1396 خرداد 10، 19:44
(1396 خرداد 10، 13:33)aliunknown نوشته است:سریالی در جهت عکس که خوبه دیگه. چون توی سریالیِ مستقیم، هی خراب میکنی، توی سریالیِ معکوس هی خراب نمیکنی(1396 خرداد 10، 9:25)rezaKy نوشته است:(1396 خرداد 10، 0:35)aliunknown نوشته است: خیلی عجیبه
هیچ وسوسه ای سراغم نیومده ، حتی فکر خ.ا هم سراغم نیومده
الان تو روز 5 هستم و معمولا از روز سوم انواع صحنه ها و چیزای تحریک کننده تو ذهنم برای خودش میچرخید
و دلیلشم کاملاااا میدونم .... شروع کردم نمازامو از نو بخونم و کم کم میخوام اول وقت بخونم که تاثیرش بیشتر بشه
میدونید یجورایی خوشحال کنندست ... چون فهمیدم واقعا خدا صدامو شنیده و به دادم رسیده و از همه مهم تر تنهام نزاشته ....
داداش متاسفانه باید بگم تو ام سریالی شدی منتها در جهتِ عکس
این یعنی خوبه یا بد ؟
اولین باره سریالی شدن در جهت برعکس به گوشم میخوره
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست