلیدی رو از خودم پرسیدم: آیا خ.ا باعث میشه که من سراغ پورنوگرافی میرم یا پورنوگرافی باعث میشه که من سراغ خ.ا برم؟
هنوزم صد در صد به جواب این سوال نرسیدم ولی با بررسی زیاد فهمیدم که پورنوگرافی باعث میشه که من سراغ خ.ا میرم. پس فعلا مشکل پورنوگرافی درمونش باید تو اولویت باشه تا با درمون این درصدی از خ.ا نمودن کم بشه.
(در رابطه با پورن بیشتر نمیگم؛ شاید تو مطلب بعدی بیشتر و بیشتر در موردش توضیح دادم؛ فعلا بگذریم...)
و
با عضویت در انجمنی به این نتیجه رسیدم که همه ی این مشکلات و انحرافات جنسی (من الجمله خ.ا یا تماشای پورن (اگه پورن رو نوعی انحراف جنسی تعلق بدیم / یا شایدم مستقیم انحراف جنسی نباشه ولی مشکلش اینه که انحراف جنسی که تو آدم وجود داره رو بیشتر و بزرگتر میکنه (بهش پر و بال میده)))؛ زیر مجموعه عامل اصلی ای به نام شهوت هست و این شهوت یه چیز معمولی و عادی نیست که به همین راحتی بشه با یه سری کارها درمونش کرد؛ یا بهتر بگم مدیریتش کرد.
اونجا متوجه شدم که شهوت رو نباید سرکوب کرد و باید مدیریتش کرد و مشکل اینجاست که به جای استفاده درست ازش من راه اشتباه رو انتخاب کردم؛
اونجا متوجه شدم که اگه نخوام شهوت به صورت انحراف در بیاد باید عواملی که باعث تغذیه به این شهوت میشه رو مدیرت کنم (این عوامل بخشیش مربوط به مسائل جنسی و تغذیه ندادن به گرگ شهوت من الجمله کنترل نگاه؛ فکر؛ عدم استفاده از پورن؛ و ... میشه و بخشیش ربطی به مسائل جنسی نداره. در واقع اونچیزایی هست که در آدم باعث رنجش میشه و در نهایت به شهوت رانی ختم میشه ؛ از جمله اضطراب؛ خشم؛ ترس و ... )
در این هنگام متوجه شدم که هوشیاری یعنی چی؟ .
یعنی چه کارهایی انجام بدم تا هوشیار باشم و چه کارهایی انجام ندم تا هوشیاریم رو از دست ندم، تا از شهوت رانی خلاص بشم.
میدونم بحث شهوت و مدیریت نمودنش تا یه جایی یه سری مسائل عمومی هست و تقریباً برای همه جواب میده؛ اما مهمترین جاش بخش شخصیش هست که واسه هر کی میتونه متفاوت باشه.
(در کتابی خوندم که شخصی گفته بود: اگه من تو یه اتاقی که هیچ چیزی نیست تنها باشم با نگاه کردن به دیوار سفید میتونم شهوت رانی کنم و حتی میتونم به خ.ا ختمش بدم !! ) (دیوار؛ یاد نام کاربری خودمون افتادیم J ).
خلاصه، در این حد شهوت در زندگی میتونه خطرناک باشه از طرفی هم اعتقاد دارم اگه مدیریت درست بشه تا همون حد میتونه تو زندگی باعث پیشرفت و موفقیت بشه.
خیلی حرف زدم ؛ البته خیلی از چیزها هم نگفتم ، ببخشین سرتون رو درد آوردم.
یه چیزی بگم و تمومش کنم:
گاهی اوقات به صورت شکایت از خدا سوال میپرسم که این چه مشکل یا بهتر بگم اعتیادی هست که من گیرش افتادم، چرا یه مشکلی ندارم که راحت بقیه متوجه بشن یا بتونم بگم و خودمو درمان کنم؛ درسته این مشکل خدا رو شکر تا الان باعث آبروریزی چیزی در برابر دیگران نشده ولی منو از درون به حد جنون هم برده؛
اما بعد از کمی مطالعه به این نتیجه رسیدم که درسته چه به طور مستقیم و غیر مستقیم این خ.ا (یا درست تر بگم شهوت) باعث دردسرهای فراووون برام شده اما باعث شده من برم دنبالش، کم کم تلاش کنم بشناسمش و بقیه عمرم رو سعی ام بر این باشه که بدون شهوت رانی سپری کنم ولو یک ماه از زندگیم فقط باشه...
حداقلش اینه که از روی شهوت ازدواج نکنم؛
از روی شهوت کارهای دیگه ای انجام ندم...
نه مثله مردی که یه زن و دو تا بچه داره و جوری به ناموس مردم نگاه میکنه و شهوت رانی میکنه (تو ظاهر / باطنش رو که من خبر ندارم)؛ که انگار جوون تازه به بلوغ رسیده با اون همه فشار هست.
خدایا هممون رو کمک کن.
مرسی که تا آخرش خوندید.
1397 مهر 29، 16:32
این بود پایان اون همه جنگ و دعوای رامین. و آرمین؟
من رو بگو تخمه خریده بودم برای ادامه دعوا، دلم رو صابون زده بودن واسه خون و خون ریزی.
