1400 آذر 3، 14:07
من یه حیوون وحشی ام.
لطفا نامه افتضاحی رو كه هفته قبل برات فرستادم رو فراموش كن؛اون شب من به شدت احساس تنهایی و بدبختی می كردم و گلوم هم سوزش داشت. نمی دونم چی شد اما لوزه هام چرك كرده بود و هی غر می زدم و كلی چیز دیگه . من الان توی درمانگاهم ، و شش روز اینجا بودم؛ دفعه اوله كه بهم اجازه دادند پاشم بشینم و كاغذ و قلم داشته باشم. سرپرستار فقط امر می كنه. ولی من همش راجب این موضوع فكر می كنم و بهتر نمیشم مگر اینكه تو منو ببخشی .
این عكس منه.ببین چه شكلی شدم ،
یه باندپیچی دور سرم با گوشهای خرگوشی ...بابا لنگ دراز عزیزم:
حس همدردی می كنی؟ غده های زیر زبانیم تورم داره. طول امسال این همه زیست شناسی خوندم اما تا حالا راجب غده های زیر زبانی چیزی نشنیدم. تحصیلات چقدر به درد نخوره ( )