1391 شهريور 29، 22:14
ویرایش شده
بله به عرشیا خان هم گفتم توی تالار مسابقه ی ده روزه
در ضمن ایشون جرمش سنگین تره
چون روحیه شونم خرابه
تو ده روزه نوشتن
نمی دانم خان
من تاحالا از نزدیک جشن پتو ندیدم
معلوم نیست از هیجانم؟
نقل قول: شیطونه می گه برم تو گروه "جنگجویان" چند تا هیهات کنم،
بچی اَل بریزند اینجا ازم دفاع کنند!
(1391 شهريور 29، 22:19)soheil70 نوشته است: داماد زنونه؟؟؟
(1391 شهريور 29، 22:11)نمیدانم نوشته است:البته اقاي نمي دانم كار شما از مشت و لگد گذاشته!(1391 شهريور 29، 21:53)می توانم نوشته است: خانوم سها
در ابتدا مواد لازم جهت جشن پتو :
افراد برای قرار گرفتن زیر پتو به تعداد لازم
دمپایی به تعداد لازم
زننده به تعداد لازم
* الان در مرحله اول هستیم داریم اون افراد رو جمع می کنیم
نمی دونستم دخترا جشن پتوشون با دمپایی برگزار میشه!؟
پسرای دوره ما که با همون لنگ و لَغَت مراسم رو اجرا می کردند
بهترین دفاع هم،
همانا جمع شدن و بغل کردن زانوان و در میان دو دست گرفتن سر است
(1391 شهريور 29، 22:53)کیمیا نوشته است:(1391 شهريور 29، 22:19)soheil70 نوشته است: داماد زنونه؟؟؟
یعنی آقایون سر و ته حرفاشون به کلمات دومادی...عروسی...مزدوجی....و من جمله ختم میشه ها!!
( الان داداش مجتبی هم تو شبانه یه چیزی گفت تو این مایه ها)
خودشون هی سوژه میدن به آدم...نه داداش سهیل؟
میتوانم پارازیت رو راه بنداز
بابا این همه اسم آدم تو دنیا هست ....چه گیری دادین به اسمهای " طوماری"
منم اولش افسرده دل بود
بعد شدم گل سرخ
مث یه دختر خوب اسممو عوض کردم بدون این مراسم ها...
چرا مقاومت میکنین آخه؟