ای ممد، چقدر تو ساده ای!
فیلمش عین سریال های صدا و سیما تموم شد ... فقط یه عروسی کم داشت این وسط
حال همه ی این حرف ها به کنار، الان صورت مسئله همچنان برقراره،
ما کاربرهای بیچاره که این دو تا کاربر رو با هم قاطی می کنیم چه کنیم؟
من به عنوان مدعی العموم از دادگاه لاهه تقاضا دارم حکم بن کردن جفت این دوستان رو صادر کنه.
از قبل هم بچه ها خودشون رو آماده کرده ان برای اجرای این حکم
سپاس شده توسط
1397 مهر 29، 17:57
منو باش جقدر ساده برای افزایش اعتبار دسیسه چینی کرده بودم، ملت چ فکرای شومی که ندارن
سپاس شده توسط
1397 مهر 29، 18:36
(1397 مهر 29، 13:16)آقای اراده نوشته است:(1397 مهر 29، 0:33)جناب خان :) نوشته است: من این صحنه ها را قبلا دیده بودم تو خواب
میدونین که منظورم چیه؟
این پست های اخیر شبانه روزی و عضو شدن کاکو ممد
انگار قبلا دیده بودم یجایی
منم با همچین صحنه هایی روبرو میشم
واقعا دلیلش چی میتونه باشه ؟
رویایِ صادقه
سپاس شده توسط
1397 مهر 29، 22:04
(1397 مهر 29، 13:16)آقای اراده نوشته است:(1397 مهر 29، 0:33)جناب خان :) نوشته است: من این صحنه ها را قبلا دیده بودم تو خواب
میدونین که منظورم چیه؟
این پست های اخیر شبانه روزی و عضو شدن کاکو ممد
انگار قبلا دیده بودم یجایی
منم با همچین صحنه هایی روبرو میشم
واقعا دلیلش چی میتونه باشه ؟
شما جز ایکس من هستین
تبریک می گم
(1397 مهر 29، 16:32)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: چقدر لوس ....
این بود پایان اون همه جنگ و دعوای رامین. و آرمین؟
من رو بگو تخمه خریده بودم برای ادامه دعوا، دلم رو صابون زده بودن واسه خون و خون ریزی.
ای ممد، چقدر تو ساده ای!
فیلمش عین سریال های صدا و سیما تموم شد ... فقط یه عروسی کم داشت این وسط
حال همه ی این حرف ها به کنار، الان صورت مسئله همچنان برقراره،
ما کاربرهای بیچاره که این دو تا کاربر رو با هم قاطی می کنیم چه کنیم؟
من به عنوان مدعی العموم از دادگاه لاهه تقاضا دارم حکم بن کردن جفت این دوستان رو صادر کنه.
از قبل هم بچه ها خودشون رو آماده کرده ان برای اجرای این حکم
سپاس شده توسط
1397 مهر 29، 23:57
(1397 مهر 29، 23:44)aliunknown نوشته است: بچه ها من دارم میرم کم کم ....
خوبی ... بدی ... کم و کاستی ... و هر چیز دیگه ای ازم دیدید حلالم کنید
به یاد همتون هستم..... و برای همه دعا میکنم....
مراقب خودتون باشید....
چراااا
کجااا
چی شده
بیست روزه سرپرست میخواد
ما علی ناشناخته میخوایم
مرخصی تا پس فردا میشه بگیری ولی استعفا نه
نروو
سپاس شده توسط
1397 مهر 30، 0:03
(1397 مهر 29، 16:32)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: چقدر لوس ....اون ک ابره آرمینه
این بود پایان اون همه جنگ و دعوای رامین. و آرمین؟
من رو بگو تخمه خریده بودم برای ادامه دعوا، دلم رو صابون زده بودن واسه خون و خون ریزی.
ای ممد، چقدر تو ساده ای!
فیلمش عین سریال های صدا و سیما تموم شد ... فقط یه عروسی کم داشت این وسط
حال همه ی این حرف ها به کنار، الان صورت مسئله همچنان برقراره،
ما کاربرهای بیچاره که این دو تا کاربر رو با هم قاطی می کنیم چه کنیم؟
من به عنوان مدعی العموم از دادگاه لاهه تقاضا دارم حکم بن کردن جفت این دوستان رو صادر کنه.
از قبل هم بچه ها خودشون رو آماده کرده ان برای اجرای این حکم
اونم ک بچه ها دارن ورجه وورجه میکنن رامین
رامین سبزه مغز پسته ایه
آرمین آبی آکاردئونی
واحد اموزشی کانون ترک
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1397 مهر 30، 10:27
ای اقا، خانم کجا رو نگا میکنی، اونطوری اعتبارامو نگا نکن کم میشه ازشون
کلی زحمت کشیدم براشوووون
اگرم خواستین یه اتفاقی رخ بده کاربری حذف شه لطفا کاربری رو حذف شه به من اعتبار نداده باشه
ایشالا روزای پاکیم بشه پووووونصدتاااااااا
سپاس شده توسط